گارد جاویدان (Immortals) و یا جاویدانان ایرانی نامی است که هرودوت، تاریخنگار شهیر یونانی، به گردان نخبه ده هزار نفری پیادهنظام سنگین اسلحه ارتش هخامنشی دادهاست. یونانیان از این جهت آنان را «جاویدان» میخواندند که برخلاف روال معمول در جهان باستان، این گردان یک سپاه
همیشگی بود.
از زمان داریوش بزرگ هخامنشیان دارای سپاه ثابتی به نام «جاویدان ها»بودهاند، که متشکل از ده هزار نفر بوده است. این گارد از این رو گارد جاویدان نامیده میشد که در صورت بیماری، زخمی شدن یا مرگ یکی از اعضاء بیدرنگ کسی از ذخیرهها جای او را میگرفت.
افراد گارد ده هزار نفری جاویدان و هنگ گارد سواره تشکیل نخبگان سپاه هخامنشی را میدادند.
گروه هزار نفریِ نخست، یعنی هنگی که نیزههایش به انار زرین ختم میشد، «هنگ محافظان» بود. اینها همه پارسی بودند و بسیار مشهور و هراسانگیز. محافظت از شاهنشاه به هنگ محافظ سپرده شده بود
و از این رو به هنگام نبرد، درست در جلو و کنار فرمانروا قرار میگرفتند. به هنگام بار در دربار نیز افراد این گارد نزدیک تر از دیگر سپاهیان به شاه میایستادند؛ چون پاسداری از شاه وظیفهٔ اصلی آنها بود، فقط هنگی که قبضهٔ نیزههایشان زرین بود مجهز به سپر بودند.
در عوض باید از تیر و کمان و ترکش صرف نظر میکردند، اما دشنهٔ کوتاه ایلامی داشتند.
فرمانده هنگ محافظ شاه، همزمان فرمانده گارد ده هزار نفری جاویدان هم بود. احتمالاً او مافوق فرمانده گارد سوار نیز بوده است. او از قدرتمندترین شخصیتهای شاهنشاهی بهشمار میآمد و
در اواخر عهد هخامنشی رسماً «نایب السلطنه شاه» بود و به فارسی باستان «حاکم دوم» نامیده میشد.
هرودوت جاویدانان را نیروی های پیادهنظام سنگین اسلحهای توصیف میکند که رهبریشان برعهده ویدرانه، یکی از هفت مردی که علیه بردیای دروغین شوریدند بوده است.
گردان جاویدان از نیروهای ویژهای تشکیل شده بود که شمارهشان از ده هزار بیشتر یا کمتر نمیشد. هرودوت ذکر میکند که با کشته، زخمی یا بیمار شدن یکی از سربازان جاوید، به سرعت شخص دیگری جایگزین او میشود تا شماره ده هزار نفره آنان حفظ شود.
گارد جاویدان در دوران شاهنشاهی ساسانی احیا شد. با این حال ممکن است آنان این گردان را از سپاه شاهنشاهی اشکانی به ارث برده باشند. بدنه اصلی سپاه ساسانی، از سواران تشکیل میشد و جاویدانان معروفترین گردان در میان سواران بودند. تعداد جاویدانان ساسانی نیز ده هزار نفر بود،
با این حال آنان سواره نظام سنگیناسلحه بودند، درحالی که نیروهای جاویدان هخامنشی را پیادهنظام تشکیل میدادند.
عکس ۱
سنگنگاره کمانداران، تزئینات مجلل و معروف از بخش مسکونی کاخ آپادانا، ساخته شده توسط داریوش اول در شوش را نمایش میدهد. این کتیبه از آجر سفالی براق ساخته شدهاست و بلندی آن ۴٫۷۵ متر و پهنای آن ۳٫۷۵ متر میباشد. این کتیبه هماکنون در موزهٔ لوور در فرانسه نگهداری میشود.
عکس ۲
درفش هخامنشیان
عکس ۳
سنگ نگاره تالار آپادانا، سربازان مادی و پارسی
عکس ۴
سوار سلطنتی هخامنشی در حال حمله
عکس ۵
سنگنگارههای نقش برجستهٔ نیمرخ از صف سربازان شاهنشاهی هخامنشی که بر دیوارهٔ یکی از پلکانهای اصلی کاخ آپادانا حجاری شدهاند.
در سال ۲۰۰۸ باستانشناسان ایتالیایی بقایا و استخوانهایی که به احتمال زیاد به لشکر کمبوجیه تعلق داشته و در حدود 2هزار و 500 سال پیش در شنهای صحرایی در غرب مصر مدفون شدهاند را کشف کردند.
سلاحهای برنزی، دستبند نقره، یک گوشواره و صدها قطعه از استخوان انسان در بخشی
وسیع از دشت صحرا در نهایت امیدهایی را در رابطه با کشف سپاه مفقود شده پادشاه ایرانی کمبوجیه دوم زنده کرده است.
بر اساس شواهد تاریخی 50 هزار جنگجوی این سپاه توسط طوفان شن وحشتناکی در 525 قبل از میلاد مدفون شده اند.
این کشف در واقع اولین نشانه باستان شناسی از داستانی است که هرودت مورخ یونانی آن را به ثبت رسانده است.
بر اساس نوشتههای هرودت، کمبوجیه پسر کورش پس از نافرمانی کاهنان معبد آمون از خواستههای وی 50 هزار جنگجو را از تبس برای حمله به واحه سیوه در مصر اعزام کرد که این سپاه
کاخ بیستون یک کاخ ویران شده ساسانی است که در ۲۰ کیلومتری کرمانشاه قرار دارد. این کاخ در نزدیکی سنگنوشته بیستون و در رو به روی آن، جایی در مسیر راه باستانی که کوه بیستون و دریاچه بیستون را به هم متصل میکند، جای دارد. در فرهنگ و سنت ایرانی این کاخ محل اقامت شیرین بانوی خسرو پرویز
پادشاه ساسانی کمی پیش از حمله اعراب به ایران بودهاست. این کاخ جزو میراث جهانی یونسکو در ایران است. کاخ ناتمام ساسانی در بیستون از سال ۱۳۵۵ خورشیدی تاکنون بهصورت متناوب کاوش باستانشناسی شدهاست. تاکنون در این محدودهٔ تاریخی، شش بار کاوش باستانشناسی انجام شدهاست.
کاوشگران در این شش فصل حفاری به اطلاعات نسبتاً خوبی دست یافتهاند. براساس اطلاعات بهدست آمده، این منطقه در دوران ساسانی در حال تبدیل شدن به یک کاخ بود که به دلایلی، ناتمام باقی ماند و در دورههای بعد به کاروانسرا تبدیل شد؛ اما این کاروانسرا بر اثر یک زلزله کاملاً تخریب
دبیرستان انوشیروان دادگر اولین دبیرستان دخترانه و زرتشتی تهران
یکی از مدارس تاریخی تهران است که در شهریور سال ۱۳۱۵ مطابق کتیبه سَردَر ورودی بنا گشایش یافت.
.در مراسم جشن سنگ بنای دبیرستان در دوم شهریور سال ۱۳۱۳ بانی مدرسه خانم "راتن بایی بانجی" معرفی شد و نام مدرسه
به یاد پدر ایشان "انوشیروان جی راتن جی تاتا"به نام "انوشیروان دادگر" نامیده شد.
طراحی وسبک معماری بنابه دلیل شباهت با دبیرستان البرز و مدرسه ژاندارک به نیکلای مارکوف نسبت داده شده است.
دبیرستان انوشیروان دادگر بنایی آجری در دو طبقه با ۱۲ کلاس درس میباشد.
وجود۴ستون اصلی
و دو نیم ستون در ایوان ورودی و فرم کنگره ای در رخ بام ورودی برگرفته از معماری دوره های هخامنشی و ساسانی است.
قوس های ایرانی پنجره ها و نمای آجری تلفیقی از معماری قبل و بعد از اسلام را تداعی می کند.
در دو طرف تالار اصلی پلکان ارتباطی طبقات وجود دارد
تزئینات بنا شامل
بعضی در تعجب هستند که چگونه ممکن است حکومتی خود را چنین دچار انواع بحرانهای اقتصادی، انزوای بین المللی، بحران مشروعیت و خطر شکاف اجتماعی کرده و اقدامی در جهت رفع آنها نکند؟!
پاسخ به این پرسش در ذات نهاد روحانیت و حکومت دینی نهفته است.
*روحانیت در اسلام و ادیان دیگر از
دو عنصر جَهل و فَقر در جامعه تغذیه میکند.*
مادامی که این دو عنصر در جامعه وجود داشته باشند روحانیون صاحب قدرت هستند و میتوانند حکومت کنند.
انقلاب ۵۷ در ایران بر بَستر یک جَهل عمومی به وجود آمد که این جهل تا پایان جنگ ایران و عراق و مرگ خمینی غالب بود بنابراین خیال
حکومت دینی از بابت جَهل جامعه راحت بود اما نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی که در حکومت قبلی پایه ریزی شده بود نسلی را در دَهه هفتاد بوجود آورد که جهالت نسل پیش از خود را نداشت.محمد خاتمی نتیجه موقت تاثیرگذاری نسل غیرجاهل جدید بود. بعلاوه در دوره خاتمی رونق اقتصادی، عنصر دوم
16 مهر روز جشن مهرگان، سالروز خروش کاوه آهنگر بر علیه ضحاک تازی است... . امروز پس از هزاره ها، مهرگانی دیگر در حال رخ دادن در ایران است... خروش مردم ایران بر علیه اندیشه و سنت تازیان...
مهرگان جشنی است که حتی از نوروز نیز گرامی تر است، بدلیل رخدادهای تاریخی که در آن افتاده،
زیرا ما پیش از نبرد قادسیه، در تاریخمان قادسیه دیگری داشته ایم در زمان جمشید شاه پیشدادی که توانسته ایم بر آن چیره شویم و این نویدی است که ما باز هم خواهیم توانست...
مهرگان سالروز پیروزی فریدون بر ضحاک تازی که هزار سال بر میهن اهورایی ما سلطه داشت
و روز ملی درفش میهن، درفش سرفراز کاویانی، که نخستین درفش در تاریخ جهان است.
مهرگان، سالروز خروش کاوه آهنگر و پیروزی فریدون شاه بر ضحاک تازی و برافراشته شدن درفش کاویانی در سرتاسر ایران بزرگ فرخنده باد!
ضحاک تازی هزار سال بر ایران اهورایی مان فرمانروایی کرد و ستم بسیار نمود.
«ریال» (رویال: شاهی) نام سکه نقره اسپانیا و پرتغال است که در این دو کشور و مستعمرات آنان رواج داشت و ارزی جهانی بشمار میرفت. در اواخر سده هیجدهم میلادی، در ایران سکه «ریال» معادل یک هشتم تومان ارزش داشت.
در زمان شاه طهماسب_صفوی (سده شانزدهم میلادی)، واحد پول ایران «تومان» (سکه طلا) و واحد کوچکتر «شاهی» (سکه نقره) بود.
در این زمان، واحد پول انگلستان پوند استرلینگ (برابر با ۲۰ شیلینگ) بود و یک تومان ایران معادل ده پوند انگلستان ارزش داشت!
در سال سیام سلطنت #فتحعلی_شاه قاجار (۱۲۴۲ ق./ ۱۸۲۷ م.)، سکه نقره بنام «صاحبقران» ضرب و ارزش آن معادل یک دهم «تومان» تعیین شد.
نام این سکه به اختصار به «قران» تبدیل شد. «شاهی» به کوچکترین واحد پول ایران و معادل یک بیستم «قران» تبدیل شد یعنی ۲۰۰ «شاهی» برابر با یک «تومان» بود.