دکتر مصطفی رحیمی در مقالهای با نام «از بیهودگی تا طغیان» به نقد و بررسی کتاب طاعون نوشته آلبر کامو میپردازد او با تاکید بر جملهای از کامو «مهمترین مساله آن است که نومید نباشیم»مینویسد که کار سیزیف دشوار است اما سیزیف سنگ نیست انسان است و انسان میتواند و باید برضد بیداد برخیزد/۱
و همه روزه برای رسیدن به آزادی بکوشد کامو در طاعون از شهروندانی بیحافظه و ناامید میگوید که همه چیز برای آنها در زمان حال متوقف شده است زیرا «طاعون همه قدرت عشق و حتی دوستی را از آنان سلب کرده بود زیرا عشق، قدری به آینده احتیاج دارد و دیگر برای ما فقط لحظهها وجود داشت»/۲
دکتر رحیمی در نگاه به چنین وضعیتی پرسش خود را مطرح میکند که چگونه میتوان خود را از طاعونزدگان جدا کرد؟ و پاسخ را از متن بیرون میکشد «طاعون نداشتن کافی نیست... عدهای دست به هیچ کاری نزدهاند حال آنکه بیماری با همه سر و کار دارد هرکس باید وظیفه خود را انجام دهد.../۳
سخاوت حقیقی درباره آینده آن است که هم اکنون هر چه داریم بدهیم... یا باید با هم دوست داشت یا با هم مُرد» و سخن پایانی اینکه در سرزمین طاعون جزیرهای وجود ندارد آنچه کامو برای تغییر (بر اساس داد، نه بیداد) به آن باور دارد خدمت به ارزشهایی است که بیوجود آنها حتی جهان تغییریافته /۴
ارزش زیستن ندارد عملی با نیروی محرکه ی خشم مقدس و حرکتی بیوقفه، که بر عشق و همدلی تکیه دارد و #امید را امکان میبخشد عشق و همدلی در میان ظلم و بیداد/۵ #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
مهندس بازرگان در زندان هم بیکار نمینشست در همان چند ماه اول چند کتاب نوشت و به بیرون فرستاد یکی از این کتابها کتاب اسلام مکتب مبارز و مولد بود که نسبت به دیگر نوشتههای او خیلی انقلابیتر بود و جنبههای مبارزاتی و مسئولیت آفرینی اسلام را توضیح میداد. کتابهای قبلی بیشتر درباره /۱
اصول عقاید و جهان بینی و... بود اما این کتاب جنبه اجتماعی-سیاسی داشت وخواننده را دعوت به مبارزه میکرد ازمفاهیم قرآن به لزوم مبارزه و شیوههای آن رسیده بود بازرگان کتاب دیگری درباره انقلاب کوبا نوشت که خلاصه کتاب «جنگ شکر در کوبا» نوشته ژان پل سارتر بود مهندس آنرا در زندان خواند/۲
و خلاصهای از آن تهیه کرد که با اوضاع ایران تطبيق کند این کتاب در جهت جنبش مسلحانه نوشته شده بود و خط مشی مسلحانه از آن استنباط میشد محتوای کتاب نسبت به اوضاع ایران خیلی تند بود با تراب صحبت میکردیم و قرار شد از مهندس بپرسیم که این کتاب، چه ارتباطی با خط مشی نهضت دارد؟ و آیا /۳
در دوم دسامبر ۱۹۷۸(۱۱ آذر ۱۳۵۷) دکتر امينی درکاخ نياوران به ملاقات شاه میرود او میگوید
"شاه به فرماندار نظامی تاکيد کردند که نظامیها از برخورد با مردم احتراز کنند و تيراندازی حتیالمقدور نشود و اگر اجبارا تيری زدند به پا باشد"
دکتر امينی با مقدم رییس ساواک، فرماندار نظامی و شاه/۱
صحبت میکند که تظاهرات روز تاسوعا و عاشورا بدون حضور نظاميان و برخورد با مردم برگزار شود و آنها اين امر را میپذيرند. در ۱۶ آذر به شاه میگويد:
"آنچه مورد توجه بايد قرار گيرد اين است که خون ريخته نشود چون در اين صورت ديگر کاری نمیشود کرد و تمام تلاشها نقش بر آب خواهد شد" /۲
در عصر تاسواعا دوباره به شاه زنگ میزند ماجرا از زبان خودش:
"تلفنی به اعلیحضرت کردم و جمعيت را به ايشان ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار گزارش کرده بودند ديگران خيلی زيادتر میگفتند ايشان از آرام بودن صحبتی نکردند! فقط گفتند که شعارها برای خمينی بوده است جواب دادم غير از اين انتظار نمیرفت /۳
مشروعيتزدايی از نظام سياسی به تنهايی باعث فروپاشی و سقوط آن نظام نمیشود اگر رژيم خودکامه بتواند بطور سيستماتيک مردم را سرکوب کند میتواند به بقای خود ادامه دهد که نمونه های آنهم کم نیستند فروپاشی رژيمهای ديکتاتوری با حداقل هزینه زمانی رخ میدهد که توانايی سرکوب (سازمان سرکوب)/۱
يا اراده ی سرکوب يا هردو فرو ريزد "توانستن" و "خواستن" دو متغير اساسی بقای رژيمهای استبدادی هستند حتی اگر همه علل و دلايل انقلاب حاضر باشد، تا وقتی يکی از اين دو نباشد، شاهد سقوط نخواهيم بود و واقعیتهایی است که در انقلابها نباید نادیده گرفته شود اما خبر خوب اینکه مردم میتوانند/۲
با اقدامات خود حداقل یکی و بعضا هر دو اهرم بقای رژیم را مختل و معادله را به نفع خود و در راستای سرعت بخشیدن به پروسه ی سقوط و کاستن از هزینه های این پروسه تغییر دهند یکی از این اقدامات حضور حداکثری در خیابانهاست که نه تنها ترس را در دل نیروهای سرکوبگر و عوامل رژیم می اندازد /۳
خیزش انقلابی ملت ایران همراه باحضور میدانی و اعتصابات سراسری موجب شده جانور درنده استبداد از هر ابزاری جهت سرکوب استفاده نماید
استبداد میداند که فاقد پایگاه و سرمایه اجتماعی است و تنها جریان جهل و خرافه و ثروتهای نامشروع با استفاده از اراذل و اوباش/۱
مدافع آن میباشند
هموطنان!
تمامی کالاها و خدماتی که در کشور ارایه میشوند بصورت مستقیم و غیر مستقیم در تامین مالی دستگاه استبداد و سرکوب اثر گذار هستند در ادامه حضور میدانی و تحکیم اعتصابات تحریم گسترده خرید و مصرف کالاها و خدمات غیرضروری حداقل به مدت یکماه موجب قطع منابع مالی/۲
و شریان اقتصادی استبداد و دستگاه سرکوب خواهد شد
با پیام رسانی به خانواده و نزدیکان وتشکیل هسته های تحریم اقتصادی نسبت به میدانی نمودن این تحریمها توسط آحاد ملت اقدام کنید
فراموش نکنیم هرگونه معامله و مراوده اقتصادی ومصرف کالاهای غیر ضروری درشرایط خیزش انقلابی همانند کوبیدن میخی/۳
دکتر هوشنگ نهاوندی در کتاب "خمینی در فرانسه" مینویسد:
در مدتی کمتر از چهار ماه به ويژه يكصد و دوازده روزی که در شهر کوچک نوفل لوشاتو سکنی داده شد یک زندگی نامه ی دروغين برایش ساخته و پرداخته شد او را بعنوان یک «فیلسوف بزرگ» و «فقيه عاليقدر» به جهان و جهانیان معرفی کردند /۱
حال آنکه چیزی جز مقداری اباطیل درباره ی «احکام دخول بر زن» «شماره ی روزهای حيض» و مسائل مربوط به «دخول بر حیوانات» «بول و غايط» و «نزدیکی با گاو و گوسفند و شتر» و «احكام دارالخلاء» و
نحوه ی ایستادن ساکنين کرات دیگر موقع نماز به طرف زمین که محل مکه ی معظمه است» ننوشته بود /۲
درباره ی «اندیشه های سیاسی» او داد سخن دادند درحالیکه جز چند سخنرانی با اعلامیه بر ضد یهودیان و دولت اسرائيل تا آن زمان تراوشی از این افکار سیاسی او دیده نشده بود که آنها را هم کسی نخوانده بود! کار به آنجا رسید که وی را یک قديس سوسیال دمکرات لقب دادند و به صورت بت روشنفکران /۳
«رضاشاه با خودش عهد کرد به محض رسیدن به مقام نخست وزیری نظام قضایی را اصلاح کند همانطور که انتظار میرفت علاقه وی به اصلاحات حقوقی به واسطه ملاحظات ناسیونالیستی تحریک شد چرا که هدف اولیهش الغای نظام کاپیتولاسیون بود اما بی نهایت به انتقاد خارجی /۱
حساسیت داشت و دریافت مادامی که ایران از یک نظام قضایی مشابه نظامهای قضایی غربی برخوردار نشود الغای کاپیتولاسیون ممکن است باعث تبلیغات مخالف در اروپا شود بنابراین او باحداکثر شتاب ممکن با نقشه های اصلاحگرانهاش پیش رفت مجموعه قوانین آزمایشی کیفری و تجارت درسال ۴۳-۱۳۴۲ ه ق/۱۹۲۴م /۲
معرفی شد. وزارت عدلیه قدیم در اوایل سال۱۳۴۴-۴۵ ه.ق/۱۹۲۶م منحل شد و در ۲۶ آوریل همان سال پرسنل جدید که بسیاری از آنها تعليم ديده اروپا بودند اداره وزارت دادگستری جدید را از مقامات سابق مذهبی تحویل گرفتند در این اثنا #رضاشاه در جمع قضات و وکلا درکاخ گلستان در یکی از نطق های مشخصا/۳