#حسین_شریعتمداری مدعی شده است که در اوایل دهۀ ۸۰ دو تن از کارشناسان برجستۀ امنیتی اعلام کردند که #مهندس_موسوی "ماسون" است!
اگر در اوایل دهۀ هشتاد مشخص شده است که مهندس موسوی #ماسون است؛ پس چرا بعد از آن تاریخ به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزیده شده
و در انتخابات سال ۸۸ صلاحیتش در مقام نامزد انتخابات ریاست جمهوری به تأیید #شورای_نگهبان رسیده است؟
با وجود آگاهی از ماسون بودن مهندس موسوی، آیا انتصاب و تأیید صلاحیت او هر دو اقدامی مجرمانه و مستوجب محاکمه نیست؟
مدیرمسئول #کیهان با طرح این قبیل اتهامات، به زعم خود میخواهد آبروی مهندس موسوی را بریزد، اما ظاهراً متوجه نیست - شاید هم باشد! - که با این شیوه جای کمترین اعتبار و آبرویی برای کل نظام باقی نمیگذارد!
نظامی که یک ماسون در هشت سال دوران حساس جنگ، نخست وزیر آن بوده و از جیک و پیک مسائل امنیتی آن خبر داشته است، دیگر چگونه میتوان کوچکترین اعبتار و صلاحیتی برای دستگاههای آن قائل بود؟
من تاکنون به برخی نوشتههای کیهان با زبان طنز واکنش نشان میدادم
امابا این سرعتی که مدیر مسئول این روزنامه درپیش گرفته،دیگر زبان طنز هم پاسخگو نیست.جناب!یک کم آهستهتر تابشود گاهی حداقل سر به سرت گذاشت!
حالا درسته که از احتمال امضای توافقنامۀ برجام ناراحتی و به هر دری میزنی تا سدّ راه آن شوی،اما چسباندن اتهام "ماسون"به میرحسین که راهش نیست!
ماسون خواندن میرحسین آخر چه دخلی به احیای برجام دارد؟ از رفقای خودت ناراحتی بعد تلافیاش را سر میرحسین درمیآوری؟
امان از دست میرحسین که وسط این معرکۀ تصمیمگیری نهایی برای رد یا قبول برجام، به کیهانیان بهانه داده است
تا دق دلیشان از دست هم جناحیهاشان را جای دیگری خالی کنند! برادر تو که سکوت کرده بودی این چند صباح هم روش! #احمد_زیدآبادی #ميرحسين_موسوی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
سوءقصد به جان #سلمان_رشدی سوای عواقب سیاسی آن، سطح نابردباری در دنیای آشوبناک زمانۀ ما را نیز افزایش میدهد.
واکنشهای دشمنان و دوستداران سلمان رشدی به این سوءقصد، خود گواهِ روشنی از تشدید نابردباری بین آنهاست.
اینکه چرا سلمان رشدی به عنوان مسلمانزادهای برخاسته از شبه قارۀ هندوستان پس از مهاجرت به بریتانیا اثری مینگارد که بسیاری از همکیشان اجدادش، آن را همچون تیر زهرآگینی بر عواطف مذهبی خود میبینند از جنبۀ روانشناسی و جامعهشناسی و بخصوص گسست فرهنگی و تمدنی بین دنیای اسلام و غرب
نیازمند بحثهای بسیار عمیق است؛
اما تعصب و خشم درونی شدۀ برخی از مسلمانان و خودمحوری و غرور پارهای محافل غربی اجازۀ این بحثها را در فضاهای عمومی نمیدهد و بیان هر کلامی خلاف علایق هر یک از آنها، رگ غیرتشان را به جنبش میآورد و کار را به پرخاش و تهمت و تهدید میکشاند.
مواضع احتمالی مخالفان برجام پس از پذیرش احتمالی آن!
حالا آمدیم و ج.ا درروزهای آینده،توافقنامۀ احیای #برجام را امضا کرد.درآن صورت این طیفی که خود رابه عنوان حامی پابه رکاب نظام معرفی کرده ودرعین حال برجام را ازهرجهت فاجعهبار وخسارتبارخوانده است،میخواهد چه موضعی دربرابرآن بگیرد؟
به گمان من هر یک از آنها بنا به خلق و خوییشان موضعی متفاوت از یکدیگر خواهند گرفت اما بعید میدانم مجموعۀ موضعگیریهای آنها خارج از هفت گمانۀ زیر باشد: 1. برجام را ابتدا #حسن_روحانی و #جواد_ظریف به نظام تحمیل کردند و توافقنامۀ جدید هم در واقع، ادامۀ ناگزیر همان تعهداتی است
که آنها به طرف غربی دادند. بنابراین، پذیرش توافقنامۀ جدید از سوی دولت آقای #رئیسی، پیامد ناخواستۀ همان امضای اولیه و بنا به اصل "اوفوا بالعقود" صورت گرفته و در هر حال، مقصر خسارات وارده به کشور بر اثر احیای دوبارۀ برجام دولت حسن #روحانی است!
سالیان درازی است که نوشتن و گفتن در بارۀ #سیاست_خارجی جمهوری اسلامی به "عذاب الیم" تبدیل شده است. از هر سمت و سو و با هر نوع جهتگیری که در این باره چیزی نوشته شود، اتهامهای مخصوص خود را در پی دارد.
برای نمونه، اگر بنویسیم که جمهوری اسلامی در پی به هم زدن نظم منطقهای و جهانی است، اتهامِ همراهی با تبلیغات دشمنان کشور را به دنبال دارد و اگر بنویسیم جمهوری اسلامی خواهان همسویی با نظم منطقهای و جهانی است، در آن صورت نیز اتهامِ توصیه به سازش و عقبنشینی و عدول از اصول انقلاب
بر پیشانیمان مینشیند!در همین رابطه، این روزها وزارت دادگستری آمریکا مدعی تلاش یک عضو نیروی قدس سپاه برای کشتن #جان_بولتون در انتقام از ترور #سردار_سلیمانی شده است. در مقابل این ادعا، سخنگوی وزارت خارجۀ ایران واکنشی خشمگینانه از خود نشان داده
ما آدمها در شرایط عادی عموماً رفتاری معمولی و یا حتی توأم با ادب و احترام داریم اما مافیالضمیرمان هنگامی خود را بروز میدهد که با مشکلی روبرو شویم، یا سر موضوعی خشم بگیریم و یا نزاع و ستیزی با کسی پیدا کنیم.
آن وقت است که سیرت واقعیمان هویدا میشود.برای همین است که میگویند تا زیر یک سقف با کسی زندگی نکردهاید، قادر به شناخت او نیستید! منظور اینکه افراد را در رویاروییشان با سختیها و مشکلات و هنگام خشم گرفتن یا نزاعشان با دیگران میتوان شناخت و نه در وضعیتهای عادی زندگی.
حالا قصۀ طیف تندروتر اصولگرایان است. آنها در شرایط عادی معمولاً خود را اهل ادب، منطق و استدلال معرفی میکنند و بعضاً "نحن ابناء الدلیل" هم از زبانشان نمیافتد و در ادعای دینداری هم که خود را تجلی مطلقِ دینداری راستین میدانند!
این طیف اما همینکه خشم میگیرند
یکی از پایههای اجتماعی دمکراسی در یک کشور، مدارای شهروندان نسبت به عقاید و سبک زندگی همدیگر است.
به نظرم این روزها تنها چیزی که در تعاملات اجتماعی ایرانیان دیده نمیشود، همانا رواداری و مداراست. کافی است به پارک کنار منزلتان سری بزنید.
آیا اتفاقی مانند آنچه در زیر میآید، امرِ نادری است؟ در مقابل دیدگانِ پیرمردی با ظاهرِ مذهبی، سگِ خانگی یک خانم، روی چمنهای پارک ادرار و مدفوع میکند. پیرمرد خطاب به زن میگوید؛ روی این چمنها بچهها بازی میکنند و سگتان آنجا را کثیف کرد. زن رویش را به طرف پیرمرد برمیگرداند
و با بیاعتنایی و خونسردی و تفرعن به او میگوید:این سگ از تو تمیزتر است! کثیف خودت هستی!پیرمرد مغموم و دلشکسته از این حرف،سکوت میکند. او میداند که اگر بحث را ادامه دهد، حتماً به طرفداری ازحکومت ومخالف گردش #حیوانات_خانگی متهم میشود و هدف طعن وتوهین حاضران در پارک قرار میگیرد.
پس از گذشت چند روز از انتشار گستردۀ خبر اجرای قریبالوقوع #قطع_دست هفت زندانی به اتهام سرقت، امروز خبرگزاری #قوه_قضائیه به نقل از یک منبع آگاه، این خبر را از اساس کذب دانسته است.
آیا نمیشد که در همان ابتدای نشر این خبر، قوۀ قضائیه آن را تکذیب میکرد تا افکار عمومی این همه تشویش و اضطراب را در این شرایط وانفسا متحمل نشوند؟
از آن سو، آیا شبکههای خبری فارسیزبانی که به نشر گستردۀ این خبر دامن زدند، نیازی به تأیید این قبیل اخبار از منابع رسمی ندارند؟
دعوای این شبکهها با جمهوری اسلامی و دعوای جمهوری اسلامی با آنها به ما مردم عادی ربطی ندارد، اما آیا مسئولان این شبکهها نمیدانند که دامن زدن به این قبیل خبرهای اعصابشکن پیش از تأیید رسمی آنها، بیش از آنکه به مسئولان جمهوری اسلامی آسیب رساند،