رفتم سر کلاس بچه‌ها
گفتم امتحان املا میخوام بگیرم
گفتن نهههههههههههههههه
گفتم این فرق میکنه
هر کسی بیشتر غلط بنویسه 20 میگیره
یه دفعه همه خوشحال شدند
امتحان رو گرفتم
دقیق‌ترین حالت رخ داد
باهوش‌ترین و درسخون‌ترین بچه کلاس با 122 غلط اول شد
نفر دوم باز هم همینطور
و ضعیفترین آخر شد
این اتفاق چند تا نکته جالب داشت برای من
اول اینکه به راحتی استرس بچه‌ها ریخته شد. دیگه ترس نداشتن که غلط بنویسن. از غلط نوشتن لذت میبردن حتی.
دوم اینکه برای غلط نوشتن باید املای صحیح کلمه رو بدونی و به همین خاطر شاگرد دوم کلاس بیشترین غلط رو داشت
سوم اینکه در حالت عادی
وقتی شما املا می نویسید خیلی به تک تک حروف دقت نمیکنید. بلکه خیلی وقتها از روی عادت یک کلمه رو درست می نویسید. ولی در این حالت فرد مجبور میشه به تک تک حروف فکر کنه و سعی کنه جایگزین بنویسه براشون
این نوع امتحان دقیقتر از امتحان عادی سنجش میکنه دانش آموزان رو. یعنی 5 نفر 20نمیشن
یک نفر 122 شد. یک نفر 119 و هیچ دو نفری نمره شبیه به هم نداشتند
نکته آخر هم مربوط به مساله "هوش" هست. همینطوری که گفتم شاگرد اول کلاس دوم شد و شاگرد دوم کلاس اول شد. چون قدری خلاقیت و هوش هم نیاز داشت. مثلا شاگرد اول "از" رو "اض" نوشته بود اما شاگرد دوم "عظ" نوشته بود
تجربه خوبی بود خلاصه، اون سال که مدرسه تدریس میکردم
#روز_معلم هم تهدید کردم که هر کسی هدیه بیاره دو نمره از امتحانش کم میکنم. ولی بعضی از بچه ها بازم هدیه آوردن که خب ارزش این کارشون برام غیرقابل وصف بود.
به جای کتاب نگارششون هم سناریونویسی باهاشون کار کردم. فیلم کوتاه نوشتن

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with حسین‌عباسی‌فر (دلاوار)

حسین‌عباسی‌فر (دلاوار) Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @h_ABBASIFAR

May 3
خودکفایی؟؟؟؟
باید از آشنا پرسید که چرا پروژه استنفورد ۲۰۴۰ رو در دولت روحانی اجرا کردند؟

از متن سند:
1) تولیدات کشاورزی باید به میزان قابل توجهی کاهش یابد!!! Image
حتی درصورت عدم کاهش، این احتمال وجود دارد که کمبود آب و زوال خاک منجر به کاهش ناخواسته و کنترل نشده در تولید بخش کشاورزی در دراز مدت شود. برای جبران کاهش میزان غذای خانگی، ایران باید سالانه 300دلار برای هر نفر هزینه واردات کند. (سالانه 24 میلیارد دلار)
2) سیاستگذاران باید از شعار تجلیل از #خودکفایی غذایی دست بردارند!!! که با توجه به محدودیت منابع طبیعی و دسترسی ایران به فناوری، تنها بار سنگینی بر دوش محیط زیست و نسل‌های آینده است.
Read 8 tweets
May 3
فساد تورم در برابر فساد رانت

در مقام سیاستگذاری در مواردی مثل سیاست حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باید محاسبه کنیم که فساد وجود رانت بیشتر است یا فساد ناشی از تورم حذف رانت؟ و اینکه کدامیک از این دو قابل کنترل تر است؟
اگر بپذیریم که تخصیص آرد کیلویی ۲۵۰۰ تومانی به مثلاً شرکت گرجی باعث رانت است و افزایش آن به کیلویی ۱۲ هزار تومان (افزایش حدود ۵ برابری) رانت و فساد را از بین میبرد،حال که این شرکت قیمت محصولاتش را ۵۰ درصد بالا برده، هیچ فسادی رخ نمی دهد?
در اثر این افزایش قیمت ناشی از افزایش هزینه تولید حتی توان صادراتی شرکت گرجی هم کاهش می یابد علاوه بر اینکه تقاضا برای محصولاتش هم کم می شود (کاهش تولید و گسترش کسادی)
Read 5 tweets
Apr 30
#رشتو
اسفند ۹۸ و با شروع کرونا و قرنطینه‌ها و مهاجرت (نزول) مردم به فضای مجازی دکتر مهدی سپهری (استاد فلسفه) متنی را منتشر کردند.
بخشی از این متن بعد از دیدن برنامه #زندگی_پس_از_زندگی کمی برایم قابل فهم‌تر شد. برخی از مسائلی که راویان این برنامه مطرح می‌کنند و اتفاقا مشترک هم هست
از مباحث بسیار عمیق فلسفی و عرفانی‌ست که با فرد باید با مطالعه و "تفکر" بسیار عمیق به آن برسد یا با شهود. و از آنجایی که این راویان از مردم معمولی هستند احتمال دوم بسیار قوی‌تر است.
لطفا متن استاد سپهری را با دقت بخوانید:
اندر حقیقت و مجاز
کمی به نوک انگشتان پا خیره شده و کم کم از سمت پا به‌سمت دستها بالا می‌آید. "آدم" اولین بار است که خود را اینگونه میبیند. احساس می کند در شیشه ای گرفتار آمده و ازپشت قاب شیشه‌ای خودش را - ببخشید بدنش را- میبیند. در پایین بدن، کف پایش، زبری و نرمی خاک را لمس میکند
Read 14 tweets
Apr 29
سال ۸۷ برای درس روش تحقیق موضوع مسکن رو انتخاب کردم. اون سالها هم جهش قیمت مسکن داشتیم و میگفتن بیماری هلندیه که البته حرف رایگانه!
رفتم تو بازار. طبیعتا بنگاه‌ها یکی از جاهایی بود که باید میرفتم
خلاصه‌ی همه‌ی حرف بنگاهی‌ها این بود که من اینجا نیستم که اگر دو نفر می‌خواهند...
معامله کنند یک کمیسیونی بگیرم. من اینجام که اگر زمین خوبی گیر آوردم بخرم و اگر مشتری خوبی آمد بفروشم
یعنی اساسا سود من در گران شدن است نه افزایش معاملات مسکن.
فلذا احتکار و نفروختن بیشتر برای من سود دارد تا فروش بیشتر و کمیسیونِ بیشتر.
نکات زیادی در بازار مسکن وجود دارد
اما راهکارهای اقتصاد اسلامی برای مسکن باید به کار گرفته شود
اول از همه مساله مالکیت زمین تعیین تکلیف شود. کنز زمین و احتکار مسکن از نمونه‌های بخس اموال است. کشور ما تا دلتان بخواهد زمین دارد و بهانه‌ی کمبود آب یک فریب بزرگ است برای جلوگیری از عرضه زمین رایگان به مردم و شکستن قیمت
Read 6 tweets
Apr 21
#رشتو
شاید بد نباشد بدانید دعوای این روزهای #نقدینگی سر چیست؟
سر این معادله است که پولیون در اقتصاد آن را چون آیه قرآن میدانند
بیائید ساده به این فرمول نگاه کنیم
P سطح عمومی قیمتهاست
Y میزان کالاها و خدمات در اقتصادست
V سرعت گردش پول‌ست
M عرضه پول‌ست
نقدهایی که به این نظریه شده آنقدر زیاد است که نیازی به بیان آن نیست. از فروض این نظریه گرفته تا نقدهایی که فیسکالها (مالیون) به این نظریه کرده اند.
اما من میخواهم از دیدگاهی دیگر این نظریه را بررسی کنم
سوال:
تورم در این فرمول متاثر از رابطه سه متغیر است. آیا در جامعه هم همین است؟
یعنی آیا تورم در جامعه متاثر از فرهنگ، سیاست، فساد، نرخ ارز، قیمت انرژی،‌ روابط بین الملل و ده ها عامل دیگر نیست؟ یعنی رفتار مردم دهه شصت که نان شبشان را با هم قسمت میکردند با مردم یک جامعه که به خون هم تشنه هستند روی تورم تاثیر جدی ندارد؟
فساد اقتصادی و احتکار چه؟
Read 16 tweets
Apr 20
به میدانِ نبردی می‌رود این بار آخر هم
نمی‌بندد سپر از پشت در پیکار آخر هم

به زینب می‌زند رو تا بگوید #یا‌حق و او هم
بگوید #یاعلی در آخر گفتار آخر هم

موذن می‌زند بانگی چو بانگ جنگ خیبر را
گذر کن باز از این در، از این مسمار آخر هم
به رسم ناجوانمردان و تیغ از پشت آوردن
میان پرده‌ی شب آمده کفتار آخر هم

کشیده تیغ ابرو بوتراب از کنج محرابش
چه گردی کرده‌ برپا در همین اذکار آخر هم

میان خون که باشد عاشقش، آغوش بگشاید!
به مسجد آمد و دیدش در آن دیدار آخر هم
حسین آب آورَد تا خشکی لبهاش کم گردد
حسن باید ببندد بر سرش دستار آخر هم

یتیمان کاسه در دستند و شیر تازه آوردند
نمک اما نمک‌گیر است در افطار آخر هم

همین‌ها روزی اما بر حسین‌اش آب بستند و...
به نوزادش ندادند آب در گهواره آخر هم
Read 5 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(