#رشتو ۱
خونم به جوش اومده.
امشب به معنای واقعی از یه ظلم آشکار رگ گردنم باد کرد
یه روایت دارم بد دارم و توییتش میکنم برام هیچ مهم نیست که جاجم میکنین یا از دایره تون میندازینم بیرون یا هر چیزی دیگه
ما برای #ماله_کشی اینجا نیومدیم
این اتفاق واسه امشبه (شب عید قربان هستش)
خونم به جوش اومده.
امشب به معنای واقعی از یه ظلم آشکار رگ گردنم باد کرد
یه روایت دارم بد دارم و توییتش میکنم برام هیچ مهم نیست که جاجم میکنین یا از دایره تون میندازینم بیرون یا هر چیزی دیگه
ما برای #ماله_کشی اینجا نیومدیم
این اتفاق واسه امشبه (شب عید قربان هستش)
#رشتو ۲
امشب مث هرشب زدم به خیابون واسه در آوردن یه لقمه نون حلال
ساعت ۱ شب یکی از رفیقام زنگ زد
این رفیقم که میگم طلبه و روحانیه و مث من شبها #اسنپ کار میکنه
خانواده شون ۳تا شهید دارن
باباش ۶۰ماه جبهه داره اما حتی از ایثارگری جبهه باباش واسه معافیت از خدمتم استفاده نکرده
امشب مث هرشب زدم به خیابون واسه در آوردن یه لقمه نون حلال
ساعت ۱ شب یکی از رفیقام زنگ زد
این رفیقم که میگم طلبه و روحانیه و مث من شبها #اسنپ کار میکنه
خانواده شون ۳تا شهید دارن
باباش ۶۰ماه جبهه داره اما حتی از ایثارگری جبهه باباش واسه معافیت از خدمتم استفاده نکرده
#رشتو ۳
جواب که دادم بعد یه سلام هراسان گفت داداش لوکیشن میدم همین الآن بیا لطفا
هرچی پرسیدم چی شده گفت حالا بیا میگمت
منم تندی رفتم سر لوکیشن
لوکیشن کلانتری ۱۴۰ باغ فیض بود
دلم ریخت که لابد تصادف بدی کرده
بهم اجازه ورود ندادن زنگ زدم به حاج آقا بعد نیم ساعت اجازه دادن برم تو
جواب که دادم بعد یه سلام هراسان گفت داداش لوکیشن میدم همین الآن بیا لطفا
هرچی پرسیدم چی شده گفت حالا بیا میگمت
منم تندی رفتم سر لوکیشن
لوکیشن کلانتری ۱۴۰ باغ فیض بود
دلم ریخت که لابد تصادف بدی کرده
بهم اجازه ورود ندادن زنگ زدم به حاج آقا بعد نیم ساعت اجازه دادن برم تو
#رشتو ۴
رفتم تو همین که چشمم به حاج آقا افتاد بهتم برد
لب و دهان و لثه خونی و پاره
لباس جر وا جر داده شده
رو سینه و گردن هم جایی کبودی و قرمزی
خشکم زد کلا
یه دستشم گذاشته بود رو شکمش و از درد میمالیدش
فکر کردم کسی خفتش کرده که دیدم اون یکی دستش با دستبند به صندلی بسته شده!
رفتم تو همین که چشمم به حاج آقا افتاد بهتم برد
لب و دهان و لثه خونی و پاره
لباس جر وا جر داده شده
رو سینه و گردن هم جایی کبودی و قرمزی
خشکم زد کلا
یه دستشم گذاشته بود رو شکمش و از درد میمالیدش
فکر کردم کسی خفتش کرده که دیدم اون یکی دستش با دستبند به صندلی بسته شده!
#رشتو ۵
اصن دیگه هنگ کردم گفتم چی شده حاج آقا؟
با یه آه سنگین گفت یکی از برادران حافظ امنیت لطف کرده امنیتمو حفظ کرده!
چشمم به دستهاش افتاد! لامصبا انگار دستهاش رو با سیم‌های تلفنی که دست غواص هامون رو باهاش بسته بودن دستش رو بسته بودن
جای دست بند عمیقا افتاده بود!
اصن دیگه هنگ کردم گفتم چی شده حاج آقا؟
با یه آه سنگین گفت یکی از برادران حافظ امنیت لطف کرده امنیتمو حفظ کرده!
چشمم به دستهاش افتاد! لامصبا انگار دستهاش رو با سیم‌های تلفنی که دست غواص هامون رو باهاش بسته بودن دستش رو بسته بودن
جای دست بند عمیقا افتاده بود!
#رشتو ۶
از اینجا به بعد رو از زبان حاج آقا روایت میکنم
ساعت یازده و نیم یه مسافر سوار کردم به سمت کارگر شمالی ،حوالی اول مرزداران #ایست_بازرسی #پلیس بود
گفت بزن کنار زدم کنار و ازم مدارک رو خواست
مدارک رو دادم بهشون
چک کردن و پرسیدن ماشین به اسم خودتونه
گفتم نه
مدارک رو پس دادن
از اینجا به بعد رو از زبان حاج آقا روایت میکنم
ساعت یازده و نیم یه مسافر سوار کردم به سمت کارگر شمالی ،حوالی اول مرزداران #ایست_بازرسی #پلیس بود
گفت بزن کنار زدم کنار و ازم مدارک رو خواست
مدارک رو دادم بهشون
چک کردن و پرسیدن ماشین به اسم خودتونه
گفتم نه
مدارک رو پس دادن
#رشتو ۷
بعدش هم از مسافر مدارک شناسایی رو خواستن اونم رفت پایین و گفت سلام من همکار هستم و مدارک رو نشون داد گفتن بفرمایید بشینین
بعد گفت بفرمایید تشریف ببرین
که یه جوان لباس شخصی گفت نه ماشین رو باید تفتیش کنم
گفتم ببخشید ولی شما بدون جرم مشهود اجازه قانونی تفتیش رو ندارین
بعدش هم از مسافر مدارک شناسایی رو خواستن اونم رفت پایین و گفت سلام من همکار هستم و مدارک رو نشون داد گفتن بفرمایید بشینین
بعد گفت بفرمایید تشریف ببرین
که یه جوان لباس شخصی گفت نه ماشین رو باید تفتیش کنم
گفتم ببخشید ولی شما بدون جرم مشهود اجازه قانونی تفتیش رو ندارین
#رشتو ۸
اصن این رو که گفتم انگار بهش توهین وجودی کرده باشن یه دفعه آتیشی شد و شروع کرد به دری وری گفتن
گفتم ما صدها هزار شهید واسه عزت و امنیت مردم ندادیم که شما اینجوری با مردم رفتار کنین
گفت تو شهید دادی؟! تو شبیه داعشی هستی
گفتم حرف دهنت رو بفهم داعشی رفتار توهه
گفت بیا پایین
اصن این رو که گفتم انگار بهش توهین وجودی کرده باشن یه دفعه آتیشی شد و شروع کرد به دری وری گفتن
گفتم ما صدها هزار شهید واسه عزت و امنیت مردم ندادیم که شما اینجوری با مردم رفتار کنین
گفت تو شهید دادی؟! تو شبیه داعشی هستی
گفتم حرف دهنت رو بفهم داعشی رفتار توهه
گفت بیا پایین
#رشتو ۹
گفتم چرا بیام؟ حکم قضایی بیار
که یه دفعه در رو باز کرد و یقه م رو گرفت کشید بیرون و یه مشت زد تو دهنم یکی تو سینه م و با یه لگد تو شکمم پرتم کرد تو ماشین پلیس
پاهام بیرون بود و در رو محکم می‌کوبید به پام
همه مامورها هم عین ماست واساده بودن نگاه میکردن که یه نفر از پلیسها
گفتم چرا بیام؟ حکم قضایی بیار
که یه دفعه در رو باز کرد و یقه م رو گرفت کشید بیرون و یه مشت زد تو دهنم یکی تو سینه م و با یه لگد تو شکمم پرتم کرد تو ماشین پلیس
پاهام بیرون بود و در رو محکم می‌کوبید به پام
همه مامورها هم عین ماست واساده بودن نگاه میکردن که یه نفر از پلیسها
#رشتو ۱۰
اومد و کشیدش کنار
از تو ماشین اومدم بیرون مامورها دونه دونه میومدن صحبت میکردن باهام که فیصله ش بدن
ولی هر کدوم که حرف میزد بدتر عصبی میشدم
چون هرکدوم که میومد یه هولم میداد و میگفت ببین نباید به مامور قانون فحش ناموسی بدی!
اصن دیگه داشتم خفه میشدم از این همه بی انصافی
اومد و کشیدش کنار
از تو ماشین اومدم بیرون مامورها دونه دونه میومدن صحبت میکردن باهام که فیصله ش بدن
ولی هر کدوم که حرف میزد بدتر عصبی میشدم
چون هرکدوم که میومد یه هولم میداد و میگفت ببین نباید به مامور قانون فحش ناموسی بدی!
اصن دیگه داشتم خفه میشدم از این همه بی انصافی
#رشتو ۱۱
چند نفرشون سعی کردن قانعم کنن کوتاه بیام
ولی به بدترین شکل ممکن!
میخواستن با انگ فحش ناموسی مرعوبم کنن که منِ کتک خورده محکوم هم بشم و کوتاه بیام
گوشی رو گرفتم زنگ زدم ۱۱۰ که سر ایست و بازرسیتون مامور شما منو کتک زده که یکیشون گوشی رو گرفت گفت آقا چیزی نیست حلش کردیم!
چند نفرشون سعی کردن قانعم کنن کوتاه بیام
ولی به بدترین شکل ممکن!
میخواستن با انگ فحش ناموسی مرعوبم کنن که منِ کتک خورده محکوم هم بشم و کوتاه بیام
گوشی رو گرفتم زنگ زدم ۱۱۰ که سر ایست و بازرسیتون مامور شما منو کتک زده که یکیشون گوشی رو گرفت گفت آقا چیزی نیست حلش کردیم!
#رشتو ۱۲
بعدش که دیدن کوتاه نمیام یکیشون گفت بندازینش تو ماشین ببرینش
گفتم بدون حکم قضایی به چه جرمی؟
که سه نفر ریختن سرم و دستمو پیچوندن پشتم و دستبند زدن و پرتم کردن تو ماشین
با صورت افتاده بودم رو صندلی و اون نامردی که داشت درو می‌بست و من نمیدیدمش یه دونه لگد محکم زد تو پشتم
بعدش که دیدن کوتاه نمیام یکیشون گفت بندازینش تو ماشین ببرینش
گفتم بدون حکم قضایی به چه جرمی؟
که سه نفر ریختن سرم و دستمو پیچوندن پشتم و دستبند زدن و پرتم کردن تو ماشین
با صورت افتاده بودم رو صندلی و اون نامردی که داشت درو می‌بست و من نمیدیدمش یه دونه لگد محکم زد تو پشتم
#رشتو ۱۳
این یکی دیگه خیلی پست بود
با دسته بسته دمر افتاده رو صندلی بهم لگد میزد
منو بردن کلانتری
جوری دستبند رو محکم بسته بودن که احساس می‌کردم دستهام داره از مچ قطع میشه
هرچی خواهش کردم که من سندروم عصبی مچ دست دارم تو رو خدا یه خورده دست بند رو شل کنین گوششون بدهکار نبود
این یکی دیگه خیلی پست بود
با دسته بسته دمر افتاده رو صندلی بهم لگد میزد
منو بردن کلانتری
جوری دستبند رو محکم بسته بودن که احساس می‌کردم دستهام داره از مچ قطع میشه
هرچی خواهش کردم که من سندروم عصبی مچ دست دارم تو رو خدا یه خورده دست بند رو شل کنین گوششون بدهکار نبود
#رشتو ۱۴
دستهام مشکل عصبی پیدا کردن به شدت
بعد که رسیدیم کلانتری و از ماشین پیاده م کردن یکیشون گفت دهنت رو می ... به مامور فحش میدی !
یه افسر اونجا واساده بود اونو شاهد گرفتم که توهین رو ببینین گفت جو نده برو تو ببینم !
رفتم داخل بردنم تو یه اتاق پیش دوتا سرباز
دلم از اونجایی
دستهام مشکل عصبی پیدا کردن به شدت
بعد که رسیدیم کلانتری و از ماشین پیاده م کردن یکیشون گفت دهنت رو می ... به مامور فحش میدی !
یه افسر اونجا واساده بود اونو شاهد گرفتم که توهین رو ببینین گفت جو نده برو تو ببینم !
رفتم داخل بردنم تو یه اتاق پیش دوتا سرباز
دلم از اونجایی
#رشتو ۱۵
میسوزه که حتی سرباز ها هم تهدید به کتک زدنم میکردن
و دلم از اونجایی بیشتر میسوزه که اون مامور وحشی عین خیالش نبود که داره جلوی دوربینهای دو تا بانک اونجا کتکم میزنه !
دلم از اونجایی میسوزه که یه پیرمرد اومد بهم گفت ول کن بابا برو اینا چهل ساله اینجوری به سر ما میارن!
میسوزه که حتی سرباز ها هم تهدید به کتک زدنم میکردن
و دلم از اونجایی بیشتر میسوزه که اون مامور وحشی عین خیالش نبود که داره جلوی دوربینهای دو تا بانک اونجا کتکم میزنه !
دلم از اونجایی میسوزه که یه پیرمرد اومد بهم گفت ول کن بابا برو اینا چهل ساله اینجوری به سر ما میارن!
#رشتو ۱۶
الان وقتش نیست بذار واسه یه وقت دیگه
و اون نمی‌دونست که بیشتر از درد کتک خوردن خودم درد همین نظامی که از دست مامورش کتک خوردم رو دارم
بین چه جوری رفتار کردن که حتی این دو تا سرباز هم اینجوری وقیح شدن
افسر نگهبان آدم شریفی بود جناب سروان خسروی
تو حیاط همه ش صدای
الان وقتش نیست بذار واسه یه وقت دیگه
و اون نمی‌دونست که بیشتر از درد کتک خوردن خودم درد همین نظامی که از دست مامورش کتک خوردم رو دارم
بین چه جوری رفتار کردن که حتی این دو تا سرباز هم اینجوری وقیح شدن
افسر نگهبان آدم شریفی بود جناب سروان خسروی
تو حیاط همه ش صدای
#رشتو ۱۷
داد و فریادش با اون مامور خاطی
استوارشاهین.ر میومد
خیلی سعی می‌کرد قضیه رو فیصله بده ولی جالب این بود که کسی که کتک زده بود کوتاه میومد
فوق العاده آدم وقیحی بود
در این حد که اومد جلو چشم من به سمت رفیقش یه لگد انداخت رفیقش پاشو گرفت بعد به من گفت نگاه کن یاد بگیر
داد و فریادش با اون مامور خاطی
استوارشاهین.ر میومد
خیلی سعی می‌کرد قضیه رو فیصله بده ولی جالب این بود که کسی که کتک زده بود کوتاه میومد
فوق العاده آدم وقیحی بود
در این حد که اومد جلو چشم من به سمت رفیقش یه لگد انداخت رفیقش پاشو گرفت بعد به من گفت نگاه کن یاد بگیر
#رشتو ۱۸
لگد که سمت شکمت انداختن اینجوری بگیرش که نخوره تو شکمت
داشت پز کتک زدن من رو بهم میداد ! انقده وقیح
گفتم دِ لامصب من اگه دست بهت میزدم که الان پرونده ضرب و جرح مامور قانون رو برام درست میکردی
خلاصه به جرم کتک خوردن امشب مارو نگه داشتن و استوار شاهین تشریف برد خونه لالا
لگد که سمت شکمت انداختن اینجوری بگیرش که نخوره تو شکمت
داشت پز کتک زدن من رو بهم میداد ! انقده وقیح
گفتم دِ لامصب من اگه دست بهت میزدم که الان پرونده ضرب و جرح مامور قانون رو برام درست میکردی
خلاصه به جرم کتک خوردن امشب مارو نگه داشتن و استوار شاهین تشریف برد خونه لالا
#رشتو ۱۹
به هر حال دیشب وظایف سنگینی انجام داده بود و خسته بود
صبح فرمانده کلانتری اومد و قضیه رو جمعش کرد و ازم یه رضایت گرفت و فرستادم خونه
اگه ماشینم گیر نبود به هیچ وجه رضایت نمی‌دادم و تا آخرش میرفتم
ماشینم هم به اسم خودم نیست و هم کلی هم خلافی داره و کارم پیچ می‌خورد
به هر حال دیشب وظایف سنگینی انجام داده بود و خسته بود
صبح فرمانده کلانتری اومد و قضیه رو جمعش کرد و ازم یه رضایت گرفت و فرستادم خونه
اگه ماشینم گیر نبود به هیچ وجه رضایت نمی‌دادم و تا آخرش میرفتم
ماشینم هم به اسم خودم نیست و هم کلی هم خلافی داره و کارم پیچ می‌خورد
#رشتو ۲۰
ماشین هم منبع درآمد من بود و اگه یکی دو هفته پارکینگ میموند قسط و اجاره و... میموند گردنم
اگه این مشکل نبود قطعا پیه یکی دو روز بازداشت رو به تنم میمالیدم ولی تا تهش میرفتم
به قول اقبال لاهوری:
احتیاج است آن که قدر آدمی کم می‌کند!
در بر نامرد، پشت مرد را خم می‌کند
ماشین هم منبع درآمد من بود و اگه یکی دو هفته پارکینگ میموند قسط و اجاره و... میموند گردنم
اگه این مشکل نبود قطعا پیه یکی دو روز بازداشت رو به تنم میمالیدم ولی تا تهش میرفتم
به قول اقبال لاهوری:
احتیاج است آن که قدر آدمی کم می‌کند!
در بر نامرد، پشت مرد را خم می‌کند
#رشتو ۲۱ یه چیز دیگه ای که منو میسوزونه اینه که این آقا با منی که از حق و حقوق خودم آگاهم اینجوری رفتار میکنه
وای به حال بنده خداهای دیگه !
همون شب هم فوری برام پرونده سازی کرد با یکی دوتا از همکاراش
۱_درگیری با مامور قانون
۲_فحاشی رکیک ناموسی به مامور قانون
وای به حال بنده خداهای دیگه !
همون شب هم فوری برام پرونده سازی کرد با یکی دوتا از همکاراش
۱_درگیری با مامور قانون
۲_فحاشی رکیک ناموسی به مامور قانون
#رشتو ۲۲
۳_ معاونت در فرارِ شخص مظنون به حمل مواد مخدر
مسافری که داشتم و خودش مامور بود ظاهرا دیرش شده بود و وسط این دعوا میره پی کارش اینا از اون برای من پرونده مواد مخدر درست کردن!
آقای #نیروی_انتظامی یه مامورت به خاطر قانون اسلحه دست به کمر میمونه و شهید میشه یه مامورت هم #
۳_ معاونت در فرارِ شخص مظنون به حمل مواد مخدر
مسافری که داشتم و خودش مامور بود ظاهرا دیرش شده بود و وسط این دعوا میره پی کارش اینا از اون برای من پرونده مواد مخدر درست کردن!
آقای #نیروی_انتظامی یه مامورت به خاطر قانون اسلحه دست به کمر میمونه و شهید میشه یه مامورت هم #
#رشتو ۲۳
اینجوری مردم رو لگد مال میکنه و کرامتشون رو خدشه دار
وقتی که فکرش رو میکنم میبینم این آقا قطعا این رفتار رو بازم مرتکب شده
به خاطر همون اشخاص با هیچ وجه بیخیال نمیشم و از مجراهای ممکن پیگیری میکنم
پ ن: دوستان لطفا کسی درخواست حذف توییت رو نکنه که این یعنی سکوت در برابر
اینجوری مردم رو لگد مال میکنه و کرامتشون رو خدشه دار
وقتی که فکرش رو میکنم میبینم این آقا قطعا این رفتار رو بازم مرتکب شده
به خاطر همون اشخاص با هیچ وجه بیخیال نمیشم و از مجراهای ممکن پیگیری میکنم
پ ن: دوستان لطفا کسی درخواست حذف توییت رو نکنه که این یعنی سکوت در برابر
#رشتو ۲۴
ظلم
دلایلی مث سو استفاده براندازها و .... هم بسیار بچگانه س
مث این میمونه که فساد مسئولین رو فریاد نزنیم که براندازها نگن مسئولین ج ا دزد هستن
پ ن ۲: هرکسی که فکر میکنه قسمتی از روایت ایراد داره ایراد رو مطرح کنه پاسخ میدم ان شاءالله
ظلم
دلایلی مث سو استفاده براندازها و .... هم بسیار بچگانه س
مث این میمونه که فساد مسئولین رو فریاد نزنیم که براندازها نگن مسئولین ج ا دزد هستن
پ ن ۲: هرکسی که فکر میکنه قسمتی از روایت ایراد داره ایراد رو مطرح کنه پاسخ میدم ان شاءالله
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
