#مهسا_امینی #انقلاب_کبیر_ایران
این دستور العمل فتح شهر هاست، اگه فکر میکنید شهرتون در روزهای عادی ممکنه سقوط کنه بخونید و نشر بدید.
سقوط و تسخیر هر شهری سه مرحله ی اساسی داره.
اول تسخیر مکان های استراتژیکه.
دوم مدیریت شهریه.
سوم امنیت نظامیه.
اولی چطوریه؟
اول باید بدونید مکان/
هایی که تو هر شهر باید سقوط بکنن تا اونجا رو بشه سقوط کرده به حساب آورد، کجاهان.
بترتیب:
فرمانداری
کلانتری و پاسگاه
قرارگاه سپاه و بسیج
شهرداری
و ساختمان شورای شهر
مکانهایی هستن که باید سقوط کنن.
بدون تسخیر کامل همه ی اینا چیزی به اسم سقوط شهر اتفاق نیفتاده.
حالا چطوری اینکارو/
انجام میدن؟
این دیگه با تاکتیک و تکنیک خودتون و مزیت های شهرتون بستگی داره، ولی بدونید جاهایی که باید بترتیب بگیرید ایناست. هیجانی که میشید، بانک آتیش نزنید، برید اینارو داغون کنید.
هر روند اختلال تو فرمانداری و اون سه اولویت اول، ده برابر گرفتن یه خیابون میرزه.
خب حالا مسئله ی/
دوم.
اینارو گرفتیم چیکار بکنیم؟
باید نظم جدید رو در ادارات اصلی شهر با رای خودتون برقرار کنید.
قدم اول رفتن به زندان و بازداشتگاه های شهری و آزادی کامل همه ی زندانی های سیاسیه، ادعای سیاسی بودن رو خود خانواده ها در وهله ی اول اثبات میکنن.
بعد، سه قشر رو فارغ از وجود اتهام زندانی/
میکنید، کارکنان عالی دولت در شهر، مثل شخص شهردار، فرماندار، شورای شهر، شورای تامین، رییس زندان، رییس دادگاه، کلیه قضات. مگر اینکه در زمان تسخیر اون اداره مربوطه یا سایر، بین مردم باشن
دوم، تمامی قشر نظامی، مگر اینکه قبل از سقوط اون نهاد و بدون سابقه و کیفرخواست، به مردم بپیوندن/
سوم، آخوند. هر کس از هر رده ای، استثنای بین مردم بودن هم نداره.
بعد، به هر اداره میرید، در قدم اول کارکنان رو تصفیه میکنید، هرکسی انقلابی نبوده رو میندازید بیرون، از بین کسانی که باقی موندن، به اکثریت نسبی آرا رییس اون اداره رو منصوب میکنید، اگر انقلابی پیدا نشد، افرادی که/
نزدیک ترین تحصیلات و شغل مربوطه رو دارن اصلحیتشون مرحله ی بعده. اگر چنین اشخاصی رو هم نداشتید که همه صلاحیت یکسان دارن.
اداراتی که باید با رای مستقیم و شفاهی و آشکار انتخاب شن اینهان.
فرمانداری-شهرداری-زندان-کلانتری-دادگاه شهری-ادارات انرژی و احتیاجات چون آب برق گاز و.../
و سرکرده ی نظامی/سیاسی انقلابیون که با اکثریت نسبی سه چهارم انتخاب میشه، اگر نشد دو سوم.
با انتخاب مسئولین فرمانداری، تمامی تشکلات نظامی شهرستان خود بخود منحل میشن و تمامی تجهیزاتشون بین فرمانداری و رهبر جنگی انقلابیون بخش میشه.
فرمانداری تمامی سلاح های کمری رو دریافت میکنه/
سلاح های جنگی و اتوماتیک متعلق به مردمن مگر اینکه نسبت سلاح های جنگی خیلی کمتر از کمری ها باشه.
(اسلحه های در اختیار پلیس انتظامی کسر نمیشه مگر اینکه نسبت به افراد اضاف باشه)
منتخبین بعد از انتخاب در پیشگاه مردم شهرشون سوگند میخورن که حق تعیین سرنوشت و ازادی شون رو به رسمیت/
بشناسن و علیهش تبانی نکنن، همچنین تا زمان تشکیل دولت موقت مسئولیت برقراری نظم و امنیت رو در شهر طبق قوانین غیر اسلامی ج.ا بر عهده دارن، اما قوانین کیفری و جریمه ی ج.ا قابل اجرا نیستن و در صورت انجام جرم کیفری، افراد فقط قابل بازداشت اند در بندی جدای از بند زندانیون سیاسی/
همچنین سوگند میخورن که تمام تلاش کوششون رو برای دفاع از شهر مقابل دژخیمان ج.ا انجام بدن و از هر فرصتی برای انتشار انقلاب استفاده کنن.
بستن جاده های اصلی با ماشین های دولتی و سنگر بندیشون اولین اقدام ممکنه است.
مسئولی ادارات انرژی و مکفیات، ملزوم اند در وهله ی اول نسبت/
به شرح انرژی های در اختیار اداره شون گزارش تهیه کنن و در جلسه ی اول شورای اداره ی شهر که در فضای باز و پخش صدا با بلندگو برگزار میشه اون گزارش رو اعلام کنن و در خصوص جیره بنده احتمالی این منابع تصمیم گیری کنن.
مگر تلفن و دیگر وسایل ارتباطی که باید در صورت امکان نسبت به/
دستیابی به اینترنت بین المللی و اعلام وضعیت شهرشون، اقدام کنن.
این افراد با رای اکثریت مطلق همون شورای مدیریت شهری که متشکل از اعضای منتخبه است قابل عزل اند و جانشینشون در صورت عزل نفر بعدی در همون انتخابات اولیه خواهد بود.
در صورت کشته شدن باید رای گیری مجدد مردمی برگزار شه./
رییس دادگاه موظفه از بین محصلان حقوق که زندانی سیاسی دولت موقت نباشن و اتهامی هم بهشون وارد نباشه قضات موقت رو انتخاب کنه، این مجموعه سه وظیفه داره، اول اینکه تمامی زندانیان سیاسی دولت قبل رو با مشاهده ی پرونده و گزارش ازاد کنه، واحد اطلاعات سپاه استان و اطلاعات و امنیت شهری رو/
شناسایی و تمامی مدارکش رو محفوظ نگه داری کنه، در این مطلب اختیار رجوع به گاو صندوق بانک های شهر یا هر ترتیب امنیتی دیگه که اتخاذ کنه رو داره.
سوم اینکه تمامی زندانیان سیاسی دولت شهری موقتو طبق قوانین ج.ا، دادرسی کنه و نسبت بهشون حکم مقتضی صادر شه.
اجرای این حکم ها بعد از بررسی/
حکمشون توسط دولت منتخبه ی مردم صورت میگیره که به تبع دولت موقت میاد.
درامد این نهاد ها توسط ارز هر شهر پرداخت میشه که مرکب از ارز رایج ج.ا که توسط دولت موقت پانچ شده(به شکل اسم هر شهر) و سریال جدید خورده و ثبت شده.
انجام این ثبت به عهده ی شعبه ی مرکزی بانک ملی هرشهر و فرمانداریه/
بلافاصله بعد از انتخاب هر مسئول، پرچم موقت شهر در اون نهاد برافراشته میشه، که مرکب از پرچم ج.ا ای است که با اسپری رنگ بجای آرم ننگین وسط، اسم شهر نوشته شده.
شورای منتخبه ی مدیریت شهر وظیفه داره در خصوص اموال نهاد های ایدئولوژیک ج.ا اقدامات زیر رو انجام بده
اول همه ادارات مربوطه/
رو منحل و کارکنانشون رو بیرون کنه.
دوم صورت کاملی از اموالشون تهیه و کنار اسناد اطلاعاتی نگه داری کنه.
سوم، در خصوص اموال و املاک شهری، احدی اجازه ی انتقال سند نداره، مگر در خصوص معاملات غیر تجاری شخصی علی الاطلاق فروش و انتقال خانه ی مسکونی.
ادارات ایدئولوژیک ج.ا شامل اینها و/
مشابهشونن:
اوقاف
بنیاد شهید
حوزوات
اماکن مقدسه
و...
مستمری بنیاد شهید و حقوق ایثارگر درصورتی که علیه افراد شکایت سیاسی نباشه، از همون محل حسابهای بنیاد شهید بهشون پرداخت میشه تا زمان تشکیل دولت کشوری منتخب مردم.
ازونجا که ادارات دولتی شهری دیگه بودجه شونو از دولت نمیگیرن/
محل اعتباری پرداخت حقوق نهاد های دایر طبق مصوبات ج.ا(در صورت عدم وجود تورم فاحش، پایه حقوق نیم سکه باشه) از کلیه حسابهای دولت در بانک های شهریه.
در صورت عدم کفاف، رییس ادارت منتخب، اجازه ی صدور سند بدهی رو دارن و این اسناد توسط دولت منتخبه ی مردم لازم الاتباعه، اگر شروط چک رو/
داشته باشن با ذکر جهت پرداخت و پشت نویسی طرفین.
بعد ازین مرحله، حمله و تسخیر هر شهر توسط رژیم فقط با لشکر کشی غیر جاده ای ممکنه که برای جلوگیری ازین امر، رهبر نظامی سیاسی انقلابیون موظفه با همکاری داوطلبین، سنگر بندی شهری، تعیین نقاط حساس و گشت و دیده بانی رو انجام بده/
این نیرو ها ابدا اجازه ی کشتن افراد بی دفاع و اسلحه یا هر گونه اقدام خشن نسبت بهشون رو ندارن، بازداشت های فردی و دست جمعی توسط این افراد، تنها با موافقت شورای منتخب مدیریت شهری یا دادگاه انجام میشه.
رای دادگاه مثل شورای منتخب، جمعی و اکثریت نسبیه.
بعد ازین مراحله که انقلابیون/
میتونن در ارامش نسبی برای فتح و کمک رسانی شهر های دیگه تصمیم گیری کنن، رابطه ی سیاسی موقت بین اون شهر هارو بعدا مینویسم.
نکته پایانی هم اینکه بدونید دولت موقت یا پرویژنال گاورمنت شهری ناپایدار ترین و پر هرج و مرج ترین و بی قاعده ترین پدیده های سیاسیه.
من اینجا میتونم با تکیه/
به قوانین اساسی حقوق بشر یا تجربه ی افتضاحاتی که در دولت موقت های شهری مشابه در زمان انقلاب اتفاق افتاده یا کیس استادی موقت بخش های اداری شهر با توجه به تخصصم، قواعد حداقلی رو ارائه بدم.
ولی این بنظرم یه پیش نویس و چهار چوب اولیه است و متن اصلی احتمالا سه تا پنج برابر این بشه/
ولی من عقلم کامل نیست و منابع اطلاعاتی و تخصصی زیادی در مورد دولت های موقت موجود نیست، باید تیکه تیکه تاریخ انقلاب خوند و پیدا کرد.
برا همینه که اگه تجربه ی شما چیز دیگه ای رو لازم دونست که من با کیس استادی، تحقیق و فرضیه ساختن بهش نرسیدم ،اضافه کنید.
برنامه ی خودمم چنینه.
یه چیزی که موقع تحولات مهم تاریخی همیشه رو اعصاب منه، زنجیره ی بی کفایتی و فساده.
یعنی چمیدونم مثلا ج.ج ۲ و هیتلر، اگه همه ی رهبران اروپا اینقدر ضعیف و فاسد نبودن نه شروع میشد نه اتفاق میفتاد.
و اینی که میگم ضعیف و فاسد تو معیار های خود سیاسته نه جامعه.
چه مثلا استالینی که/
تو قدرت طلبی یه گاو تمام عیاره، چه چمبرلین و رزولتی که از اساس آدمای کم مایه، حقیر و زبونی هستن.
چه فرانسوی هایی که از نظر حقوقی آلمان و دنیا رو تحریم و آتش جنگ بعدی رو شعله ور میکنن
و چه بقیه ی آدمای سست و کوته بین اروپا که با هیتلر و خواسته هاش مماشات میکنن، همه تو یه آفرینش/
خدایی کنار هم قرار گرفتن که برینن به تاریخ.
الانم هی به فضای روابط بین الملل نگاه میکنم و جز گوه برای مردم ایران نمی بینم.
اون از قطر جاکش که خایمال ایرانه.
اون از راست های افراطی اروپا تو ایتالیا و لندن که فاز توجه به داخل دارن.
اون از آلمان که درگیر جنگه و تصمیم قطعی/
رشتوی قبلیم در خصوص دولت موقت شهری و اقداماتی که باید بعد از فتح انجام بشه، بنظر خودم خیلی advanced اومد.
تصمیم گرفتم اینجا بصورت کلی سوالات، چالش ها و فرایند های دخیل رو تعریف کنم، شاید شما به راه حل های بهتری رسیدید.
مسئله ی اول تعریف دولت موقته، من بنابر ضعف ادبیات سیاسی/
اونگابونگایی/ارسطویی تعریفش میکنم.
دولت موقت:
از حیث افراد و هیئت حاکمه اساسا امری دموکراتیک نیست، امکان برگزاری انتخابات سالم توش وجود نداره، مردم به یه اریستوکراسی تندرویان یا میانه رویان مصالحه میکنن.
از حیث حکم پذیران، شامل ساکنین محدوده ی شهری و پناهجویان احتمالی میشه/
(در این خصوص شورای شهر تصمیم میگیره ولی بصورت کلی دولت موقت شهری بهتره فقط شامل کسانی که در حوزه ی تحت کنترل نظامی و انتظامی شهر مالکیت غیرمنقول یا سکنا دارن و خانواده هاشون و کسانی که نسبت به غیرمنقول حق انتفاع دارن باشه)
از حیث زمان، بعد از سقوط انتظامی شهر اتفاق میفته/
فان فکت
از نظر بحر و عروض
وزن های سریع و بی نظم مثل: فاعلن مفتعلن(هیز تویی هرزه تویی)ریتم دامبول دارن.
وزن های حماسی وزن هایی اند که توش معمولا یک یا چند هجای بلند دارند:
فاعلن مستفعلن مستفعلن(چنگ دل آهنگ دلکش میزند)
یا تناوب هجایی دارن
معفولن مستفعلن فعل(ای ایران ای مرز پر گهر/
یا قطع هجای آخر مثل پانچ آوایی عمل میکنه:
فاعلن فاعلن فاعلاتُ فع(انجز انجز انجز وحده)
یا تکرار هجای کوتاه رو پشت سر هم (نه متناوب) دارن:
مفاعلن فعلن فعلن(قسم به اسم آزادی)
اینم راهنمایی های من، دیگه نمی دونم واسه شعر حماسی نوشتن چه مشکلی دارید. همینجوری ادامه بدید میشنم کل/
سرودهای انقلابی الان و ۵۷ رو تحلیل وزنی میکنم و در ماتحت همتون فروبرده تا ببینم از دهنتون سرود انقلابی خوب میاد بیرون یا نه.
Like you have to do one thing...
در جامعهای که رهبرانش سالیان ساله دروغ رو مشق ما کردند. بزرگترین چیزی که فروریخته شده (سوای اعتماد ما به دولت و اشخاص قدرتمند) اعتماد ما به همه، پارانویا و ترس های بیخود و بی جهت از جاسوس بودن دیگری، وضع طبیعی هر ایرانی شده.
برای شجاع بودن، برای به نتیجه رسیدن این انقلاب/
کنار تلاشی که قطعا باید برای سلامت روانتون(بصورت کلی) بذارید، مشق "اعتماد" کنید. اعتماد به خودتون، اعتماد به دیگران و در نهایت اگه شد، احترام به قدرتتون با همدیگه.
این حل شه بعدش شجاعت میاد، بعدش تلاشی که این مملکت رو جلو میبره میاد.
اگر نه به خدا و نه به هیچ قدرت مطلقی که به/
خودتون، اعتماد بسازید.
میپرسید چطوری؟
هرکسی یه مدلی داره، امشب از تعهد گرفتن و قانون نوشته گفتم، دیگری براش اکسپرس و ارتباط صمیمی داشتن مهمه. درباره ی نحوه ی اعتماد کردن همدیگه و نحوه ی کسبش جستوجوگر باشید.
ساخته میشه.
فراموش نکنید که این عنصر اعتماد در انقلاب ۵۸ از جنس اعتماد/
خب یکم حرفهای جدی بزنیم.
امشب میخوام برم سراغ دغدغه ی بزرگ و همیشگی عزیزانی که در کنار نشستن، وسط باز اند و خیلی دوست دارن با شنیدن این جمله از دهان عرزشی ها بلافاصله قانع شن که خب باید نظام رو حفظ کرد و حرکت علیهش باطله.
اونهم این که"اینا برن کی میاد؟"
دفعه ی قبل که به این/
موضوع پرداختم، ذکر کردم که "اینا برن کیر خر میاد" و البته "الان نخبه های زیادی هستنکه پتانسیل اداره ی مملکت رو بهتر ازین ها دارند" هردو پاسخهای خوبیاند. اما دروغ چرا بنظرم با توجه به اینکه وارد مراحل جدیتر انقلاب شدیم و خشونت ها رسمی و خیابانی شده و فضای مجازی هم بی نصیب/
نمونده وقتشه که یکبار برای همیشه این ماجرا رو با همه ی کسایی که از آینده میترسن و بخاطرش هیچ کاری نمی کنند و ازون بدتر به معترضین سنگ میزنند حل کنم.
میدونید در ریتوریک، تفسیر، بازجویی یا اساسا هر کانتکستی که شما با کاوش در متن روبرو هستید، مهم ترین کاری که میکنید سوال پرسیدنه/
مشکل همه ی آقازاده ها و آخوند زاده های توییتر که در ظاهر (و شاید حتی در باطن) طرف مردمن و آدما راجع به گذشتهشون ازشون سوال میکنن اینه که چون حتی یکبار نفهمیدن اون طرف لوزرِ بی رانت بودن چه حسی داره، نسبت به احساسات فروخورده ی اینا آپاتیک و مثل گاو رفتار میکنن.
یعنی مثلا میبینی/
بنده خدا به هر حال میخواد بگه اصلاح شدم و عوض شدم، شما هم دیگه فحش خوار و مادر ندید، نمی تونم که تو روز روشن بشاشم رو دست بابام(اینجور چیزا رو نمیشه یه شبه آچیو کرد)
ولی چون نمیدونن یارو دقیقا چی لازم داره برا آروم شدن، صاف میرن کلماتی رو انتخاب میکنن که بیچارهشون میکنه.
/
به عنوان آدمی که همیشه طرف لوزرِ ماجرای رانت بوده و حتی اگه فرصتی داشته با تردید زیاد، رد کرده؛ خوشحال هم میشم اینارو میبینم.
انگار تنها چیزی که اینا با رانتی بودنشون بدست نیاوردن(یعنی سیمپاتی با لوزر های بدون رانت) و من بدست آوردم، داره یکبار در تاریخ هم که شده توی صورتشون/