saeed Profile picture
Oct 31, 2022 281 tweets >60 min read Read on X
مدتی از بزرگترین جنبش اعتراضی مردم ایران علیه نظام ج.ا میگذرد.
جنبشی که برخی از ما زودتر و برخی دیرتر، عنوان انقلاب را برای آن‌ پذیرفتند.
علیرغم تمام اقدامات شجاعانه و خیره کننده‌ای که در یکماه و نیم اخیر، چشمان دنیا را خیره کرده است، فقدان #استراتژی_پیروزی بوضوح رخ نشان میدهد‌/۱
بنا به تمام تنگناهای اخلاقی که پیشتر به آنها اشاره کرده‌ام، راهی که برای بررسی #استراتژی_پیروزی برایم باقی میماند، بررسی علمی و آماری جنبش‌هاییست که به پیروزی رسیده‌اند.
برای شروع از این منبع استفاده میکنم:
کتاب «چک لیست برای پایان بخشیدن به خودکامگی»

nonviolent-conflict.org/resource/check…
کتاب یاد شده اثر آقای پیتر اکرمن (از شاگردان جین شارپ)
هم‌نسلان من و فعالان جنبش ۸۸ (به سختی میتوانم حتی نام جنبش به آن بدهم)، با جین شارپ و کتاب معروفش «سیاست مبارزه بدون خشونت» آشنا هستند.
ج.ا هم هیچگاه نفرتش را از جین شارپ پنهان نکرده است./۳
«معمولا باور عمومی بر این است که خودکامگان دوام می‌آورند چون انحصار استفاده از زور را دراختیار دارند»
ابتدا پیتر اکرمن این فرضیه قدرتمند را جلوی روی خواننده میگذارد و سپس تلاش میکند تا نقض آن را اثبات کند.
برای ایرانیان آشناست چون هنوز بخش بزرگی از ما این فرضیه را درست میدانند/۴
«تا زمانی که شهروندان درک نکنند که چگونه می‌توانند بدون توسل به خشونت، پایگاه حمایت خودکامه را تضعیف کرده و او را از قدرت برانند، استبداد ادامه خواهد داشت.»
امروز همه ما ایرانیها دریافته‌ایم که به هم پیوستن خرده جنبش‌ها به یکدیگر چه اهمیتی در #استراتژی_پیروزی دارد/۵
اهمیت پیوستن خرده جنبش‌ها به یکدیگر، حلقه گمشده تمام اعتراضات پیشین مردم ایران بود. از اعتراضات دانشجویی سال ۷۸ تا جنبش شهری سال ۸۸، و حتی ۹۶ و ۹۸ اهداف و ارزشهای سایر گروهها، کمترین جایگاه را در بطن اعتراض داشت.
در حقیقت هیچ جنبشی نتوانست زبان مشترک با سایر معترضین پیدا کند/۶
«با اینکه اخبار خوبی از مبارزات بدون خشونت از سراسر دنیا میرسد، پتانسیل مقاومت مدنی به‌نحو جسترده‌ای ناشناخته مانده است.»
پیتر اکر، برآورد اغراق آمیز ناظران و فعالان را از استفاده از خشونت توسط خودکامگان برای کنترل جامعه را دلیل این اهمیت اندک به ارزش مقاومتهای مدنی می‌داند./ ۷
جنبش‌های بدون خشونت پدیده جدیدی نیستند، «اتین دولابوتی» در رساله‌ای در سال ۱۵۷۶ مینویسد:
«تصمیم بگیرید که دیگر خدمت نکنید، ناگهان آزاد میشوید، من از شما نمیخواهم که خودکامه را سرنگون کنید، دیگر از او حمایت نکنید. خواهید دید که پایه‌های این هیولا زیر وزنش خرد خواهد شد./۸
جین شارپ فرضیه ساده‌ای دارد: «افراد ممکن است از دستورات اطاعت نکنند، کارگران ممکن است کمکاری کنند، سیستم اداری ممکن است وظایفش را انجام ندهد، سرباز و پلیس ممکن است در سرکوب اهمال کند. زمانی که همه اینها باهم اتفاق بیفتد، ممکن است حاکمان کسان دیگری بشوند.»/۹
«در دنیای امروز ثابت شده است که این یازده تاکتیک شارپ بیشترین ضربه را به خودکامگان برای کنترل مردم می زند:
۱. دادخواست گروهی یا عمومی
۲. تجمعات اعتراضی یا حمایتی
۳. کناره گیری از سازمانهای اجتماعی
۴. تحریم برخی کالاها و خدمات توسط مصرف کنندگان/۱۰
۵. ناکارآمدی عمدی و عدم همکاری با برخی ازسازمانهای دولتی
۶. تحریم ازطرف تولیدکنندگان (خودداری تولیدکنندگان از فروش ویا تحویل تولیدات خود.)
۷. امتناع از پرداخت هزینه‌ها، عوارض وارزیابی‌ها
۸. اعتصاب درمراتب مختلف (کارگر به کارگر، منطقه به منطقه؛ توقف تدریجی)/۱۱
۹.توقف فعالیتهای اقتصادی (زمانی که کارگران اعتصاب میکنند و کارفرمایان نیز فعالیتهای اقتصادی را همزمان متوقف میکنند)
۱۰. اعتصاب همراه با ماندن درمحل کار (اشغال محل کار)
۱۱. ایجاد کار زیادی برای تشکیلات اداری »/۱۲
پیتر اکرمن تز دکترایش را سه سال پیش از وقایع ۵۷ و زیر نظر جین شارپ نوشت با عنوان «جنبه‌های استراتژیک جنبشهای مقاومت بی خشونت» و با الهام از کتاب «مقاومت مدنی به عنوان یک دفاع ملی: کنش بی‌خشونت در برابر تهاجم» در این کتاب می‌خوانیم: /۱۳
«خودکامه و مردم تحت کنترلش به نوعی مواضع متقارن دارند. مردم می‌توانند بیشتر چیزهایی که خودکامه از آنها میخواهد را دریغ کنند. خودکامه هم میتواند با فشار زور هرآنچه مردم میخواهند را دریغ کند. اینجاست که نقش انضباط و سازماندهی پررنگ طرف پیروز را مشخص میکند»/۱۴
به اطرافمان نگاه کنیم:
زنان ما تصمیم گرفتند که خواست خودکامه برای رعایت حجاب را نادیده بگیرند. دانشجویان و جوانان تصمیم گرفتند علیه حکومت تجمع کنند و حتی با ادبیاتشان آنها را بیازارند.
بخشی از مردم با شعار شبانه آرامش مورد نظر خودکامه را به چالش کشیدند/۱۵
اما آیا اینها پیروزیست؟ به گمان من خیر. تمامی موارد ذکر شده تلاشهای بخشی از جامعه برای نافرمانی از خواست خودکامه است. هنوز تا رسیدن به گامهای یازده گانه جین شارپ فاصله زیادی داریم، حتی هنوز در کنشهایمان، آن تعدادی که برای تاثیرگذاری باید باشیم نیستیم./۱۶
«این شرایط تا زمانی که یکی از طرفین برنده شود ادامه پیدا میکند. تاکتیک‌های هر دوطرف سود و زیانهایی دارد، مطلوب‌ترین تاکتیک‌ها آنهایی هستند که با کمترین هزینه بیشترین میزان ریزش را در طرف مقابل باعث شوند.»
سوال: چقدر باعث ریزش نیروهای رژیم ج.ا شده‌ایم؟/۱۷
اینجا نویسنده دو جنبش را با هم مقایسه میکند: انقلاب ضد تزار در ابتدای قرن بیستم ۱۹۰۵-۱۹۰۷
و جنبش استقلال هندوستان به رهبری گاندی، مورد روسیه در عین پیروزیهای اولیه (خلق مجلس دوما) شکست خود و مورد هندوستان پیروز شد.
پیتر اکرمن تفاوت این دو جنبش را در سه سوال میبیند/۱۸
«آیا متحد شدند؟ آیا برنامه‌ریزی کرده و تاکتیک‌های مختلف جنبش بدون خشونت را اجرا کردند؟
آیا دیسیپلین کنش بدون خشونت را حفظ کردند؟»
در انقلاب روسیه پاسخ هر سه پرسش نه و در هندوستان پاسخ هر سه بله بود/۱۹
"گفتن به ناراضیان که” اول اینجا اعتصاب کنید وبعد آنجا اعتراض کنید” بسیار خطرناک
بود. استراتژی وتاکتیکهای هرمبارزه بیخشونتی منحصر به فرد است وبا توجه به فرهنگ، مذهب، اقتصاد وسایر فاکتورها در آن کشور بخصوص شکل میگیرد وتنها رهبری بومی میتواند
آن را درک کند. "/20
"وجود ناراضیان وفعالان دموکراسیخواه آگاه برای پیشرفت بشریت حیاتی است.
برای تغییر حاکمیت استبدادی باید با استبداد روبرو شد وآن را به
چالش کشید. خودکامگی، غیرانسانیترین شرایط را به وجود میآورد وبه خشونت گسترده، مرگ،
بلایا، بیماریهای غیرقابل کنترل، فقر، جهل وفساد منجرمیشود."/21
"مقاومت مدنی مردم را قادرمیسازد که با خودکامگان به گونهای مبارزه کنند که احتمال موفقیت خود را به حداکثر واحتمال از دست دادن جان را به حداقل برسانند."
ما تا امروز صدها جان عزیز از دست داده‌ایم. انگیزه من برای این نوشتار اساسا فکر به راه‌هاییست که جانهای کمتری از دست بدهیم./22
در این نمودار اکرمن نشان میدهد که در صد و بیست سال گذشته چطور میزان جنبش‌های بی‌خشونت افزایش یافته است./23 Image
و در این نمودار به‌وضوح میبینیم که چطور نرخ موفقیت جنبشهای بی‌خشونت در قرن 21 کاهش یافته است.
"یک دلیل برای کاهش نرخ موفقیت این است که خودکامگان مهارتهای خود را برای رویارویی ومقابله با فعالان دموکراسی خواهی که قدرت آنها را به چالش کشیده‌اند افزایش داده‌اند." /24 Image
"به عنوان مثال خودکامگان در تضعیف وحدت ناراضیان والقاء خشونت درصفوف آنها مهارت بیشتری یافته‌اند ودرنتیجه سبب کاهش مشارکت درمبارزات بی‌خشونت میشوند.آنها همچنین دراستفاده ازفناوریهای پیشرفته برای محدود کردن حریم خصوصی وسرکوب آزادیهای فردی مهارت
بیشتری یافته اند."/25
"دلیل دوم کاهش نرخ موفقیت این است که همگام با کمپینهای مقاومت مدنی، آموزش دردسترس برای آنهایی که متعهد به مقاومت مدنی شده اند، نیست.
متاسفانه تعداد ناراضیانی که به دانش قابل استفاده در باره مقاومت مدنی دسترسی دارند بخش کوچکی ازمتقاضیان موجود هستند." /26
"افرادی حرفه‌ای مانند پزشکان یا نظامیان آموزشهای گسترده‌ای
برای ارتقاء مهارت و تخصص خود میبینند، این آموزشها آنها را قادر میسازد که با وجود استرس زیاد عملکرد موفقیت آمیزی در شرایط خصمانه داشته باشند. برعکس ناراضیان و فعالان
دموکراسی‌خواه عضو حرفه شناخته شده‌ای نیستند."/27
"و درنتیجه از نظرآموزش ویا تشکیلاتی حرفهای،
یاحمایت نمیشوند ویا خیلی کم حمایت میشوند."
فکر میکنم لازم به توضیح نیست که عملکرد نهاد نظامی در این انقلاب چطور بوده است. اما شاید بد نباشد به عملکرد پزشکان به عنوان تنها گروه مرجع حاضر در انقلاب دوباره نگاه کنیم./28
"بهترین راه برای درک مبارزات بیخشونت این است
که آنرا جنگ قدرتی بین ناراضیان وخودکامگان تصورکنیم. زمانیکه کمپین مبارزه بیخشونت پایان مییابد تنها یک
برنده و یک بازنده وجود خواهدداشت. مهارت بیشتر طرف
پیروز را تعیین میکند."/29
#استراتژی_پیروزی
پنج ایده که ناراضیان باید بدانند:
"یکم: ناراضیان به این حقیقت تاریخی توجه داشته باشند این راهی که آنها میروند، بسیاری قبلاً رفته‌اند وبسیاری درآینده
خواهند رفت. با توجه به این امر با اطمینان خاطرحرکت کنند."/30
#استراتژی_پیروزی
پنج ایده که ناراضیان باید بدانند:
"دوم: ناراضیان باید درک کنند که درمبارزه آنها
هیچ شرایط خاصی حاکم نیست که بتواند مانع
پیروزی آنها شود."/31
#استراتژی_پیروزی
پنج ایده که ناراضیان باید بدانند:
"سوم: تاکتیک‌های خشونت‌آمیز احتمال کمی برای برنده شدن دارند، برای اینکه راههای پیروزی برای آنها محدود است و حال آنکه خودداری از تاکتیک‌های خشونت آمیز وحفظ انضباط بیخشونت، امکان ایجاد راههای بیشتری را برای پیروزی فراهم میکند."/32
#استراتژی_پیروزی
پنج ایده که ناراضیان باید بدانند:
"چهارم: کمپین مقاومت مدنی مطمئنترین مسیربرای
گذار به دموکراسی است." /33
#استراتژی_پیروزی
پنج ایده که ناراضیان باید بدانند:
"پنجم: مهمترین کاری که ناراضیان میتوانند انجام دهند تا
شانس موفقیت خود را افزایش دهند، افزایش مهارت خود
درسازماندهی، بسیج و پایداری است. بدین گونه نسبت به
دشمنان اقتدارگرایشان برتری پیدا میکنند."/34
نویسنده در مورد هر پنج ایده ذکر شده، به تفصیل و با مثال توضیح می‌دهد که چگونه این جنبش‌های خشونت پرهیز بصورت مکرر در جای جای دنیا پیروز شده‌اند. از شکست رژیم آپارتاید تا دیکتاتوری مارکوس در فیلیپین، از رژیم کمونیستی لهستان تا رژیم بیرحم عمرالبشیر در سودان/35
در ادامه پیتر اکرمن به مقایسه مبارزات بدون خشونت و شورشهای خشونت‌بار میپردازد:
"- در طول ۱۲۰سال گذشته، مبارزات بیخشونت حداقل دو برابر شورشهای خشونت بارموفقیت آمیز بوده است.
- میانگین مدت برای یک شورش بیخشونت موفق سه سال و برای شورش خشونت‌بار نه سال است."/36
"- احتمال وقوع کشتار دسته جمعی هزارمقاومت کننده مدنی یا بیشتر در طول یک شورش خشونت‌آمیز تقریباً سه برابر بیشتر از یک کمپین مقاومت مدنی است.
- احتمال اینکه نتیجه یک کمپین برنده مقاومت مدنی، گذار به سوی دموکراسی باشد ۹برابر بیشتراز نتیجه سرنگونی دیکتاتور با شورش مسلحانه است."/37
لازم به اشاره موکد است که
"حتی زمانی که یک کمپین مقاومت مدنی با شکست مواجه میشود، شانس موفقیت در گذار به یک نتیجه دمکراتیک ظرف پنج سال بعد ۳۵درصد است. این تاب آوری درتضاد کامل با یک شورش خشونت آمیز شکست خورده است که تقریباً هیچ شانسی برای موفقیت درپنج سال بعد ندارد."/38
در مورد ایده چهارم این توضیح را لازم میدانم که هرچند ایده مبارزات بدون خشونت نقش مهمی در دموکراتیزه شدن جوامع دارند، اما یک اکسیر جادویی نیستند و عوامل متعددی از قبیل زمینه‌های سیاسی، توسعه اجتماعی-اقتصادی و منطقه‌ای، در موفقیت آنها نقش دارند./39
در کیسِ موردِ علاقه من و شما یعنی انقلاب ایران، چنین به نظر میرسد که جامعه آماده پذیرش یک جنبش مقاومت مدنی خشونت پرهیز است. هرچند که این روزها هیجان انقلاب، سکه رایج بازار است، اما به تدریج جامعه بطور غریزی به دنبال کاهش بار هزینه ای که میپردازد خواهد رفت./40
بیایید در این تصویر نگاهی کنیم به وضعیت جوامع پیش از بروز تحولات. به نظرم اسلاید واضحیست و نیاز به توضیح اضافه ندارد، اما توجهتان را به اختلاف شگرف بین پیروزی تحولات مقاومت مدنی و تحولات بدون مقاومت مدنی در جوامع بشدت غیر دموکراتیک جلب میکنم./41 Image
اهمیت مورد پنجم یا مساله آموزش شاید اگر بیشتر از چهار مورد قبلی نباشد، قطعا کمتر از آنها نیست.
مبارزه با یک سیستم، یک کار تمام‌وقت است که بدون آموزش دیدن حتی تصور آن کار سختیست. تصور کنید شما در طرف مقابل با کسانی طرفید که حقوق میگیرند برای اینکه برای سرکوب شما نقشه بکشند./42
اما حرف کتاب در این لحظه چیست؟ چه آموزشی برایمان دارد؟
"چک لیست نمیخواهد نسخه واحد بدهد ونقش عوامل خاص درمبارزه نادیده گرفته شود،
به جای آن چک لیست کمک میکند تاعوامل اثرگذاردریک چارچوب استراتژیک گسترده بهتردرک شود."/43
"چک لیست باید به ناراضیان نشان دهد که چرا وچگونه کمپینهای مقاومت مدنی شکست میخورند ویا پیروز میشوند ومسیرهای تاکتیکی جایگزین چیست.
تهیه چک لیستی که هدف آن کمک به مقاومت مدنی برای مبارزه با خودکامگان باشد کارآسانی نیست. اگر درست انجام نشود میتواند عواقبی دهشتناکی داشته باشد."/44
تمام این مقدمه طولانی بنا بود به اینجا برسد که چگونه؟
"چک لیست برای پایان بخشیدن به خودکامگی
- ایجاد توانمندی:
1- آیا کمپین مقاومت مدنی مردم را حول آرمانها، رهبران واستراتژی واحد برای پیروزی متحد میکند؟/45
2- آیا کمپین مقاومت مدنی ضمن حفظ انضباط بی‌خشونت، گزینه های تاکتیکی متنوع را به کارمیگیرد؟
3- آیا کمپین مقاومت مدنی برای ایجاد حداکثر اختلال باحداقل خطر، تاکتیکهای خود را تنظیم میکند؟
4- آیا کمپین مقاومت مدنی به دنبال یافتن راههایی برای جلب ارزشمندتر حمایت بیرونی است؟/46
-هدایت مبارزه:
5- آیا تعداد وتنوع شهروندانی که با خودکامگی رویارویی دارند افزایش پیدا میکند؟
6- آیا اعتقاد خودکامه به اثربخشی سرکوب خشونتبار کاهش می‌یابد؟
7- آیا احتمال ریزش حامیان کلیدی خودکامه افزایش مییابد؟/47
8- آیا پس از مبارزه، نظم سیاسی که برقرارمیشود با ارزشهای دمکراتیک سازگارخواهد بود؟"
یک ماه و نیم پس از شروع تحولات اخیر ایران و انقلاب زن، زندگی، آزادی پاسخهای ما به هشت پرسش فوق چیست؟
اینجا حرف از ساقط کردن خودکامه نمیزنیم. از خود میپرسیم چشم‌اندازمان چیست./48
برای پرهیز از اطاله بیش از این، در این رشته توییت به طرح سوال پرداختم، برای اینکه اینها سوالاتیست که نه فقط من و شمای خواننده معدود این نوشته که جامعه ایران باید از خود بپرسد. همه ما آن نور امید را در انتهای این تونل سیاه دیده‌ایم، اما عبور از این نظام جرار، کارِعمیق میطلبد./49
تصمیم گرفتم اطاله کلام کنم. امشب در حوالی همین چک لیست و اهمیتش کمی سخن می‌پراکنم. دکتر اتول گوانده در کتاب مانیفست چک لیست، از یکی از حساس‌ترین چک‌لیستها ( پرواز هواپیما) شروع میکند تا در نهایت برسد به اهمیت آن در همه کارهای مهم، از یک پروژه ساختمانی بزرگ تا اتاق عمل/50
چک لیستهای موثر تحت شرایط واقعاً پیچیده، جایی که لازم است دانش، فراتر ازهرفرد وهرموردغیرقابل پیشبینی حاکم باشد تضمین میکنند که موارد احمقانه، اما مهم نادیده گرفته نشوند واطمینان میدهند مردم برای مدیریت مسائلی دقیق و ظریف وغیرقابل پیشبینی گفتگو وهماهنگی کنند/51
چک لیست هشت گانه نمیتواند مشخص کند که چه کسی پیروز می‌شود، ناراضیان یا خودکامگان.
با این حال، می‌توان مجموعه‌ای مهم ومستمر از
شاخصها را ارائه داد تا استنباط شود که چگونه خواسته‌های شهروندان برای آزادی برقدرت ریشه‌دار رژیمهای خودکامه غلبه میکنند ویا نمیکنند./52
سوالات مبتنی براطلاعات قابل دسترسی هستند که تنها ناراضیان همان منطقه به آنها وقوف دارند وخارجیها لزوما نمیتوانند آنها را درک کنند.سوالات باید برای تک تک افراد ناراضی، مناسب باشند.
پاسخها میتوانند کمک کنند تا دعوت به مبارزه‌ای شکل بگیرد که به بسیج ملیونها نفربیانجامد. /53
بزرگترین ارزش این کار ایجاد اجماع در میان مردم برای اولویت دادن به کنش است، مانع از اتلاف انرژی شده وتوقعات را بالا نگه میدارد. ضمن آنکه امید خودکامه برای بی‌تفاوتی وناامیدی
مردم را با اعتماد به نفس بالای ناراضیان ازبین می برد./54
تکلمه: به نوسانات روحیه خودتان در روزهای گذشته فکر کنید. به روزهایی فکر کنید که با دیدن صحنه‌ای از شجاعت و یا خلاقیت معترضین و یا از روی تعداد شهرها و مناطق معترض روحیه می‌گرفتید و روزهایی بدون اینها دچار یاس می‌شدید./55
مبارزه علیه ج.ا یک کار تمام وقت است. ما و شما ناچاریم خود را در وضعیت "بالاترین بازده کاری" نگه داریم. درست مثل یک ورزشکار در آستانه مسابقه، مثل یک دانش‌آموز درسخوان در آستانه کنکور و یا هر کار مهم دیگری که بخاطرش، کارهای عادی زندگیتان را تعطیل میکنید./56
شخصا تجربه خیلی نزدیکی دارم از قربانی کردن یکسری فعالیتها برای هدفی مهم‌تر و میدانم که چه کار طاقت فرساییت. در یکسال اخیر بجز حضور در توییتر تمام فعالیتهای عادی، خانوادگی و حتی بخشی از فعالیتهای شغلی رِ تعطیل کردم برای هدفی که برایم مهمتر بود./57
الان زمانیست که پیش از طراحی چک‌لیست، دو سوال مهم از خودمان بپرسیم:
1. سقوط ج.ا کجای اولویتهای ما قرار می‌گیرد؟
2. مبارزه برای سقوط ج.ا اولویت چندم ما است؟
3. تا چه حد زمان/انرژی حاضریم برای این کار خرج کنیم؟
4.برای ماندن در موقعیت "high performance" چه چیزهای را قربانی کنیم؟/58
پیتر اکرمن در ادامه به تشریح سوالات هشتگانه چک‌لیست پیروزی می‌پردازد.
در سوال نخست پرسش از اتحاد است، حال پرسش نخست چک‌لیست از ما می‌پرسد که آیا کمپین ما باعث شده که مردم حول آرمان‌ها، رهبری و استراتژیهایشان متحد شوند؟/59
درمورد آرمان مردم ایران فکر می‌کنم پاسخ همگی‌مان به این سوال بله است "برای آزادی". اما در مورد دو جنبه دیگر مطمئن نیستم.
اساسا دسنترالایز بودن انقلاب ایران، تا امروز یکی از مهمترین خصوصیاتش بوده و در مورد استراتژی هم من هنوز تردید دارم به اشتراک نظر رسیده باشیم/./60
نویسنده معتقد است نکته کلیدی در جامعه پسا - دیکتاتوری این است که آرمان هرمبارز درتقابل با دیگران نباشد. باید نسبت به آرمانهای یکدیگر تساهل داشته باشند ونه اینکه دنبال یکسان بودن همه آرمانها باشند.
در گرماگرم کمپین انتظار میرود که مردم با کسانی که به خوبی نمیشناسند کارکنند./61
اکرمن در مورد رهبری نظری دارد که با توجه به ماهیت انقلاب ایران ممکن است به مذاقمان خوش نیاید:
"در درازمدت احترام به آرمانهای متفاوت، بدون رهبری مورد اعتماد که بتواند روزانه اعتماد را به همه القا کند، نمیتواند پایدار بماند."/62
"وظیفه اولیه رهبران ایجاد انگیزه در گروههای مختلف برای حمایت از تلاش جمعی مشترک برای مقاومت مدنی است. برای این کار رهبرانباید جمعیت را متقاعد کنند که رهبری استراتژیی دارد که میتواند به پیروزی بیانجامد وخطرات
ناشی از مبارزه بیخشونت را توجیه کند."/63
"وقتی خودکامگان درسیاست تفرقه بینداز وحکومت کن مهارت دارند، کسانی که آنها را به چالش میکشند، باید رهبرانی ماهرتر در ایجاد وحدت باشند. لازم است که رهبران جنبش از دلایلنارضایتی وارزشهای افراد وجناحهای مختلفی که میخواهند آنها را بسیج کنند، دانشی عمیق داشته باشند."/64
هرچند اکرمن به رهبری کاریزماتیک اولوتی نسبت به رهبری غیر متمرکز نمی‌دهد، اما جابجای کتاب تاکید می‌کند که وظایف رهبری در مسیر جنبش و بصورت تبلیغ و توجیه استراتژی واحد همراه با تاکید بر آرمان مشترک است./65
اینجا نویسنده اشاره‌ای به جنبش سبز دارد (هرچند که شخصا عنوان جنبش را کمی سخاوتمندانه میدانم) که دقیق به نظر میرسد:
"جنبش سبز درایران وجنبش دموکراسی‌خواهی در هنگ کنگ نوعی از بیشکلی داشت وسبک رهبری بی‌شکل را در چند ماه اول دنبال کرد."/66
"این نوع رهبری بیشکل دو مزیت آشکاردارد. اول آنکه خودکامه نمیتواند سرکمپین را قطع کند برای این که یافتن آن غیرممکن است. دوم، این شکل از رهبری میتواند به طور خودجوش از انرژی حاصل از یک جرقه غیرمنتظره که توان شعله‌ورشدن دارد، استفاده کرده وسبب تحریک
وخشم همگان شود."/67
"از طرف دیگر مشکل رهبری بی‌شکل این است که درتنوع وتوالی گزینه‌های تاکتیکی به اشکال برمیخورد، به‌خصوص در زمانی که اثربخشی تاکتیک واحدی مانند اعتراضات تودهای
کاهش مییابد وهمراه با آن اعتماد به نفس خودکامه افزایش مییابد. (دیکتاتورها همواره سیستم دفاعی خود را اصلاح میکنند.) "/68
امیدوارم هنوز بخاطر داشته باشیم که طرف دشمن چه قابلیتهایی دارد. دشمن ما صاحب اندیشکده‌ها و اتاقهای فکریست که حقوق میگیرند که برای سرکوب شما نقشه بکشند. دشمن را دست کم نگیریم که منابع مالی و زرادخانه بدون انتها دارد./69
"کمپینهای موفق باید حلقه ارتباطی آزادی داشته باشند تا مردم بتوانند به طور مستمر نظرات خود را به رهبران منتقل کنند. در سطح ملی توصیه نمی‌شود که هواداران سعی کنند جهت تاکتیکهای اصلی را تعیین کنند وبالعکس رهبران ارشد نباید در مورد تاکتیکهای خاص درمحلهای خاص تصمیم بگیرند."/70
"کمپین مقاومت مدنی باید طوری طراحی شود که شرایط محیطی، تهدیدها، فرصتها وقابلیتهای بازیگران مختلف را درنظر بگیرد. درسطح محلی هیچ کس این عوامل را بهتر از
ناراضیانی که در آن جوامع زندگی میکنند وخود را سازماندهی کرده‌اند، نمی شناسد."/71
"این سطح ازنفوذ مردمی برای کمپینها، هم فرصت وهم چالش می‌آفریند.کمپین را قادر میسازد تا براساس اطلاعات دقیق ازصحنه مبارزه عمل کند. اماهیچ تضمینی وجود ندارد که این فعالان تصمیمات تاکتیکی بگیرند که با مجموعه اهداف استراتژیک کمپین همسوباشد."/72
اما نقش #استراتژی_پیروزی چیست؟
برای برنده شدن ما علاوه بر یک آرمان مشترک و نوعی از رهبری (متمرکز یا غیر متمرکز) نیاز به یک چسب داریم، چسبی که به مانند دی.ان.ای یک جنبش عمل کند. یک نقشه راه قابل فهم و پذیرفته شده نیاز است./73
انقلاب/جنبش "درنهایت ازدو واقعیت بنیادی استفاده میکند: 1.رژیمهای اقتدارگرا برای اینکه بتوانند مردم تحت حکومت خود را کنترل کنند، نیاز به اطاعت محض ازناحیه آنها دارند.
2.همه افراد در دیکتاتوری به طور یکسان مصمم نیستند که دردوران آرامش ویا سختی به دیکتاتور وفادار بمانند."/74
یعنی چه؟ به این دو تصویر نگاه کنید. سمت چپ نمای عمومی زمین جنگ است. تصویر سمت راست اما برداشتی ذهنیست از ناتان شارنسکی ناراضی روس و زندانی گولاک که زمین جنگ را بصورت فرصت تلقی میکند./75 ImageImage
"یک کمپین مقاومت مدنی موفق خواست خودکامه برای آرامش داخلی ومشروعیت را به چالش میکشد و با استفاده از برخوردهای تاکتیکی کسانی را که تمایل خود را مخفی نگه میدارند (آنها که نسبت به جنبش سمپاتی دارند، ولی حاضر نیستند خطربپذیرند) تبدیل به کسانی میکنند که مخالفت خود را علنی میکنند."/76
چطور این کار را انجام دهیم؟ ما نباید فقط به سربازان شجاع پیشاهنگمان تکیه کنیم. آن بچه‌ها ارزشمندترین دارایشان را وسط گذاشته‌اند. اگر هرکدام ما به فراخور موقعیتمان در هرم جامعه دست به تاثیرگذاری روی مرددها نزنیم، این جانهای عزیز است که از دست میرود./77 Image
باقی برای شبی دیگر. اینها برای من نکاتیست که باید درموردشان فکر کرد، حرف زد و مصداق یافت
امشب تصمیم گرفتم به ادامه بررسی چک لیست لازم برای غلبه بر خودکامه بپردازم. هرچند امروز یعنی 12 آبان مردم ایران بعد از 48 روز از آغاز اعتراضات، صحنه‌هایی از شجاعت و ایستادگی در برابر سرکوبگران خلق کردند که برای نوشتن از انضباط و دیسیپلین، کار سخت و جانفرسایی در پیش دارم./78
پیتر اکرمن در سوال دوم از چک‌لیست غلبه بر خودکامه می‌پرسد:
"آیا کمپین مقاومت مدنی ضمن حفظ انضباط بی‌خشونت
گزینه‌های تاکتیکی متنوع را به کارمیگیرد؟"
(همینجا موضعم را هم اعلام کنم که به زعم من کشتن کسی که به شما شلیک میکند فقط دفاع مشروع است)/79
"درمقاومت مدنی منظورتاکتیکهایی است که دربرهه‌ای اجرا می‌شوند ومی‌توانند هزینه زیادی را برسیستم فرماندهی وکنترل دیکتاتوری تحمیل کنند.
درمقاومت مدنی امکانات تاکتیکی نامحدودند وتنها درعالم تخیل میتوان آنها را محدود کرد.
ازآنجا که سرچشمه گزینه‌های تاکتیکی این است که چگونه میتوان../80
درجامعه انتظارات دیکتاتوربرای رفتارقابل قبول شهروندان را با شکست روبرو کرد، گزینه‌ها نامحدودند. تاکتیکهایی که قصد آسیب رساندن دارند، ازکمپین مقاومت مدنی کنار گذاشته میشوند. آنها بخش جدایی‌ناپذیری ازاستراتژی
شورشهای خشونت آمیزهستند. "/81
"تاکتیکهای بیخشونت میتوانند استراتژیهای خشونت بار را
تقویت کنند، ولی برعکس آن عملی نیست."
برداشت من از این توضیح این است که چنانچه ما (مثل مردم ایران) با دست خالی به تظاهرات میرویم و مورد خشونت قرار میگیریم، دفاع مشروع ما مقبول‌تر و مورد پسند تعداد بیشتری خواهد بود./82
درحالیکه برعکس آن ممکن نیست، یعنی چنانچه ما از ابتدا از استراتژی خشونت‌بار استفاده کنیم، بجای جذب تعداد بیشتری از جمعیت خاموش (که معتقدم همگی بر اهمیت آن توافق داریم)، حتی ممکن است در صورت بالا رفتن آستانه خشونت، بخشی از نیروهای خود را هم از دست بدهیم./83
در ادامه اکرمن به ذکر مثالهای متعدد از استراتژیهای استفاده شده در جنبشهای گذشته میپردازد. او ابتدا به 198 تاکتیک جین شارپ اشاره میکند که نیم قرن پیش و برای دنیایی بکلی متفاوت نگاشته شده بود و سپس به 41 استراتژی برتر اشاره میکند که در ادامه برخیهایشان را ذکر میکنم./84
⏺️انقلاب لبخندها علیه رئیس جمهورعبدالعزیز
الجزایر۲۰۱۹-۲۰۲۰:
اعتراضات و تظاهرات هفتگی؛ اعتصابات دانشجویی، اعتصاب عمومی، کمپین زنان بوتفلیقه " میدان فمینیست"
برای حقوق مساوی، اعتصاب کارگران و متوقف کردن سیستم حمل ونقل، تحریم گسترده انتخابات ریاست جمهوری/85
⏺️انقلاب علیه رئیس جمهورعمربشیر
سودان ۲۰۱۸-۲۰۱۹
اعتراضات، اعتصاب عمومی، سربازان خود را سپر مردم درنیروهای امنیتی کردند، تظاهرات برای احترام به زنان که شورش را رهبری کردند، راهپیمایی به سمت مرکز فرماندهی ارتش، تحصن و اعتصاب/86
⏺️کمپین به رهبری زنان علیه حجاب اجباری
ایران ۲۰۱۸-۲۰۱۹
زنان در میدان های اصلی حجاب از سر برداشتند، عکس گرفتند ودرفضای مجازی منتشر کردند. مردان با انجام اقدامات مشابه اعتراضات پیوستند وعکس آن را در فضای مجازی منتشر کردند./87
⏺️خداحافظ "پول برای حفاظت" کمپین ضد مافیا در سیسیل
ایتالیا ۲۰۰۴
کمپین استیکر بر روی تیرهای برق در پالرمو" همه کسانی که پول حفاظت میپردازند، نامحترم هستند" اوراقی با شعارهای ضد مافیا بر روی نرده‌ها و پل‌ها آویزان کردند. تحریم کسانی که پول حفاطت میدادندو .../88
⏺️انقلاب نارنجی اوکراین ۲۰۰۴-۲۰۰۵
اشغال میدان" میدان" ایجاد کمپ واستقرار چادرها، سازماندهی خدمات اجتماعی برای حمایت از معترضین، اعتصاب، تظاهرات، ارتباط با نیروهای امنیتی ازطریق مقامات
بازنشسته ارتش، ارتش به نیروهای امنیتی خبر داد که آنها بدون سلاح از معترضان حمایت خواهند کرد/89
⏺️. بهار پاپوایی پاپوا ۱۹۹۹-۲۰۰۴
ایجاد نهادهای حکومتی موازی پاپوآ؛ اعتراضات وتظاهرات از جمله فروشندگان زن در بازار، بالا بردن پرچم ممنوعه پاپوا (ستاره صبح)[تاثیر آویزان کردن پرچمهای شیرخورشید در ایران را دستکم نگیرید]/90
⏺️کمپین بیخشونت علیه رئیس جمهور میلوسویچ
صربستان ۱۹۹۸-۲۰۰۰
تجمعات؛ راهپیمایی، تظاهرات؛ کنسرتهای راک، اعتصاب، بایکوت، طومار، مسدود کردن راههای اصلی، اشغال
مکانها وساختمانهای عمومی، تئاتر خیابانی، اپوزیسیون با نیروهای امنیتی تماس برقرار کرد (در این مورد بیشتر خواهم نوشت)./91
⏺️جنبش همبستگی لهستان دهه ۱۹۸۰
اشغال کارخانه‌ها توسط کارگران؛ راه اندازی سندیکاهای مستقل حرفهای، انتشارات زیرزمینی برای شکستن سانسور، مدارس زیرزمینی، اعتصابات، تظاهرات و اعتراضات، ترانه‌های مقاومت/92
⏺️کمپین علیه آپارتاید آفریقای جنوبی ۱۹۴۸-۱۹۹۴
تحریم کسب وکار سفیدپوستان درپورت الیزابت؛ نافرمانی مدنی از قوانین و شیوه‌های آپارتاید، تشییع جنازههای عمومی درصفوف منظم، راهپیمایی چند نژادی برای صلح، اعتصاب ودرخواست ازدیگران برای کارنکردن، بایکوت پرداخت اجاره، بایکوت مدارس،../93
تحریم ورزش ورویدادهای فرهنگی،
تحریمهای بین المللی، کمپین بایکوت واگذاری کسب و کارها، ایجاد نهادهای جایگزین جامعه -محور مانند تعاونیها، کلینیک‌ها ودفاتر قانونی عمومی.
(در مورد افریقای جنوبی هم پس از پایان این #رشتو حتما بیشتر خواهم نوشت.)/94
⏺️مبارزه علیه دیکتاتوری نظامی شیلی ۱۹۸۵-۱۹۸۸
اعتصابات کارگری وکاهش سرعت کار؛ آموزش درکلیساها برای مبارزه بیخشونت تظاهرات، خواندن سرود، راه رفتن ورانندگی آهسته در روز تعیین شده، کوبیدن بر تابه وقابلمه، اعتراضات هنری، سازماندهی انتخابات/95
⏺️ مقاومت علیه تهاجم شوروی چکوسلواکی ۱۹۶۸
عدم همکاری سیاسی، تحصن، تظاهرات، " ده فرمان" مقاومت بیخشونت توسط چکها واسلواکها علیه نیروهای شوروی که در روزنامه "وسرنی پرا" در ۲۶ اوت ۱۹۶۸چاپ شد./96
زمانی که سرباز شوروی برای کمک از افراد محلی نزدیک میشوند ده فرمان از مردم میخواهد چنین کنند:
۱.نمیدانم
۲. اهمیت ندهید
۳.نگویید
۴.ندارم
۵.نمی دانم چگونه
۶.ندهید
۷.نمیتوانم
۸.نفروشید
۹.نشان ندهید
۱۰.هیچ کاری نکنید./97
⏺️جنبش زبان بنگالی بنگلادش ۱۹۴۸-۱۹۵۲
اعتصاب عمومی، تجلیل وتشییع جنازه، تشکیل کمیته اقدام زبان مادری و سازمانهای اجتماعی- فرهنگی، اعتصابات، سازمان ملل روز جهانی زبان مادری را در بزرگداشت این جنبش صلح آمیز نامگذاری کرد./98
⏺️مقاومت مدنی علیه اشغال نازیها
دانمارک ۱۹۴۰-۱۹۴۴
" ده فرمان" مقاومت مدنی که دانمارکیها ازآن حمایت کردند: کند کاری، کارغیرموثر، اقداماتی که به ضررنازیها باشد، توقف ویا تأخیرحمل ونقلهایی که مورد استفاده نازی است، بایکوت، حمایت ازهمه کسانی که مورد تعقیب نازیها
هستند./99
⏺️اعتراض تنباکو در ایران
ایران ۱۸۹۰-۱۸۹۲
تحریم تنباکو وتظاهرات بیخشونت علیه شرکت انگلیسی که انحصار تولید، فروش و صادرات تنباکوی ایران را به دست آورده بود. (از معدود کشورهایی که دو جنبش معروف را در این لیست به خود اختصاص داد.)/100
تمام تاکتیک‌های فوق را میتوان به دو صورت مفید دسته بندی کرد.
اول براساس خطر: تاکتیکهای تجمع، مانند گردهمایی‌ها برای اعتراض یا حمایت، پرخطرترین هستند وهدف بزرگی برای حملات خشونت‌بار دیکتاتورها می‌باشند. تاکتیکهای پراکنده مانند کناره‌گیری ازنهادهای اجتماعی خطر کمتری دارند./101
دوم براساس واکنش خودکامه: کارهایی که باید کرد، مانند اعتصاب سراسری، در این صورت خودکامه باید ناراضیان را واداربه توقف کاری کند که انجام می‌دهند. کارهایی که نباید کرد، مانند مصرف کالاها وخدمات خاص، به عبارت دیگر باید آنها را تحریم کرد. روشهایی که دیکتاتور باید واکنش نشان‌دهد./102
موفقترین کمپینهای مقاومت مدنی از هر دو از دسته‌بندی بالا استفاده میکنند. اتکا به تاکتیکی واحد بعید است که استراتژی خوبی برای برنده شدن باشد، برای اینکه همه شهروندان حاضرنیستند که خطرات آن را بپذیرند.
تاکتیکهای چندگانه خودکامه را برسر دوراهی قرارمی‌دهد./103
"اگر دسترسی به تاکتیکهای متفاوت مزیتی برای استراتژی ایجاد میکند، ممکن است پرسیده شود که چرامحتاطانه تعدادی ازتاکتیکهای خشونتباررا به مجموعه تاکتیکها اضافه نکنیم؟ این استدلال معمولاً زمانی مطرح میشود کمپین مقاومت بیخشونت موقتاًشتاب خود را ازدست داده وناامیدی درحال افزایش است."/104
"با این حال درمواردی جنبشهای مقاومت مدنی خود را متعهد به حفظ انضباط بیخشونت میدانند، اما گروههایی خارج از جنبش ظهورکرده وبه موازات جنبش، به عملیات خشونتباردست میزنند.
بعد چه میشود؟ آیا این پویایی میتواند به جنبش بیخشونت کمک کند وشانس موفقیت آن رابالا ببرد؟"/104
"پاسخ برخی مثبت است واستدلال میکنند که چون گروههای خشونت گرا سبب میشوند که فعالان دموکراسیخواه منطقی به نظربرسند وتهدید به خشونت مقامات را میترساند، آنها با گروههای میانه روترمقاومت کنندگان مدنی به توافق میرسند. این استدلال به لحاظ تاریخی به اثبات نرسیده است."/105
"اریکا چنووت وکورت شاک پژوهشگران تاریخ، درباره ۱۰۶کمپین بیخشونت بین سالهای ۱۹۰۰و ۲۰۰۶تحقیق کردند ودرمورد تغییراساسی دراین حکومتها کندوکاو کردند. در هیچ کدام از این موارد نتوانستند شواهدی پیدا کنند که همزیستی با گروه فعال خشونت گرا تاثیرمثبتی برکمپین مقاومت مدنی داشته باشد."/106
"چنووت وشاک همچنین متوجه شدند که حضورجناح خشونت قویا اصطکاک بین ناراضیان را زیاد میکند. درهم آمیختن خشونت با تاکتیکهای بیخشونت انتظارجنبش را برای متحد باقی ماندن از بین میبرد ودرنتیجه احتمال برنده شدن را کاهش میدهد."/107
بعد از تمام شدن این #رشتو (اگر تمام شود) بیشتر در مورد اریکا چنووت و این متاآنالیز درخشانش (اریکا چنووت و کورت شاک، «آیا چالشهای مسلحانه همزمان برنتایج کمپینهای تودهای بیخشونت اثر میگذارند؟» ) خواهم نوشت. اگر کنجکاوید این سخنرانی بدردتان می‌خورد./108
بحث در مورد خشونت بسیار پرچالش است، بنابراین توضیحات اکرمن را بی کم و کاست اینجا ذکر میکنم:
"حضورشورشیان طرفدارخشونت مانع اختلال وجدا شدن حامیان اصلی دیکتاتورمیشود، امری که کلید موفقیت است. عقل سلیم حکم میکند که مرددها درشرایطی که کسانی که میخواهند آنها را به طرف خود جذب کنند/109
درعین حال آنان را به ضرب وجرح وحتی مرگ تهدید میکنند،
عقیده خود را آشکار نکنند.
سوال دیگراین است که آیا خرابکاری را باید تاکتیکی خشونتبارتلقی کرد یا بیخشونت؟ پاسخ این است که بستگی دارد. انفجار ریل قطار درست قبل ازاینکه قطار مسافربری برسد، تاکتیکی خشونتبار است،/110
اما انفجار ریل قطار وهشدار در مورد آن قبل از اینکه قطار مسافربری برسد، تاکتیکی بیخشونت است.
خط روشنی بین تخریب اموال وخرابکاری که خطری را متوجه زندگی، سلامت ورفاه مردم بکند، وجود دارد. ترسیم این خط در مورد خرابکاری در دوربینهایی که برای تحت نظر
گرفتن مردم نصب شده، آسان است. /111
بررسی شش سوال بعدی بماند برای شبی دیگر
بدون حرف اضافه می‌روم سراغ بررسی پرسش سوم چک‌لیست:
"آیا کمپین مقاومت مدنی برای ایجاد حداکثراختلال
باحداقل خطر، تاکتیکهای خود را تنظیم می کند؟
ناراضیان با دو چالش روبروهستند: اینکه چگونه تاکتیکهای مناسب را انتخاب کنند واینکه به چه ترتیبی درطول زمان آنها را به اجرا بگذارند."/112
"نتایج این انتخابها فوق‌العاده مهم هستند.متوسط چارچوب زمانی برای یک مبارزه موفق بی‌خشونت 3سال است. پیاده کردن یک تاکتیک بدون درنظرگرفتن اینکه بعد چه میشود وقدم بعدی چیست، به شکست می‌انجامد.تا حدودی تاثیرتاکتیکهای بیخشونت با موفقیت یا شکست تاکتیکهای قبلی بیخشونت
مشخص میشود."/113
"برای همین است که یک تاکتیک مشخص بیخشونت اگر درمراحل مختلفی ازکمپین به اجرا گذاشته شود، فشار متفاوتی برخودکامه وارد میکند. اعتصاب عمومی درمراحل اولیه مبارزه ممکن است زود هنگام باشد، اما ثابت شده است که در مراحل بعدی تعیین کننده است."/114
باخودم قرار گذاشته بودم که اصل را بر این بگذارم که کارهای مردم در داخل همگی درست هستند و آنها را قضاوت نکنم، اما اینجا چشم بستن به واقعیت است اگر نگویم که اعتصاب عزیزانمان در شرکتهای نفتی در روزهای ابتدایی انقلاب ایران باید کمی دیرتر و با هماهنگی گروه‌های بیشتری رخ می‌داد./115
"در صربستان توالی استراتژیک تاکتیکها علیه رئیس جمهور اسلوبودان میلوسویچ به سقوط او در سال ۲۰۰۰منجر شد.
این رویداد به انقلاب بولدوزر معروف شد (صحنه
بیادماندنی از حرکت بولدزر به سمت ایستگاه تلویزیون که سنگر پروپاگاندای میلوسویچ محسوب میشد.) /116
درپنجم اکتبرسال ۲۰۰۰ صدها هزار تظاهرکننده در بلگراد جمع شدند.اما این اتفاقات به طورخودجوش وناگهانی روی ندادند. در حقیقت آنها اوج تاکتیکهای برنامه ریزی شده‌ای بودند که متوالیا به اجرا درآمدند وازگروههای اجتماعی صربستان نشأت گرفته بودند./117
این مبارزه به رهبری گروهی از جوانان ودانشجویان ^آتپور^ (مقاومت) که دوسال قبل تشکیل شده بود، شروع شد. فعالیتهای آنها درابتدا با طنز وشوخی علیه رژیم آغاز شد.آموزشهای آتپور بربرنامه‌ریزی استراتژیک، ایجاد کنشهای خلاقانه بیخشونت والزام مطلق به حفظ انضباط بیخشونت تاکید داشت."/118
تردیدی نیست که همگی ما در انتظار روزی هستیم که در انتهای این مسیر پرسنگلاخ، شاهد فروپاشی دیوار بلند و محکم نهاد سرکوب و به دنبال آن کل نظام ج.ا هستیم. اما این فروپاشی مقدماتی دارد. همبستگی گروه‌های اپوزیسیون کوچک و بزرگ،احزاب(؟) و گروه‌های مرجع جامعه که در نتیجه حکمرانی ج.ا /119
در دهه‌های اخیر جایگاه خود را در نزد جامعه از دست رفته میبینند از اولین مقدمات است. در روزهای اخیر تلاشهایی از برخی از این گروه‌ها دیدیم که با ایستادن کنار مردم برای بازپس گرفتن حیثیت آسیب دیده خودشان تلاش کردند. فعلا پررنگ‌ترین تلاشها را در جامعه پزشکان و وکلا دیده‌ایم./120
اما شاید بیشتر ما میدانیم ج.ا چه بلایی بر سر این گروه‌های مرجع آورده است. از معلمان و اساتید دانشگاه، تا کانون نویسندگان و اهالی فرهنگ و....
انقلاب ایران اما یک گروه مرجع جدید به دنیا معرفی کرد:
دختران پیشاهنگ مبارزه در میان حلقه‌ای از باقی پسران و دختران جوان/121
انقلاب زنان و جوانان ایران برای موفق شدن باید به یک #استراتژی_پیروزی برسد. به زعم من تمام گروه‌ها باید در کنار یکدیگر (نه لزوما تحت یک کاریزمای واحد) قرار بگیرند تا در نهایت پس از فاز تجمیع (accumulation)نیرو، آن تظاهراتهای میلیونی نهایی را رقم بزنند./122
برخلاف اتفاقات سال88 که به دنبال یک هیجانِ انتخاباتی و دعوایی داخل حکومتی، یک تظاهرات میلیونی در همان ابتدا شکل گرفت و آرام آرام، کوچک و کوچکتر شد، درمورد یک انقلاب، نگاه من یک گلوله کوچک برفی میبیند که در دامنه کوه میغلتد،بزرگ و بزرگتر میشود و نهایتا بهمنی سهمگین خواهد بود./123
برویم یک مورد از شکست را هم از دید اکرمن ببینیم:
"در مورد ونزوئلا، اپوزیسیون در سال ۲۰۰۲کمپینی را راه انداخت تا رئیس جمهورهوگو چاوز را واداربه برگزاری انتخاباتی جدید کند. اعتصابات به رهبری اتحادیه‌های مشاغل و فدراسیون‌های کارگری سه ماه ادامه یافت وسرانجام شکست خورد."/124
"شبکه‌های تلویزیونی خصوصی، بدون محدودیت اعتصاب را پوشش میدادند وکمک میکردند تا شتاب آن را حفظ کنند. اعتصاب درابتدا منجربه توقف شرکت بزرگ نفت دولتی شد. کنش نتوانست حمایت مردم معمولی ونزوئلا را جلب کند و بسیاری از صاحبان مشاغل تصمیم گرفتند که به اعتصاب
نپیوندند."/125
"چاوز نیز هوادارانش را بسیج کرد وحامیان دولت رابرای تجمعات ضد اعتصاب سازماندهی کرد و اعتصاب کنندگان را برای کمبود بنزین ومواد غذایی مقصر دانست. کمبودهایی که روی
زندگی مردم معمولی ونزوئلا اثر گذاشته بودند."/126
"وفاداری ارتش به چاوز به قوت خود باقی ماند و رژیم
توانست دست به اقدامات سرکوبگرانه بزند. از جمله هزاران نفررا اخراج کرد. تعداد زیادی را به گونه‌ای هدفمند بازداشت کرده وسرانجام اعتصاب را فرونشاند."/127
اریکا چنووت در مقاله “آینده مقاومت بی‌خشونت” (چاپ شده در نشریه دموکراسی به تاریخ جولای 2020) تفاوت بین نتایج صربستان، چین و ونزوئلا راتوضیح داده و توصیه‌های مهمی برای دموکراسی‌خواهان امروز دارد:/128
"جنبشهایی که قبل از بسیج مردمی اقدام به برنامه‌ریزی دقیق، سازماندهی، آموزش وائتلاف سازی می کنند، افراد زیادتری را جلب میکنند تا جنبشهایی که قبل از اینکه درباره برنامه واستراتژی سیاسی بحث کنند به خیابان می‌آیند."/129
متوجه هستیم که از جین شارپ تا پیتر اکرمن و اریکا چنووت همگی روی یک نقطه اشتراک نظر دارند؟
اینکه هرچه بیشتر باید آدم داشته باشیم؟
اینکه در نهایت باید تظاهرات میلیونی سازمان دهیم؟/130
اینجا ناچارم یک دیاگرام چالشی کتاب را کمی مفصل (گویی تا حالا مختصر می‌نوشتم!) توضیح دهم.
"برای حفظ شتاب جنبش مخالفین باید اولویتشان تاکتیکهایی باشد که:
■ رابطه بین اختلالات اجتماعی وجدایی کسانی که خودکامه بیش ازهمه به آنها وابسته است را تقویت میکنند."/131
"■ رابطه بین سرکوب واطاعت که خودکامه برای حفظ نظم به آن متکی است را تضعیف کند."
توصیفش کمی مشکل است و برای درکش باید روی این دیاگرام تامل کرد./132 Image
"وظیفه ناراضیان این است که اولویت تاکتیکها را مشخص کنند تا در امتداد خط Aبا کمترین اختلال در سطوح اجتماعی وایجاد بیشترین ریزش درطرفداران دیکتاتورحرکت
کنند. خودکامه میخواهد کارآیی تاکتیکهای ناراضیان را همان گونه که در خط Bمی بینیم کاهش دهد،"/133
"تاجایی که حتی میزان بالای اختلال دراثرتاکتیکهای بیخشونت به کمترین ریزش نیروهای طرفدارش منجرشود."
دقت کنیم که هر دو خط A و B در زمین بازی ناراضیان قرار دارد. یعنی طرفین در این زمین در حال طناب‌کشی هستند. اما باز برای روشن‌تر شدن اینکه اختلال در تاکتیک معترضین چیست../134
باید مثال ملموس بزنم. 50 روز از اعتراضات ما گذشته و در کنار تظاهرات روزانه، ما ده ها تاکتیک تاثیر گذار دیگر به کار برده‌ایم. از شعار شبانه تا شعار نویسی روی دیوار. از مختلط کردن سلفهای دانشجویی تا چهلمهای پشت هم. از مراسم روسری سوزان تا اعتراض‌های مبتکرانه/135
اما حکومت تقریبا هیچکدام از تاکتیکهای ما را بدون واکنش باقی نگذاشته، گاهی فکر میکنم چه زمانی منابع مالی و انسانیشان تمام میشود؟
دوست عزیزی در ایران دارم که خواهر شهید هم هست. پشت ماشینش نوشته بود زن، زندگی، آزادی. الان یک ماه هست که ماشینش توقیف شده/136
خودش به قید وثیقه آزاد هست. دو جلسه دادگاه رفته و بعد از تندترین توهین‌ها از سوی قاضی به طور غیر رسمی تهدید شده که حکم دو سال زندان بهش خواهند داد.
هرچند هدف حتما ایجاد ارعاب هم هست، اما حکومت این سیگنال را به طرفدارانش میفرستد که "ما با همیم"/137
"ا گرکوشش خودکامه برای اینکه حرکت فعالان دموکراسی‌خواه را درخط Bحفظ کند با توفیق همراه باشد، دراین صورت نهایتاً اختلال اجتماعی سبب ریزش نیروهای طرفدار رژیم نخواهد شد
وبی‌تفاوتی ناراضیان را در خط F میتوان دید." جنبش شکست خورد/138
"گوشه پایین سمت چپ حوزه خودکامه است، خودکامه می‌خواهد کمترین سرکوب را به کار ببرد تا کسانی را که بیشترین اطاعت را از اومیبرند ازشهروندان جدا کند (خطD).
درمقابل کمپین مقاومت مدنی بر این باور است که زمانی که خودکامه تکیه اش بربیشترین سرکوب خشونت‌باراست، به نفع
جنبش است."/139 Image
"برای این که باید بیشترین منابع خود را به کاربگیرد و مشروعیتش ازبین میرود و کمتر می‌تواند افراد مطیع را از شهروندان جدا کند(خطC) . زمانی که میزان وشدت سرکوب افزایش می‌یابد، اطاعت بیشتر را سبب نمی‌شود، بلکه فقط ریزش را افزایش میدهد ودراینجاست که سرکوب نتیجه عکس میدهد ( خطE )."/140
دو توییت قبلی به گمانم مهمترین نکات این #رشتو هستند. اینکه انقلاب ما کجا (در مسیر F) شکست میخورد و سرکوب حکومت کجا (در مسیر E) جواب عکس خواهد داد.
با این دیدگاه هر دو سو پیروزی‌های نسبی داشته اند و شکستهای نسبی/141
در زورآزمایی فعلی مردم ایران بسیاری از رکوردها را جابجا کرده اند و این خود برایشان یک پیروزی ارزشمند بوده و توانسته حکومت را در زمین خودش به مسیر C بکشاند. از آنسو ج.ا با بسیج کردن تمام توانش در همه حوزه‌ها (شاید بجز توان نیروی رزمی سپاه و ارتش)/142
موفقیتهای خوبی در ممانعت از ریزش در نیروهای وفادار به خودش داشته است. خوشحالی‌های زود گذرمان در نتیجه عدم توانایی حکومت برای بسیج نیروهایش در نمایش‌های خیابانی را فراموش کنیم. ج.ا تاکتیکهایش را بازبینی کرده و اجرای تاکتیکهای نخ نما را به احمق‌ترین نیروهایش سپرده است./143
به گمان من در موقعیت آچمزی که رژیم در آن قرار دارد، بزرگترین پیروزی‌اش در کوتاه مدت جلوگیری از ریزش نیروهای سرکوب است.
بر خود غره نشویم، ما هم هرچند دست بالا را داریم، اما از بابت دلیمایی که به آن دچاریم وضعیتمان (امروز،الان) چندان بهتر از آچمز نیست./144
پیش از عصبانی شدن به هزینه‌هایی که دادیم بیندیشید. به همه جانهای عزیزی که از دست رفته‌اند. هرچند هیچکدام ما همان آدمهای دو ماه پیش نخواهیم بود، اما دستاورد امروز مان در 13 آبان 1401 دستاوردی انتزاعیست و هنوز ج.ا را حتی یک گام عقب نرانده‌ایم./145
ما باید تاکتیکهایمان را بازبینی کنیم. بسرعت آنها را تغییر داده و تاکتیکهای جدید خلق کنیم. بقول مرحوم بروسلی مثل آب باشیم: Shpeless, Formless
شوخی نمیکنم، بله بروسلی! این فلسفه اش چهل سال بعد از مرگش شعار و خمیرمایه تاکتیک معترضان هنگ کنگی شد/146
"مبارزه مجموعه برخوردهای تاکتیکی است که درحوزه ناراضیان وحوزه خودکامگان اتفاق میافتد. هرچقدربیشتراین برخوردها درامتداد خط آبی (A,C,E) اتفاق بیفتد، نشان میدهد که ناراضیان مهارت بیشتری دارند واگردرامتداد خط قرمز (B,D,F) اتفاق بیفتند، نشان میدهد که خودکامگان مهارت بیشتری دارند."/147
"معمولا هر طرف که در تاکتیکهای خود موضع تهاجمی‌تری داشته باشد شتاب مبارزه به نفعش خواهد بود. با همه اینها شتاب مثبت را نباید تنها با تکرارزیاد وسریع تاکتیکهای بی‌خشونتی که توسط فعالان دموکراسی‌خواه در مبارزه به کارگرفته می شود، اندازه گرفت."/148
"چه درونزوئلا باشد یا درهنگ کنگ، بلاروس، روسیه یا ایران، با تکرار یک تاکتیک، اقتدارگرایان هم تاکتیکهای خود را باسرعت بیشتری به کار می‌گیرند وآن را سرکوب میکنند. برای همین است که نرخ موفقیت پایین آمده است."/149
دوباره تاکید میکنم که به گمان من، در کنار تم اصلی انقلاب یعنی تظاهرات و روسری سوزان و شجاعت خیره کننده‌تان، تاکتیکهای ما باید به گونه‌ای بسرعت شکل عوض کند که حکومت سرکوبگر، فرصت تحلیل آن را هم نداشته باشد.
ما انبانی از تاکتیکهای هوشمندانه داشته باشیم برای استفاده در لحظه/150
همه ما هیجان‌زدگان انقلاب در این دو ماه بسیار گفته‌ایم که با گوریل شطرنج بازی نمیکنیم و یا با خوک کشتی میگیریم و یا نمیگیریم. هر اسمی دوست دارید رویش بگذارید، این یک میدان نبرد است. یکسو تعداد جنگجویانش فراوان است و تاکتیکهایش نامحدود اما کمی پراکنده/151
سوی دیگر این جبهه لشکریست با فاصله کوچکتر، اما متحد و متعهد برای حفظ منافعش، منابع مالیش بی‌پایان است و حاضر است بخش بزرگی از جناح مقابل را در صورت لزوم به قتل برساند. از نظر من هنوز زمانش برایشان نرسیده و از ته دل آرزو میکنم پیش از رسیدن آن زمان، ما پیروز شویم./152
پیشتر هم اشاره کرده بودم حالا هم ناچارم بنویسم که حجم وحشیگری رژیم در قتل فرزندان ما، منطق خودش را دارد. مغز من و شما شاید درک نکند، اما آنها این درجه از سبوعیت را عامدانه بکار میبرند. برخلاف تصورات ما مردم، ج.ا از تکرار تاکتیک خودش در آبان 98 بیمناک است./153
در این میدان جنگ نابرابر، برنده همان طرفیست که مهارت بیشتری در استفاده از مزیتهای نسبی‌اش داشته باشد.
اکرمن مینویسد"زمانی که مهارت دخیل است، میتوان از اندازه‌گیری دیگری برای شتاب استفاده کرد:
کدام طرف میتواند بیشترین آسیب‌پذیری را به ازاء هرتاکتیک برای طرف مقابل ایجاد کند."/154
"مخصوصا چقدر احتمال دارد که فعالان دموکراسی‌خواه که برای ایجاد اختلال فراخوان میدهند، با بیتفاوتی مواجه
شوند؟ ویا چقدر احتمال دارد که تکیه خودکامگان بر سرکوب بیشتر، نتیجه عکس بدهد؟"
اینها سوالاتی جدیست که رهبران هر دو جبهه جنگ را فلج میکند./155
"بسیارمهم است که درهرنقطه ازمبارزه بی‌خشونت برآورد شود که آیا احتمال نزول کمپین مقاومت مدنی به سطح بی‌تفاوتی (شکست جنبش) وجود دارد؟ آیا احتمال بی‌تفاوتی قبل ازاینکه سرکوب خودکامگان نتیجه عکس بدهد (پیروزی جنبش)، وجود دارد یا نه؟"/156
"بهترین راه برای جلوگیری ازبی‌تفاوتی مردم استفاده ازبرخوردهای تاکتیکی متنوع است، به گونه‌ای که همیشه رویارویی‌های بزرگ یا کوچک دربخشهای مختلف جامعه
وجود داشته باشد وخودکامه را درگیر کند."
تجمع در نازی‌آباد و هفت حوض و شعار شبانه در اکباتان و آتی‌ساز به عنوان یک مثال /157
"بهترین روش برای اینکه سرکوب نتیجه عکس بدهد، این
است که تاکتیکها را به گونه‌ای انتخاب کنیم که خودکامگان نتوانند اجبار را با استفاده ازخشونت تحمیل کنند. "
اینجا منظور اکرمن چیست؟ آیا میگوید در هر شکلی باید از تقابل اجتناب کنیم؟ جواب منفیست./158
او توضیح میدهد که شما اطمینان دارید که خودکامه از خشونت استفاده میکند. سابقه خودکامه انباشته از شلیک و قتل است. در جایی که احساس میکند برایش عوارض کمتری دارد (زاهدان) حتی براحتی از اسلحه سنگین استفاده میکند./159
اکرمن می‌گوید شما در تاکتیکهای سلبی (مثل بایکوت) شانس کمی به خودکامه برای اعمال خشونت خواهید داد که شما را به اطاعت وادارد. اما در تاکتیکهای ایجابی (مثلا اشغال یک نهاد حکومتی) دست خودکامه را در اعمال خشونت باز می‌گذارید./160
نویسنده اینجا تاکید میکند که:
"تظاهرات توده‌ای ازاین قاعده مستثنا است، تاکتیکی که مرتباًدر مبارزات بی‌خشونت اتفاق میافتد."
منظورش از استثنا چیست؟ این تناقض از کجا می‌آید؟
ما که می‌دانیم خودکامه در استفاده از خشونت تردید نخواهد کرد!!/161
پاسخ را باید دوباره از همان دیاگرام چالشی زمین بازی دریافت کرد.
تجمع و تظاهرات، هسته مرکزی اعتراض علیه خودکامه است که در زمین بازی او انجام می‌شود. خودکامه (در اینجا ج.ا) تلاش میکند با سرکوب موردی ولی بسیار وحشتناک، گستره سرکوب را بالاتر نبرد که به مسیر C,E نرود./162 Image
ناچارم روانتان را با تکرار روایت‌ها بیازارم. در یک شمای کلی استفاده از شاتگان بجای اسلحه‌های سازمانی قبلی در مسیر القای وحشت است. نظام سرکوب با بازوهای رسانه‌ای و از یک سوتفاهم استفاده کرد برای جا انداختن این دروغ که شاتگان اسلحه خطرناکی نیست./163
دیدید که هست و دیدید که چگونه با شلیک از فواصل نزدیک باعث کشتن معترضان بی‌سلاح شد.
در یک شمای کلی دیگر، همگی متوجه استراتژی نظام سرکوب در وارد کردن ضربات متعدد به سر معترضین با باتون و قنداق تفنگ شده اید. ضرباتی که در عین مرگبار بودن احتمالا باعث مرگ آنی نمی‌شوند./164
به یاد بیاورید این تکه را که دو نیروی نینجا 13 ضربه مرگبار با باتون و قنداق تفنگ به سر معترض دستگیر شده زدند و یا آن فیلم دهشتناک نازی‌آباد را و شلیک نهایی به صورت پسرمان از فاصله نزدیک/165 Image
تارگت کردن #نیکا_شاکرمی به دلیل لیدری‌اش در یک تجمع که مطمئن هستند از آن فیلمبرداری هم شده از همین موارد است. حتی آن سناریو سازی بعدش علاوه بر تلاش جهت انحراف افکار، نقش ایجاد وحشت را هم به عهده داشت./166 Image
و به عنوان آخرین مثال نشستن بالای سر #عرفان_زمانی در محلی که بهش شلیک کردند، برای اینکه خونریزی ادامه پیدا کند. آن نقطه از #لاهیجان با بیمارستان شفا، دو دقیقه با ماشین فاصله دارد. چرا همه این مثالها در سبوعیت را زدم؟/167 Image
چون اخیرا به کرات می‌بینم این رفتارها را به بیمار بودن و یا مصرف روانگردان نسبت داده‌اند، در حالیکه این دست از توجیهات، فقط تقلیل جنایت و تلاش برای سلب مسوولیت از جانیان و آمران هستند. احتمال میدهم پروپاگاندای رژیم هم نقشی در انتشار این تئوریها داشته باشد./168
بزعم من و البته براساس آنچه از دیاگرام اکرمن برداشت میکنم، تمام این وحشیگری، کاری تمرین شده است برای القای حس ترس در عین اینکه تعداد قربانیان را پایین‌تر از سطح قربانیان آبان نگه دارد. چرا؟ چون ج.ا میخواهد در خط D باقی بماند.
/169
ج.ا تمایل ندارد که تعداد قربانیان را در حدی بالا ببرد که خشونتش علیه خود وارد عمل شود و سرکوب بکلی بی تاثیر شود.به گمان من اکرمن معتقد است تظاهرات خیابانی، یکی از مهمترین تاکتیک‌هایی است که مشخص میکند، سرکوب حکومت شکست می‌خورد یا پیروز می‌شود./170
"معترضین و سازمانها اغلب فعالیتهای اعتراضی خود را قبل از انجام، برای اطلاع رسانی وجلب حامیان و نیز توجه رسانه‌ها اعلام می‌کنند.دولت سه گزینه مشخص دارد:
۱.اعلام اعتراض را نادیده بگیرد
۲. اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از وقوع اعتراض
۳.دادن امتیاز برای جلوگیری از وقوع اعتراض"/171
"اگر خودکامه خطرنادیده گرفتن اعتراض را بپذیرد واقداماتی برای جلوگیری از آن انجام ندهد، باید به ناچارامتیاز بدهد. فعالان بلافاصله می‌توانند از این اهرم استفاده کنند، همچنین مرددها که عقیده خود را پنهان نگاه می‌دارند متوجه خواهند شد که دیکتاتورمایل نیست از زور استفاده کند."/172
"حالا تصور کنید که اگرفرصتها برای تهدید خودکامه‌ها به سایر تاکتیکهای بیخشونت مانند اعتصابها، بایکوتها وتعداد زیادی ازتاکتیکهای سلبی و ایجابی منجر شود، چه خواهدشد؟
برای اینکه یک تاکتیک مشخص به یک تهدید معتبر تبدیل شود، لازم است که آن تاکتیک با قدرتی موثر به اجرا گذاشته شود."/173
برای اجرای موثر تاکتیک باید تمرین شده باشد، در مقیاس کوچک اجرا شده باشد و تاثیر آن ارزیابی شده باشد. برای مثال تمام تاکتیکهای دانشجویان در این مدت، از تاکتیکهای کم ریسک بی‌خشونتی بودند که بخوبی و با تاثیرگذاری بالا اجرا شدند. چه روسری سوزان، چه شعارهای درخشان و چه تصرف سلف/174
اتفاقا برخلاف یک سری نظامی‌نویس پرطرفدار سریالی، اصلا فکر نمیکنم که دانشجویان باید از دانشگاه خارج شوند. وقتی جایی دیگر از شهر تظاهرات خیابانی در جریان است، این تاکتیکهای دانشجویان، اتفاقا بوستری برای اتفاقات آتی و تاکتیکهای خلاقانه‌تر خواهد بود./175
ادامه دارد...
پرسش4 چک‌لیست:
"آیا کمپین مقاومت مدنی برای ایجاد حداکثر اختلال باحداقل خطر، تاکتیکهای خود را تنظیم می کند؟"
اغلب اوقات ناراضیان احساس میکنند که حلقه گمشده موفقیت آنها حمایت خارجی است.
بگذارید یکبار برای همیشه باید از این افسانه که ج.ا در چهار دهه بر طبل آن کوبید عبور کنیم./176
"مطالعه اریکا چنووت وماریا استفان، نقش حمایت خارجی در کمپینهای مبارزه بی‌خشونت: جام زهرآلود یا باده مقدس؟
اثرات کمکهای خارجی را به گونه‌ای سیستماتیک بر مبارزات بی‌خشونت حداکثری(آنها که به دنبال تغییر رژیم هستند) ارزیابی میکند."/177
"چنووت واستفان حضورهمه جانبه بازیگران خارجی در مبارزات بی‌خشونت درقرن بیست ویکم را قبول دارند ونتیجه کمک آنها را ایجاد مشارکت بالا، حفظ انضباط بی‌خشونت، جلوگیری ازسرکوب وایجاد انگیزه دربین نیروهای امنیتی برای ریزش وجدا شدن از رژیم” ارزیابی میکنند."/178
لازم به ذکر است که این مطالعه، اولین مطالعه از نوع خود است (انتشار 2021).
"مطالعات قبلی عموماً برلزوم کمکهای خارجی برای جنبشهای اجتماعی درکشورهای دمکراتیک یا نیمه دمکراتیک ویاشورشهای مسلحانه که اقتدار دیکتاتورها را به چالش میکشیدند، تمرکز داشتند."/179
در اهمیت و دقت این مطالعه، این جملات اکرمن را بخوانید:
"بخش کمی این مطالعه حاصل تجزیه وتحلیل دادههای جمع شده از ۲۵۰۰۰مورد گزارش شده ازکمکهای خارجی به ۶۸کمپین حداکثری(به دنبال تغییر رژیم) بی‌خشونت درسراسرجهان است. ۶۷کمپین مربوط به سالهای ۲۰۰۰تا ۲۰۱۴ "/180
"و یک کمپین( آفریقای جنوبی) خارج از این دوره زمانی است.
بخش کیفی مطالعه چنووت واستفان شامل هشتاد مصاحبه با ذی نفعان کلیدی، اهداکنندگان، سیاستگذاران، روزنامه نگاران، مدافعان حقوق بشر ودیگرانی است که هشت مورد از این کمپینها را پوشش میدادند."/181
زمان بندی کمکها و انواع مختلف کمک به تفصیل در جداول کتاب آمده که به نظرم توضیح اضافه‌ای لازم ندارند./182 ImageImageImage
انواع مختلف سازمانها،نهادها و افراد کمک کننده خارج از کشور در نمونه‌ جنبشهای بررسی شده/183 ImageImage
در تصاویر زیر مهمترین گروه‌ها، سازمان‌ها و افراد دریافت کننده کمک‌ای خارجی در جنبشها لیست شده است./184 ImageImage
بخشی از این کمکها، به گونه‌ایست که فکر کردن در موردشان در کیس ایران، شما را جوری عصبانی خواهد کرد که اگر تا اینجا این #رشتو را دنبال کرده‌اید، یا رهایش کنید و یا به اجداد من و نویسندگان آن عنایت ویژه کنید. اما چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم/185
باز گذاشتن مسیر امن برای جدا شدگان از رژیم برای خروج از کشور و یا حتی پناهندگی، یکی از داروهای تلخیست که در جنبشهای قبلی به پیروزی کمک کرده است. گویی پژوهشگران معتقدند، خودکامه را در گوشه رینگ و بدون راه فرار گیر نیندازید. صلاحیت توصیه‌ای در این مورد را برای خودم قایل نیستم ./186
"چنووت واستفان ۹مورد کلی را برای بررسی پیشنهاد
میدهند:
■ تعداد کمی قیام بی‌خشونت در بیست سال گذشته بدون توجه و مشارکت فوقالعاده بین‌المللی وجود داشته است.
■ سرمایه‌گذاری بلند مدت در جامعه مدنی و نهادهای دمکراتیک میتواند بنیانهای اجتماعی برای جنبشهای بیخشونت را تقویت کند."/187
"■ فعالانی که قبل از اوج بسیج مردمی، آموزش میبینند به احتمال زیاد تعدادی بیشتر وبا تلفاتی کمتر را میتوانند درکمپینها بسیج کنند ونیز بیشترین ریزش در نیروهای طرف
مخالف را سبب شوند. آموزش، کارکردهای مهمی را برای ایجاد مهارت عرضه میکند، حتی میتواند راهی برای ایجاد رابطه بازکند."/188
"■ کاهش سرکوب با استفاده ازتعامل سیاسی، دیپلماتیک وامنیتی نوع مهمی از کمک است که شرایط را برای سازماندهی وبسیج بیخشونت آماده میسازد.
■ درمجموع به نظر میرسد دولتهای خارجی غیرمستقیم به اغلب کمپینها کمک میکنند. اما این یافتهها به این معنا نیست الزاما به پیروزی جنبش کمک کند."/189
"■ حمایت همزمان خارجی ازگروههای مسلح، جنبشهای بیخشونت را به شیوه‌های مختلف تضعیف میکند.
■ رژیمهای سرکوبگر اغلب ازکمکهای متحدین قدرتمند خارجی سود میبرند واین امر چالشی بزرگ برای فعالان است.
■ کمک مستقیم مالی به جنبشها تاثیرکمی بر ویژگی ونتیجه جنبش دارد."/190
"■ ایجاد هماهنگی میان کمک کنندگان مهم است. این کارحمایت ازمبارزه بیخشونت را موثرتر میسازد.
این هماهنگی به ما کمک میکند تا متوجه شویم که نه تنها چه
کسی در خارج به ما کمک می کند وچه چیزی میخواهد بدهد، بلکه چگونه میخواهد به ما کمک کند."/191
"درحالی که این مطالعه فرصتهای موجود زیادی را برای استفاده ازکمکهای خارجی تایید میکند، برای تمام گونه‌های مختلف کمک، هشدارهایی را نیز می‌دهد به جز یک مورد: “به
نظرمی‌رسد، حمایت آموزشی ازکمپین‌های بی‌خشونت، بیش ازهرحمایت دیگری موثر است”"/192
پرسش پنجم:
"آیا تعداد وتنوع شهروندانی که با خودکامگی رویارویی دارند احتمالاً افزایش پیدا میکند؟"
در مورد پیوستن خرده‌جنبشها به یکدیگر، به نظرم تمامی فعالان انقلاب ایران یا بصورت غریزی و براساس انباشت تجربیات شکستهای قبلی و یا به هر دلیل دیگری اهمیتش را درک کرده‌اند./193
تنها نکته‌ای که لازم میبینم روی آن مجددا تاکید شود این است که میزان تاب‌آوری یک جنبش رابطه مستقیمی با تعداد شرکت کنندگانش دارد. در رویارویی نهایی اساسا حضور میلیونی مخالفان است که نظام سرکوب را فلج میکند./194
دیگر لازم به توضیح نیست که افزایش مشارکت کنندگان چگونه قدرت مانور انقلابیون در انتخاب تاکتیکهای مختلف را افزایش میدهد.
نرخ بالای مشارکت کنندگان سرعت ریزش مرددها و همچنین وابستگان خودکامه را نیز افزایش خواهد داد./195
پیتر اکرمن در مورد مشارکت زنان هم از طرف خود و هم از سوی سایر دانشمندان این حوزه مفصل بحث میکند و در مورد نقششان در پیروزی جنبش آمار می‌آورد. در مورد کیس انقلاب ایران با توجه به پیشاهنگی دختران و زنان ایران به زعم من هر توضیحی اضافه است./196
تنها آماری که ذکر خواهم کرد همین یک جمله است که "براساس اطلاعات استخراج شده از جنبشهای بین سالهای 1949 تا 2013، عدم مشارکت زنان در خط مقدم مبارزه، امکان شکست را تا 24 درصد افزایش می‌دهد."/197
اینجا برای اینکه کمی در ذهنمان شفاف شود که تخریب آدمها و سرشناسان این جنبش، از حامد اسماعیلیون تا مسیح‌ و از شاهزاده رضا پهلوی تا نازنین بنیادی از کدام آبشخور نشات گرفته این قسمت را با هم بخوانیم:
"یکی از سوالاتی که باید پرسید این است که آیا شرایطی وجود دارد"/198
"که کمپینها باید به دنبال به حداقل رساندن مشارکت کنندگان باشند؟ جواب آن “نه” است.
هیچ شرایطی وجود ندارد که مشارکت کمتر برمشارکت بیشتر ارجحیت داشته باشد.
به‌نظرچنووت واستفان:
در طول زمان ومکان کمپینهای بزرگتر احتمالاً شانس موفقیت بیشتری از کمپینهای کوچکتر دارند."/199
"افزایش یک واحد از شرکت کنندگان فعال ۱۰درصد امکان دسترسی یک کمپین به نتیجه نهایی خود را افزایش میدهد. (شکل16 ) اثرات سرانه مشارکت را در پیشبینی موفقیت کمپین
نشان میدهد. این روند به وضوح نشان دهنده آن است که با افزایش مشارکت، امکان موفقیت کمپین نیز افزایش
می‌یابد."/200
ادامه دارد...
در مورد رابطه مستقیم تعداد معترضین با شانس موفقیت جنبش‌ها گفتم اما "آیا حداقلی ازمشارکت برای موفقیت کمپین مقاومت مورد نیازاست؟ جواب آن آری است و حداقلی وجود دارد، اما برای هرکمپین منحصربه فرد است وشاید فقط بعدا و درجریان عمل بتوان به آن پی‌برد."/201
"چنووت و استفان درتحقیقات کمی خود مشخص میکنند که مشارکت درجنبش، درگیری فعال وقابل مشاهده افراد درکنشی جمعی است. با این مقیاس بعداً متوجه شدند که ۱۶۵
مورد از ۱۶۷مورد کمپینهای بی‌خشونت بین سالهای ۱۹۴۵تا ۲۰۱۴ زمانی به موفقیت رسیدند که مشارکت به سه ونیم درصد کل جمعیت رسید."/202
به یاد بیاوریم که این عدد طلایی برای جمعیت امروز ایران حدود 3 میلیون نفر است. امروز من تخمین دقیقی از اعضای فعال و درگیر جنبش ندارم. برای تعریف انسان درگیر، از نظر من شرایط خاصی حاکم است. انسان درگیر در حوزه انقلاب، مبارزه را به عنوان شغل دومش برگزیده است./203
"چنووت واستفان مشارکت فعال را شامل بیشترین تعداد افراد قابل مشاهده‌ای می‌دانند که به وضوح وبه طور روزانه تاکتیکهای مقاومت مدنی را به اجرا میگذارند. (به عنوان مثال، تعداد کسانی که در تظاهرات وراهپیمایی‌ها درکشورمشارکت میکنند.)" /204
یعنی عدد سه و نیم درصد در واقع کف جمعیت فعال است چرا که می‌توان انتظار داشت که به ازای هر عضو فعال چند حامی منفعل نیز وجود دارند که تاثیر فعالیتهایشان چندان قابل اندازه‌گیری نیست، اما برای پیروزی یک جنبش فعالیتشان لازم است./205
"ممکن است فعالان دموکراسی‌خواه در طول زمان اشتیاق خود را ازدست بدهند وبه لحاظ عاطفی از مبارزه فاصله بگیرند.
اگر نرخ مشارکت حفظ نشود از سطح مورد نظر کاهش خواهد یافت وتحول منفی خواهد بود. یکی از راههای حفظ مشارکت بالا مشغول کردن منظم مردم به امورکمپین است."/206
برای مرور اینکه چگونه بخشهای غیرفعال جنبش را به فعالان تبدیل کنیم و برای اینکه مرددها را به اعضای غیر رسمی (غیرفعال یا فعال) جنبش تبدیل کنیم، باید دلایل عدم پیوستن سایرین به جنبش را هر روز مرور کنیم./207 Image
روی تک تک موارد می‌شود ساعتها بحث کرد. دلایلی که برای هر فرد متفاوت و ممکن است شامل تعدادی از دلایل ده گانه اطاعت مردم از رژیم سرکوبگر باشد. برای جذب هر شخص بیشترین توان را باید بر همان دلیل اصلی گذاشت که باعث همراهی یا اطاعتش از رژیم شده است./208
پرسش ششم: "آیا اعتقاد خودکامه به اثربخشی سرکوب خشونت‌بار کاهش مییابد؟"
پاسخ این سوال خیلی برای ما مهم است. توضیحش چندان ساده نیست و احتمالا ناچارم از مفاهیم اقتصادی وام بگیرم.
فعالان پیشاهنگ جنبش برای انجام مهمترین اَکت اعتراضی قاعدتا باید کسر Risk/Reward را حساب کنند./209
حال یا فعالانه و یا غریزی. در هر صورت میزان سرمایه‌ای که وسط گذاشته میشود باید کسر کوچکی از پاداش احتمالی را شامل شود. یعنی در ازای میزان کمتری از خطر، پاداش بیشتری نصیبتان شود. فعالان بازارهای مالی و البته قماربازان با این مفهوم خیلی خوب آشنا هستند./210
اگر شما آستانه ریسکتان را بالا ببرید و پاداشتان با ضریب بزرگتری بیشتر نشود عملا کسر ریسک به پاداشتان به سمت یک و یا حتی بیشتر از یک حرکت خواهد کرد که طبیعتا وضع ایده‌آلی نیست. مثالی که میخواهم در توییت بعدی بزنم باید در مورد انقلاب ایران باشد.../211
راستش را بخواهید، در این مدت چندین بار دست به کیبرد برده‌ام ولی یا فلج شده ام و یا هر چه نوشتم را پاک کردم.
نگاه کردن به شجاعت خیره کننده دختران و پسران ایران از پنچره ریسک/ریوارد، آزارم داده اما حس میکنم باید بنویسم.
مغزم یاری نکرده در توصیف این عکس چیزی جز ستایش بنویسم./212 Image
در ذهن پسران و این دختر شجاع چه میگذشت که رو در روی با چنین پوز غیر زمینی‌ای میگفتند "بزن"؟
اینها در گوشه‌ای از ذهنشان ریسک/ریوارد کرده‌اند؟ اینجا این نسبت با توجه به غیرقابل قیمت‌گذاری بودن صورت کسر به بینهایت میل میکند./213
من از توجیه این حجم از جسارت معترضان با فرمولهای خشک ریاضی و اقتصاد و منطق عاجزم و مجبورم به فیزیولوژی پناه ببرم.
آن چیزی که مانع می‌شود انسان از چنین اقداماتی اجتناب کند، بخشهای باستانی مغز مثل آمیگدالیاهستند (که دربسیاری از سایر جانوران خیلی شبیه ساختار مغز ما انسانهاست)/214
وظیفه آمیگدال حفط حیات است و در شرایط خطر کنترل را بدست گرفته و با مجموعه‌ای از اقدامات (از تغییر فشار خون تا تغییر خونرسانی به بخشهای مختلف بدن) سعی میکند جان موجود را نجات دهد. اما در مورد بچه‌های ایران داستان یکسره متفاوت است./215
اینها کاملا از سطح سرکوب و حتمی بودن آن مطلع هستند، اما میبینیم که نه تنها نمیگریزند که صحنه‌ای مانند عکس بالا را هم رقم می‌زنند. توضیح فیزیولوژیکش این است که اینجا، بخشهای جدید‌تر مغز مثل کورتکس پره فرونتال هسته قدرتمند آمیگدال را سرکوب کرده است./216
اما چرا؟ دیگر فیزیولوژی جوابمان را نمیدهد و باید سراغ روانشناسی و جامعه شناسی بروم تا برگردم به موضوع کتاب.
پیشاهنگان جنبش به غریزه و با انباشتی از تجربه شکست نسلهای قبلی دریافته اند که خیابان عرصه اصلی مقابله‌شان با خودکامه است. تصمیم گرفته‌اند که شکست نخورند./217
اینجا مغزشان به دنبال حفظ جان و یا منفعت شخصی نیست.
آرمان چنان نقش بالادستی در ذهن این پیشاهنگها پیدا کرده که دیگر فقط برای سرنوشت خود مبارزه نمیکند "برای...." مبارزه میکند. در اهمیت "برای" بسیار گفته‌اند. تجربه شخصی من از این عمر چند ساله و فضای وب فارسی/218
این بود که در مقایسه با تمام سوگواریهای دسته جمعی حقیقی و مجازی ایرانیان "برای" ماورای همه ایستاد. تجربه 4 دهه سرکوب، چنان تاثیری در روح و روان ایرانیان داشته که با اغماض می‌شود گفت گویا در دی.ان.ای جوانانمان هم وجود دارد و اینها نمی‌خواهندش/219
معترض پیشاهنگ در خودآگاه/ناخودآگاهش تصمیم گرفته با ارزشمندترین داراییش (جانش) با سرکوب روبرو شود، تا هرچه بیشتر خوکامه را به مسیر C کشانده و رسوا کند و در نهایت در مسیر E و با بی اثر کردن سرکوب، شکستش دهد./220
"ایوان ماروویچ، یکی از رهبران جنبش دانشجویی آتپورکه باعث سقوط اسلوبودان میلوسویچ درصربستان شد، براساس تجربه معتقد است که شناخت کاهش سطح خشونت “از بیرون به داخل اتفاق میافتد.” خودکامه ممکن است آخرین کسی باشد که بفهمد سرکوب نتیجه عکس میدهد./221
"چندین شاخص پیشبینی کننده وجود دارد که برای فعالان دموکراسی‌خواه آشکار است. ناراضیان آزادی‌های بیشتری برای جنبش تجربه میکنند که آنها را برای ایجاد اختلال بیشترتشویق میکند.
مرددها پنهان سریعتر عقیده خود را آشکارمی‌کنند، برای اینکه دیگرکمتراز مجازات می‌ترسند."/222
"خودکامگان دلایل خوبی برای استفاده ازخشونت علیه جنبش قدرت مردم دارند. در حقیقت بین سالهای ۱۹۰۰تا ۲۰۰۶بیش از ۸۸درصد از شورشها (خشونت‌بار وبیخشونت) با سرکوب و خشونت روبرو شدند. نرخ موفقیت جنبشهای مقاومت مدنی هم هنگامی که با سرکوب خشونت بار روبرو میشوند، یک سوم کاهش مییابد."223
"خشونت میتواند رهبری جنبش، تحرک جنبش وآزادی بیان را محدود کند. داراییهای مورد نیاز خانواده را مصادره کرده وآنها را ازسرپناه، غذا ودارو محروم کند. علاوه برآن خشونت
میتواند در بین گروهها شکاف ایجاد کند. یک بخش را سرکوب میکند وبه بخش دیگرامتیاز میدهد."/224
"سرانجام خشونت میتواند سبب شود تعدادی ازاعضای مقاومت مدنی که ناامید وبیمناک هستند، تعهد خود نسبت به انضباط بیخشونت را کناربگذارند. تاثیر جمعی سرکوب مکررمیتواند حس ترس وناامیدی را دربین مردم تقویت کند ومانع ارتباطات مستقل وسفرشود."/225
"دیکتاتور ممکن است وقتی قدرتش روبه افول است استدلال برای استفاده از خشونت را قانع کننده‌تر ببیند. زمانی که به این باورمیرسد که عامل تعیین کننده برای بقای دیکتاتوری استفاده
ازخشونت است، دراین صورت استراتژی دیکتاتور باید افزایش خشونت بیرحمانه باشد تا مبارزه بیخشونت شکست بخورد."/226
"خشونت برای کنترل سیاسی، برای خود کامه‌ها رایگان نیست. ملموسترین هزینه‌های سرکوب برای یک رژیم تخصیص نیروی انسانی، منابع مادی وپول است. سرکوب به افراد، تجهیزات (مانند وسایل نقلیه، تجهیزات ضد شورش، سلاح، فناوری نظارت، زندان، دادگاه) وپول برای جبران خسارت نیروهای سرکوبگر دارد."/227
"پیاده کردن روزانه پلیس درخیابانها برای اینکه از فعالان دموکراسی‌خواه تحقیق کرده وآنها را به زندان بیندازند، مخارج سنگینی دارد. این هزینه‌ها با حبسهای دسته جمعی
دوچندان میشوند. رژیمها میتوانند تا زمانی که بقیه جامعه را ترسانده ومردد کنند، این هزینه‌ها را تحمل کنند."/228
می‌بینیم که تداوم اعتراضات، بالاترین اهمیت در به زانو درآوردن دیکتاتور را به خود اختصاص می‌دهد.
رها شدن/کردن فنر قیمت دلار اولین سیگنالیست که به من چشمک میزند که منابع مالی رژیم برای تامین مخارج سرکوب به خطر افتاده است./229
"تظاهرات عمومی، شاید عیانترین تاکتیک بیخشونت باشد- این تاکتیک اگر به لحاظ جغرافیایی پراکنده باشد، برای رژیم غیرقابل مدیریت است."
تاکتیکی که بخوبی در ایران امتحان خود را در تمدید اعتراضات پس داد./230
"حال در نظربگیرید که اگرجنبشی به طورهمزمان با تظاهرات، کنشهای غیرمتمرکزی مانند بایکوت مصرف کنندگان راهم داشته باشد، فشارچگونه افزایش می‌یابد. درچنین سناریویی، پلیس
چگونه احتمالاً میتواند بفهمد چه کسی در بایکوت مشارکت داشته است؟ چه کسی را بازداشت کند؟" /231
در مورد اهمیت بایکوت، در پرانتز بنویسم که پس از انتشار عکسهای همکاری ماشینهای هلدینگ میهن، با اینکه برای چند روز در فضای مجازی عصبانیت و حرف از تحریم موج می‌زد اما سپس این طرح بایکوت زیر فشار هیجان انتشار خبر و شوکهای متعدد ناشی از سرکوب، مدفون شد،/232
تا اینکه فیلم رانندگان شرکت میهن پخش شد. هرچند بازهم به دلیل عدم حضور مدیران‌در فیلم به نظرم کم اهمیت رسید اما برای اطمینان با یکی از دوستان که شغلش توزیع مواد غذایی در سطح استان فارس است تماس گرفتم.
تایید کرد که در مهرماه بیشتر محصولات میهنی که توزیع کرده برگشت خورده اند./233
گویی مردم #شیراز با وجودیکه حضور سنگینی در اعتراضات خیابانی ندارند، در یک توافق خارج از فضای مجازی تصمیم به بایکوت محصولات میهن گرفته‌اند.
به هر صورت، تظاهرات خیابانی میلیونی، بایکوت گسترده و اعتصابات سراسری، حمله نهایی انقلابیون برای سرنگونی خودکامه هستند./234
اما با توجه به اهمیت سرکوب و هزینه گزافی که بابتش می‌پردازیم، بیشتر درموردش بدانیم.
"علاوه برهزینه‌های انسانی ومادی ومالی برای سرکوب مقاومت مدنی، استفاده ازسرکوب خشونت‌آمیز خطر ازبین بردن مشروعیت رژیم را نیز دارد. رژیم به اعتماد مردمی که مدعی نمایندگی آنها است، خیانت میکند."/235
"خودکامه‌ها تلاش میکنند تا تصویر خود را با کشور وپرچم مترادف کنند واین کار را برای این انجام میدهند تا
هرانتقادی ازخودکامه را کاری ضدمیهنی وخیانت جلوه دهند. اما زمانی که افشا می‌شود خودکامه همه منابع کشور را برای حمایت ازخود دربرابرمخالفین سازمان یافته بیخشونت به کار
گرفته،"/236
"خودکامه دیگر قادرنیست که وطن پرستی را مبنایی برای مشروعیت خود قراردهد و یک اشغالگرِ غارتگر بیش نیست.
همزمان با آن که مشروعیت خودکامه اقتدارگرا فرسایش مییابد، فعالان دموکراسیخواه متوجه میشوند که طرفداران آنها متعهدترمیشوند. حامیان منفعل آنها بیشترفعال شده
وخطرپذیرترمیشوند."/237
اینجا همان نقطه‌ایست که ناخودآگاه یک جامعه با وسط گذاشتن ارزشمندترین داراییش در برابر سرکوب، ناخواسته تلاش میکند به افشا کردن سرکوب حکومت از دیکتاتور مشروعیت زدایی کند."سرکوب بی‌وقفه خودکامه، توهمی که برخی ازمردم درباره خصلت واهداف رژیم دارند، از بین می‌رود."/238
"ویران کننده‌ترین خطر برای خودکامه این است که دستور سرکوب خشونت‌بار شهروندان را بدهد وعواملش ازاین کارامتناع کنند. این امتناع برای خودکامه مرگباراست، مگراینکه مخالفان فشار را کم کرده وبا تشویق جناح خشونت‌طلب انضباط مبارزه بی‌خشونت را رها کنند." /239
"در این شرایط نیروهای امنیتی رژیم که با خشونت طرف مقابل روبرو می‌شوند، ممکن است خواسته خودکامه برای اعمال خشونت بیشتر را بپذیرند."
برای رسیدن به نقطه فروپاشی ماشین سرکوب، همانطور که قبلا هم اشاره شد، استفاده ترکیبی از تاکتیک‌های متنوع باید در دستور کار هر روز باشد./240
"باید توجه داشت که آنچه در گذشته درست بوده، معلوم نیست که در آینده درست باشد. ممکن است استدلال شود که تکنولوژیهای جدید مزیتی دائمی برای خودکامگان است.
جدیداً در مقاله‌ای با عنوان «دیکتاتورهای دیجیتال: چگونه فناوری استبداد را تقویت میکند؟» آمده:"/241
foreignaffairs.com/articles/china…
"پیشرفت در تکنولوژی تحت نظر گرفتن شهروندان مهمترین تکامل دراقتدارگرایی دیجیتال است. دوربینهای با وضوح بالا، تشخیص چهره، بدافزارهای جاسوسی، تجزیه وتحلیل
اتوماتیک متن وپردازش کلان داده‌ها، طیف گسترده‌ای از کنترل شهروندان را به وجودآورده است."/242
#جادی
"دیکتاتوری ازتکنولوژی نه تنها برای سرکوب اعتراضات، بلکه برای محکمتر کردن روشهای کنترل قدیمی نیزاستفاده میکند. دیکتاتوری همزمان با افزایش سرکوب دیجیتال، مایل است
که انواع سرکوبهای خشونت‌بار “در زندگی واقعی” مانند شکنجه وکشتن مخالفین را نیز افزایش دهد."/243
اما روی زمین سفت، تکنولوژی یک تیغ دو لبه است. "آخرین عاملی که شرایط مبارزه را تغییر میدهد، تکنولوژی است. از آن جا که مبارزه اجتماعی سازمان یافته نیاز به دسترسی به ارتباطات پیشرفته، ارزان وکارآمد دارد، این تکنولوژی می‌تواند مبارزه استراتژیک بی‌خشونت را آسانتر ومرتبط‌تر کند."/244
ادامه دارد...
پرسش شماره 7:
"آیا احتمال ریزش حامیان کلیدی خودکامه افزایش مییابد؟
مگر اینکه طرفداران خودکامه دچار انقلاب فکری و یا بحران ایمان شوند که داوطلبانه قدرت را رها کنند وگرنه هیچ مبارزه بی‌خشونتی بدون ریزش حامیان، بهخصوص نیروهای امنیتی وجدایی آنها از رژیم پیروز نمی‌شود."/245
چه دوست داشته باشیم چه دوست نداشته باشیم، ما ناچاریم در دیوار ستبر یاران خودکامه تَرَک ایجاد کنیم. در #استراتژی_پیروزی نمی توانیم ریزش یاران دیکتاتور را کم اهمیت جلوه دهیم. من و احتمالا هیچکدام از شما علاقه‌ای نداریم که مسیر این پیروزی، از نیزارهای ماهشهر عبور کند./246
ج.ا با تکرار جنایت ماهشهر در زاهدان و همین اخیرا در خاش نشان داده که هنوز پتانسیلش را دارد که سیاست پتک آهنین، آنگونه که در سوریه به کمک بشار اسد انجام داد را در خاک خودمان هم پیاده کند. ما به لحاظ اخلاقی موظفیم که برای پیروزی انقلاب به میدان مین نزنیم./247
هرچند همچنان محکوم به پیروزی هستیم. به زانو در آوردن هلدینگ #میهن یکی از همان راه‌های میانبر موفق بی‌خشونتی است که در یاران رژیم تردید ایجاد میکند. بایکوت یک محصول و یا یک سرویس مقدماتی دارد که بخوبی در مورد میهن اجرا شد. در لیست انتظار شرکتهای فراوانی منتظرمان هستند./248
"جدا شدن از رژیم زمانی بیشترین فایده را برای ناراضیان دارد که حامیانی که خود کامه برای کنترل به آنها متکی است از رژیم جدا شوند. زمانی که ریزش غافلگیرکننده است، برای استفاده از زور دچار تردید خواهد شد. برای اینکه مطمئن نیست دفعه بعد کدامیک از متحدینش او را ناامید خواهند کرد."/249
آیا هلدینگ #میهن یا پگاه و یا دیگران ممکن است از سرویس دادن به نیروی سرکوب سرپیجی کنند؟ از نظر من اصلا مهم نیست که یه صف مبارزین نمیپیوندند. مهم ترک در دیوار محکم نظام سرکوب است. آجرهای این دیوار را باید تک به تک از جایشان جدا کنیم تا دومینوی سقوط آغاز شود./250
"تصورغلط رایج درباره حکومتهای دیکتاتوری این است که یکپارچه هستند وحامیانشان برای همیشه متحد باقی میمانند، اما دیکتاتورها متکی به حمایت افراد وگروههای مختلفی هستند، از
جمله: دارندگان کسب وکار، کارگران، بانکداران، نیروهای نظامی،
قضات، رهبران مذهبی، ارتباطات و زیرساختها و... "/251
"چنووت واستفان مواردی از خرابکاری سیستماتیک درمقیاسی بزرگ توسط نیروهای امنیتی آنها دریافتند درمورد دستورات داده شده دربرابر مبارزات بی‌خشونت را شناسایی کرده‌اند. آنها دریافتند که افزایش جداشدگان از رژیم احتمال موفقیت جنبشها را ۵۸درصد افزایش می‌دهد."
بله 58 درصد!/252
خیلی از ما آرزو میکردیم کاش خط اول این جدول متعلق به ما نبود و کاش پادشاهی محمدرضاشاه مرحوم، سرنوشت دیگری پیدا میکرد./253 Image
"جدا کردن نزدیکترین متحدان خودکامه از او بسیارسخت‌تر ازبسیج شهروندان عادی برای مشارکت درمبارزه بی‌خشونت است. یک ناراضی امکان دوباره فکرکردن وعقب نشینی پس
ازیک بار مشارکت در کنش بی‌خشونت علیه خودکامه را دارد، اما وقتی مقامی بالا نظرش را به رژیم افشا میکند، راه برگشتی ندارد."/254
اینکه چگونه می‌توان یاران خودکامه را به جدا شدن واداشت سوالیست که پاسخی سر راست و یکسان ندارد. در واقع استراتژی‌های گوناکونی باید استفاده شود.
از تماسهای مستقیم متعدد و گفتگوی مداوم با کارگزاران خودکامه تا توسعه لیست کاندیداها و تشدید احساس تضاد بین عقاید و رفتار کارگزار/255
تطبیق و تحلیل سود و زیان از دیگر استراتژیهای موثر است که عموما برای بازرگانان و فعالان اقتصادی بهره‌مند از رژیم کاربرد دارد.
درواقع مبارزین باید این سیکنال را به اقتصاد بدهند که ادامه نظام خودکامه، به ازدست رفتن تمام دستاوردهای اقتصادی تمام گروه‌ها منجر میشود./256
در این مورد به طرز جالبی سرکوب شدید به نفع معترضین خواهد بود. اینجا یکی از همان نقاط مهمی است که مبارزین، رژیم را مستاصل میکنند تا پتک آهنین را اجرا کند. پتک آهنین در مورد نخبگان اقتصادی برخلاف خواست رژیم عمل میکند و به بی اثر شدن سرکوب کمک میکند./257
راهکار دیگر برای جدا کردن بخشی از بازوی خودکامه، اجبار است و این زمانیست که افرادیکه بطور فعالانه با انقلابیون مخالفت میکنند، دچار ترس از عواقب همکاری با خودکامه دارند. تمام عمامه پرانی‌ها، تلخ زبانی‌ها علیه سلبریتی‌ها و تحت فشار گذاشتن هنرمندان همین کاربرد را دارند./258
و در نهایت دومینوی فروپاشی است که هرچند زمانش دست انقلابیون نیست اما با تک تک اقداماتی که از ابتدا تا اینجا شرح دادیم میتوانند آن را قریب الوقوع کنند. وقتی دومینوی فروپاشی شروع شد. لحظه ایست که می‌توانید عقب بایستید و به ریزش دیوار نگاه کنید. دیگر لازم نیست کاری کنید./259
پاسخ سوالات 2 و 3 و5 چک لیست، اهمیت بالایی در پیشبینی میزان ریزش یاران خودکامه دارند.
هرچه تعداد مشارکت کنندگان بیشتر باشد (پرسش5) شانس ریزش بیشتر است.
(پرسش 2) یک حامی خودکامه اگراز نظر فیزیکی احساس خطر کند، هیچگاه قصد خود را برای جدا شدن از رژیم نشان نخواهد داد./260
اما پرسش 3 و #استراتژی_پیروزی شما را در این موقعیت قرار میدهد که آنقدر حمله کنید و به یاران خودکامه فشار بیاورید که در پاسخ به سوال "جدایی از رژیم؟" این چهار مرحله را طی کنند:
-وحشتناک وبرای من پرازخطراست.
-شنیده‌ام، مشکوک است.
-میدانستم، منطقی است.
-از اول ایده من بود./261
پرسش 8:
"آیا پس از مبارزه، نظم سیاسی که برقرارمی‌شود با ارزشهای دمکراتیک سازگارخواهد بود؟"
در مورد این سوال بجای تکرار هر جمله ‌ای از پیتر اکرمن ترجیح میدهم هشدار و انذاری از خودمان به خودمان بدهم.
امروز و چهار دهه پس از شکست نظام پادشاهی، خیلی از ما ایرانیان باور داریم/262
اتفاقات سال 57 به تمام آرزوها و تمایلاتش رسید. اگر کمی از ذهنیتی که فعالان آن روز تلاش کردند برایتان بسازند (با داستانهایی از انحراف و یا حتی دزدیده شدن دستاوردهایشان) فاصله بگیرید شما هم با من هم عقیده خواهید بود که آن اتفاقات برخلاف امروز، حرکت و به قول خودشان نهضتی سراسر/263
ضد زن، ضد زندگی و ضد آزادی بود و به تمامی به اهدافش رسید. ج.ا بصورت کامل موفق شد که کارنامه دین در اداره جامعه را بصورت عریان در برابر چشمان حیرت‌زده سه نسل از ایرانیان قرار دهد./264
صحنه کاملا روشن است. امروز درخواست ایرانیان بطور مطلق برخلاف خواسته‌های پدرانش در آن سالهای شوم است. در مورد انقلاب ۱۴۰۱ با پیشفرض پیروزی، حتی اگر ۵۰درصد هم رویاهایمان تحقق پیدا کنند، ایران چهره دیگری خواهد داشت./۲۶۵
اما به لحاظ آماری ما میدانیم که سی درصد نبشهای مقاومت مدنی به دموکراسی منجر نخواهند شد.
فارغ از تجربه دهشتناک ایران پس از ۵۷, همین احتمال بالا نشان میدهد که چرا باید حواسمان باشد و چرا نباید خطرات احتمالی امروز را با بهانه اتحاد نادیده بگیریم./۲۶۶
در مراحل اولیه مبارزه، لتحاد برای به زیر کشیدن دیکتاتور حول آرمانهای مردم است،
وچه آرمانی زیباتر از زن، زندگی و آزادی.
اما چالش اصلی نیروهای انقلابی پس از سقوط دیکتاتور شروع می‌شود.
سرنوشت دیکتاتور و یارانش که خود داستانی مفصل است، اما به نیازهای انباشته شده چگونه پاسخ دهیم/۲۶۷
اینجا پیتر اکرمن دوباره پای ما را وسط میکشد: « یکی از برجسته ترین مخالفین رژیم ایران می‌گوید که شهروندان ایرانی مخالف در این موارد با هم توافق دارند
دموکراسی،سکولاریسم، اعلامیه جهانی حقوق بشر، حقوق مدنی برابر برای همه ایرانیان (صرفنظر از جنسیت، مذهب و یا قومیت)»/۲۶۸
«و همچنین پرهیز از مبارزه مسلحانه (کتاب سپتامبر ۲۰۲۱ منتشرشده) . به نظر او اختلاف نظرهایی هم وجود دارد که مردم در آینده و پس از پیروزی تکلیف آنها را با صندوق رای مشخص خواهند کرد. ازجمله اینکه سمبل کشور یک شاه باشد و یا یک رییس جمهور و اینکه توزیع قدرت در پهنه کشور چگونه باشد»/۲۶۹
به نظر میرسد اکرمن اینجا از شاهزاده رضا پهلوی سخن میگوید. ادبیات بکار رفته برایم آشنا بود.
اکرمن در جایی دیگر می‌گوید «ائتلافهای گسترده مدنی، زمینه مشترک برای تساهل در داد و ستد عقیده و امتیاز را فراهم میکند و به شرکت کنندگان می‌آموزد که چگونه و با وجود اختلاف با هم کار کنند»/۲۷۰
«این ائتلافها مکانیزمی برای ظهور رهبران جدید هستند که اغلب‌آنها سرشار از استعداد هستند و می‌توانند مسیر گذار را حفظ کرده و آن را یه سوی آزادی رهنمون شوند. مهارت مهم رهبر/رهبران در این است که چگونه تنشهای دوران گذار را مدیریت کنند.»/۲۷۱
«عامل نهایی خطرناکی که ممکن است نتیجه به دست‌آمده از جنبش را از خط خارج کند این است که خودکامه و یارانش شکست را نپذیرند.
برای جلوگیری از پسرفت و نهایی کردن پیروزی و هدایت کردن معترضین از خیابان به کریدورهای قدرت، جاناتان پینکنی شش استراتژی زیر را پیشنهاد میکند»
/۲۷۲
⏺️ مذاکره در سطح ملی بین اپوزیسیون و رژیم غیر دموکراتیک
⏺️ انتخابات ملی رقابتی
⏺️وادار کردن دیکتاتور خودکامه به استعفا
⏺️دخالت خارجی
⏺️کودتا
⏺️درهم شکستن رژیم غیر دموکراتیک
در پایان یکبار دیگر چک لیست هشت گانه را مرور کنیم/۲۷۳
سوالات هشتگانه چک‌لیست که در #رشتو شماره ۴۵-۴۸ نوشته شده سوالاتی هستند که انقلابیون هر روز باید از‌خود بپرسند. البته این چک لیست تاثیر جادویی ندارد. آکرمن هم چنین ادعایی نمیکند. بقول دکتر گوانده چک‌لیست تنها برای جلوگیری از خطاهای ساده قابل پیشگیری است./۲۷۴
به امید پیروزی و آزادی ایران
۲۷۵ و پایان گام نخست
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with saeed

saeed Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @saeedt

Sep 27, 2023
کیس ایران1357
#رشتو
پیشتر، اینجا به اریکا چنووت و مطالعه سترگش در مورد انقلابها اشاره کرده بودم.
مطالعه چنووت به بررسی حدود سیصد جنبش انقلابی در بین سالهای 1900 تا 2006 اختصاص داشت./1
تمرکز چنووت بر روی مقایسه روند و نتیاج جنبشهای خشن با جنبشهای بدون خشونت قرار داشت. آنها تمامی جنبشهای این دوره را با یکسری پیشفرضهایی مثل جمعیت بیش از 1000 نفر و...... مقایسه کردند و از نظر خشونت آمیز بودن یا نبودن و نتایج نهاییشان مورد مقایسه قرار دادند./2
در این میان چهار مورد را بصورت کیس استادی بطور مفصل مورد بحث قرار دادند. دو مورد پیروز و دو مورد جنبش شکست خورده یا شکست نسبی
پیروزها: ایران 1357 و فیلیپین
شکست خورده ها : برمه و انتفاضه اول فلسطین (نسبی)/3
Read 42 tweets
Mar 6, 2023
جواب یکی از همکاران
"سلام.ببخشید، نت من الان وصل شدمتاسفانه مدرسه دخترمن هم دیروزموردحمله قرارگرفته.والدین تاهمین الان گرفتارهستن.
قرارنبوددیروزدخترم مدرسه بره.پیش دبستانی هست😢.جشن نوروزداشتن .اصرارکرده مادرش ۲ ساعت برده مدرسه.دم درایستاده تادخترم روبرگردونه."/1
"حدودساعت۱۱/۳۰ میبینه سه تاهلی شات( کوادکوپتر)دارن بالای سرمدرسه چرخ میزنن، فاصله ی درب ورودی تاکلاسهاحدود۱۰۰مترهست.خانمم میفهمه .باسرعت به سمت کلاس دخترم میدوه.کلاس چون جشن نوروزبوده توی حیاط مدرسه بوده.میگه وقتی بالای سربچه هامیرسه ازحال رفته بودن."/2
"میگفت ده پونزده تابچه ی ازحال رفته ودخترخودم ومعلمشون که استفراغ کرده بودوازحال رفته بود. میگفت خودم اشک میریختم نمیدونستم به کدومشون برسم😢.تاقبل ازرسیدن اورژانس ازجعبه کمکهای اولیه مدرسه از۶ تاازبچه ها رگ گرفته بود.خداروشکرآنژیوصورتی وآبی و۵ تاسرم ۵۰۰ توی مدرسه داشتن."/3
Read 6 tweets
Dec 3, 2022
سلامت روان درشرایط پراسترس
همه ما این روزها در مواجهه با اخبار و اتفاقاتی هستیم که روزگار را بر ما سخت کرده است و سلامت روانمان را تهدید میکند. در این #رشتو از درس‌گفتاری از استادم دکتر آذرخش مکری کمک گرفتم و علاوه بر انتشار منبع، نکات مهم از نظر خودم را خواهم نوشت/1
#مهسا_امینی
قبل از شروع کردن به خواندن این #رشتو توصیه میکنم چنانچه می‌خواهید به برداشت بهتری برسید، مستقیما به اینجا بروید و وقت بگذارید و اصل این درس‌گفتار مفید دکتر مکری را ببینید.
آنچه من خواهم نوشت، نهایتا رونویسی از آن‌چیزیست که او تدریس میکند./2
t.me/addictionsympo…
هشدار دیگر اینکه این نوشته، به هیچ عنوان جای درمان را نمی‌گیرد و حتی توصیه درمانی نیست. من اینجا تنها به واگویه مطلبی آموزشی از استاد روانپزشکی مشغولم و هدفم ایجاد خودآگاهی بیشتر در خوانندگانِ معدود این مطلب است./3
Read 38 tweets
Dec 2, 2022
در مورد اجبار به مصرف انواع داروها در بازداشتگاه‌های ج.ا زیاد گفته شده اما هنوز مستندات محکمی نداریم برای دادگاه‌های حقیقت یاب آینده.
از دوستان من کمک بگیرید، پس از آزادی (حداکثر ۲۴_۳۶ ساعت) به کلینیک‌های (خصوصی) ترک اعتیاد مراجعه کنید و تست ده گانه درخواست کنید.
#زندانیان_سیاسی
حالا که پزشکی قانونی مستقل نداریم با مراجعه به یک پزشک معتمد آثار ضرب و جرح روی بدنتان را جایی ثبت‌کنید. (لازم نیست سابقه بازداشت ذکر شود)
توصیه به همکاران: موارد مثبت در آزمایشات انجام شده را (برای روز حساب)مستند کنید و یک نسخه از مستندات را به مراجعه کننده تحویل دهید.
اگر خودتان سابقه مصرف دارو یا موادی ندارید، هر کدام از جوابهای مثبت تستهای ده‌گانه یک مستند محکم خواهند بود(البته در یک دادگاه صالح) حتی اگر یک آرامبخش ساده باشد. طبیعتا داشتن سطح خونی هر دارو جنبه های بیشتری از عمق شکنجه در سیاهچالهای ج.ا را مشخص میکند.
Read 6 tweets
Nov 23, 2022
دیروز خبری از یکی از پزشکان ارتشی خراسان در مورد میزان اوردوز متامفتامین در نیروهای سرکوب در یکی از گروه‌های پزشکی دیدم که پیش از اینکه بتوانم از خودش تایید بگیرم، ظاهرا با فشار همان نیروها تکذیب شد و سکوت کرد.
بجایش یک مطلب از نقش "کاپتاگان" در اعمال خشونت به اشتراک میگذارم/1
آسیب‌شناسی خشونت بیش از حد در افراد داعش
1- تا چند ماه پیش با دیدن خشونت داعشی و رفتار عجیب بعضی از نیروها در کنار شواهد میدانی ، از مصرف دارو و مخدر در بینشون مطمئن بودیم ولی این سوال وجود دارد که این اتفاق در سطح سازمانی انجام میشه یا انتخاب فردی این اوباش است /2
#مهسا_امینی
2- نتیجه‌ی پرس و جو و آمارگیری در مورد قرص کاپتاگان (Captagon) یا فِنِتیلین ما را به اینجا رساند:
کاپتاگان یکی از چندین نام تجاری ماده‌ای هست به نام فنتیلین هیدروکلراید که اولین بار سال ۱۹۶۱ به عنوان جایگزین آمفتامین و متامفتامین (شیشه) معرفی شد./3
#زن_زندگی_آزادی
Read 15 tweets
Nov 10, 2022
سخنی با نیروهای سرکوبگر
نظر به اهمیتی که پیتر اکرمن در کتاب "چک‌لیست.." به پرسش شماره 7 آن چک‌لیست داده بود، تصمیم گرفتم در ادامه سلسله #استراتژی_پیروزی با بهره گرفتن از مقاله ماچه بارتکوفسکی به چالشی ترین بخش چک‌لیست (ریزش نیروی سرکوب) بیشتر بپردازم./1
متوجه شدم خودشان (گروه ICNC) مطالب را همینجا و به فارسی به اشتراک گذاشته اند که در کوران حوادث و هیجان خیابان، چندان دیده نشده است.
در مورد پرسش 7 چک‌لیست و لازمه ریزش یاران خودکامه پیشتر دیدیم که چه اهمیتی دارد./2
هشدار! این #رشتو احتمالا عصبانیت، تمسخر، یاس، فحش و احمق دیدن نویسنده را برایتان همزمان یا بطور متواتر در پی خواهد داشت. هرچند امیدوارم اگر متن مقاله راخواندید در نهایت جرقه ای در ذهنتان زده شود برای اینکه به تاکتیک‌های لازم برای شکستن صف متحد نیروی سرکوبگر فکر کنید./3
Read 28 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us!

:(