Thread by @_alishahbazi

هوس سالاد سزار می‌کنی، از #اسنپ سفارش می‌دی، می‌رسه می‌بینی سس سزار ریخته، به پیک اعلام می‌کنی، می‌گه اگر گزارش بدید از حساب من کم‌ می‌کنن. سیر که نمی‌شی هیچی، عذاب وجدان هم می‌گیری. به پشتیبانی می‌گی کاری به پیک نداشته باشن چون مشکل از بسته‌بندی بوده. #رشتو

به پشتیبانی می‌گی فقط کافیه به رستوران بگن یه سس دیگه بفرسته تا خودت حساب می‌کنی. از صدای اپراتور غم می‌باره. می‌گه باید تو اپلیکیشن عکس بفرستی تا پیگیری کنند. با خودت می‌گی عجب غلطی کردم حالا دیگه نمی‌تونم حتی یه دونه کاهو بردارم تا زخم معده نگیرم. (ادامه داره)

پیامک میاد که تا ۱۵ دقیقه دیگه نتیجه رو به شما اعلام می‌کنیم. با خودت فکر می‌کنی چرا همه چی در این مملکت غیرقابل حله. آیا بهتر نبود می‌رفتی حضوری کوفت می‌کردی؟ چشمت می‌افته به تکه‌های مرغ که دارن سرد می‌شن و یهو می‌بینی سس سزار از روی بسته‌بندی ریخته رو میز. (ادامه داره)

قبل از سفارش از #اسنپ_فود ، فقط گرسنه بودی، الان گرسنه، عصبانی و خسته‌ای و داری میز رو هم تمیز می‌کنی. از شدت درماندگی، تصویر سالاد رو توییت می‌کنی و حدس می‌زنی کامنت مسوول توییتر اسنپ، زودتر از غذا برسه. قطعا مودبانه ازت معذرت‌خواهی می‌کنه و آرزو می‌کنه دیگه این اتفاق برات نیفته

از پشتیبانی زنگ می‌زنن و می‌گن امکان تعویض نیست. می‌گی برادر بهشون بگو یه سس سزار بفرستند. می‌گه فقط همینه مشکل؟ توضیح می‌دی که به همکارانش قبلا همه چی رو گفتی. می‌گه پیگیری می‌کنم. به اونطرف می‌گی بخیال(گوربابای) سس سزار، همینو می‌خوری. تا یه دونه کاهو می‌خوری زنگ در رو می‌زنن..

پیک دوباره میاد بالا، سفارش رو می‌گیره و با ناراحتی می‌گه: به‌خاطر یه سس؟
تا میای توضیح بدی که به پشتیبانی گفتی تقصیر پیک نیست، با حالت قهر می‌ره.
گرسنه و افسرده و خسته بودی، حالا احساس گناه هم می‌کنی. حس می‌کنی این سفارش داره به جاهای خطرناکی می‌رسه.
دوباره گوشیت زنگ می‌خوره

پشتیبانی می‌گه لطفا این غذا رو دست‌نخورده به پیک بدید که براتون تعویض کنند. یهو یادت می‌افته یه برگ کاهو ازش خوردی. به این فکر می‌کنی که کاش اسلحه در ایران آزاد بود، یه شات‌گان داشتی و همین الان خودتو از دست این سفارش راحت می‌کردی، هر چند احتمال اینکه از گرسنگی بمیری هم وجود داره

زنگ در رو می‌زنن، پیک میاد بالا و می‌بینی فقط یه سس سزار دستشه. بهش می‌گی: ببین نمی‌خوام آینده کاریت به خطر بیفته، اما قرار بود سالاد هم باشه.
گرسنه، خسته، افسرده و با عذاب وجدان، به دقایقی که در شب زیبای آخر هفته هدر دادی فکر می‌کنی. می‌تونستی نون‌وپنیر بخوری، اما با اعصاب آروم.

دوباره گوشیت زنگ می‌خوره. کارشناس اسنپ می‌گه آیا می‌خواهید سالاد مجددا ارسال بشه یا کنسل می‌کنید؟
با خودت می‌گی مگه درست کردن سالاد چقدر زمان می‌برد که خودتو اسیر این کابوس کردی؟
(نمی دونم آخر این قصه چی میشه، اما هنوز منتظرم)

هر جای دنیا اگه چنین اتفاقی برای کسی بیفته، دولت چند جلسه تراپی و یه بلیط سفر و ماساژ بهش می‌داد، اما اینجا تو ایران این چیزها عادیه. حالا سالاد من رسیده، در حالی‌که دو تا سس سزار دارم و کلی زخم در روح و روان.
(این داستان رو اگر فیلم کوتاه می‌کردم یونیسف روش سرمایه‌گذاری می‌کرد)

پیشنهاد می‌کنم شما هم مشکلات‌تون با اسنپ رو با هشتگ #اسنپ_تراپی توییت کنید تا در کنار بقیه کسانی که این مشکلات رو داشتند، حرف بزنیم و جلسات روانکاوی و روان‌درمانی داشته باشیم.

امشب دیدم پیک اسنپ، از عصبانیت ظرف سس سزار رو انداخته تو راه‌پله. بیخیال شدم و با خودم گفتم بذار این رشته توییت‌ها بدون درد و خونریزی تموم شه.