#رشتو #فاحشگان_مغزی
با درود بر دوستان گرامی ، مدتها بود که مواضع و صحبتهای #گلشیفته_فراهانی را میشنیدم و سکوت میکردم تا اینکه بعد از این صحبت اخیرش سکوتم رو شکستم تا در این رشتو این ادعای هدفدارش رو آنالیز کنم ببینیم این قرنها مبارزاتی که از اون نام میبره دقیقاً کدام مبارزات رو
بهش اشاره میکنه پیشاپیش از وقت و حوصله ای که برای خواندن این رشتو میگذارید از شما سپاسگزارم. چندین بار راجب این جنبش و مبارزات و قرةالعین سخن به میان آورد و قرةالعین را مانند قهرمانی پیشگام در مبارزات زنان معرفی کرد حال بیاییم ببینیم اصلا این قرةالعین که بود و چکاری انجام داد.
زرین تاج قزوینی یا همان قرة العین دختر ملا صالح قزوینی برغانی بود که پدر و عمویش از پیروان شیخیه بودند و او هم تحت تأثیر همان نگرش پرورش یافته بود. این لقب(قرةالعین)را شیخ کاظم رشتی دومین رهبر شیخیه به او داده بود که بعدها وارد حلقهٔ اصحاب «سید باب» شد. (منبع: بهائیت در ایران
صفحه ۱۰۲_۱۰۳)
اینکه جنبش بابیان چه بود و چه اهدافی داشت را واردش نمیشم چون هم اکثرا میدانید و هم نمیخوام از بحث اصلی خارج بشیم.در کل اولین زنی بود که پیش از مشروطه لچک از سر بداشت و در مجالس بی حجاب ظاهر میشد.( کلا هرکس که در طول تاریخ کنده و برهنه شده مورد علاقه این چپی ها و
مریم نمازی ها و شخمیکلایی ها و... بوده ) دومین حضور اعتراض آمیز زنان در تاریخ معاصر مربوط است به اوایل سالهای ۱۳۰۰ ه ق که بخاطر نان و شکایت از عاملان حکومت ثبت شده.به قول اعتمادالسلطنه قریب هزار زن جلوی شاه را گرفتند تا فریاد برآوردند. پس این حرکت هم اساسأ نه برای آزادی حقوق زنان
بلکه بخاطر شکم و مشکلات معیشتی بوده. سومین حضور گسترده زنان در عرصه به ظاهر سیاسی را در جریان تحریم تنباکو مشاهده میکنیم ولی نه تحت عنوان دفاع از حقوق زنان،بلکه در جهت و راستای فتوائی دینی و زیر لوای شریعت.
چنانچه میبینیم در زمانی که ناصرالدین شاه از جمع کردن قلیانها در حرمسرا
متعجب میشود و سوال میکند که چه کسی چنین دستوری را صادر کرده است؟ انیس الدوله در جواب به شاه میگوید که همان کسی که مرا به تو حلال کرده.
ما در اینجا هم هیچ رد پایی از جنبش آزادیخواهانه زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی و مبارزه برای احقاق حقوق زنان نمیبینیم بلکه حضور زنان در جنبش
تنباکو نه به مثابه فعالیت سیاسی زنان بلکه حرکتی بود که تحت عنوان وظیفه ای دینی و شرعی در همراهی با مردان شکل گرفت.
در ۱۷ دیماه سال ۱۳۱۴ رضاشاه کبیر در نطق معروفش که در جمع تمام زنان معلمی که برای اولین بار بدون حجاب حضور پیدا کرده بودند به آنها گفت که این روز را یک روز بزرگ در
تاریخ خودشان منظور کنند.
حال سوال این است که مگر دغدغه قرةالعینی که گلشیفته از او به عنوان یک اسطوره و قهرمان تابو شکن یاد میکند کشف حجاب نبود؟؟ مگر رضا شاه هم همین خواسته را عملی نکرد؟؟
چطور شد که از دید گلشیفته و شخمیکلاها این حرکت مستبدانه قلمداد شده وکار رضاشاه زیر سوال برده
میشود؟؟
به هرحال اولین آزادی (پوشش) برای زنان در تاریخ چند صد ساله ایران را هرچند با زور ، رضا شاه پهلوی به زنان داد.این در حالی است که در همان دوران پیش از نهضت مشروطه که قرةالعین حجاب از سر گشود در کل کشف حجاب ایده و خواستهٔ عموم زنان آن دوران نبود و جهتگیری ایدئولوژیک آنها نیز
در آن مسیر قرار نداشت. حتی ما شاهد این مسئله هستیم که بعد از غدغن کردن چادر در دوره رضا شاه، خیلی از زنان بخصوص در میان خانواده های مذهبی از ترس بیحجاب دیده شدن در ملأعام از خانه هایشان بیرون نمیرفتند.
حتی اگر کار رضا شاه را استبداد هم در نظر بگیریم باز هم تضاد بسیار مشهودی بین
(استبداد_آزادیخواهی ) رضا خانی و (اسلامگرایی_غربگرایی) سنتی در جامعه وجود داشت که اولی در عرصهٔ سیاسی و دومی در عرصه ایدئولوژی مشهود بود.حتی ما بعد از آزادی پوشش زنان میبینیم که با ورود لباسهای مدرن غربی و لوازم آرایشی و.... دغدغه فکری زنان جامعه پوشیدن لباس های مد روز و ظاهری
غربی و ...است.
یعنی هیچ دغدغهای برای سایر آزادیهای قانونی خود از قبیل حضور در عرصه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حق رأی و...را نداشتند. زمانیکه ما از یک جنبش سخن به میان می آوریم در پشت این جنبش باید یک نگرش سیاسی و فلسفی و اساس و چهارچوب و قوانین و مرامنامه ای وجود داشته باشد
و تودهٔ مردم با آن همراه باشند. اینکه ما کشف حجاب یک زن (قرةالعین) را آن هم برخلاف خواست اکثریت زنان هم عصرش جنبش زنان بنامیم نام «قرنها مبارزه...» بر آن بگذاریم مصداق بارز فریب اذهان عمومی است.
تازه در دوران پادشاهی محمدرضا شاه بود که زنان توانستند در عرصه های مختلف اجتماعی و
سیاسی و فرهنگی و... به طور عملی و رسمی ورود کنند.زمانی که زنان کشور سوئیس حق رأی و فعالیت های سیاسی نداشتند زنان ایرانی از صدقهٔ سر شاهنشاه از این حق برخوردار بودند و دریافته بودند که حقوق دیگری هم بجز آزادی پوشش دارند.
حال سوال من از گلشیفته و دیگر خودشیفتگان این است که :
نه بازجو هستم که قصد بازجویی داشته باشم و نه قاضی هستم که حکمی صادر کنم فقط برام جای سواله که چرا اینهمه اکانت که بیشترشون پادشاهی خواه هم هستند و همدیگر رو فالو کردیم باید همچین شخصی رو فالو کرده باشند؟؟
اگه واقعاً با نظرش همسو هستید بهتره که خودتون من رو آنفالو کنید وگرنه خودم
بلاکتون میکنم، بارها گفتم من نه از توییتر نون میخورم که تعداد فالور برام مهم باشه ونه دنبال مطرح شدن و این حرفها هستم. حاضرم ۱۰۰ نفر فالور داشته باشم ولی کسانی باشن که همدل هم باشیم و تنها دغدغه شون حفظ تمامیت ارضی کشور،پرچم ملی شیر وخورشید و اتحاد با تنها شخص قابل اطمینان در