دکتر سیدمحمودرضا آقامیری، رئیس دانشکده مهندسی هستهای دانشگاه شهید بهشتی: آن زمان که پیمان نوشته شد، پنج کشور #بمب_اتم داشتند. NPTمیگوید آنهایی که سلاح هستهای دارند، میتوانند داشته باشند و گسترش دهند. آنهایی هم که ندارند دیگر حق ندارند داشته باشند.حرف مسخرهای است!
از این لحاظ، ضرورت دارد که ما هستهای باشیم، و در این تکنولوژی صاحبنظر باشیم و حق مردم را برای کاربردهای مختلف آن بگیریم. طبیعی است و خیلی خوشحال هستیم که امروز این کشور با اینهمه فشار بهتنهایی از معدن تا پسماندداری را خودش انجام میدهد.
بهغیر از آمریکا و روسیه هیچ کشوری، حتی انگلیس و فرانسه در سطح جهان نیست که کل چرخه سوخت را داشته باشد. ما تمام مراحل از استخراج اورانیوم و تبدیل به کیک زرد و اورانیوم فلزی و میله سوخت و پسماندداری را در داخل کشور داریم. داشتن چرخه کامل توانایی علمی بالایی میخواهد و ما داریم.
ظرفیت خیلی بزرگی که در این چند سال برای ما ایجاد شد، نیروی انسانی مصمم بود. تنها جایی که نمیشود تحریمش کرد، نیروی انسانی است. خیلی تلاش کردند که نگذارند این اتفاق بیفتد. اصلاً ترورها با این انگیزه صورت گرفت تا نیروی انسانی مصمم به این سمت نیاید.
من با شهید فخریزاده همکلاسی و رفیق بودم و دوستیمان ادامه داشت. با شهید شهریاری هم همکار بودم. اگر از من بپرسند که چند تا آدم در ایران علم هستهای را فهمیدند و در بین دانشمندان قدرت رقابت جهانی داشتند حتماً میگویم یکی از آنها شهریاری بود. آدم عجیبغریبی بود.
نکته مثبتی که فخری زاده داشت این بود که علاقه مند بود خوب پشتیبانی بکند. فخریزاده در عین حالی که آدم علمی و با معرفتی بود، خیلی عمیق و عارفمسلک هم بود و شخصیت عارفمسلکی داشت.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
خبرنگار: نظر شما راجع به ماندن فلسطینی هایی که در لبنان هستند و عدم بازگشتشان چیست؟
شاه: این کار لبنان را نابود خواهد کرد؛ اگر خودشان بخواهند بهتر است برگردند.
_ضمانت می کنید به اسرائیل نفت بدهید؟
+مگر من پدر خوانده اسرائیل هستم!؟
محمدرضاشاه پهلوی: زمان به نفع اسرائیل نیست
این دولت مجبور به عقب نشینی است. حتی حاضریم به عربستان هواپیما برای مقابله با اسرائیل تحویل دهیم. اگر جنگ ادامه پیدا می کرد بی تردید به نفع اعراب وارد جنگ با اسرائیل می شدیم!
در بحبوحه جنگ، شاه دستور داد نفتکشی که راهی اروپا می شد مسیر را کج کند و به رایگان به مصر داده شود.
ایرانی بودن یعنی چه؟
ایرانی بودن یک ماهیت دینی نیست که آن را در تقابل با یک دین و مشخصا اسلام عَلَم کرد ایرانی بودن یعنی مسلمان و زرتشتی و مسیحی و یهودی و تمام فرهنگ متعالی که در این گستره ی جغرافیایی جریان داشته است و باعث افتخار است.
ایرانی بودن نه در تاریخ پیش از اسلام خلاصه می شود نه در تاریخ پس از اسلام که با هجوم اعراب به این خاک آغاز شد ایرانی بودن یعنی در زمان هجوم عرب و مغول و هر شوک دیگری فرهنگت آنقدر غنی باشد که تهدید را پالایش و به فرصت تبدیل کنی.
ایرانی بودن صدفی است که هر سنگی را در خود هضم می کند تا به خالق و آفریننده و مبتکر و عامل تکامل آن تبدیل شود. ایرانی بودن فرشی است نفیس که زیبایی اش دشمنان را به پاره پاره کردنش ترغیب و پاسدارانش را به جانفشانی وا می دارد.
لاکن اینگونه نباشد که #مخرج_مشترک به عاملی تبدیل شود که زمینه ی تحریف شخصیت هایی همچون امام اول شیعیان و اصول اولیه انقلاب 57 [در مقام سخن] جدا از اینکه به آن عمل شده یا خیر یا ما این اشخاص را قبول داریم یا نه با برخورد سلیقه ای و جناحی در قبال لغزش ها ماسمالی شود!
۱/
@va_ashtari شمر بن ذی الجوشن باشد یا خولی یا روحی تازه در کالبد ابن ملجم مرادی اهمیت چندانی ندارد چون مسئله حتی فراتر از#سیسمونی_گیت [که جزئیات آن هم کاملا عیان نشده] و قالیباف و اشتری هاست.
۲/
شوربختانه با جریانی روبرو هستیم که شغلش مقاومت در برابر فهمیدن است تا جایی که پتانسیل این را دارد که روز را شب بنامد و شب را روز، بدنه این جریان البته دسته بندی های مختلفی دارد...
۳/
هر قدر انسان به تاريخ عصر امير المؤمنين على( ع) آشناتر مىشود و ضعفها و ناتوانىهاى عجيب مردم عراق و كوفه را در آن عصر بررسى مىكند، به اين حقيقت تلخ واقف مىگردد كه اين مردم زبون و ذليل و نادان چگونه ارزشهاى مكتب اين پيشواى بزرگ را با اعمال خودشان به زير سؤال بردند!
به همين دليل مولا على (ع) براى تحريک آنها و آماده ساختنشان جهت مبارزه با دشمنان خون آشام از تمام وسايل ممكن استفاده مىكند، از جمله روى مسأله وطن و علاقه انسانها به آن تكيه فرموده و مىگويد: أىّ دار بعد داركم تمنعون؟، از كدامين خانه و وطن خود دفاع می کنید؟
برادر شهید محسن #فخری_زاده دکتر سعید فخری زاده: گاهی این سوال پرسیده میشود که آیا شهید اصلاحطلب بودند یا اصولگرا پاسخی که می توان در جواب به این سوال داد این است که ایشان اسلام طلبی ملیگرا بودند.
بعد از شهادت ایشان نیز به سمتی نرفتیم که چهره شهید را بیشتر بشناسانیم، چون تخصص این شهید صرفاً فیزیک نبود و غیر از این سه زمینه دیگر را با دانش بالا دنبال میکردند این زمینهها بهاینترتیب است اول عرفان بود که تمام شاخههای عرفان را بهصورت کامل میشناختند.
از عقلیون افلاطون گرفته تا فلسفه اشراق که شهید فخریزاده به فلسفه علاقه فراوانی داشتند تا گوته، دکارت و غیره، در بعد عرفان بیشتر به عرفان ایرانی و بهطور ویژه به حافظ، سعدی و مولانا علاقه داشتند به طوری که چند سخنرانی نیز در این باب دارد. زمینه بعدی تسلط علمی ایشان ادبیات است