#هدی_رستمی پادکستی ساخته و اسم قسمت اول را «اعترافات» گذاشته و توضیحاتی درباره بحثهای اینروزها میده.
دو نفر به اسم احسان عبدیپور و سوشیانس شجاعیفر را نشونده اونجا و براشون حرف میزنه! کارکرد این دو نفر واقعا مشخص نیست(کارشون سوالات همدلانه و شنوندگی است گویا)
خلاصه نکات:
۱
-پدر من با صدام مشکل داشت و با هر کی علیه صدام بود، موافق و همراه بود
- نمیدونم پدرو با شدحبی، #حشدالشعبی نمیدونم چیچی، بوده یا نه ولی فکر کنم اینا با داعش جنگیدند. ولی اینکه بابای من با اونا موافق بوده، نبوده رو چه میدونم/۲
- پدر و مادر خودشون رو عراقی میدونن، من خودمو ایرانی میدونم، و برادرم سوئدی.
- هیچوقت عکسی نذاشتم که چاکسینه من بیرون باشه (برین چندینهزار عکس من رو ببینید، و بینید جای سینه من مشخص بوده؟)
- همیشه به خاطر اینکه سرم خاک نگیره، یه لچک سرم بوده چه در ایران چه جاهای دیگه./۳
- بابام خیلی ملو و اهل قلمه ها
- به بابام افتخار میکنم حالا نمیدونم اعتقادش چیه
-اینو هیشکی نمیدونه ولی مامانم در کلیسا نماز میخونه
-از عرببودنم خجالت میکشیدم، همین الان کامنتها رو ببینید که میگن عراقیکثیف و فلان
-اصلا از این به بعد میخواهم انجمن معاودین را تشکیل دهم/۴
چرا اومدم ایران؟
-با پاسپورت سوئدی ویزا گرفتم و اومدم ایران
-حالم خوب نبود سوئد و به این دلیل اومدم ایران
-مجموعه عکسی داشتم به اسم «شهر ممنوع» (در ادامه مشخص میشه اینم دو این داره و اسم مجموعهم شده «شهر پنهان»)
-رادیوفردا و خیلی از کسانی که در بیبیسی کار میکنن، عکس خریدن ازم
-عاشق کتاب «خانوم» مسعود بهنود بودم.
- اگر بدونید چقد کوباییها با این ماشین رنگیها حالشون بده، با اونا عکس نمیگیرید؟ حتما میگیرید.
- اگه ما میخواستیم کمک کوباییها کنیم،چرا تا الان نکردیم؟ چرا امریکا تا الان کوبا رو کمک نکرده؟
-من اصلا آدم سیاسی نیستم و متنفرم از سیاست/۶
- وقتی میگویم با حجاب اجباری مخالفم یعنی اینکه نه کسی حجاب از سر مادرم برداره و نه کسی به زور حجاب سر خودم کنه
-دختر ایتالیایی که استوری گذاشت که شال جلوی آفتاب رو هم میگیره، بش گفتم «خب دیوس ضدآفتاب بزن»
و زیر دو دقیقه برداشت اما آدمها نامردند و اسکرین گرفتن/۷
-آدمها نامزدند و کامنت من (درباره حجاب) رو جای دیگه گذاشتن
- ما همهمون یه جمهوری اسلامی کوچیک داریم در خودمون
- من حجابم اینجوریه، اگه میخاین بگیرن، بگیرن. فوقش میرم سوئد. میرم عراق. میرم عربستان، البته نه با عربستان مشکلات اساسی دارم/۸
- من نمیتونم مشکل حجاب رو در ایران حل کنم ولی بعضیوقتا دوس دارم دلخوشیها خودم رو هم داشته باشم
- همین الان تو کافهها و خیلی جاها آدم (زنان) یه تیشرت با شلوار میپوشن.
- عربستان غلطکرده ایرانیها رو راه نمیده جایی که بش اعتقاد دارن/۹
-درباره مستند: فرصت یه سفر مجانی بود و چه میدونستم اوج چیه و اینا.
(نظر شخصی. خلاصه: دروغ، مظلومنمایی، خاک بر سر احسان عبدیپور، البته شخصا انتظار بیشتری هم ازش نداشتم.)
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
همدانشگاهی خوزستانیام که از طایفه #غزل_حیدری است، زنگ زد و توضیحاتی درباره پرونده داد. حرفش این بود که «نتیجه پرونده به احتمال فراوان آزادی قاتل است. بزرگان عشریه خانه پدرش میروند و رضایت میگیرند.
توضیح مهمی است که پژوهشهای میدانی دانشگاهی هم آن را تایید میکند./۱
رشتو
آذر ۹۸، در لوداب کهگیلویهوبویراحمد، برادری به همراه عمویش، خواهر خود را میکشد (پروندهای فجیع که @javadheydarian در انتشارش نقش مهمی داشت)
همونموقع گزارشی مفصل نوشتم و سراغ پایاننامهها و پژوهشهای میدانی درباره #زن_کشی و #قتل_ناموسی رفتم. نتیجه جالب و مهم است. /۲
برخی نتایج:
- در ایران شایعترین قتل، موسوم به #قتل_ناموسی است؛ حدود 20 درصد از كل قتلها و 50 درصد از قتلهاي خانوادگی.
- فقط در سال۸۸ و در اهواز، ۱۵ زن قرباني قتل ناموسي شدند که معادل 24.5 درصد از کل قتلهاي سال ۸۸ شهر اهواز است (منبع: گزارش رسمی پلیس)/۳
چند نکته درباره #سربازی_اجباری که شاید ندانیم:
- قانون سربازی کنونی موقت و فقط برای دوران جنگ بود
(دولت موقت در سال ۵۸ سربازی را یکساله کرد ولی با شروع جنگ سربازی با ۱۸ ماه بعلاوه ۶ ماه برای احتیاط رسید)
-جنگ تمام شد اما سربازی به حالت قبل برنگشت؛ شد منبع درآمد دولت/۱
- در پایان جنگ با پرداخت ۱۶ هزار و ۳۰۰ دلار میشد سربازی را خرید. البته جزئیات دیگری هم داشت.
-در شش سال، ۷۰ تا ۷۶، حدود ۶۵ هزار نفر سربازی خود را خریدند.
-سال ۷۷ و در دولت خاتمی دوباره خرید سربازی از راه رسید؛ تامین بودجه هزار میلیارد ریالی دولت با فروش سربازی ۱۰۰ هزار نفر/۲
- نتایج یک پژوهش مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۸۰ و درباره #سربازی میگوید:
در هیچ کشوری در دنیا سربازی به بدی ایران است. گزارش میگوید روند کنونی فاجعه و آسیب به سرمایه جوان کشور است/۳
اگرچه آتش #ميدان_حسن_آباد کنترل شده اما همچنان از ساختمان ظلع شمال غربی دود بلند میشود(ساعت ۳بامداد) و آتشنشانان زیادی مشغول کارند.
دو گنبد از ۸گنبد این میدان تاریخی ویران شده و ساختمان باقیمانده هم شرایط مناسبی ندارد. آتشنشانان میگویند در آستانه ویرانی است/۱
سخنگوی آتنشنشانی میگوید شروع آتش از یک انبار ابزارآلات بوده اما حاضران در محل و بعضی آتشنشان از «دفترخانه ثبت اسناد رسمی ۳۹تهران» حرف میزند؛ یکی از قدیمیترین دفاتر ثبت اسناد تهران. از این دفتر تقریبا هیچ سندی جز مشتی کاغذسوخته باقی نمانده که برای حفظ آنها هم تلاشی نمیشود/۲
اینطور که آتشنشانان و کاسبان محل میگویند، ستونهای طبقه بالا چوبی و کامل از بین رفته است. میگویند که ساختمان بهزودی میریزد. هرچند نظر آنها دقیق نیست اما جای نگرانی دارد. بخشی از میدانی که در این سالها مورد هجوم بانکها قرار گرفته حالا در آستانه ویرانی است/۳