پیش از شکلیابیِ اجباراً تحمیلشدهی ایران، به عنوان یک دولت ملی، ایرانِ دوران قاجار، مجموعهای متشکل از دولتها یا ممالکی بود که اگرچه تا حدی به هم متصل بودند اما از درجهی بالایی از استقلال سیاسی-اقتصادی نسبت به پایتخت (تهران) برخوردار بودند.👇 #مهسا_امینی #بلوچستان
ساخت یک نهاد سیاسیِ متمرکز، نیازمند شروط مادی (فناورانه-زیرساختی) گوناگونی است که در آن دوره وجود نداشت. اگر دوران بحثانگیز صفویه را نادیده بگیریم، حداقل از زمان تسخیر «ایران» توسط مسلمانان، یکی از خصیصههای برجسته و تعیینکنندهی «ایران»، فقدان یک قدرت مرکزی مؤثر بوده است.👇
غیابِ ایران به مثابهی یک موجودیت بالفعل ژئوپلتیکی دارای مرزهای مشخص در قرون پیش از پادشاهی پهلوی، برای فهم شکلگیری ایران همچون یک دولت مدرن در زمانهی حاضر مهم است و دلالتهای مؤثری برای مبارزات انقلابی جاری در ایران، در آن مستتر است.👇
هشتم مهرماه در زاهدان شاهد بهقتلرساندن بیش از ۱۰۰ نفر از معترضان در بلوچستان بودیم. بلوچستان استعمارشدهترین منطقهی ایران است. میتوان استدلال کرد که بلوچستان در فضازمانی کاملاً متفاوت از فضازمانِ مراکزی مانند تهران قرار دارد.👇
ایران به عنوان یک دولت ملی، جغرافیایی استعماری است. اما این موضوع همهی داستان را بازگو نمیکند. اگر ماهیت استعماری فضای ملی را با فارسیسم تعریف کنیم، وجوه جنسی و جنسیتی فضایِ ملی با صریحترین شکل با ارجاع به شیعیسم فهمیده میشود.👇
فارسیسم و شیعیسم البته باهم مرتبط اند. این منطقِ جمهوری اسلامی در مقام یک دولتِ ملی است که فارسیسم و شیعیسم را در یک کل مفصلبندی میکند: فارشیعیسم.👇 #مهسا_امینی #بلوچستان
راستگرایان ایرانی ـ که طیفی از فاشیسم افراطیِ آریاییگرایان، سلطنتطلبان (پهلویها)، و شیعهگرایان تا ایرانیسم/فارسیسمِ طبقهی متوسطِ محافظهکار را دربرمیگیرد ـ برداشتی لیبرالی/ناسیونالیستی از حقوق دارند. آنها قادر به دیدن حقوق ورای چارچوب فردگرایانه و موروثی نیستند.👇
بر این اساس، آنان اگرچه از حقوق «فردی» مانند حق آزادی بیان و اظهارنظر و کنترل بر بدنهای فردی دفاع میکنند - آن هم با استثناهایی مانند مخالفت با حق سقط جنین - اما همزمان حق «جمعی» برای خودگردانی محلی، شهری یا منطقهای را محکوم و تقبیح میکنند.👇
در چنین بافتاری است که سلطنتطلبان و به طور گسترهتر؛ الیتهای ایرانیست/فارسیست (در همسویی با جمهوری اسلامی) ایرانیان را از «سوریهایشدن» یا تجزیهی ایران، ترسانده و برحذر میدارند. این همسویی در شعار ضدانقلابی، پدرسالارانه و جنسیتزدهی «مرد، میهن، آبادی» بروز کرد.👇
جناح خاصی از چپ ضدامپریالیستی ایران نیز موضع مشابهی در این خصوص دارد. گرچه لزوماً با پیشفرضهای فردگرایانه آغاز نمیکنند اما در نهایت از همان موضع راستگرایان دفاع میکنند. بگذارید لحظهای روی جریان موسوم به «چپ محور مقاومت» متمرکز شویم.👇
همین رابطهی بین چپ محور مقاومت و راستگرایان، بین چپ محور مقاومت و جمهوری اسلامی هم وجود دارد. اگرچه چپ محور مقاومت و جمهوری اسلامی ظاهراً منافع متفاوتی دارند، اما موضع واحدی دارند که همان «دفاع از جمهوری اسلامی به هر قیمت و هزینهای» است.👇
جمهوری اسلامی و چپ محورمقاومت معتقدند امپریالیسم غربی، مردم ایران را برای اعتراضات تحریک کرده و فریب داده است. این نوع امپریالیسمستیزی قلابی، گسترهای از نیروهای مؤثر و گوناگون از جمله نقش سایر قدرتهای امپریالیستی مانند روسیه و چین و نیز خودِ شکل دولت-ملت را نادیده میگیرند👇
این امپریالیسمستیزی قلابی در واقع، روابط طبقاتی موجود از جمله تفکیک جنسیتی و استعمار داخلی را توجیه میکند. آنها «امپریالیسم» را به شیوهای انتزاعی و مسطح درک میکنند و در نتیجه از فهم ماهیت نابرابر و چندمقیاسیِ امپریالیسم سرمایهداری و منطق استعماری چندلایهاش ناتوان اند.👇
چپ محورمقاومت، امپریالیسم آمریکایی-غربی را طرد میکند اما فقط برای آنکه امپریالیسم چینی و روسی را به آغوش بکشد. چپ محورمقاومت، بازنماییکنندهی چپ غربی ضدامریکایی است که یا در خصوص جنبشهای اعتراضی ایران سکوت پیشه میکنند و یا 👇
دغدغهی اصلی خود را حفاظت از شکل دولت میدانند و متوجه نیستند که شکل دولت خود مؤلفهی اصلی تعریفکنندهی امپریالیسم غربی است. موضعگیریهای ناآگاهانهی این چپهای غربی نسبت به جمهوری اسلامی، و یا سکوت آنان در خصوص قساوتهایش، باعث بدنامی و بیاعتباری کلیتِ جریان چپ شده است.👇
وقتی بحث به اعتراضات داخلی ایران درون جامعهی شیعهگرا میرسد برخی از این چپها (از جمله جرمی کوربین، طارق علی، و دیوید هاروی) چیزی برای گفتن ندارند. نتیجه آنکه تحلیلهای انتزاعی و پراشتباه آنها را نمیتوان چندان از تحلیلهایی که مثلاً در تسنیم انتشار مییابد، متمایز کرد.👇
فقدان دانش انتقادی ملموس از جامعهی چندملیتی و بسیار متکثر ایران که توسط رسانههای جریان اصلی غربی و پروپاگاندای جمهوری اسلامی ممکن و تسهیل شده، تاثیر بسیار منفی و مخربی بر روی گسترش و توسعهی مبارزات رهاییبخشِ جمعی، در میان ملتهای مستعمرهی ایرانی گذاشته است.👇
باید نسبت به استفاده از گفتمانهای «تجزیهی کشور» و «سوریهایسازی» از سوی چپ محور مقاومت محتاط باشیم. از یاد نبریم که جمهوری اسلامی، مهمترین حامی و پشتیبان رژیم اسد و در نتیجه، خود، از عاملانِ اصلی سوریهایسازی فضای سیاسی بوده است.👇
در نتیجه جمهوری اسلامی برای زمینزدنِ جنبش انقلابی، در عملیکردن این استراتژی یعنی سوریهایسازی تردید نخواهد کرد. در نتیجه، نیروهای انقلابی باید استراتژیهای مقابلهی متناسبی را در این خصوص بپرورانند.👇
«ایرانیان» در واقع از طیفی از اشکال متقاطع و به هم پیوستهی سلطه رنج میبرند اما حجاب فشردگیِ جمهوری اسلامی است؛ همچنان که جمهوری اسلامی خود تراکم و فشردگیِ روابط طبقاتی مسلط است. حجاب، در واقع مادیتیابیِ جمهوری اسلامی در زندگی روزمره است.👇
دقیقاً به واسطهی حجاب (و زبان فارسی) است که جمهوری اسلامی توانسته است سلطهاش را استمرار بخشد. به تعبیری دیگر، حجاب اجباری، مادیتیابی و فشردگی/تراکمِ شیعیسم است. بنابراین، حجاب اجباری یکی از ارکان بنیادین تمامیت روابط سلطه در ایران است.👇
تحمیل نظاممند پروپاگاندای ایرانیستی/فارسیستی تأثیر عمیقی در شکلدادن به جهانبینی و افکار عمومی ایرانیان و اساساً در شکلدادن به خودِ «ایرانیان» داشته است. یک قرن آموزش فارسگرانهی مرکزگرا، شکل ناسیونالیستیِ دولتمحور خاصی از «دانش تاریخی» را تولید و عادیسازی کرده است.👇
این دانش/فرهنگ بهعنوان سدی مستحکم در برابر شکلگیری و گسترش «تاریخهای انتقادی غیرملیگرایانهی ملتهای ایران» عمل کرده و میکند.این روند بیانگر طبیعیسازیِ استعمار داخلی است که در دوران قبل و بعد از انقلاب مبنای تکوین دولت ملی بوده است.👇
جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته حجاب اجباری و سرکوب زنان را نیز طبیعیسازی کرده بود. عمقِ طبیعیسازی مسألهی ملیتهای تحت ستم در ایران اما دست کم از لحاظ تاریخی پردامنهتر نیز هست. حال اما وقت آن است تا همزمان استعمار ملل تحتستم و بدنهای سرکوبشده را هدف قرار داد.👇
نابودسازی یکی و دستنخوردهگذاشتنِ دیگری در نهایت به بازتولید نظم موجود میانجامد. چنین استراتژی یکسویهای نمیتواند به یک زندگی معمولی برای همگان بینجامد./
(از فخرالدین بهجتی برای ترجمهی متن از انگلیسی ممنونم). socialistproject.ca/2022/11/rhythm… #مهسا_امینی #بلوچستان
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
دنیل دی. پاتس استاد باستانشناسی دانشگاه نیویورک در مقالهای که در سال ۲۰۰۵ در کتاب The Birth of Persian Empire منتشر شده یافتههای نامتعارفی را درخصوص پرشیا و هخامنشیان مطرح کرده که دانش موروثی ما را به چالش میکشد.👇
پاتس بر کوروش کبیر تمرکز میکند و معتقد است که به رغم آنکه مطالب بسیاری دربارهی او نوشته شده اما چیز چندانی دربارهی او نمیدانیم. پاتس نمیخواهد بر تفاسیرِ رسیده از منابع کلاسیک نظیر هرودوت، گزنفون، کتزیاس، دینون، دیودور سیسیلی، استرابون و یا نیکولاس دمشقی اتکا کند.👇
او در عوض به دنبال آن است تا از منابع بابلی استفاده کند که بسیار به دوران زندگی کوروش نزدیکتر هستند. 👇
سیاست انهزام قومیت ترکمن بیش از گذشته به اجرا درآمد. از یک طرف زمینهای صحرای ترکمن به متنفذین مملکتی انتقال یافت تا موجبات تخلیهی صحرا از خلق ترکمن فراهم شود و یا لااقل خصوصیات نژادی قومی زبان و فرهنگ ترکمن در بین سایر مردمی که در اینجا استقرار مییافتند مستهلک گردد.👇
و از طرف دیگر در تقسیمات کشوری صحرای ترکمن را قطعهقطعه نموده و هر قطعه را به قسمتی از نواحی فارسنشین همجوار منضم نمودند تا ترکمن نتواند از لحاظ سیاسی اظهار وجود کند. 👇
از لحاظ انتخابات پارلمانی بندر ترکمن ضمیمهی کردکوی و بندرگز شد، آققلا و گمشتپه جزو گرگان گشت، جرگلان جزو بجنورد باقی ماند. حال آنکه ترکمنها میباید به علت اینکه سنیمذهب و دارای فرهنگ و سننی متفاوت از بخشهای همجوار فارسنشین هستند دارای کرسیهای مستقلی در مجلس باشند👇