در این #رشتو قصد دارم موثرترین استراتژی و تاکتیک براندازی جمهوری اسلامی و دلایل اینکه این روش از عملکرد کلیت اپوزوسیون جمهوری اسلامی در این 43 سال موثرتر هست را شرح می دهم.
سلطنت طلبان, فرقه رجوی, چپ های بریده اقلیت و اکثریت, فرقه اسماعیلیون و فرقه علینژاد باید اینکار رو بکنند
مبانی نظری استدلال های اینجانب را می توانید در این رشتو ملاحظه فرمایید
دوستان گمان نکنند من در حال شوخی کردن هستم, کاملا جدی صحبت میکنم
مهمترین موضوع برای براندازی جمهوری اسلامی داشتن یک رهبر است که اشتباه سیاسی انجام ندهد و پیروان خود را به عمل اشتباه فرا نخواند.
مناسب ترین فرد برای رهبری براندازی را در تصویر می بینید
منظور از مناسب ترین رهبر البته #شاهدخت_نور_پهلوی نیست بلکه #شاهسگ_موگلی است
البته برای دوستان ممکن است این سوال پیش بیاید که مگر #شاهسگ_موگلی می تواند عمل سیاسی انجام دهد یا سخنرانی کند و ... , البته #شاهسگ_موگلی هیچ کاری نمی تواند انجام دهد و نکته هم همین است
استدلال های اینجانب
1- نگرفتن پول از اسرائیل و عربستان #شاهسگ_موگلی به غذای روزانه و گردش یومیه ی راضی است و بدنبال گرفتند فاند از موسسات و کشورهای خارجی نیست در نتیجه مردم می توانند مطمئن باشند که پس از براندازی #شاهسگ_موگلی نمک گیر هیچ کشوری نیست.
2- تهدید نکردن مخالفان #شاهسگ_موگلی مخالفان خود را تهدید نمی کند برای مثال خلاف رویه چپ ستیزی سلطنت طلبان , اندیشه سیاسی #شاهسگ_موگلی فراجناحی است و هیچ گروه سیاسی را برای فردای براندازی بر گروه دیگر ترجیح نمی دهد
3- تهدید نکردن نظامیان و حامیان حکومت و ... #شاهسگ_موگلی بر خلاف براندازان بدنبال آویزان کردن مخالفان از تیر چراغ برق و چنار خیابان ولیعصر هم نیست در نتیجه حکومتی ها و بخشی از مردم را برای مقابله با انقلاب متحد نمی کند.
4- تحریم طلب نبودن #شاهسگ_موگلی برخلاف شاهزاده رضا پهلوی و مریم رجوی و اسماعیلیون بدنبال تحریم ایران نیست بطوری جامعه ی مدنی کشور در نتیجه ی تحریم ها تضعیف شود و بالعکس توان حکومت در مقایسه با جامعه مدنی تقویت شود.
5- حرف های متناقض نمی زند #شاهسگ_موگلی برخلاف بسیاری از رهبران سیاسی مانند رضاشاه دوم اعلی حضرت رضا پهلوی حرف های متناقض نمی زند و گفته های خود را با سیاست مداران روز آمریکا تطبیق نمی دهد.
یا مانند حزب چپ یک زمانی طرفدار شوروی نیست, یک زمانی دنباله رو اصلاح طلب و ...
6- ترویج خشونت نمی کند #شاهسگ_موگلی بر خلاف عمده اپوزوسیون ترویج کشتن بسیجی و ساخت کوکتل ملوتف نمی کند و امکان پیروزی یک جنبش مدنی را از بین نمی برد.
7- غرب گرا نیست
برخلاف عمده اپوزوسیون که منافع غرب یا عربستان و اسرائیل را تحت منافع مردم ایران جا می زنند. #شاهسگ_موگلی غرب گرا نیست
8- حرف نمی زند #شاهسگ_موگلی حرف نمی زند در نتیجه برخلاف بسیاری در رهبران اپوزوسیون که با حرف زدن عمدتا بی سوادی خود را مشخص می کنند , #شاهسگ_موگلی از این عیب مبراست.
"تا مرد سخن نگفته باشد / عیب و هنرش نهفته باشد"
9- طرفداران خود را از بین نمی برد
بر خلاف رجوی که در عملیات دروغ جاویدان نیروهای خود را به دهان شیر می فرستند یا رضا پهلوی که حزب مشروطه ی ایران را بازیچه ی خود می کند. #شاهسگ_موگلی به طرفداران خود خط و ربط اشتباه نمی دهد.
بطور خلاصه: 1- نگرفتن پول از اسرائیل و عربستان 2- تهدید نکردن مخالفان 3- تهدید نکردن نظامیان و حامیان حکومت و ... 4- تحریم طلب نبودن 5- حرف های متناقض نمی زند 6- ترویج خشونت نمی کند 7- غرب گرا نیست 8- حرف نمی زند 9- طرفداران خود را از بین نمی برد
با توجه به تمام دلایل پیروی از #شاهسگ_موگلی تنها راه براندازی حکومت فعلی است و اگر در این 43 سال بجای رهبران فعلی چون مسعود و مریم رجوی, رضا پهلوی و ... سکان سیاست اپوزوسیون بدست #شاهسگ_موگلی بود, وضعیت رژیم جمهوری اسلامی امروز بسیار اسفناک بود
مینتزبرگ در کتاب strategy safari که به فارسی با عنوان جنگل استراتژی ترجمه شده است به این نکته می پردازد که داشتن استراتژی (غلط) موجب برشکستگی بسیاری از شرکت ها در ایالات متحده شده است و در عوض شرکت هایی که استراتژی مدون نداشتند اما با یادگیری از محیط کسب و کار به بقا ادامه دادند
اگر دو بازیکن آماتور پینگ پنگ (مثل من) با هم بازی کنند , بیش از اینکه طرف مقابل از ایشان امتیاز بگیرد خود ایشان هستند که با زدن توپ داخل تور یا سرویس اشتباه و ... امتیاز را به حریف تقدیم می کنند.در بازی بازندگان کسی برنده می شود که اشتباهات کمتری انجام دهد soundmindinvesting.com/articles/view/…
موضوع مهم دیگر شکاف انداختن میان مخالفان هست, یعنی در جنگ تا می توانیم بایستی میان مخالفان شکاف بیاندازیم و در عین حال خود سعی کنیم از همه نیرو بگیریم
چرا خطر تجزیه ایران را در بازه ی زمانی کوتاه نمی بایست دست کم گرفت؟
در این #رشتو سعی می کنم به این سوال پاسخ دهم و همچنین دلیل اینکه چرا این خطر در کوتاه مدت برای ایران بسیار شدید است خواهم پرداخت.
1) اسرائیل , کشورهای عربی , هلند و ایالات متحده به دنبال تغییر رژیم ایران هستند. 2) امکان تغییر رژیم با استفاده از حمله ی نظامی برای غرب یا محور عبری-عربی وجود ندارد و ایالات متحده هم در وضعیت سیاسی-اقتصادی سال 2001 نیست.
3) با انتخاب آقای رئیسی و یکدست شدن حاکمیت امکان ایجاد درگیری درون قدرتی وجود ندارد. 4) اپزسیون به معنی سازمان سیاسی (چپ,راست , وسط! و ...) که توان براندازی حکومت را داشته باشد وجود خارجی ندارد. 5) سازمان های صنفی قدرتمند مانند اروپای شرقی برای انقلاب رنگی وجود ندارد.
با توجه به اینکه در تلگرام , اینستاگرام و توئیتر در بحث با عزیزان پانترک : ارمنی, ایرانشهری , فاشیست
و در هنگام صحبت با عزیزان شاه الهی : توده ای , بسیجی و اطلاعاتی نامیده شدم.
یک مقدار کوتاه به توضیح نگاه خودم به مسائل بپردازم.
بین متفکران داخلی مانند دکتر طباطبایی و دکتر شریعتی و ... که به بررسی تاریخ ایران و مشکلات کشور و همچنین نحوه رفع مشکلات ایران پرداخته اند. نظر دکتر بیژن عبدالکریمی را تحت عنوان "پرابلماتیک ایران" , بیشترین تاثیر را بر روی ذهنیت من گذاشته است.
تحلیل ایشان در "سطح مضمون" بگمان جامع ترین نگاه در عین حال واقع بینانه ترین نگاه به مشکلات در هم تنیده ی ایران است.
سر فصل نگاه ایشان به پرابلماتیک ایران را می توان در سطح مضمون در موارد ذیل خلاصه نمود:
بخشی از این تبلیغات ضد ایرانی از روی بیسوادی و شیادی است و بخشی دیگر هم ادامه ی جنگ روانی و اطلاعاتی علیه مردم ایران است و طبیعتا افراد زیادی که فرصت بررسی اسناد در حال و گذشته رو ندارند, فریب این مدل شیادی ها رو می خورند.
1) ویدئو اول: دکتر منوچهر گنجی
دکتری حقوق بین الملل و نماینده دولت شاهنشاهی ایران در سازمان ملل در تعیین سند حقوق دریاهای آزاد
لازم به ذکر هم هست که در مخالفت با جمهوری اسلامی , سازمان درفش کاویانی را (در همکاری با CIA) تاسیس کرده است.
آرزوی تحقیر کشور ایران را مانند زمان پهلوی اول و دوم به گور می برید.
جمهوری اسلامی ایران رژیم پادشاهی پهلوی نیست که به شوروی اجازه اشغال کشورش را بدهد در هر زمان که منافعش تهدید شد.
خروج عالی ترین مقام مملکت شاه هم بدستور فرستاده نظامی آمریکا هایزر نیست.
گردنه گیری دریایی بریتانیا هم با اقدام مقتدرانه و متقابل جمهوری اسلامی ایران پاسخ مناسبی گرفت.
ماده ۶ قرارداد ۱۹۲۱ فیمابین ایران و شوروی:
طرفین معظمتین متعاهدتین موافقت حاصل کردند که هر گاه ممالک ثالثی بخواهند به وسیله دخالت مسلحه سیاست غاصبانه را در خاک ایران مجری دارند یا خاک ایران را مرکز حملات نظامی بر ضد روسیه قرار دهند و اگر ضمناً خطری سرحدات دولت
تغییر ژئوپلیتیک سیاسی در زمان قدرت گیری رضاشاه از زبان ملک الشعرا بهار:
«دو دشمن از دو سو ریسمانی به گلوی کسی انداختند که او را خفه کنند. هرکدام یک سر ریسمان را گرفته میکشیدند و آن بدبخت در میان تقلا میکرد، آنگاه یکی از آن دو خصم یک سر ریسمان رارها کرد و گفت: ای بیچاره من با تو برادرم و مرد بدبخت (ایران) نجات یافت. ...».
این است که با توجه به زمانه و تغییرات ژئوپلیتیک که در اون مقطع اتفاق افتاده است (با عدم مداخله خارجی مانند دوران گذشته) این امکان به حکومت مرکزی ایران داده شد که جدایی طلبان و نیروهای گریز از مرکز را سرکوب کند و در سایه آرامش بوجود آمده برخی از اصلاحات دوران مشروطه را انجام دهد.