یکی از نمودهای ایرانستیزی،دشمنی با تاریخ شکوهمند ایران کهن و باستانی، که در آن از منظر ایرانستیزان چیزی جز شاهان ستمگر نمیتوان یافت در برابر آن ولی اینان شیفته و واله افسانه دموکراسی آتنی هستند همان آتنی که فروش بَردگان بینوا شالوده اقتصادش را میساخت و در آن شمار بردگان بیش از/۱
بیست برابر شهروندان بود دشمنی با جشنهای ۲۵۰۰ساله اگرچه بهانهاش ریختوپاش و خودبزرگبینی #محمدرضاشاه است ولی ریشه در دشمنی ایرانستیزان با تاریخ و فرهنگ ایرانی دارد واگرنه گذشته از اینکه برگزاری این جشنها یکی از هوشمندانهترین کارهای رژیم #پهلوی برای آشنائی مردم با تاریخشان /۲
و در راستای سکولاریزاسیون جامعه بود جایگاه ایران را نیز به میزبان بزرگترین گردهمائی سران جهان پس از جنگ دوم جهانی فراکشید کاری که اثر خود را هم در سیاست هم در فرهنگ و برتر از همه در اقتصاد (گردشگری، سرمایهگذاری، کارآفرینی) برجای گذاشت از آن گذشته ایرانستیزان در دشمنی کور با /۳
هرآنچه که رنگوبویی از شکوه ایران دارد انگشت در گوش فرومیکنند تا نشنوند که نزدیک به یکسوم هزینههای این جشن از کمکهای بخش خصوصی فراهم شد و برتر از آن در چارچوب گردآوری کمکهای بخش خصوصی به گفته عبدالرضا انصاری برنامه ساختن ۲۵۰۰ دبستان و دبیرستان نیز ریخته شد، که در پایان جشنها /۴
شمار آنها به ۳۲۰۰ رسید ایرانستیزان اما چهلواندی سال است که طوطیوار همان را بازمیگویند که بیبیسی پیشتر گفته است یکپارچگی سرزمینی از دیگر گفتمانهایی است که ایرانستیزان با آن سر جنگ دارند انترناسیونالیستهایی که خواهان جهانی بیمرز هستند پای یکپارچگی سرزمینی ایران که در میان /۵
باشد به بهانه «اصل لنینی حق تعیین سرنوشت» یا «دفاع از حقوق خلقهای تحتستم» با نژادپرستان جدائیخواه همصدا و همنوا میشوند و کمر به آفریدن مرزهای نو در راستای فروپاشی ایران میبندند. /۶ #پاینده_ایران #جاوید_شاه
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
تحولات اقتصادی ایران در دههی شصت میلادی (سالهای چهل شمسی) معادل یک «انقلاب صنعتی» کوچک بود این واقعیت را به هیچ وجه نباید دستکم بگیریم عنوان انقلاب صنعتی از لحاظ معنایی و اهمیت تاریخی، بار تمدنی بزرگی حمل میکند زیرساخت اقتصاد ما در آن زمان چنان متحول شد که حتی دههها بعد در /۱
زمان حاکمیت ج.ا هم ثمراتش مشهود بود تولد طبقه متوسط ما همان موقع صورت میگیرد که فرهنگ آن از هنر متعالی گرفته تا فراوردههای مردم پسند تا همین امروز هم در فکر و تولیدات فرهنگی و حتی تفریحات ما حضور پر رنگ دارد و هنوز نظام اسلامی نتوانسته بدیل آن را تولید کند این روزها، چپهای /۲
عتیقه ما که با بهمریختن اوضاع خاورمیانه ناگهان دچار نوستالژی قذافی و حافظ اسد و دوران جنگ سرد شده و به پوتین ارادت پیدا کردهاند هنوز حاضر نیستند در ارزیابی سراسر منفیشان از عصر پهلوی تجدید نظر کنند طبقهی کارگر صنعتی ما هم محصول دوران طلایی پهلوی است /۳
سکولاریسم جنگ علیه دین نیست بلکه جلوگیری از مداخله دین در امور مملکتی و تامین آزادی دینی و نقد دین است در فردای آزادی ایران ادیان همچنان در جامعه حضور دارند و فعالیت خود را ادامه میدهند سکولاریسم برپایه تاریخ و جامعه و فرهنگ قرار دارد ولی پیشرفت آن با اراده سیاسی ترقیخواهانه/۱
و یک کاربزرگ فرهنگی و آموزشی باید توام باشد در این مسیر دو مشکل بزرگ وجود خواهد داشت از یکسو آیت اللهها و دینداران ایدئولوژیک مانند به اصطلاح نواندیشان دینی و همچنین مبلغان حوزه کاملا مقاومت خواهند کرد و از عادت و باور تودهی مردم سوء استفاده خواهند نمود از سوی دیگر سیاسیون /۲
فرصت طلب در سازشکاری ومصلحت طلبیهای خود همیشه آمادهاند عقب نشینی نموده وسکولاریسم را ناتوان سازند اینگونه سیاسیون با طرح اخلاق جامعه و احترام به اعتقاد تودهها به اشکال گوناگون در پی محدودساختن آزادی خواهندبود روشن است که بسیاری ازشخصیتهای سیاسی با باورهای دینی زندگی خواهند/۳
یک نفر بیاید محض رضای خدا هم که شده بگوید بر فرض که پولهای بلوکه شدهی این ملت را از حلقوم سرمایهداری کثیف جهانی درآوردیم بعدش چه کنیم!؟ بریزیم در دهان اژدهایی که هرچقدر میخورد عوض سیر شدن حریصتر میشود و افشای مفسدههای کلان را غیرقانونی میکند و همزمان چنگ و دندانش را نشانمان/۱
میدهد آیا بهتر نیست که همین اژدها که در کار صادرات منابع زیرزمینی ملت مظلوم است به دست همان شیطان خارجی تحریم باشد تا سرمایههایی که در لایههای عمیق وجودمان انباشته شده دستکم برای نسلهای آتی باقی بماند!؟ آن مادهی غلیظ روسیاه کاشکی زیر همان زمین بماند و چشمش هرگز به روسیاهان /۲
این مقطع از تاریخ نکبتبارمان نیافتد ایکاش جای نفت، آن روشنفکری از گور برخیزد که با سنتمان فقط درحد اولویت تهذیب نفس و جهاد اکبر همدل بود و ممالک توسعهیافتهی جهان را به عنوان الگو معرفی میکرد نه شیطان! /۳
واقعیتهایی از دوران حکومت #محمدرضاشاه_پهلوی
۱: اجرای برنامه های عمرانی سوم(۱۳۴۱-۱۳۴۶)
۲: اجرای برنامه سوم و چهارم که بیش از ۹.۵میلیارد دلار هزینه داشت رشد سالانه تولید ناخالص ملی درسالهای ۴۱تا ۴۹ به ۸درصد در سال ۱۳۵۱به ۱۴درصد و در سال ۱۳۵۲به ۳۰درصد رسید
در برنامه های عمرانی/۱
سوم و چهارم بیش از ۳.۹میلیارد دلار صرف امور زیر بنایی شد
بین سالهای ۱۳۴۲-۱۳۵۶ سدهای بزرگی در دزفول،کرج و منجیل ساخته شد که در نتیجه آن تولید برق از نیم میلیارد به ۱۵.۵میلیارد کیلو وات درساعت افزایش یافت
با توسعه بنادر،حجم واردات ۴۰۰درصد افزایش یافت،بندر انزلی بندر ماهشهر، /۲
بندر بوشهر وخرمشهر نوسازی و کار احداث بندری جدید درچابهار آغاز شد بیش از ۸۰۰کیلومتر راه آهن ریل گذاری شد و بنابراین در اواسط دهه ۵۰ رویای رضاشاه مبنی بر وصل شدن تهران به اصفهان،تبریز مشهد،دریای خزر و خلیج فارس تحقق یافت
همچنین بیش از ۲۰۰۰۰۰کیلومتر راه جدید ساخته شد و تا اواسط/۲
در دوران انقلاب ابوالحسن بنی صدر به این نتیجه رسید که بد نیست مبالغی خرج شود تا شاه و دودمان پهلوی در رسانه های غربی بد جلوه داده شوند صدها هزار دلار به حساب یک پزشک ایرانی مقیم هیوستون تگزاس واریز شد که کارش برنامه ریزی و به راه انداختن تظاهرات دانشجویی و ارتباط با رسانه های /۱
غربی بود این پزشک کسی نبود جز #ابراهیم_یزدی.
او ارتباط خوبی با اهالی رسانه و سیاستمداران غربی برقرار کرده بود و تلاش میکرد با رساندن اخبار مربوط به وضعیت حقوق بشر و فساد در ایران جامعه جهانی را نسبت به وضع ایران حساس کند او بویژه درسالهای اوجگیری اعتراضها در دوره کارتر نقشی /۲
اساسی بازی کرد ارتباطش با مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه باعث شد امریکاییها برای مصالحه با مخالفان وجلوگیری از برخورد تند با آنها روی شاه فشار بیاورند سرگذشت این پزشک جالب بود سوسیالیسم آنهم از نوع خاورمیانهای اش چیزی کم از طاعون نداشت او هم بقول خودش مسلمان سوسیالیست بود/۳
یک تعریف ساده و قابل فهم برای لیبرالیسم میتواند این حقیقت را بر هنگان آشکار سازد که چرا نظامهای تمامیتخواهی همچون ج۔ا با این واژه دشمنی و کینهی دیرینه دارند لیبرالیسم درواقع فلسفهی افزایش آزادی فردی در جامعه تا حد ممکن است و دشمن اصلی آن تمرکز قدرت است /۱
که بیشترین آسیب را به آزادی فرد میرساند از دیدگاه لیبرالی، فرد برجامعه و مصلحت فردی بر مصلحت اجتماعی الویت دارد درحقیقت لیبرالیسم نه تنها ایدئولوژی سیاسی بلکه نوعی راه زندگی است به این معنا لیبرالیسم از آغاز همزاد و همراه سکولاریسم و جدا انگاری دین از دولت، مدرنیسم یا سنت ستیزی/۲
فلسفه اختیاری یا جبر ستیزی، بازار آزاد، رقابت کامل، فرد گرایی، مشارکت سیاسی، نظام نمایندگی، عقل گرایی، ترقی خواهی و علم گرایی بوده است
تاکید بنیادی لیبرالیسم بر حفظ تنوع در همه حوزه های زندگی است از همین رو لیبرالیسم ضد وحدت گرایی، تمرکز گرایی، انحصار گرایی و اقتدار گرایی است. /۳