در کوهستان های دوردست و مناطقی روستایی توله سگی بنام #رابی Robyزندگی میکرد.رابی خیلی علاقه به دیده شدن و طرف بازی قرار گرفتن داشت ولی متاسفانه کسی بهش توجه نمیکرد، عده ای معتقد بودند پدر رابی گرگ بوده و این خصوصیت باعث ماجراهایی شد که برای رابی پیش اومد(که براتون تعریف میکنم) /۱
یک روز #سِپ sepp یکی از اهالی روستا که با یکی دیگه از روستایی ها سر زمین زراعی و ریاست شورای روستا اختلاف داشت فکر شومی به ذهنش رسید،اومد سراغ رابی و یه کیسه استخوان مرغ بهش داد و ازش خواست بره به حیاط کلبه ی رقیبش و پارس کنه و بترسوندشون و مرغ و خروساش رو فراری بده /۲
رابی هم که خوی گرگ داشت رفت و خیلی خوب این کار رو انجام داد، سِپ که از کار رابی و بلایی که سر رقیبش اومده بود خوشش اومده بود هر چند وقت یکبار همین کار رو تکرار میکرد منتها رابی هر روز بزرگتر میشد و غذای بیشتری باید بهش میدادن تا آزار و اذیت و حمله به بقیه رو انجام بده /۳
دیگه موضوع رابی علنی شده بود، هرکی توی اون روستا و روستاهای اطراف میخواست کسی رو اذیت کنه یا سرجاش بشونه میومد مقدار زیادی مرغ و گوشت و غذا به رابی میداد تا به گله ی طرف مقابل حمله کنه و گوسفنداش رو لت و پار کنه، رابی دیگه دیگه اون توله سگ کوچولوی جاه طلب نبود،برای خودش /۴
هیکلی دست و پا کرده بود قدر یه خرس!! برو و بیایی داشت ،همه ازش حساب میبردن و برای اینکه از شرش در امان بمونن تو محافل و مجالس و عروسی ها دعوتش میکردن و از ترس ادای احترام بهش میذاشتن، اصلا هرکی رو تو دهات افراد برای چوپانی انتخاب میکردن اول میومد با رابی دوست میشد تا/۵
در امان بمونه، خیلی ها همینجور الکی به دیدنش میرفتن و بهش باج میدادن تا شخص دیگه ای نتونه رابی رو بر علیه شون اجیر کنه،اما مشکل چی بود؟! رابی بوی خون زیر دندوناش مزه کرده بود، دیگه اون رابی کوچولو نبود که با یه تیکه استخون سیر بشه، باید روزی چندتا گوسفند میدرید/۶
بنابر این اگه اختلاف زیادی بین افراد پیش نمیومد تا رابی رو اجیر کنن گشنه میموند ، یعنی نونش تو اختلاف افکنی بود ، آخه راز همه رو هم میدونست ، هی میرفت به این یکی میگفت اون یکی از من خواست به گله تو حمله کنم به اون یکی میگفت این گفت گاو هاتو بترسونم، خلاصه هیکل گنده و /۷
شکم سیر نشدنی رابی رو چیزی جز اختلاف پر نمیکرد، دیگه براش هیچکی مهم نبود، دوست و آشنا نمیشناخت ، مفت خوری و درندگی ازش یک اژدها ساخته بود که سیرمونی نداشت و آرامش رو از کل منطقه گرفته بود.بزرگای روستاهای اطراف کم کم عاصی شده بودن، اختلاف اندازی یک طرف ،سیرکردن شکم رابی یک طرف/۸
اگه وضع همینطور پیش میرفت کل مرغ و خروس ها و دامها رو که میخورد هیچی کم کم بخاطر اشتهای زیاد و خوی درندگی به خودشون هم حمله میکرد، بنابر این جمع شدن تا چاره کار کنن، قرار شد هرکی صادقانه هرچی میدونه بگه تا راه حلی پیدا بشه، اما این وسط یک نفر راز شروع ماجرا رو میدونست!! /۹
و اون کسی نبود بجز رییس شورای دهات منطقه ی کوهستانی !! پر قدرت ترین و ثروتمند ترین فرد! میدونید اون کی بود؟! بله درست حدس زدید، سِپ! Sepp. سِپ کسی بود که تو اون سالهای اول بیشترین استفاده رو از رابی کرده بود، با وحشی گری های رابی رقیبا رو کنار زده بود و ثروت و قدرتی دست و پا /۱۰
کرده بود، ولی حالا رابی بزرگترین خطر برای خودش بود، هم این راز رو رابی میدونست، هم اهالی ریاست سِپ رو بخاطر عدم توانایی در کنترل رابی به چالش کشیده بودن. بنابر این در جلسه ی هم اندیشی بزرگان ،سِپ بادی به غبغب انداخت و گفت بسپاریدش به من!! من رییسم و خودم این موضوع رو /۱۱
حل میکنم!! این وظیفه ی منه که از مردمم محافظت کنم، پس کسی دخالت نکنه. یک روز صبح سِپ تفنگ دولول پر قدرتش رو برداشت و به سمت کوهستان و محل زندگی رابی رفت، بعد از اون روز هیچوقت هیچکس رابی رو ندید، کسی نمیدونه چه بلایی سرش اومد اما سِپ که خودش باعث این همه بدبختی بود حالا /۱۲
احساس میکرد میتونه نفس راحتی بکشه اما هیچوقت اون منطقه و مردمش و روستاهاش روی خوش ندیدن، چون دیگه روش پرورش توله سگهای گرگ صفت براشون جا افتاده بود و بی دردسر ترین روش بیرون کردن رقیب و مخالف و مزاحم از میدون بود.اینقدر که کل آبادی منطقه تبدیل به ویرانی شد و همه کوچ کردن و /۱۳
مزارع نابود شد و دامها دریده شد و اونجا دیگه جای زندگی نبود. حتی اسمی از اونجا هم باقی نمونده که من بهتون بگم. بالا رفتیم ماست بود پایین اومدیم دوغ بود قصه ی ما دروغ بود./ پایان #افسانه_ی_رابی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
#رشتو
موضوع :بیان نکاتی مهم جهت کمک به وزارت #صمت برای توفیق بیشتر طرح #واردات_خودرو.
نکته اول: آنچه واردات را در دولت قبل به بیراهه کشاند انحصاری بود که در دوسال آخر منتهی به ممنوعیت توسط وزارت صمت عامدانه برای چند شرکت ایجاد کرد؛چون خود طیف سیاسی وزیر شرکت های نمایندگی۱/
۲/خودرو را در اختیار داشتند، واردات خودرو را برای مردم و گری مارکت ممنوع کردند و افراد عادی را وادار کردند صرفا ثبت سفارش را از این شرکت ها بخرند و همه ملزم شدند درصدی را جهت گارانتی خودرو به این شرکت ها بدهند، این کار در قالب شعار حمایت از مصرف کننده بود در حالی که صرفا👇
۳/برای ایجاد انحصار برای خودی ها بود و عملا گارانتی و سرویس خاصی به مردم در ازای اون پول به مردم داده نشد.پس شما تحت فشار همان طیف که هنوز در کانون های قدرت هستند در این دام نیافتید.
نکته ۲: واردات خودرو را منوط به وجود نمایندگی در ایران نکنید، این هم کار همان گروه انحصارطلب👇
#رشتو #واردات_خودرو_یتیم_است
۱/حتما شما هم متوجه شده اید که موضوع واردات خودرو به نوعی بدون حامی و پشتیبانی افراد تاثیر گذار و هیچ موج موثری بجز مردم و خریدارن عادی که از وضعیت قیمت و بازار خودرو به ستوه آمده اند مانده است.کافیست فرد غیر موثری سخنی در ممنوعیت واردات
۲/بگوید تا بلافاصله همان جمله سرتیتر تمامی سایت ها و خبرگزاری ها شود . در واقع شما بازتاب حمایت از ممنوعیت واردات را بیشتر در رسانه میبینید تا حمایت!چرا؟ کافیست نگاهی به وضع موجود بیاندازید .بعد از حذف هدفمند گری مارکت و تار و مار کردن شرکت های بازرگانی مجاز و ترخیص کاران
۳/خودرو های وارداتی نوبت به سایر برند های مطرح میرسد ، مالک برند تویوتا و رنو (شرکت ایرتویا و نگین خودرو) که سالهاست در زندان است و احتمالا تا مثل آقای نوریانی تشکیلاتی که چند دهه با سختی در این کشور زنده نگه داشته بود را دو دستی تقدیم دیگران نکند رنگ آزادی نخواهد دید
از یک روش #اخاذی و #کلاهبرداری مینویسم اگر براتون پیش اومد به مشکل نخورید و به دیگران هم اطلاع بدید؛
شما داری آرام با ماشین در خیابان تردد میکنید یکلحظه با صدای برخورد شخصی با آیینه ماشینتون مواجه میشید،وقتی پیاده میشید میبینید یک نفر آرنج دستش رو گرفته و به شدت اظهار درد👇
میکنه ولی با متانت خاصی به شما میگه که چیزی نیست نگران نباشید،معمولا یک دوست هم همراهشه که اون هم سعی میکنه صحنه رو آروم کنه و به شما میگه نگران نباشید مشکلی پیش نیومده!!همه اینها برای اینه که به شما القا کنند افراد بد نیتی نیستند و دنبال زورگیری نیستند در حالی👇
که برعکس.حالا شما که عذاب وجدان گرفتید که زدید به آرنج دست یک فرد بیچاره و مظلوم😑 میگید اگه چیزی شده بریم بیمارستان،اونها بزرگمنشی متقلبانه شون رو کامل میکنن و میگن نه مزاحم نمیشیم چیزی نیست پیش اومده، در همین لحظه فرد آسیب دیده میگه موبایلم موبایلم!! نفر کمکی👇
۱/در مقایسه ی فنی بین خودروی هایما و دیگنیتی به لحاظ آیتم های فنی هایما s7 برتری محسوسی نسبت به دیگنیتی داره، موتوری پر قدرت تر و حجیم تر با گشتاور بیشتر. از طرفی گیربکس ۶ دنده که نسبت به گیربکس Cvt دیگنیتی شتاب و سرعت عمل بیشتری 👇
۲/رو در اختیار راننده قرار میده. از طرفی خودروی هایما در مدتی که مورد استفاده قرار گرفته توانسته سطح رضایتمندی بالایی رو به خودش اختصاص بده. از نظر خدمات پس از فروش و دسترسی به نمایندگی ها هم کفه ی هایما سنگین تره .اما از نظر طراحی و زیبایی و دیزاین خارجی و داخلی خودرو برتری 👇
۳/ با دیگنیتی هست. اما سوال اینجاست که چرا این اختلاف فاحش بین قیمت کارخانه و بازار در خودروی دیگنیتی وجود داره و میزان تقاضا در عرضه اولیه اینقدر بالاست. از نظر من خریداران خودرو در ایران برای برند و ظاهر ارزش بیشتری قائل هستند تا کیفیت.این نکته در انتخاب و محصول و بازاریابی 👇
#رشتو ؛۱/
✅توضیحاتی تکمیلی در باره طرح آزادسازی واردات خودرو و اینکه؛
⁉️چه افرادی با طرح آزادسازی واردات مخالفند؟!
طرحی در مجلس با رفع ایراد شورای نگهبان با رای بالا تصویب شد که منتظر تایید نهایی شورای نگهبان میباشد از نکات بارز این طرح میتوان به موارد زیر اشاره کرد:👇
۲/ در این طرح هیچ مزیتی برای شخص،گروه،حزب ،دسته ی خاصی دیده نشده و این طرح همه ی افراد را یکسان دیده و امکان برای همه فراهم است پس رانت خاصی برای افراد خاصی ایجاد نمیکند و اگر در آتی در اجرا احیاناً رانتی یا سو استفاده ای ایجاد شود ایراد طرح نیست و باید رصد و اصلاح شود👇
۳/در این طرح قرار نیست هیچ ارز دولتی تخصیص داده شود بنابر این برای دولت بار مالی ایجاد نمیکند و مفسده ای از بابت تخصیص ارز به افراد خاص منتفی است.
نکته ی مهم دیگر اینکه برای خودرو های بنزینی با برچسب b به بالا و خودروهای برقی و هایبریدی امکان پذیر است بنابر این به لحاظ 👇
تقریبا روزی یکی دوتا دایرکت دارم که درخواست دارن برای فروش تو اتوخسروانی مشغول به کار بشن.از دور فکر میکنن کار کردن با من راحته اما میان نزدیک اکثرا فرار:)منشور کار فروشندگی در اتوخسروانی رو اینجا میذارم که بخونید خودتون رو خیلی اذیت نکنید.👇