#رشتو
در مورد #فاز_اقتصادی ِ جنگ ترکیبی که از چهار هفته پیش هشدار داده بودیم این رشتو را بخوانید:
1. افزایش قیمت دلار دقیقا ناشی از شنیدن صدای معترضان است. مگر لیبرالها دائما فریاد نمی زنند که دولت نباید دخالت کند و اجازه بدهد دلار آزاد شود؟ (#برای این اقتصاد دستوری)
2. بالارفتن نرخ ارز با توجه به بالارفتن ذخائر ارزی کشور، افزایش فروش نفت، ارتباطات اقتصادی با کشورهای منطقه، احیاء کریدورهای تجاری و رشد اقتصادی مثبت، علت اقتصادی ندارد. دقیقا از کف خیابان و رسانه ها و... سیگنال گرفته است.
3. دلار سامانه نیما که 99 درصد جریان ارزشی کشور را تشکیل میدهد همان حدود 27 تومن است. یعنی سفته بازان چهارراه استانبول که برای تجارت از دلار استفاده نمی کنند، چرا باید معیار و تعیین کننده نرخ ارز کشور باشند.
4. در 2 ماه اخیر و همزمان با جنگ ترکیبی علیه مردم ایران، ضدانقلاب دائما درخواست تحریم ایران را مطرح کردند. سوال ساده اینست که آیا کسانی که درخواست تحریم داشتند حق دارند از بالارفتن قیمت دلار چماق بسازند؟ قطعا خیر. آنها همانطور که روی خون رقصیدند امروز روی سفره مردم خواهند رقصید
5. حذف ارز ترجیحی اگر چه توسط دولت رئیسی انجام شد اما همه میدانیم که تصمیم سازی در این مورد کاملا مطابق با تفکرات نئولیبرالهای وطنی بود. ایشان امروز باید پاسخگو باشند نه طلبکار.
6. آن پنج اقتصاددان که بیانیه دادند و دانشکده اقتصاد شریف و امثالهم که اغتشاشاگران سنگ آنها را به سینه میزنند کاملا با بالارفتن نرخ دلار موافقند و فقیرتر شدن مردم را در راستای رسیدن به توسعه توجیه میکنند.
میگویند اصلاحات در ایران وهم است! و باید عده ای زیر چرخهای توسعه له شوند!
7. جماعتی که به بسته شدن بازارها و تعطیلی تولید و تحریم کالاهای ایرانی توصیه میکردند امروز وا مصیبتا سر میدهند که چه میکنی ای رئیسی که دلار پرواز کرد. کاش آقای رئیسی به چهره هایشان نگاه میکرد و متوجه می شد چه کسانی پوست خربزه زیر پایش گذاشتند!
8. افزایش تقاضای دلار. با ورود به فاز اقتصادی جنگ ترکیبی دشمن، افزایش تقاضای دلار در چند روز اخیر کلید زده شد. از پولهای کلانی که به این بازار ریخته شده تا تشویق مردم توسط رسانه های دشمن به خرید دلار و سکه.
9. بورس بازها به عنوان یکی از جدی ترین ذینفعان بالارفتن قیمت دلار امروز سرمست هستند و جالب آنکه همین جماعت ادای افراد معترض به تورم ناشی از بالارفتن نرخ ارز را در می آوردند. در حالی که کاسبان گرانی و تورم هستند.
10. عدم شعارهای اقتصادی در پنجاه روز گذشته ی ضدانقلاب محکمترین دلیل بر این است که اساسا درد این جماعت درد مردم و معیشت مردم نبوده و اتفاقا به دنبال این بودند تا زخمی ایجاد کنند تا بتوانند روی آن بنشینند. امروز شعارهای معیشتی و اقتصادی آنها را هرگز باور نمیکنیم.
11. با حذف ارز ترجیحی تورم ایجاد کردند و حالا دوباره به بهانه تورم نرخ ارز را بالاخواهند برد و در ادامه این بالارفتن نرخ ارز تورم ایجاد خواهد کرد و چرخه معیوب گرانسازی ارز_تورم ادامه پیدا میکند.
هر چند بهترین راه مبارزه با علتهای ایجاد این چرخه است اما قطعا بعد از ایجاد تورم عدالت حکم میکند که دولت کاهش ارزش پول در دست مردم را جبران کند. این جبران پسینی است و هیچ ربطی به تورم ندارد.
در حقیقت چون این افزایش نقدینگی قدرت خرید افراد را فقط حفظ میکند و بالا نمی برد افزایش تقاضا را در پی نخواهد داشت و تاثیری بر قیمت ها نمیگذارد.
اگر دولت شعار #عدالت میدهد باید یارانه مردم و طبقات پایین را به شدت افزایش داده و یا از طریق کارت اعتباری خرید کالای ایرانی قدرت خریدشان را تقویت کند.
این کار در شرایط رکود علاوه بر کمک به افزایش ظرفیت تولید، به رفاه مصرف کنندگان و کاهش بیکاری نیز کمک میکند آن هم بدون ایجاد تورم.
ارزی*
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
منطق اسلام برای پرداخت حقوق به کارمندان دولت:
قبلنوشت: اختلاف نظر دوستان زیر این توئیت مهمترین دلیل است بر اینکه دعوا بر سر نظریه عدالت است نه مسائل دیگر
۲. کارمند دولت با نیروی کار بخش غیردولتی قابل مقایسه نیست
۳. کارمند دولت آزادانه انتخاب کرده که در دولت خدمت کند
۴. کارمند دولت برای انجام امر واجب حق ندارد طلب دستمزد و اجرت کند. اصطلاحا حق تکَسُّب از امر واجب را ندارد
۵. دولت باید خرج زندگی کارمندش را بدهد
۶. دولت بودجه معینی دارد
۷. واجب آنست که هیچ کارمند دولتی زیر خط فقر نباشد
۸. اگر به اندازه خط فقر به کارمندان دولت بدهیم چیزی باقی نمیماند که بعنوان پاداش یا حقوق بیشتر به مدیران دولتی بدهیم
۹. اگر اضافه بیاید هم دلیلی ندارد بیش از "قاعده ارتزاق" (براساس فقه شیعه) داده شود
حذف تعدد بانک در کشور (چه خصوصی چه دولتی) قدم اول مهار تورم و اقتدار پول در کشور است.
تا وقتی این تعدد وجود دارد آش همان آش است و کاسه همان کاسه!
ایجاد یک نهاد پولی ملی که دو بخش دارد
۱. تامین مالی دولت در همان محدوده تکالیف قانون اساسی
۲. توزیع پول بعنوان یک حق عمومی بین مردم
در حقیقت تمام مردم از پولی که در اختیار دولت است به یک میزان حق دارند و عدالت در اینجا عین برابری است. هیچکس حق خلق پول خصوصی یا گرفتن تسهیلات بزرگ از دولت ندارد. اینگونه هیچ رانت و فسادی هم بوجود نخواهد آمد. هر کسی پولی که در اختیار دارد را به هر شکل که دوست دارد استفاده میکند
اگر کسی وام خواست به سراغ دولت نمیرود بلکه از خود مردم باید بگیرد. مردم میتوانند به شرط شراکت یا تعاون یا مضاربه یا هر عقد مشروع دیگری پولشان را در اختیار یکدیگر قرار دهند.
هماکنون نقدینگی موجود در کشور را اگر بین ۸۵ میلیون ایرانی تقسیم کنیم به هر نفر حدود ۷۰میلیون تومان میرسد
سال ۸۹ رادیو معارف کار میکردم
برای هر برنامه پنج هزار تومن میدان :)
به جز یارانه هیچ پولی نداشتم
اونم خرج شد
مادرخانمم زنگ زد نهار بیاید خونه ما
خانمم گفت باشه یه وقت دیگه
هرچی اصرار کرد خانمم قبول نکرد
چون پول کرایه ماشین رو هم نداشتیم
۱
اینجور وقتا من و خانمم یه اعتماد عجیبی به خدا داریم
خانمم گفت بریم بازار لباس
نگاش کردم خندیدم
گفتم بریم دور بزنیم روحیهت باز بشه
نزدیک خونمونه
رفتیم و یه لباس دید خیلی خوشگل بود
من قیمت پرسیدم گفت ۳۰ تومن
خانمم خندهش گرفته بود
به مغازهدار گفتم بریم یه دور بزنیم :)
از مغازه اومدم بیرون پیامک اومد برام
۳۱ هزار و پونصد تومن برام واریز شد!
به خانمم نگفتم
رفتم تو مغازه و گفتم اون لباس رو بده پرو کنیم
خانمم فکر کرد دارم شوخی میکنم
من تو فاصله پرو حساب کردم
خانمم لباس رو آورد و گذاشت روی میز و رفتیم بیرون.
چرا بانک های ما باید ردیف درآمدی ناشی از تسعیر ارز و درآمد غیرعملیاتی ناشی از فروش ارز در صرافی داشته باشند؟ آیا وجود این محلهای درآمدی، این انگیزه را در بانک ها به وجود نمی آورد که بازار ارز و مسکن را به هوای شناسایی این سودهای بادآورده بهم بریزند؟
آیا سود ریالی حاصل از افزایش نرخ ارز برای پتروشیمی ها، فولادی ها و...انگیزه عرضه محدود ارز در مرکز مبادله( در نرخ پایین) و عدم بازگشت ارزهای صادراتی را در مدیران عامل این مجموعه ها تقویت نمی کند؟
آیا انگیزه افزایش نرخ تسعیر در بودجه، زمینه را برای رها کردن نرخ ارز در بانک مرکزی با توصیه مدیران سازمان برنامه فراهم نمی کند؟
بعداز کودتای پینوشه در شیلی #بچه_های_شیکاگو یک کتاب نوشتند که از بس قطور بود اسمش را گذاشته بودند آجر (ladrillo)
آن کتاب سیاستهای نولیبرالی بود که در شیلی اجرا شد و نتیجهاش شد بیعدالتی و شکاف طبقاتی بسیار زیادی که در شیلی بوجود آمد.
12/1
نتیجهاش شد له شدن مردم زیر چرخهای توسعه به بهانه بزرگ کردن کیک. نتیجهاش شد غارت اموال مردم با خصوصیخواریهایی که توسط شرکتهای آمریکایی و چندملیتی در شیلی انجام شد. البته رشد اقتصادی که ظاهرا در آن کشور به وجود آمد هم سودی برای مردمش نداشت! 12/2
همین تصمیمات بزرگ در دهه چهل و هفتاد و نود در ایران گرفته شد.
له شدن مردم زیر چرخهای توسعه اصلیترین ایده جریانات تکنوکرات و نولیبرال در ایران بود.
ماجرای آبان 98 از همین جنس ایدهها بود. شکسته شدن رکورد تورم و رکود ده ساله اخیر هم همچنین. 12/3
نظر نامحبوب #رشتو ١
رانت تفاوت قیمت خودرو متعلق به کیست؟
دیروز بعد از سه ماه خودروئی که در قرعهکشی به نام همسرم درآمده بود به دستمان رسید
تفاوت قیمتی با بازار دارد.
این تفاوت قیمت حق مردم است.
و #عدالت چیزی نیست به جز اعطاء کل ذیحق حقه.
در ادبیات اقتصادی «رانت» یک واژه خنثی است. برعکس ادبیات عمومی که معنای منفی دارد
آن چیزی که مهم است توزیع عادلانه رانت است.
مثلا زمین یک رانت طبیعی است که در ایران وجود دارد.
برخی مشاغل رانت هستند. مهم این است که به دست شایسته ترینها برسند. #رشتو ٢
نفت یک رانت است برای مردم ایران. باید این رانت عادلانه توزیع شود.
حالا این رانت (تفاوت قیمت کارخانه و بازار) برای کیست؟
قطعا برای همه ی مردم است.
فلذا این خودروها باید به دست مصرف کننده برسد که این رانت حذف شود کلا.