دیروز دویستمین سالگرد تولد گرگور مندل پدر علم ژنتیک و کشیش فرقهٔ آگوستینی بود که در ۲۰ ژوئیه ۱۸۲۲ در شهر برنو به دنیا آمد که امروزه در جمهوری چک واقع است.
و اگر نخودفرنگی به اندازه کافی برایتان جذاب نیست اجازه دهید با مثال ببرهای سفید نگاهی به دستاوردهای مندل بیندازیم. #Mendel200
۲/ به این مناسبت در بسیاری از نقاط جهان همایشهایی برگزار شد، ازجمله در باغوحش بریستول در جنوب انگلستان که در زمان تأسیسش مندل ۱۴ ساله بود.
در سال ۱۹۶۳ این باغوحش دو ببر سفید به نامهای چامپاک و چاملی را به قیمتی معادل ۱۰۰ هزار پوند امروزی از مهاراجهٔ ریوا خریداری کرد.
۳/ این جانوران کمیاب که نظیرشان در اروپا وجود نداشت تکثیر شدند و تا سال ۱۹۷۰ یکسوم از جمعیت جهانی ببرهای سفید در باغوحش بریستول زندگی میکردند. در آن زمان قیمت هر ببر سفید به پول امروز نزدیک به ۲۰۰ هزار پوند بود. اما این ببرها از کجا آمدهاند و چه ارتباطی به مندل دارند؟
۴/ ببرهای سفید بریستول متعلق به دودمانی بودند که مهاراجهٔ ریوا در اسارات پرورش داده بود. این ببرها که حدود نیم قرن در جنگلهای مادیاپرادش دیده میشدند زال نبودند. زالهای واقعی هیچ رنگدانهای ندارند؛ هیچ نقشونگاری روی پوستشان ندارند و رنگ چشمشان هم قرمز است.
۵/ این در حالی است که ببرهای سفید بدنی به رنگ شیری با راهراه قهوهای دارند و چشمشان آبی روشن است. مهاراجه نام نخستین توله ببر سفید نری که به دست آورد را موهان گذاشت. او را با یک مادهببر نارنجی معمولی به نام بگوم جفت زد که در سه نوبت زایمان ۱۰ توله ببر با رنگ عادی به دنیا آورد.
۶/ سپس موهان را با یکی از دختران خودش به نام رادا جفت زدند که در نتیجهاش ۱۴ توله به دنیا آمدند: تعدادی سفید و تعدادی نارنجی.
میدانید که مندل در آزمایشهایش از نخودفرنگیهای سبز یا زرد و صاف یا چروکیده استفاده کرد. اکنون بیایید با ببرهای سفید و نارنجی قواعد مندل را مرور کنیم.
۷/ هر فرد دیپلوئید که دارای دو دسته کروموزم است، از هر ژن دو نسخه دارد که آلل نامیده میشوند. اما سلولهای زایشی (اسپرم و تخمک) فقط یک دسته کروموزم دارند و در نتیجه فقط حامل یکی از دو آلل هستند. اینکه اسپرم یا تخمکی که در لقاح شرکت میکنند دارای کدام آلل باشند کاملاً تصادفی است.
۸/ از آنجا که موهان دارای دو آلل رنگ سفید w بود حتماً یکی از آنها را از مادرش به ارث برده بود و دیگری را از پدرش. اما بگوم دو آلل نارنجی W داشت (جورآلل). در نتیجه موهان فقط اسپرم w و بگوم فقط تخمک W تولید میکرد. به این ترتیب تمام فرزندانشان Ww شدند که به آن ناجورآلل میگوییم.
۹/ در اینجا W آلل غالب یا بارز است و w آلل مغلوب یا نهفته. وجود یک W برای نارنجی شدن ببر کافی است و به همین دلیل تمام فرزندان موهان و بگوم همانطور که در ردیف اول تصویر زیر دیده میشود نارنجی شدند.
۱۰/ اما هنگامی که موهان را با دخترش رادا جفت زدند (ردیف دوم) همه فرزندان از پدر آلل مغلوب دریافت کردند اما از مادر به تصادف نیمی W گرفتند و نارنجی شدند و نیم دیگر w گرفتند و سفید شدند. وقتی دو تا از نوههای نارنجی اما ناجورآلل موهان و بگوم به نامهای رامانا و رامانی ...
۱۱/ با هم جفت شدند (ردیف سوم) بچههایشان به نسبت ۳ به ۱ نارنجی و سفید شدند. برای آنکه همه بچهها سفید شوند لازم است که پدر و مادر هر دو سفید باشند و فقط اسپرم و تخمک حاوی آلل مغلوب تولید کنند. و به همین دلیل است که باغوحش بریستول موفق شد با تکثیر آنها ثروتمند شود.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
یک نوع قارچ زامبیساز برای انتشار خود مگسهای نر را وسوسه میکند با جسد مگسهای ماده جفتگیری کنند و هرچه جسد مگس ماده پوسیدهتر باشد شهوت مگس نر هم بیشتر میشود.
در تصویر جسد مگس ماده با وازلین محکم شده. قارچ از بندهای پشتی بدن بیرون زده و به شکل لکههای سفید بزرگ دیده میشود.
۲/ در این پژوهش در دانشگاه کپنهاگ دانمارک معلوم شد که این حقهٔ کثیف تنها راه بقای قارچ Entomophthora muscae است. هاگهای این قارچ برای مگس خانگی مرگبارند. اما قارچ چگونه موجب گرایش جنسی به جسد (necrophilia ) در مگس نر میشود؟
۳/ قارچ پس از آنکه با هاگهایش مگس مادهای را آلوده کرد گسترش مییابد و بهآهستگی میزبانش را زندهزنده از درون میخورد. پس از حدود شش روز، قارچ کنترل رفتار مگس ماده را در دست میگیرد تا به بالاترین نقطهٔ گیاه یا دیوار برود و همانجا بنشیند و بمیرد.
به سنجاقک در گیلکی میگویند «چیچیلاس»
ظاهراً این بزرگواران اعتقادی به لاس ندارند و از همان اول میروند سر اصل مطلب و قلبقلبی میشوند.
به این شکل:
۲/ جفتگیری در سنجاقکها و آسیابکها به روش بیهمتایی انجام میشود. ابتدا نر (سنجاقک بالایی در عکس) اسپرمها را از نزدیک به انتهای شکمش به اندام جنسی جانبی منتقل میکند که نزدیک بالای شکمش قرار دارد. سپس با گیرههای انتهای دمش ماده (سنجاقک پایینی) را از پس سر میگیرد.
۳/ ماده شکمش را خم میکند و به اندام تناسلی جانبی سنجاقک نر میرساند تا اسپرم منتقل شود. اینجاست که شکل قلب به وجود میآید. این فرایند ممکن است از چند لحظه در آسیابکهای دنبالکننده تا چند ساعت در سنجاقکهای دمآبی طول بکشد.
رنگ سیاه یا در اصطلاح «مشکینگی» (Melanism) در گربهسانان وحشی یکی از ویژگیهایی است که علت ژنتیکی دارد. این گربههای تیرهرنگ با همتایان روشن خود از یک گونهاند و فرقشان با هم مثل آدمهای موسیاه و موطلایی است.
۲/ این ویژگی دستکم در ۱۳ گونه از گربهسانان وحشی به ثبت رسیده، ازجمله در جگوار، پلنگ، سروال، گربهٔ ژفروآ، ببرک، گربهٔ پامپا، و گربهٔ طلایی آسیایی.
پلنگ سیاه (black panther) با اینکه اصطلاح رایج و پرطرفداری است اما گونهای جدا نیست بلکه به هر گربهٔ سیاه بزرگی گفته میشود.
۳/ هم جگوار و هم پلنگ پدیدهٔ مشکینگی را به نمایش میگذارند و جالب اینکه نقشونگار خالهایشان پاک نشده و در نور مناسب قابل دیدن است. این نشان میدهد که سازوکارهای مولکولی مشکینگی و نقشونگار بدن در گربهسانان از هم جدا هستند.
وبسایت Freethinker تیتر گفتوگوی خود با ریچارد داوکینز را به کتاب آیندهاش، کتاب ژنتیکی مردگان، اختصاص داده: «هر جانور توصیفی است از جهانهای باستانی». بله، اما این توصیفها مدام روی هم نوشته شدهاند و باید دید که از نظر او چگونه میتوان آنها را خواند. freethinker.co.uk/2022/07/an-ani…
۲/ داوکینز ۸۱ ساله میگوید مخاطب این کتاب همان مخاطب کتاب «ژن خودخواه» است. میگوید «در آینده، جانورشناسی که دانش کافی داشته باشد، میتواند جانور ناشناختهای را انتخاب کند و آن را همچون توصیفی از جهانهایی باستانی بخواند که انتخاب طبیعی نیاکانش را در آن برگزیده است.
۳/ ابتدای گفتوگو به «ژن خودخواه» مربوط میشود. از او میپرسند که اگر قرار باشد ویراست جدیدی برای ۲۰۲۲ آماده کند، چقدر از کتاب باید بهروز شود؟ و داوکینز پاسخ میدهد که خیلی کم! و از اعتبار موضوع اصلی کتاب، یعنی نقش ژنها در تغییر فراوانی ژن در طول نسلها، چیزی کاسته نشده است.
تاریخ میگوید که وقتی نخستین اروپاییان به استرالیا رسیدند، بومیان این سرزمین شکارچی-گردآورانی بودند که در برهوت میزیستند و کشاورزی نمیدانستند. اما بروس پاسکوی در کتاب «ایمیوی سیاه» (۲۰۱۴) که در استرالیا پرفروش شده و جایزههای بسیاری برده به ما میگوید که تاریخ غلط کرده است!
۲/ پاسکو در این کتاب مدارکی جمع کرده تا ثابت کند مدتها پیش از ورود سفیدپوستان، تیرهپوستان بومی این سرزمین سد و چاه میساختند، بذر میکاشتند، آبیاری و برداشت و محصول مازاد را انبار میکردند. میگوید نداشتن کشاورزی دروغی است که سفیدها گفتند تا زمین را از چنگ بومیان بیرون آورند.
۳/ داستان جذابی است اما متأسفانه حقیقت ندارد. با این حال، داستان آقای پاسکوی ۷۵ ساله مشتریان بسیاری پیدا کرده که اهمیتی نمیدهند تاریخ و علم ادعاهای او را رد میکنند (ازجمله اینکه مدعی شده بومیان ۱۲۰ هزار سال است که در استرالیا زندگی میکنند، یعنی دو برابر رقم واقعی).
درست است که چشم راستش را از دست داده، پوزهاش خونآلود است و مار دور گردن و شانهاش چنبره زده، اما اشتباه نکنید. آنکه در این نبرد پیروز شده گربهٔ رمیده (feral) یا دوباره وحشی شده است و آنکه زندگیاش را باخته مار مولگا از خانوادهٔ کبرا و از سمیترین مارهای استرالیا است.
۲/ گربه بومی استرالیا نیست و در ۱۷۸۸ همراه انسان وارد این قاره شده است. تعدادی زیادی از گونههای بومی را منقرض کرده و به بلای علاجناپذیر حیاتوحش آسیبپذیر آن تبدیل شده است. گربهها در ۲۳۰ سال گذشته ۳۴ گونه را در استرالیا منقرض کردهاند و امروزه ۱۲۰ گونهٔ دیگر را تهدید میکنند.
۳/ بحران گربه در استرالیا جدی است. برآورد شده که نزدیک به ۳ میلیون گربهٔ رمیده در استرالیا سالانه ۲ میلیارد جانور را میکشند (شامل ۲۷۲ میلیون پرنده). استرالیا تاکنون چندین بار ضربالاجلهایی برای ریشهکنی گربه تعیین کرده که بینتیجه ماندهاند.