دیروز چند ساعتی خدمت یکی از دوست داشتنیترین مردمان این سرزمین بودیم #سعید_جلیلی
یک جلسهای هم برگزار شد که برخی ذینفعان و مسئولین مرتبط با بحث معدن در ایران حضور داشتند.
نکات جالبی در این جلسه گذشت که به چند موردش اشاره میکنم: #رشتو
رئیس نظام مهندسی کشور در این جلسه به جای آنکه به دنبال تامین حقوق و منافع مردم باشد فقط به فکر سود همان جریان انحصاری نظام مهندسی بود. نظارت بر معادن و مثلا تخمین حجم ماده معدنی که وظیفه اصلی مهندسان معدن هست بزرگترین معضل اطلاعاتی حوزه معدن است
تا جایی که گفته شد تا صدبرابر کمتر هم تخمین زده شده!!! یعنی یک معدنی را واگذار کردهاند به یک سرمایهدار با تخمین پایین، و بعدا متوجه شدند که خیلی بیشتر از آن چیزی که تخمین زدهاند ماده معدنی داشته! اینطوری اموال مردم را به حراج میگذارند!
آنقدر اعداد نجومی بود که مغزمان سوت کشید
مثلا در مورد یک مزایده صحبت شد که فردی 64 هزار میلیارد تومان تخمین سودش بوده است!
چند نفر از ذینفعان حوزه معدن در جلسه بودند که مباحث عجیبی بیان میکردند. مثلا توقع داشتند اطلاعات معدن کشور را در اختیارشان بگذارند و از نرم افزار آنها استفاده شود! فکر کنید!
یک نفر از بخش خصوصی بیاید و بخواهد اطلاعات همه معادن را بگیرد و خودش هم ذینفع است در این جریان!!!
هر جای دنیا چنین تعارض منافعی وجود داشته باشد اصلا آن فرد را در این جلسه راه هم نمیدهند. جالب بود که ایشان از دوستان شریفی بود و با اساتید نولیبرال شریف هم ارتباط وثیقی داشت
نکته بعد تمرکز این افراد بر حقوق سرمایهداران بود و انگار نه انگار که در مورد اموالی که اساسا جزء انفال است و باید سودش به مردم برسد صحبت میکنند.
دعوایشان بر سر این بود که رانت مواد اولیه ارزان کجای زنجیره توزیع شود. حس میکردم گرگهایی هستند که آمده اند برای تکه پاره کردن یک آهو
اما نکته جالب قصه آخر جلسه بود
طلبه ای که دانشجوی دکتری اقتصاد بود و سالها روی مساله معدن کار تخصصی و فقهی و میدانی کرده بود، همه شان را به توپ بست!
ایده ای هم که داد فوق العاده بود
گفت: مالکیت و حق بهره برداری باید به مردم واگذار شود و بخش خصوصی فقط کارگزار مردم باشد
در حقیقت یعنی معادن بزرگ در قالب تعاونی های فراگیر ذیل بند ب اصل 44 واگذار شوند و مردم بخش خصوصی را استخدام کنند برای استخراج و فقط دستمزد کارشان را به ایشان بدهند نه مالکیت بهره برداری یا سود حاصل از آن را...
بعد از جلسه آنها رفته بودند پیش دبیر جلسه و کلی شاکی شده بودند! :)))
عدد 64 میلیارد تومان را شک دارم. شاید دقیق ننوشته باشم
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
سرمایهداری قرار است منافع سرمایهداران را تامین کند، لذا همان سرمایهداران، آن را به وجود می آوردند
سوسیالیسمِ دولتی، قرار است منافع دولت را تامین کند، لذا دولت، آن را به وجود می آورد
اما اقتصاد اسلامی را باید #مردم بوجود بیاورند
اقتصاد اسلامی تجلی جمهوری اسلامی در حوزه اقتصاد است. جمهوری اسلامی به تعبیر امام یعنی #امامت_امت. یعنی مردم همه کارهاند. یعنی مردم هم باید مالک باشند، هم نفع ببرند، هم ناظر باشند، هم مجری باشند هم ...
و به نظر حقیر باید تولید دانش در راستای تامین منافع مردم هم، مردمی باشد.
دانشی که توسط دانشگاههای دولتی یا دانشگاههای وابسته به بخش خصوصی تولید میشود هیچ هدفی به جز تامین منافع صاحبان و مالکان خودشان را ندارد.
وقتی بانک خصوصی دانشگاه میزند طبیعی است که نشست برگزار کند و بگوید خلق پول بانکهای خصوصی باعث تورم نیست!!!
بارها شنیده اید که میگویند خودروهای ایران ارابه مرگ هستند و علت مرگ و میر جادهای را کیفیتِ پایین خودرو و باز نشدن ایربگ و ... بیان میکنند. در مقام مقایسه هم به آمار پایین کشته شدگان در کشورهای غربی و بالابودن تعداد کشته های ایران اشاره میکنند.
اما بیائید به 8 عدد زیر نگاه کنیم 1. میانگین تصادفات ج.ا 530000 2. میانگین تصادفات ف 60000 3. جمعیت ایران 85 میلیون 5. جمعیت فرانسه 67 میلیون 5. میانگین کشته شدگان ج.ا 19000 6. میانگین کشته شدگان ف 3000 7. درصد مرگ نسبت به تصادف ج.ا : 3.5 درصد 8. درصد مرگ نسبت به تصادف ف : 5 درصد
فرهنگ رانندگی در ایران به شدت افتضاح است و قوانین پیش گیری کننده به شدت ضعیف هستند. میدانم که عدهای الان میگویند علت تصادفات زیاد کار نکردن ترمزها و جاده و ... است. اما واقعیت این است که اینها بیشتر بهانه های واهی است برای فرار کردن از انجام "کار سخت"
تغییرات فرهنگی و اجتماعی
#رشتو لطفا بدون تعصب بخوانید!
وقتی از مردم عادی میپرسم که اگر یک خودرو در حد دناپلاس اتومات با قیمت پایین تر از قیمت موجود، داشته باشید راضی هستید؟ اعلام رضایت میکنند
همین خودرو اگر دهه هشتاد در ایران تولید میشد میگفتیم ایران جزء بهترین خودروسازهای دنیا در رده خودروهای اقتصادیست
اما بعلت سرعت توسعه تکنولوژی و البته تحریمهایی که دچارش شدیم، این فاصله زمانی وجود دارد. زمانی مردم پیکان سوار میشدند و وقتی پراید آمد با اشتیاق سوار پراید شدند. بعد که سمند آمد اولین مرتبهای که تاکسی سمند سوار شدیم حس عجیبی داشتیم
چند سال دیگر دناپلاس اتومات هم میشود همان پیکان
اینجا سه مساله وجود دارد 1. احساس نیاز دائمی به تغییر و به روز بودن
رسانه اجازه نمیدهد شما از وضعیت فعلی خود راضی باشید. کتابها و مقالاتی که در زمینه تبلیغات بازرگانی و مُد نوشته شده با صراحت میگویند ما باید کاری کنیم که مصرف کننده دائما از وضعیت فعلی اش ناراضی باشد
اینی که امروز در اختیار ما قرار دادند، مبتنی بر یک جهانبینی است غیر از جهان بینی ما. علوم انسانی مثل پزشکی نیست، مثل مهندسی نیست، مثل فیزیک نیست که جهانبینی و نگرش نسبت به انسان و جهان در آن تأثیر نداشته باشد؛ چرا، تأثیر دارد. شما مادی باشید، یک جور علوم انسانی تنظیم می کنید.
علوم انسانی ما برخاستهی از تفکرات پوزیتیویستی قرن پانزده و شانزده اروپاست. قبلا که علوم انسانیای وجود نداشته است؛ آنها آمدهاند همین اقتصاد را، همین جامعهشناسی را در قرن هجدهم و نوزدهم و یک خرده قبل، یک خرده بعد تدوین کردند و ارائه دادند؛ خب، این به درد ما نمیخورد.
این علوم انسانی، تربیتشده و دانشآموختهی خود را آنچنان بار میآورد که نگاهش به مسائل مبتلابه آن علم و مورد توجه آن علم - چه حالا اقتصاد باشد، چه مدیریت باشد، چه تعلیم و تربیت باشد - نگاه غیر اسلامی است.
میبینیم همان شخص متدین در داخل دانشگاه که فرض کنید
پدرم سی سال در نانوایی سنگک مشغول به کار بود
هم کارگری کرد و هم خودش کارگر داشت.
میخواهم در مورد دروغی که به نانواها نسبت می دهند بگویم که اگر اتفاق هم بیفتد عذربدتر از گناه مسئولین است نه گناه نانواها
ماجرا چیست؟
هر نانوایی سهمیه دارد. کاملا مشخص و شفاف
مثلا یک نانوایی سهمیه اش
4 کیسه آرد است. 4 کیسه آرد دقیقا مشخص است که چند عدد نان سنگک 400 گرمی می شود. دقیق مشخص است. زمان پخت آن هم کاملا مشخص است. مخصوصا در نانوایی هایی که تنور ماشینی دارند. مثلا برای پخت 700 نان سنگک 4 ساعت باید نانوایی پخت نان داشته باشد.تابلو ساعت کار هم در تمام نانوایی ها نصب شده
خب چند صد نفر هر روز به نانوایی سر میزنند. اگر در ساعت معین نان نداشته باشد یعنی آردش را جای دیگری برده.
اگر دولت اینجا وظیفه نظارتی خود را انجام ندهد دقیقا دولت می خواهیم چکار؟
قرار شد دولت خودش نانوایی نزند. اما وظیفه نظارتی خود را هم انجام ندهد و تنها راهکارش گران کردن باشد؟
صندوق تضمینهای لازم برای نابودی اقتصاد را از ایران گرفته
از مهمترین و حسابشدهترین بندهای تفاهمنامه (بند۱۱) با صندوق بینالمللی پول موضوع تعیین نرخ ارز به وسیله عرضه و تقاضا در بازار است و در بندهای 105 و 138 رهنمودهای برنامه ۵ساله سوم به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و
در تصویبنامه 35985هیات وزیران نیز آمده
از متن تفاهمنامه:
کالاهایی که ورود آنهاممنوع است طی ۱تا ۲سال آینده بشدت کاهش یافته و به تعدادقلیلی از کالاها در رابطه با مسائل شرعی، بهداشتی و امنیتی محدود خواهدشد. برای تعیین سرعت و جهت این اصلاحات از کمکهای کارشناسی صندوق استفاده خواهدشد
در بند ۷ تعیین قیمت کالاها و خدمات نیز به عهده مکانیسم بازار گذاشته شده است که در بند 18 رهنمودهای مصوب برنامه ۵ساله سوم به تصویب مجلس رسید و در متن تفاهمنامه هم دولت «حذف تمامی یارانههای ضمنی و کنترلهای قیمتی» را پذیرفته است.