استبداد دینیِ مطلق در قرآن
#رشته_توییت
۱/اساسی ترين چيزی كه اسلام در تمام جنبه های زندگی از جمله
در سياست از مردم میخواهد تسليم مطلق و بی چون و چراست. در قرآن دهها بار با
تأكيد فراوان از مردم خواسته شده كه بطور مطلق از محمد[یا ولی امر مسلمین] اطاعت كنند.
#رشته_توییت
۱/اساسی ترين چيزی كه اسلام در تمام جنبه های زندگی از جمله
در سياست از مردم میخواهد تسليم مطلق و بی چون و چراست. در قرآن دهها بار با
تأكيد فراوان از مردم خواسته شده كه بطور مطلق از محمد[یا ولی امر مسلمین] اطاعت كنند.
۲/به آيات
زير دقت كنيد:
و ما كان لمؤمن و لا مؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم و من يعص اللّه و رسوله فقد ضلّ ضلالا مبينا(احزاب۳٦)
ترجمه؛
و هيچ مرد و زن مؤمنى حق ندارد كه چون خدا و فرستاده اش به
كارى فرمان دهند براى آنان در كارشان اختيارى باشد
زير دقت كنيد:
و ما كان لمؤمن و لا مؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم و من يعص اللّه و رسوله فقد ضلّ ضلالا مبينا(احزاب۳٦)
ترجمه؛
و هيچ مرد و زن مؤمنى حق ندارد كه چون خدا و فرستاده اش به
كارى فرمان دهند براى آنان در كارشان اختيارى باشد
۳/ادامه..
و هر كس خدا و
فرستاده اش را نافرمانى كند قطعا دچار گمراهى آشكارى گرديده است.
آیه بعدی؛
يا أيّها الّذين آمنوا أطيعوا اللّه و أطيعوا الرّسول و أولي الأمر منكم..(نساء۵۹)
ترجمه؛
اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا و #پيامبر و #اولياى_امر خود
اطاعت كنيد..
و هر كس خدا و
فرستاده اش را نافرمانى كند قطعا دچار گمراهى آشكارى گرديده است.
آیه بعدی؛
يا أيّها الّذين آمنوا أطيعوا اللّه و أطيعوا الرّسول و أولي الأمر منكم..(نساء۵۹)
ترجمه؛
اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا و #پيامبر و #اولياى_امر خود
اطاعت كنيد..
٤/منظور از اولی الامر در اين آيه[جانشینان محمد یا آنانی که خود را از طرف محمد ولی امرِ مسلمین میدانند]
كه به مسلمانان توصيه می كند كه از فرمانده منصوب پيامبر تبعيت كنند
(تفسير طبری ج۵ص۱٤۷).
كه به مسلمانان توصيه می كند كه از فرمانده منصوب پيامبر تبعيت كنند
(تفسير طبری ج۵ص۱٤۷).
۵/النّبيّ أولى بالمؤمنين من أنفسهم..(احزاب٦)
ترجمه: پيامبر از خود مردم به خودشان اولی تر است.
و ما أرسلنا من رسول إلاّ ليطاع بإذن اللّه..(نساء٦۴)فلا و ربّك لا يؤمنون حتّى يحكّموك فيما شجر بينهم ثمّ لا يجدوا في أنفسهم حرجا ممّا قضيت و يسلّموا تسليما(نساء٦۵)
ترجمه: پيامبر از خود مردم به خودشان اولی تر است.
و ما أرسلنا من رسول إلاّ ليطاع بإذن اللّه..(نساء٦۴)فلا و ربّك لا يؤمنون حتّى يحكّموك فيما شجر بينهم ثمّ لا يجدوا في أنفسهم حرجا ممّا قضيت و يسلّموا تسليما(نساء٦۵)
٦/و لو أنّا كتبنا عليهم أن اقتلوا أنفسكم أو اخرجوا من دياركم ما فعلوه إلاّ قليل منهم و لو أنّهم فعلوا ما يوعظون به لكان خيرا لهم و أشدّ تثبيتا(نساء٦٦)
ترجمه آیات بالا؛
و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به اجازه ی خدا مورد
اطاعت قرار گيرد(٦۴)
ترجمه آیات بالا؛
و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به اجازه ی خدا مورد
اطاعت قرار گيرد(٦۴)
۷/ادامه..
ولى چنين نيست به پروردگارت قسم كه ايمان
نمی آورند مگر آنكه تو را در مورد آنچه ميان آنان مايه اختلاف است داور
گردانند سپس از حكمى كه كرده اى در دلهايشان احساس ناراحتى [و ترديد] نكنند و كاملا سر تسليم فرود آورند(٦۵)و اگر بر آنان مقرر
می کرديم كه خود را بكشيد..
ولى چنين نيست به پروردگارت قسم كه ايمان
نمی آورند مگر آنكه تو را در مورد آنچه ميان آنان مايه اختلاف است داور
گردانند سپس از حكمى كه كرده اى در دلهايشان احساس ناراحتى [و ترديد] نكنند و كاملا سر تسليم فرود آورند(٦۵)و اگر بر آنان مقرر
می کرديم كه خود را بكشيد..
۸/.. يا سرزمين خود را ترک كنيد جز اندكى از
ايشان آن را به كار نمی بستند و اگر آنان آنچه را بدان پند داده میشوند به
كار می بستند قطعا برايشان بهتر و در ثبات قدم ايشان مؤثرتر بود(٦٦).
ايشان آن را به كار نمی بستند و اگر آنان آنچه را بدان پند داده میشوند به
كار می بستند قطعا برايشان بهتر و در ثبات قدم ايشان مؤثرتر بود(٦٦).
۹/در آيات بالا دقت كنيد. مردم بايد صد در صد تسليم محمد[یا جانشین محمد] باشند،در مقابل انتخابِ محمد حق هيچگونه اختياری ندارند. حتی حق محمد
نسبت به خود مردم از خود مردم بيشتر است يعنی اختيار محمد در جان و
مال و ناموس مردم بيشتر از خود مردم است. اگر محمد گفت كه مالت را
به من بده
نسبت به خود مردم از خود مردم بيشتر است يعنی اختيار محمد در جان و
مال و ناموس مردم بيشتر از خود مردم است. اگر محمد گفت كه مالت را
به من بده
۱۰/یا چنان كن، بايد بكنی.اگر محمد گفت خودت را بكش بايد
خودكشی كنی.اگر محمد گفت زنت را به من بده بايد بدهی.چنانكه
محمد همين كار را در مورد زينب، همسر پسر خوانده اش كرد
و زن زيبای او را تصاحب كرد. محمد هر فرمان يا حكمی صادر كرد مسلمانان حتی نبايد در انديشه شان بر خلاف آن ميل كنند
خودكشی كنی.اگر محمد گفت زنت را به من بده بايد بدهی.چنانكه
محمد همين كار را در مورد زينب، همسر پسر خوانده اش كرد
و زن زيبای او را تصاحب كرد. محمد هر فرمان يا حكمی صادر كرد مسلمانان حتی نبايد در انديشه شان بر خلاف آن ميل كنند
۱۱/يا نسبت به آن
ترديد روا دارند و بايد از درون جان و با اشتياق آنرا بپذيرند. يعنی قرآن
خصائص اساسی انسانی را از انسان می گيرد. كسيكه حتی در امور شخصی
خود اختيار ندارد، در مورد دستور و قضاوت محمد حق انديشيدن ندارد[چون اگر بينديشد ممكن است دچار ترديد و دودلی و اكراه شود]
ترديد روا دارند و بايد از درون جان و با اشتياق آنرا بپذيرند. يعنی قرآن
خصائص اساسی انسانی را از انسان می گيرد. كسيكه حتی در امور شخصی
خود اختيار ندارد، در مورد دستور و قضاوت محمد حق انديشيدن ندارد[چون اگر بينديشد ممكن است دچار ترديد و دودلی و اكراه شود]
۱۲/و بايد نامعقولترين يا غير اخلاقی ترين دستوراتِ محمد نظير دستور به خودكشی
را بی چون و چرا انجام دهد. كسيكه اختيار و عقل و احساس و اخلاقش
فلج است. از انسان بودن چه چيزی برای او مانده است؟
آيا دقت كرده ايد كه انجام دستور محمد با رضايت كامل درونی يعنی چه؟
را بی چون و چرا انجام دهد. كسيكه اختيار و عقل و احساس و اخلاقش
فلج است. از انسان بودن چه چيزی برای او مانده است؟
آيا دقت كرده ايد كه انجام دستور محمد با رضايت كامل درونی يعنی چه؟
۱۳/انجام دستور با رضايت درونی فقط وقتی امكانپذير است كه
شخص اصلا فكر واحساس نداشته باشد. چون بمحض تأمل در مورد يک دستور، ممكن است نامناسب بودن يا سخت بودن و يا نادرست
بودن يا غيراخلاقی بودن و يا ضدبشری بودنِ آن به ذهن بيايد . اين بدين
معنی است كه يک مسلمان خوب از حيوانات هم
شخص اصلا فكر واحساس نداشته باشد. چون بمحض تأمل در مورد يک دستور، ممكن است نامناسب بودن يا سخت بودن و يا نادرست
بودن يا غيراخلاقی بودن و يا ضدبشری بودنِ آن به ذهن بيايد . اين بدين
معنی است كه يک مسلمان خوب از حيوانات هم
۱٤/پست تر است چون حتی حيوانات هم در مورد دستور اربابشان احساس دارند. پس مسلمان مطيعِ مطلق و راضی، نبايد مطلقا در مورد دستور محمد بينديشد او فقط يک موجود پست تر از حيوان مطيع است و بس.
اگر نگاهی به تاريخ بيندازيد اين انسان نماهای بی اختيار، همان هایی هستند
اگر نگاهی به تاريخ بيندازيد اين انسان نماهای بی اختيار، همان هایی هستند
۱۵/كه همه ی ديكتاتورهای بزرگِ تاريخ در پی ايجاد آنان بوده
اند كه حتی به دستور حاكم، همسر خويش را در اختيار او بگذارند و اگر حاكم دستور داد، شكم خويش را بدرند چه رسد به دريدن شكم ديگران. آيا قربانی كردن هزاران نوجوان توسط خمينی و فرستادن آنان بر روی ميدانهای مين و حملات انتحاری
اند كه حتی به دستور حاكم، همسر خويش را در اختيار او بگذارند و اگر حاكم دستور داد، شكم خويش را بدرند چه رسد به دريدن شكم ديگران. آيا قربانی كردن هزاران نوجوان توسط خمينی و فرستادن آنان بر روی ميدانهای مين و حملات انتحاری
۱٦/رايج در زمان حاضر[كه كريه ترين و وحشيانه ترين نوع تروريسمی است كه بشر تاكنون به خود ديده است]
توسط سرسپردگانِ داعش و القاعده و جمهوری اسلامی، تحقق عينیِ همين خواست قرآن نيست؟! ايجاد درندگانی كه
از حقيقت انسانی تهی شده اند و هم خود را می درند و هم ديگران را.
توسط سرسپردگانِ داعش و القاعده و جمهوری اسلامی، تحقق عينیِ همين خواست قرآن نيست؟! ايجاد درندگانی كه
از حقيقت انسانی تهی شده اند و هم خود را می درند و هم ديگران را.
۱۷/استبداد دينی فاجعه بارترين نوع استبداد است كه قرآن از مؤمنين
طلب میکند .در استبدادهای معمولی، مردم در زير خنجر، به كارهایی
دست می زنند كه نمی خواهند. در درون خويش با استبداد مخالفند و
نسبت به آن احساس نفرت دارند يعنی گرچه مردم سركوب و بی كرامت
شده اند
طلب میکند .در استبدادهای معمولی، مردم در زير خنجر، به كارهایی
دست می زنند كه نمی خواهند. در درون خويش با استبداد مخالفند و
نسبت به آن احساس نفرت دارند يعنی گرچه مردم سركوب و بی كرامت
شده اند
۱۸/ولی هنوز بارقه های انسانيت در درونشان وجود دارد ولی محمد در پی توليد موجوداتی است كه نه كرامت دارند و نه انسانيت و هم در
ظاهر و هم در باطن در مقابل دستور حاكم ذليلند. استبداد معمولی مردم را در ظاهر ذليل می كند اما استبداد دينی مردم را از درون ذليل میکند.
ظاهر و هم در باطن در مقابل دستور حاكم ذليلند. استبداد معمولی مردم را در ظاهر ذليل می كند اما استبداد دينی مردم را از درون ذليل میکند.
۱۹/نكته مهم ديگر اينكه این خدا را ما نمی بينيم كه فرمان دهد.بنابراين فرمان خدا و رسول،خلاصه ميشود در فرمان محمد. پس هرگاه
محمد[یا ولی امر مسلمین]چيزی را فرمان داد يا اختيار كرد حق انتخاب و اختيار از همگان
سلب میشود.
در يک حكومت انسانی،انسان
هيچگاه به فردی بی اختيار تبديل نمیشود
محمد[یا ولی امر مسلمین]چيزی را فرمان داد يا اختيار كرد حق انتخاب و اختيار از همگان
سلب میشود.
در يک حكومت انسانی،انسان
هيچگاه به فردی بی اختيار تبديل نمیشود
۲۰/انسانی كه در يک حكومت دموكراتيک از قوانين تبعيت می كند، در عين حال آزاد است كه آن قوانين را نقد كند، قبول نداشته باشد و نقد و ايراد خود را
آشكارا بيان كند يا بنويسد.
آشكارا بيان كند يا بنويسد.
۲۱/در حاليكه در سياست اسلامی، تسليم ظاهر و باطن مورد انتظار است. يک مؤمن حتی نبايد در تصورش هم به فرمان محمد اشكال بگيرد. اين يعنی نابود كردن عقلِ نقاد انسان كه منشاء پيشرفت
و تمدن است. يعنی تبديل همه ی انسانهای ذی شعور به بردگانی بی اراده.
پایان
و تمدن است. يعنی تبديل همه ی انسانهای ذی شعور به بردگانی بی اراده.
پایان
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
