از سران قوای میپرسم از آقایان رئیسی، اژهای و قالیباف. اینکه همگی گفتند اعتراض از اغتشاش مسیرش جداست و نظام سیاسی آغوشش را برای تحمل و پذیرش هرگونه اعتراض و نقد و مخالفت باز کرده است، آیا این شامل نقد #وزارت_اطلاعات و سازمان #اطلاعات_سپاه هم میشود
۱/
یا اینکه کارکنان این دو نهاد تحت عنوان "سربازان گمنام امام زمان" در حصن حصینِ مصونیت مطلق و اوج خط قرمز حکومت قرار دارند و کوچکترین نقد و اعتراضی به آنها جایز و قابل تحمل نیست؟
اگر پاسختان به بخش آخر پرسش فوق مثبت است که دیگر جای هیچ سخنی باقی نمیماند،
۲/
امااگرمنفی است لطفاً ازوزیراطلاعات ورئیس سازمان اطلاعات سپاه بخواهید که بابرگزاری کنفرانس مطبوعاتی به پرسشهای روزنامهنگاران درمورد بیانیۀ مشترک اخیرشان پاسخ دهند.
آنها لازم است به افکار عمومی دربرابر روزنامهنگاران توضیح دهند که این بیانیه با این لحن ومحتوا به چه قصدی صادرشده
۳/
و چرا در حالی که دو روزنامهنگار حوزۀ اجتماعی خانمها #الهه_محمدی و #نیلوفر_حامدی بدون دسترسی به وکیل در بند امنیتی زندانیاند و هنوز هیچ محکمۀ صالحهای برای رسیدگی به پروندۀ آنها تشکیل نشده است، ادعای مربوط به اتهامشان با اشاره به نامشان در بیانیه آمده است؟
۴/
متأسفانه این بیانیه نشان میدهد که در عملکرد این دو دستگاه امنیتی تغییری نسبت به گذشته صورت نگرفته و تحلیلشان از هر اعتراضی در هر برهه و با هر زمینه و انگیزهای از الگویی تکرارشونده پیروی میکند.
اگر نهایتاً هر اعتراض و ناآرامی در این کشور از ۷۸ و ۸۸ گرفته تا ۹۶ و ۹۸ و اکنون،
۵/
تمام و کمال با برنامهریزی و تدارک آمریکا صورت گرفته و میگیرد، پس این دو نهاد در پیشگیری از وقوع آنها چه موفقیتی داشتهاند؟چرا همواره این سناریوها و برنامهریزیهای ادعایی، پیش از وقوع عملی آنها کشف وخنثی نمیشود و فقط پس از بروز آنها بر مسئولان این دو نهاد امنیتی مکشوف میشود؟
۶/
اگر بنا باشد هر تلاشی از سوی روزنامهنگاران برای پوشش اتفاقات ناگوار، به بازی در سناریوی آمریکا تعبیر و تفسیر شود، دیگر روزنامهنگاری در این کشور چه محلی از اعراب پیدا میکند؟
به هر حال، اعتراض به وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه و مخالفت با آنها از سوی شهروندان پیشکش،
۷/
حداقل نسبت به عملکرد خود در برابر پرسشهای جامعه توضیح دهند. آیا این هم توقع بالایی است؟ یکی از دوستان به من نقد میکرد که چرا سطح مطالبات را پایین میآوری و مثلاً آنها را به لزومِ توضیح نهادها تقلیل میدهی؟ پاسخ این بود که شاید این نتیجۀ تجربۀ من از زندان باشد.
۸/
هرگز فراموش نمیکنم آن روزی را که پس از مدتها اعتصاب غذا با صورتی تکیده و جسمی آب رفته و روانی از هم گسسته و اعصابی در هم شکسته و گوارشی به هم ریخته، مرا ابتدا از بند دوی الف به بند ۲۰۹ و بلافاصله از آنجا به بند ۲۴۰ با چشمان بسته منتقل کردند.
۹/
به محض ورودم به بند ۲۴۰ با برخوردی روبرو شدم که هرگز تصورش را نمیکردم. پس از ساعاتی تهدید و تحقیر و توهین، بازجو روی برگهاش نوشت: تمام جرایم و تخلفات خود را در همۀ زمینههای سیاسی و اقتصادی و ...به طور کامل توضیح دهید. "جرائم اخلاقی" را هم شفاهی به آن اضافه کرد!
۱۰/
همین که در پاسخش نوشتم: این پرسش غیرقانونی است، کاغذ را پاره کرد و مرا کشان کشان به سلول کناری برد و با مشتهای محکمش صورت استخوانیام را در م کوبید و سپس تن رنجورم را به داخل سلول پرتاب کرد و فریاد زد: یا پاسخ این پرسش را به طوری که رضایت مرا جلب کند،
۱۱/
مینویسی یا اینکه تمام کاغذها را به حلقومت فرو میکنم! درحالی که او در بیرون سلول نعره میزد، در مقابل خداوند به زانو در آمدم و با حالی که وصف آن ممکن نیست، به او گفتم؛ میدانی که دیگرتوانی برایم باقی نمانده است.نه جسمم یاری میکند نه روحم نه اعصابم.تو بگو من با این وضع چه کنم؟
۱۲/
در همان حال، در خیالم پیامبر را دیدم که بر فراز کوه ابوقبیس زانوی غم بغل گرفته و چون ابر بهار میگریست. علی را دیدم که در ظلمات شب، سر در چاه نخلستان فرو برده بود و فریاد میزد. حسین را دیدم که با تنی مجروح و پاره از تیر و سنان، چون ماهی بر خاک میافتاد و برمیخاست!
۱۳/
بله در آنجا به هیچ ابهامی به حقوق خود در کشورم پی بردم و به اندکی قانع شدم همانطور که مادرم به لقمه نانی خشک در زندگیش قانع بود.
۱۴/ #احمد_زیدآبادی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
وقتی از #اعتراض#خشونت_پرهیز حرف میزنیم چه طرفی باید برآشفته شود؟ طبعاً طرفی که بیشترین ابزار اعمال زور و خشونت یعنی انواع نیروهای شبه نظامی و نظامی و تسلیحات و جنگافزار در اختیار دارد؛ زیرا او برندۀ نهایی هر قسم بازی خشونتآمیز است.
۱/
طرفی که چنین ابزارهایی در اختیار ندارد، به طور طبیعی باید هر قسم #خشونت را محکوم کند زیرا قربانی نهایی خشونت خود اوست.
در کشور ما اما گویی امور واژگونه شده است! کسانی به مقابله با اصل #خشونت_پرهیزی برخاستهاند که خود را مدافع مردم معترض میدانند
۲/
و خشونت پرهیزی را به نفع حکومت تعبیر میکند یعنی همان نهادی که ابزارهای انحصاری هر سطح از اعمال زور و خشونت را در دست دارد! حکایت ما ایرانیان ظاهراً حکایت غریبی شده است. واکنشها به طرح بحث جنبش عدم خشونت یکی از جلوههای این حکایت غریب، و بسیار درسآموز و عبرتبرانگیز است.
۳/
در پی حادثۀ خونین و جگرخراش #شاهچراغ، مسئولان کشور در مورد ارادۀ دشمنان ایران برای ایجاد ناامنی و هرج و مرج در کشور هشدار دادهاند.
بدون شک، ایران در خارج از مرزهای خود دشمنانی از جمله برخی کشورها و برخی گروههای تروریستی دارد
۱/
که مترصد ضربه زدن به امنیت و موجودیت آن هستند. اما در این میان، خود مسئولانِ کشور برای حفظ امنیت و ثبات پایدار ایران چه کردهاند؟
این وضع نتیجۀ عملکرد چه کسانی است؟ این رابطۀ خطرناک با #روسیه و ارسال پهپاد انتحاری به مسکو کار کیست؟
۲/
تعلیق مذاکرات #برجام و ادامۀ تحریمهای سنگین علیه کشور از کجا آب خورد؟ چشم بستن بر گسترش فقر و تبعیض در کشور به چه دلیلی است؟ بیاعتنایی به هشدارهای مکرر و بیوقفۀ عموم کارشناسان حوزههای مختلف در مورد بحرانی شدن شرایط جامعه در صورت ادامۀ سیاستهای مرسوم با چه منطقی صورت گرفت؟
۳/
برخی از این دوستان عزیز و یا نسبتاً عزیز و یا ناعزیزِ سیاسیِ خارج از کشور گویی راه خود را به کلی گم کردهاند و یا به موقعیت خود واقف نیستند!
آنها حتی با اصل #خشونت_پرهیزی نیز به جنگ و نزاع برخاستهاند! یعنی رسماً طرفدار اعمالِ خشونت شدهاند؟
اگر #خشونت در نگاه آنان مشروع است، پس با کدام منطق، خشونت حکومتی را محکوم میکنند؟
آنها از راه دور، بیوقفه و خستگیناپذیر جوانان داخل ایران را به حضور در خیابان و درگیری با نیروهای امنیتی و انتظامی و نادیده گرفتنِ توصیههای مسالمت جویانه فرا میخوانند
و این شیوه را تنها راه نجات ایران معرفی میکنند. نتیجۀ این کار روشن است: بازداشتهای گسترده، حبسهای طولانی، ضرب و جرح و احیاناً قتل.
در واقع آنها به صراحت، جوانان ما را تشویق میکنند که خود را در معرض بازداشت و انواع ضرب و جرح و احیاناً قتل قرار دهند.
* چه حماقتی کردی! تریبون که در اختیارت بود و برنامه هم زنده، میزدی خوا........!"
* چرا اینقدر دست به عصا؟ از شما انتظار بیشتری بود!
* آقا تو چرا اینقدر بیکلهای؟ نگفتی از همان #صداوسیما، راست ببرنت #اوین؟ به خدا از ترس خواب نرفتیم،
تا صبح برات دعا کردیم.
* شما که اینقدر الکن هستید و قدرت بیان ندارید، چرا میرید مناظره؟ بنشین همون مطلبت را بنویس. قلمت حرف نداره ولی بیانت واقعاً افتضاحه!
* من به خدا عاشق اون لهجۀ شیرین و تُن صدات هستم. نمیشه بیشتر حرف بزنی و اینقدر ننویسی؟
* چرا گذاشتی این کوشکیِ...فیتیله پیچت کنه؟ باید همچین حالش را میگرفتی که انارِ نخورده.....!
* آقا عاشقتم به خدا! خوب این کوشکیِ... را "رام" کردی! همچین مؤدب شده بود و حرف از رابطه با دنیا میزد که هر کی ندونه گمون میکنه گفتگوی تمدنها را اول بار او مطرح کرده!
بسیاری از دانشگاههای کشور، صحنۀ تشنج بین دانشجویان دارای گرایشهای سیاسی متفاوت شده است. این تشنجها گرچه خلقالساعه نیست و ریشه در تحولات چند دهۀ اخیر کشور دارد، اما در روزهای اخیر وارد مرحلۀ بسیار بغرنجی شده است.
1/
در واقع #دانشجویان حامی وضع موجود با دانشجویان منتقدِ حکومت، بهگونهای در برابر یکدیگر صفآرایی کردهاند که اگر راهی برای توافق و سازش بین آنها پیدا نشود، دانشگاههای کشور ممکن است ثبات لازم برای ادامۀ فعالیت طبیعی خود را از دست بدهند و حتی به تعطیلی کشانده شوند.
2/
متأسفانه همانطور که یک شکاف فکری و فرهنگی در جامعۀ ایران شکل گرفته و آن را به سمت نوعی #دوقطبی بینهایت خطرناک سوق داده است، جامعۀ #دانشجویی نیز به صورتی مضاعف، دچار این بلیه شده و همین نکته، نظم و ثبات دانشگاهها را با مخاطره روبهرو کرده است.
3/
پیرمرد میگفت؛ رفتم روی بالکون منزل و فریاد زدم "رضاشاه روحت شاد" ولی هیچکس تکرار نکرد!
تمام شعارهایی که در چند هفتۀ اخیر در تجمعات مختلف سر داده شده با وجود صبغۀ رادیکال و بعضاً اهانتآمیزش علیه مسئولان جمهوری اسلامی،
۱/
اما هیچکدام در هیچ سطحی معطوف به حمایت از هیچیک از افراد و گروههای سیاسی مدعی جایگزینی و اپوزیسیون نظام نبوده است. بازشکافی این موضوع و ارائۀ تحلیلی در بارۀ آن نیاز به فکر بیشتر دارد، اما به نظرم علاوه بر سازمان مجاهدین خلق، #رضا_پهلوی و حامیان او را نیز تاکنون میتوان
۲/
یکی از بازندگان این ناآرامیها به حساب آورد. از نقطه نظر تحلیلی و بدون هرگونه ارزشداوری، رضا پهلوی شانسی برای ایفای نقشی سیاسی در آیندۀ ایران داشت، اما به نظرم با ناآرامیهای جاری در ایران این شانس به طرز فاحشی ضعیف و شاید به صفر نزدیک شده است.
۳/