در سال ۲۰۰۸ باستانشناسان ایتالیایی بقایا و استخوانهایی که به احتمال زیاد به لشکر کمبوجیه تعلق داشته و در حدود 2هزار و 500 سال پیش در شنهای صحرایی در غرب مصر مدفون شدهاند را کشف کردند.
سلاحهای برنزی، دستبند نقره، یک گوشواره و صدها قطعه از استخوان انسان در بخشی
وسیع از دشت صحرا در نهایت امیدهایی را در رابطه با کشف سپاه مفقود شده پادشاه ایرانی کمبوجیه دوم زنده کرده است.
بر اساس شواهد تاریخی 50 هزار جنگجوی این سپاه توسط طوفان شن وحشتناکی در 525 قبل از میلاد مدفون شده اند.
این کشف در واقع اولین نشانه باستان شناسی از داستانی است که هرودت مورخ یونانی آن را به ثبت رسانده است.
بر اساس نوشتههای هرودت، کمبوجیه پسر کورش پس از نافرمانی کاهنان معبد آمون از خواستههای وی 50 هزار جنگجو را از تبس برای حمله به واحه سیوه در مصر اعزام کرد که این سپاه
پس از 7 روز پیاده روی در بیابان به واحهای به نام El Kargha رسیدند که پس از خروج از آن دیگر هرگز دیده نشدند.
هرودوت مینویسد: بادی قدرتمند و کشنده از جنوب برخاسته و تودههای عظیمی از شن را به همراه آورده است و تمامی نیروهای این لشکر را در خود مدفون کرده است.
افسانه لشکر ناپدید شده کمبوجیه به تدریج در غبار تاریخ به فراموشی سپرده شده بود تا اینکه این دو دانشمند ایتالیایی اعلام کردند نشانههایی را از لشگر ایرانی که توسط طوفان شن بلعیده شده بودند، کشف کردهاند.
در کنار این اجساد صخرههایی به شکل یک پناهگاه طبیعی
در ابعاد 35 متر در 1.8 متر در 3 متر کشف شده که به دلیل ابعاد بزرگ، مکانی مناسب برای پناه گرفتن از طوفان شن به شمار میرفته است.
ابزار آلات و سلاحهایی که از این منطقه کشف شدهاند از این نظر که اولین اجسام متعلق به دوران کمبوجیه هستند بسیار ارزشمند به شمار میروند.
همچنین بررسی این اجسام از تعلق داشتن آنها به دوره هخامنشی خبر میدهد.
محققان ایتالیایی برخلاف دیگر باستان شناسان، مسیری متفاوت از مسیرهای مورد مطالعه را از سمت جنوب بررسی کرده و موفق به کشف بقایای این لشگر بزرگ شدند.
همچنین در میان استخوانهای یافته شده قطعاتی از پیکان تیرها و دهانه اسبها به چشم میخورند که با آنچه در نگارههای اسب پارسی به چشم میخورد برابری میکند.
در میان اجزای یافت شده در محل کشف بقایای لشکر کمبوجیه، تیم باستانشاناسان ایتالیایی یک دهانه اسب پیدا کردند.
این دهانه اسب با دهانه اسبی که در یکی از حجاریهای قدیمی متعلق به دوران هخامنشی به چشم میخورد، مطابقت دارد.
در این تصویر و با توجه به تطابق اسب حجاری شده با قطعه فلزی محل استفاده از این قطعه مشخص شده است.
سربازان پارسی اغلب از جواهرات و گوشواره استفاده میکردند این یکی از گوشوارههایی است که در محل پیدا شدن لشگر کمبوجیه در صحرای افریقا کشف شده است.
با مشاهده چهره این سرباز هخامنشی حجاری شده در کاخ آپادانا واقع در تخت جمشید مشخص میشود که سربازان پارسی از گوشوارههایی
مشابه آنچه در محل کشف بقایای لشکر کمبوجیه پیدا شده استفاده میکردند.
در قرآن، آمده که نخستین سازنده بنای کعبه آدم بودهاست و سپس بدست ابراهیم و پسرش اسماعیل بازسازی شدهاست.
عمده موجود در مورد کعبه منابع نویسندگان اسلامی است. فارغ از روایات و منابع اسلامی، گزارش و سند تاریخی چندانی مربوط به پیش از اسلام در مورد این بنا در دست نیست. تا
کنون هیچ اثر و یا نشانی قابل قبول علمی و تاریخی برای اثبات وجود فرستادگان از طرف خدا!!!؟!!؟ بجز محمد که پیاپی نام انها شنیده میشود در دسترس نیست بجز منابع دینی.
کعبه قبل از گسترش اسلام و تا پیش از فتح مکه به دست ابوسفیان و برادرانش که از بزرگان و ثروتمندان قریش بودند، محل نگهداری
و پرستش بتها شده بود و سالانه مردم از کشورها و شهرهای دیگر برای زیارت بتها یا نگهداری و سپردن بتهایشان به آنجا میآمدند، هدایا و قربانیهای زیادی برای احترام به بتها تقدیم کعبه میکردند و با اهالی مکه به داد و ستد میپرداختند. علت مخالفتها و جنگهایی که آنها با محمد
تندیس نقرهای گاو نشسته یکی از اشیای باستانی است که متعلق به دوران نیا-ایلامی است. قدمت این تندیس ۲۹۰۰ تا ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد است. سر و دستان موجود، گاو است و تن آن انسان میباشد. تندیس نقرهای گاو نشسته در جنوب غرب ایران کشف شدهاست. این تندیس ۱۶٫۳ سانتیمتر ارتفاع دارد.
مجسمه نقرهای لباس مخصوصی را بر تن کرده که دارای الگوی پله-پله میباشد و به شکلی راه راه آن را مزین کردهاست. گاو در حال گرفتن یک جام با دهانه لولهای است. تندیس نقرهای گاو نشسته در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشود .
مجسمه گاو ایلامی با لباسی منقوش به طرح پلکانی
و جام دهانه داری که در دست دارد، آمیختگی جالبی از ویژگیهای انسان و حیوان را نمایش میدهد. البته این گونه نمایش ترکیبی (حیوان در نقش انسان) در دوره ایلامی مقدم معمول بوده و احتمالاً نشان نوعی قدرت فوق طبیعی بوده که از طرف خدایان به پادشاهان اعطا میشدهاست.
قرآن قدس نسخهای است از ترجمهٔ فارسی قرآن که گفته میشود کهنترین ترجمهٔ قرآن به فارسی است. این قرآن در سال ۱۳۴۵ ش در موزهٔ آستان قدس شناسایی شد و نظر کارشناسان را جلب کرد و معلوم شد یک ترجمهٔ بسیار ارزشمند تاریخی است و در سال ۱۳۵۵ در یک جلد چاپ گردید و در سال ۱۳۶۴ علی رواقی
آن را در دو جلد بزرگ منتشر کرد. اندکی از آغاز این ترجمه — از ابتدای قرآن تا آیهٔ ۲۱۳ سورهٔ بقره — و اندکی از انتهای آن — تعدادی از سورههای کوچک قرآن — در دست نیست.
اهمیت آن در این است که مشخص شد قدیمیترین ترجمهٔ فارسی از قرآن است که تاکنون باقی ماندهاست. خط آن کوفی است
اما با جوهرِ رنگی اِعرابگذاری شدهاست. اعرابگذاری روی خط کوفی (حیرهای) خود بر اهمیت این اثر میافزاید اما از همه مهمتر اینکه در ترجمهٔ فارسی آن واژگان بسیار زیادی از زبان پهلوی وجود دارد و حتی بدیهیترین واژگان عربی مانند «کافر» و «مؤمن» نیز به صورت «کژاندیشان» و «باورداران»
میدان نقش جهان دومین میدان بزرگ دنیا
بنای جهانی ثبت یونسکو ، دومین میدان تاریخی جهان
دورتا دور میدان نقش جهان اصفهان رو با میخ سوراخ کردند تا پرچم آویزون کنند. از این میدون ۴۰۰ساله یکی بیشتر نداریم تو دنیا.
آبانماه 1401
میدان نقش جهان ساخته شده در عصر صفوی گسترده به طول 525 متر و عرض 159 متر طراحی گردیده است، این در حالی است که در همان دوره میدان دوژ پاریس با طراحی مربعی شکل که هر ضلعش تنها 140 متر مربع بیش نداشت به فرمان هانری چهارم درسال 1612 میلادی بنا گردید.
میدان نقش جهان از میدان سرخ مسکو نیز که یکی از گسترده ترین و نامی ترین میدان های جهان بود، گسترده تر است . میدان بزرگ شهر بروکسل بلژیک نیز با اندازه ای 68*110 متر از دیدگاه گستردگی کمتر از یک دهم میدان نقش جهان پهنه دارد.
در
خاطره زیر را به نحو متواتر از اطرافیان و شاگردان نزدیک مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی شنیده ام. متن زیر به نقل از آیت الله احمد عابدینی استاد حوزه علمیه اصفهان است:
اوایل شهریور ۱۳۷۷ بود که برای خواندن کتاب سفرنامه فقهی حج به منزل ایشان رفتم و مثل بقیّه شبها من و او تنها بودیم
تازه آقای اسد اللّه لاجوردی را ترور کرده بودند. ایشان فرمودند: امروز هرچه با خودم کلنجار رفتم که برای آقای لاجوردی فاتحه ای بخوانم نشد.
حساس شدم که مگر او چه کرده است؟ سؤال کردم، ایشان در تردید بود که برایم توضیح بدهد یا خیر، امّا بالاخره اموری را گفت که اکنون پس از گذشتن
بیش از ده سال از آن زمان هنوز بسیاری از آن کلمات با همان آهنگ سخنان ایشان در گوشم طنین انداز است:
آن زمان که مسئولیت داشتم گهگاهی به زندانها سر میزدم که در زندانِ اوین یک درب کهنه قدیمی بود که همیشه از کنار آن می گذشتم. یک روز هوس کردم که داخل آنجا را ببینم، گفتم این چیست؟
اسب سلطنتی یک نژاد باستانی و منقرض شده از نژادهای اسب است. این نژاد در اصل بومی شهر نیسایا بود که در دشتهای نسایی (در قسمت جنوبی از دامنهٔ کوههای زاگرس )، واقع شده بود. سری ستبر و نیرومند داشتند که مشخصه اسبهای جنگی بودند. یونانیان باستان آن را به خاطر نیسا که محل پرورش
آن اسب بود، اسب نسایی میگفتند و چینی ها آن را اسب آسمانی یا اژدهای گیاهخوار میگفتند! آن اسب با ارزشترین اسب در دنیای باستان بود. اسبهای نسایی سلطنتی نشانی از اشرافیت در ایران باستان بودند. دو اسب نسایی نر سفید، ارابه سلطنتی را میکشیدند در حالی که چهار تا از این اسبان شاهی
ارابه اهورامزدا را میکشیدند. در طول سلطنت داریوش، اسب نسایی از ارمنستان تا ازبکستان نیز پرورش مییافت. اسب نسایی خواهان بسیاری داشت و یونانیان (به ویژه اسپارتانها) اسب نسایی را بعدها وارد کردند و آن را در اسطبلهای خودشان پرورش دادند و بسیاری از قبایل کوچنشین (مانند Scythians)