پدرم سی سال در نانوایی سنگک مشغول به کار بود
هم کارگری کرد و هم خودش کارگر داشت.
میخواهم در مورد دروغی که به نانواها نسبت می دهند بگویم که اگر اتفاق هم بیفتد عذربدتر از گناه مسئولین است نه گناه نانواها
ماجرا چیست؟
هر نانوایی سهمیه دارد. کاملا مشخص و شفاف
مثلا یک نانوایی سهمیه اش
4 کیسه آرد است. 4 کیسه آرد دقیقا مشخص است که چند عدد نان سنگک 400 گرمی می شود. دقیق مشخص است. زمان پخت آن هم کاملا مشخص است. مخصوصا در نانوایی هایی که تنور ماشینی دارند. مثلا برای پخت 700 نان سنگک 4 ساعت باید نانوایی پخت نان داشته باشد.تابلو ساعت کار هم در تمام نانوایی ها نصب شده
خب چند صد نفر هر روز به نانوایی سر میزنند. اگر در ساعت معین نان نداشته باشد یعنی آردش را جای دیگری برده.
اگر دولت اینجا وظیفه نظارتی خود را انجام ندهد دقیقا دولت می خواهیم چکار؟
قرار شد دولت خودش نانوایی نزند. اما وظیفه نظارتی خود را هم انجام ندهد و تنها راهکارش گران کردن باشد؟
پس اساسا قصه قاچاق آرد و...مربوط به چند تا نانوا نیست. مربوط است به قاچاق عمده از مبدا
خب حالا مبدا کجاست؟ یعنی چه کسی خریدار آرد در کشور است؟ خود دولت. پس فسادی اگر هست در خود دولت است. سوال: آیا رئیسی با شعار مبارزه با فساد رئیس جمهور نشد؟ آیا مبارزه با فساد دولتی اولویت ندارد؟
نظارت مردمی یک الگوی دقیق و تجربه شده در دنیاست که باید دولتی که خود را مردمی نامیده از آن به بیشترین و بهترین شکل استفاده کند. آن هم در مورد مساله ای که با زندگی مردم سر و کار دارد. شاید بگوئید که نان سنتی که گران نشده. اولا تفاوتی نمیکند. الگوی نظارت مردمی همه جا کاربرد دارد.
ولی نان سنتی هم با همین استدلالهایی که در مورد نان صنعتی می شود گران خواهد شد. خود مسئولین هم گفته اند فعلا گران نمی شود.
اما مشکل اصلی این است که پارادایم نئولیبرالیسم در کشور حاکم شده و تصمیم سازان اقتصادی خارج از آن نمی توانند فکر کنند. رئیسی بنده خدا هم که همینها را دارد.
این مشکل مربوط به این دولت و دولت قبل و ... نیست
مشکل مربوط است به نهاد آموزش ما که از بن و ریشه غربی است. به قول حضرت امام از دست محمدرضا خلاص شدیم اما به این زودی ها از دست تربیت شدگان شرق و غرب خلاص نخواهیم شد #بحران_نیلی#بچههای_شیکاگو
صندوق تضمینهای لازم برای نابودی اقتصاد را از ایران گرفته
از مهمترین و حسابشدهترین بندهای تفاهمنامه (بند۱۱) با صندوق بینالمللی پول موضوع تعیین نرخ ارز به وسیله عرضه و تقاضا در بازار است و در بندهای 105 و 138 رهنمودهای برنامه ۵ساله سوم به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و
در تصویبنامه 35985هیات وزیران نیز آمده
از متن تفاهمنامه:
کالاهایی که ورود آنهاممنوع است طی ۱تا ۲سال آینده بشدت کاهش یافته و به تعدادقلیلی از کالاها در رابطه با مسائل شرعی، بهداشتی و امنیتی محدود خواهدشد. برای تعیین سرعت و جهت این اصلاحات از کمکهای کارشناسی صندوق استفاده خواهدشد
در بند ۷ تعیین قیمت کالاها و خدمات نیز به عهده مکانیسم بازار گذاشته شده است که در بند 18 رهنمودهای مصوب برنامه ۵ساله سوم به تصویب مجلس رسید و در متن تفاهمنامه هم دولت «حذف تمامی یارانههای ضمنی و کنترلهای قیمتی» را پذیرفته است.
خودکفایی؟؟؟؟
باید از آشنا پرسید که چرا پروژه استنفورد ۲۰۴۰ رو در دولت روحانی اجرا کردند؟
از متن سند: 1) تولیدات کشاورزی باید به میزان قابل توجهی کاهش یابد!!!
حتی درصورت عدم کاهش، این احتمال وجود دارد که کمبود آب و زوال خاک منجر به کاهش ناخواسته و کنترل نشده در تولید بخش کشاورزی در دراز مدت شود. برای جبران کاهش میزان غذای خانگی، ایران باید سالانه 300دلار برای هر نفر هزینه واردات کند. (سالانه 24 میلیارد دلار)
2) سیاستگذاران باید از شعار تجلیل از #خودکفایی غذایی دست بردارند!!! که با توجه به محدودیت منابع طبیعی و دسترسی ایران به فناوری، تنها بار سنگینی بر دوش محیط زیست و نسلهای آینده است.
در مقام سیاستگذاری در مواردی مثل سیاست حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باید محاسبه کنیم که فساد وجود رانت بیشتر است یا فساد ناشی از تورم حذف رانت؟ و اینکه کدامیک از این دو قابل کنترل تر است؟
اگر بپذیریم که تخصیص آرد کیلویی ۲۵۰۰ تومانی به مثلاً شرکت گرجی باعث رانت است و افزایش آن به کیلویی ۱۲ هزار تومان (افزایش حدود ۵ برابری) رانت و فساد را از بین میبرد،حال که این شرکت قیمت محصولاتش را ۵۰ درصد بالا برده، هیچ فسادی رخ نمی دهد?
در اثر این افزایش قیمت ناشی از افزایش هزینه تولید حتی توان صادراتی شرکت گرجی هم کاهش می یابد علاوه بر اینکه تقاضا برای محصولاتش هم کم می شود (کاهش تولید و گسترش کسادی)
رفتم سر کلاس بچهها
گفتم امتحان املا میخوام بگیرم
گفتن نهههههههههههههههه
گفتم این فرق میکنه
هر کسی بیشتر غلط بنویسه 20 میگیره
یه دفعه همه خوشحال شدند
امتحان رو گرفتم
دقیقترین حالت رخ داد
باهوشترین و درسخونترین بچه کلاس با 122 غلط اول شد
نفر دوم باز هم همینطور
و ضعیفترین آخر شد
این اتفاق چند تا نکته جالب داشت برای من
اول اینکه به راحتی استرس بچهها ریخته شد. دیگه ترس نداشتن که غلط بنویسن. از غلط نوشتن لذت میبردن حتی.
دوم اینکه برای غلط نوشتن باید املای صحیح کلمه رو بدونی و به همین خاطر شاگرد دوم کلاس بیشترین غلط رو داشت
سوم اینکه در حالت عادی
وقتی شما املا می نویسید خیلی به تک تک حروف دقت نمیکنید. بلکه خیلی وقتها از روی عادت یک کلمه رو درست می نویسید. ولی در این حالت فرد مجبور میشه به تک تک حروف فکر کنه و سعی کنه جایگزین بنویسه براشون
این نوع امتحان دقیقتر از امتحان عادی سنجش میکنه دانش آموزان رو. یعنی 5 نفر 20نمیشن
#رشتو
اسفند ۹۸ و با شروع کرونا و قرنطینهها و مهاجرت (نزول) مردم به فضای مجازی دکتر مهدی سپهری (استاد فلسفه) متنی را منتشر کردند.
بخشی از این متن بعد از دیدن برنامه #زندگی_پس_از_زندگی کمی برایم قابل فهمتر شد. برخی از مسائلی که راویان این برنامه مطرح میکنند و اتفاقا مشترک هم هست
از مباحث بسیار عمیق فلسفی و عرفانیست که با فرد باید با مطالعه و "تفکر" بسیار عمیق به آن برسد یا با شهود. و از آنجایی که این راویان از مردم معمولی هستند احتمال دوم بسیار قویتر است.
لطفا متن استاد سپهری را با دقت بخوانید:
اندر حقیقت و مجاز
کمی به نوک انگشتان پا خیره شده و کم کم از سمت پا بهسمت دستها بالا میآید. "آدم" اولین بار است که خود را اینگونه میبیند. احساس می کند در شیشه ای گرفتار آمده و ازپشت قاب شیشهای خودش را - ببخشید بدنش را- میبیند. در پایین بدن، کف پایش، زبری و نرمی خاک را لمس میکند
سال ۸۷ برای درس روش تحقیق موضوع مسکن رو انتخاب کردم. اون سالها هم جهش قیمت مسکن داشتیم و میگفتن بیماری هلندیه که البته حرف رایگانه!
رفتم تو بازار. طبیعتا بنگاهها یکی از جاهایی بود که باید میرفتم
خلاصهی همهی حرف بنگاهیها این بود که من اینجا نیستم که اگر دو نفر میخواهند...
معامله کنند یک کمیسیونی بگیرم. من اینجام که اگر زمین خوبی گیر آوردم بخرم و اگر مشتری خوبی آمد بفروشم
یعنی اساسا سود من در گران شدن است نه افزایش معاملات مسکن.
فلذا احتکار و نفروختن بیشتر برای من سود دارد تا فروش بیشتر و کمیسیونِ بیشتر.
نکات زیادی در بازار مسکن وجود دارد
اما راهکارهای اقتصاد اسلامی برای مسکن باید به کار گرفته شود
اول از همه مساله مالکیت زمین تعیین تکلیف شود. کنز زمین و احتکار مسکن از نمونههای بخس اموال است. کشور ما تا دلتان بخواهد زمین دارد و بهانهی کمبود آب یک فریب بزرگ است برای جلوگیری از عرضه زمین رایگان به مردم و شکستن قیمت