در دوران انقلاب ابوالحسن بنی صدر به این نتیجه رسید که بد نیست مبالغی خرج شود تا شاه و دودمان پهلوی در رسانه های غربی بد جلوه داده شوند صدها هزار دلار به حساب یک پزشک ایرانی مقیم هیوستون تگزاس واریز شد که کارش برنامه ریزی و به راه انداختن تظاهرات دانشجویی و ارتباط با رسانه های /۱
غربی بود این پزشک کسی نبود جز #ابراهیم_یزدی.
او ارتباط خوبی با اهالی رسانه و سیاستمداران غربی برقرار کرده بود و تلاش میکرد با رساندن اخبار مربوط به وضعیت حقوق بشر و فساد در ایران جامعه جهانی را نسبت به وضع ایران حساس کند او بویژه درسالهای اوجگیری اعتراضها در دوره کارتر نقشی /۲
اساسی بازی کرد ارتباطش با مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه باعث شد امریکاییها برای مصالحه با مخالفان وجلوگیری از برخورد تند با آنها روی شاه فشار بیاورند سرگذشت این پزشک جالب بود سوسیالیسم آنهم از نوع خاورمیانهای اش چیزی کم از طاعون نداشت او هم بقول خودش مسلمان سوسیالیست بود/۳
و هنوز هم عکسش با فیدل کاسترو را در اینترنت میشود پیدا کرد میگفت همان سالهای دهه 1340 دیدیم انقلاب کوبا و الجزایر پیروز شده بود شور انقلابی بر ما غلبه کرد و بلند شدیم رفتیم به الجزایر و چین تا برای مبارزه آموزشهای چریکی ببینیم حتی گفته بود که اول بار اصول و فن مبارزه وسازماندهی/۴
مخفی را او یاد سازمان مجاهدین خلق داده است در این سالها رفقایش بنیصدر و قطب زاده و بازرگان و علی شریعتی بودند آنها در سالهای مبارزه ارتباط گسترده ای با عرفات و قذافی و جمال عبدالناصر و صدام تکریتی برقرار کرده بودند، رهبران ناسیونالیستهای عرب مخالف شاه بودند و دریغی ازحمایت از /۵
مخالفان او نداشتند به وساطت علی شریعتی، یزدی و تعدادی دیگر از الجزایر به مصر رفتند و در قاهره تشکیلات راه انداختند و به مخالفان اصول نبرد چریکی را آموزش میدادند در عددی حیرت آور که به اشتباه چاپی میماند ادعا کرده بود که 3635 نفر در این دوره آموزش دیدند و مسلح به ایران برگشتند! /۶
که البته بعید بود این لشگر چریک مسلح از دید ساواک دور بماند
باری، او و رفقایش در لبنان، فلسطین، عراق و مصر فعالیت کردند و برخی کمکها از جاهایی نظیر سازمان اطلاعات لیبی و مصر میرسید اما گذشته از چریک بازی در امریکا و بعدها فرانسه هم با قطب زاده و بنیصدر مثلثی را تشکیل داده بود /۷
و بازوی اصلی خمینی در مبارزه علیه شاه بشمار می آمدند
بعدها هم که انقلاب پیروز شد و پستی در دولت موقت پیدا کرد درمورد نقش او در اعدام مقامات رژیم سابق حرفهای ضد ونقیض کم نیست مذاکرهاش با سایرس ونس، وزیر امورخارجه امریکا خبرساز شد جالب بود درهمانجا هم حرفهای شاه را برای او تکرار/۸
میکرد که چرا اینقدر در مورد وضعیت ایران سیاه نمایی میکنید و مگر نمیفهمید وضع در ایران عوض شده است!
به تدریج از سیاست ایران کنار گذاشته شد و شاید باورش این بود که مصداق بارز این جمله است که انقلاب فرزندانش را میخورد زندگیاش پایین و بالا زیاد داشت بعید بود خیلی از دنیا /۹
و واقعیت های آن سر در بیاورد، از جنس سوسیالیست های رمانتیک خاورمیانه ای بود که بیشتر عاشق مبارزه اند سرنوشت او، بنی صدر، قطب زاده و بازرگان غریب و عبرت آموز است!
"پایان"
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
واقعیتهایی از دوران حکومت #محمدرضاشاه_پهلوی
۱: اجرای برنامه های عمرانی سوم(۱۳۴۱-۱۳۴۶)
۲: اجرای برنامه سوم و چهارم که بیش از ۹.۵میلیارد دلار هزینه داشت رشد سالانه تولید ناخالص ملی درسالهای ۴۱تا ۴۹ به ۸درصد در سال ۱۳۵۱به ۱۴درصد و در سال ۱۳۵۲به ۳۰درصد رسید
در برنامه های عمرانی/۱
سوم و چهارم بیش از ۳.۹میلیارد دلار صرف امور زیر بنایی شد
بین سالهای ۱۳۴۲-۱۳۵۶ سدهای بزرگی در دزفول،کرج و منجیل ساخته شد که در نتیجه آن تولید برق از نیم میلیارد به ۱۵.۵میلیارد کیلو وات درساعت افزایش یافت
با توسعه بنادر،حجم واردات ۴۰۰درصد افزایش یافت،بندر انزلی بندر ماهشهر، /۲
بندر بوشهر وخرمشهر نوسازی و کار احداث بندری جدید درچابهار آغاز شد بیش از ۸۰۰کیلومتر راه آهن ریل گذاری شد و بنابراین در اواسط دهه ۵۰ رویای رضاشاه مبنی بر وصل شدن تهران به اصفهان،تبریز مشهد،دریای خزر و خلیج فارس تحقق یافت
همچنین بیش از ۲۰۰۰۰۰کیلومتر راه جدید ساخته شد و تا اواسط/۲
یک تعریف ساده و قابل فهم برای لیبرالیسم میتواند این حقیقت را بر هنگان آشکار سازد که چرا نظامهای تمامیتخواهی همچون ج۔ا با این واژه دشمنی و کینهی دیرینه دارند لیبرالیسم درواقع فلسفهی افزایش آزادی فردی در جامعه تا حد ممکن است و دشمن اصلی آن تمرکز قدرت است /۱
که بیشترین آسیب را به آزادی فرد میرساند از دیدگاه لیبرالی، فرد برجامعه و مصلحت فردی بر مصلحت اجتماعی الویت دارد درحقیقت لیبرالیسم نه تنها ایدئولوژی سیاسی بلکه نوعی راه زندگی است به این معنا لیبرالیسم از آغاز همزاد و همراه سکولاریسم و جدا انگاری دین از دولت، مدرنیسم یا سنت ستیزی/۲
فلسفه اختیاری یا جبر ستیزی، بازار آزاد، رقابت کامل، فرد گرایی، مشارکت سیاسی، نظام نمایندگی، عقل گرایی، ترقی خواهی و علم گرایی بوده است
تاکید بنیادی لیبرالیسم بر حفظ تنوع در همه حوزه های زندگی است از همین رو لیبرالیسم ضد وحدت گرایی، تمرکز گرایی، انحصار گرایی و اقتدار گرایی است. /۳
سیدمحمد موسوی خوئینیها رهبر معنوی اصلاحطلبان را بهتر بشناسیم
وی در سال 1975 به آلمان شرقی میرود و سپس برای تحصیل عازم دانشگاه پاتریس لومومبای مسکو میشود دانشگاهی که تربیت کننده بسیاری از نیروهای کمونیست یا وابسته به شوروی همچون کارلوس شغال تروریست مشهور، یا ابومازن و مصطفی /۱
برغوثی بوده است آنچنان که نشریه فرانسوی پاری مارچ در سال 1985 درباره او مینویسد: اشخاص وارد به امور کرملین معتقدند او یار کا.گ.ب در ایران و دوست قدیمی حیدر علیاف تنها مسلمان عضو دفترسیاسی شوروی است وی بی قید و شرط جورج حبش را تحسین میکند همچنین با ژنرال پناهیان کمونیست قدیمی/۲
که در سالهای 45-1944 رئیس ستاد ارتش خلق جمهوری مهاباد بود ملاقات داشت خوئینیها که از سال 1975 در آلمان شرقی مستقر شده بود تعلیمات خود را از مارکوس ولف ژنرال آلمان شرقی و رئیس سرویسهای مخفی برلین شرقی دریافت میکرد
رضاگلپور نویسنده کتاب شنود اشباح در اینباره درمصاحبه ای با پنجره/۳
امروزه هر گفتاری در باب اصطلاح #دموکراسی بخاطر یک ابهام مقدماتی یعنی عدم درک پیشفرضها و ارکان دمکراسی به بیراهه میرود
پیشفرضها برای ایجاد دمکراسی در هر نقطه ای از دنیا لازم است ولی کافی نیست یکی ازین پیشفرضها، روند سکولاریزاسیون است یعنی سکولار شدن جامعه و عدم طبقه بندی /۱
شهروندان بر اساس دین و کوتاه کردن دست دین و دولت از هم! قطعا این مشکل اساسی عدم شکلگیری دمکراسی درکشور ما هست دومین پیشفرض، ایجاد سندیکاها، انجمنها و احزاب مختلف است که بنیان جامعه مدنی و مبنای پلورالیزه شدن جامعه هستند که موجب گذار جامعه به حکومت دمکراتیک میشود /۲
عمده مشکل کشور ما سکولاریزاسیون است چرا که اکثریت جامعه ما به برداشتهای سوبژکتیو از ایدئالیسم گرایش دارند که همین یکی از علل اصلی شکل گیری فاشیسم و دیکتاتوری و شکست دمکراسی بوده است باید ابتدا ریشهایترین مشکل جامعه یعنی برداشتهای ایدئالیستی سوبژکتیو از سیاست را از بین برد /۳
پاسخ به این پرسش ساده نیست زیرا ابعاد وسیعی را دربرمیگیرد اما واضح است که شریانهای حیاتی یک ملت درچنین سیستمهایی ضربههای مهلک و جبرانناپذیری را خواهدخورد زیرا هرجا که توتالیتاریسم به قدرت برسد نهادهای سیاسی ایجاد میکند وهمهی سنتهای/۱
اجتماعی،حقوقی،و سیاسی کشور را نابود میکند حکومت توتالیتر بدون توجه به سنت ملی و با تکیه بر ایدئولوژیاش همیشه طبقات را به تودهها تبدیل میکند و نظام حزبی را ازبین میبرد و بجای آن نه یک دیکتاتوری تک حزبی بلکه یک #جنبش_توده_ای مینشاند
توتالیتاریسم همه ی قوانین را نادیده میگیرد /۲
و حتی به قوانین وضع شده از سوی خودش نیز اعتنایی ندارد ولی از الغای رسمی قوانین سرباز میزند
درحکومتهای قانونی یک هیئت سیاسی وجود دارد که برای تحقق بخشیدن حق طبیعی با معیار حق و ناحق به وضع قوانین میپردازد اما در هیئت سیاسی توتالیتاریسم جای این قوانین را #ارعاب تام میگیرد /۳
نقش سیدموسی صدر یکی از زبده ترین نیروهای اطلاعاتی و جاسوسی دنیا در شورش۵۷
سید موسی صدر، یکی از نیروهای زبده اطلاعاتی انگلیس که از او میتوان با همه خدماتش به ملکه، عنوان جاده صاف کن برای گسترش اسلام معتدل در قالب اسلام هراسی شیعه در سطح جهان نام برد او اولین و مهمترین فردیست /۱
که برای نیل به این مقصود در وهله اول مورد حمایت سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی انگلیس، اسرائیل و امریکا بوده است و خمینی از این بابت در رده دوم و هاشمی رفسنجانی و خامنه ای رده های بعدی را در تاریخ معاصر ایران در اختیار دارند
سید موسی صدر (زادهٔ ۱۴خرداد ۱۳۰۷در قم – ناپدید سازی شده/۲
اجباری در ۹شهریور ۵۷در لیبی)، مرجع دینی و سیاسی شیعیان بود که پس از هجرت از ایران به لبنان، مجلس اعلای شیعیان لبنان را پایهگذاری کرد و رهبری فکری و سیاسی شیعیان این کشور را عهدهدار شد او درمیان شیعیان به «امام موسی صدر» مشهور است خاندان صدر از بزرگترین خانوادههای شیعی در /۳