ایوان کلیما نویسنده بزرگ چک یکی از بهترین داستانهای کوتاهش زیر عنوان "توطئه کریسمسی"، را با توصیف درخشانی از خیابانهای شهر محبوبش پراگ در زمان سلطه کمونیستها آغاز میکند"هوا تاریک، سرد، کثیف، و پر از بوی گوگرد است و خشم..." اروپای شرقی کمونیستی یکی از #آلوده_ترین مناطق جهان بود /۱
و رژیم های استبدادی این کشورها بزرگترین آلوده کنندگان آب و خاک و هوا بودند چکسلواکی اوایل دهه هشتاد بنا به آمار خود رژیم ۴۵درصد آبهای روی زمینی و ۸٠درصد آبهای زیرزمینی اش آلوده بودند یک سوم جنگلهای چکسلواکی در زمان کمونیستها از بین رفت مجارستان بدلیل سوخت زغال سنگ با گوگرد بالا/۲
آلوده ترین هوا در بین کشورهای اروپایی را داشت آلمانشرقی بدلیل آلودگی هوا بیشترین آمار مبتلایان به سرطان را در قاره اروپا داشت
کلیما به درستی میگوید که #نظام_توتالیتر با نوید بهبودبخشی به جامعه و زندگی شهروندانش به قدرت میرسد و با ویران کردن شیوه معقول سازماندهی جامعه قدرتش را /۳
از دست میدهد و در نتیجه زندگی اکثر مردم را بدتر میکند بحرانهای این نوع رژیمها سریعا از حوزه های فکری و اعتقادی به سایر حوزه های زندگی سرایت پیدا میکند و انواع بحرانها گریبان اقتصاد، روابط انسانی و اخلاقیات را میگیرد و نهایتا در موضوعاتی مثل آلودگی آب و هوا انعکاس می یابد /۴
رژیمهای استبدادی چون برآمده از آرای مردم و خردجمعی نیستند اساسا ناکارآمد و در اداره امور مردم درمانده اند با اینحال کلیما معتقدست که گرچه آلودگی آب و هوا مهم است اما /۵
آلودگیهای فکری به مراتب خطرناکتر است چون جان و روح را مسموم میکند و انسانهایی با روح و جان مسموم میتوانند مرتکب بزرگترین جنایت ها شوند./۶ #مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
با پیروزی انقلاب کوبا و سقوط رژیم باتیستا در سال۱۹۵۹ چگوارا از سوی فیدل کاسترو به ریاست زندان لاکابانا منصوب شد و جوخههای اعدام را برپا کرد چگوارا قاضی دادگاه تجدیدنظر هم بود و در ۵ ماه ریاست او بر این زندان بیش از ۵۰۰ نفر ضدانقلاب اعدام شدند به گفته خوزه ویلاسوسا ازمسئولین/۱
قضایی پروندههای لاکابانا احکام بطور خودکار در دادگاه تجدیدنظر تایید میشدند خاویر آرزواگا کشیشی که محکومین به اعدام را آرام میکرد در خاطراتش میگوید برای درخواست عفو پسربچه ای پیش چگوارا و کاسترو رفتم اما هیچکدام توجهی نکردند
با تأسی از آرمانهای رفیق استالین اولین اردوگاه /۲
کار اجباری را با نام گواناهاکابیبز در سال۱۹۶۰ یکسال بعد انقلاب کوبا برپا کرد به گفته چگوارا ضدانقلابیهای سطح پایین و کسانی که پرونده های مشکوک دارند و مشخص نیست سزاوار زندان هستند یا نه و همچنین همجنسگرایان و کشیش ها را به اردوگاه میفرستیم قاعدهی متهم مجرم است سابقه طولانی /۳
گوشهای از اعترافات اسماعیل وفا یغمایی یکی از سران سابق سازمان تروریستی مجاهدین خلق:
اگر آخوندها نیامده بودند ما اکنون با پادشاهان خود مملکتی خوش بخت و آزاد داشتیم زیرا روند تکامل جامعه بشری از گذرگاه #شاهنشاهی که یک مورد واقعی است به دموکراسی و آزادی میرسد /۱
بدبختی ما این است که چهارپنج بار روند حرکت تاریخمان دچار شکست شده است در زمان اسکندر، در زمان خلیفه دوم، در زمان مغول و آخرین آن که از همه بدتر است ورود خمینی به ایران است آنهم در سرفصلی که جهان وارد قرن 21 میشد و ما به قرن اول هجری پریدیم /۲
این را در نظر بگیرید که ما باید دعوای بین سلطنت و غیر سلطنت را از نظر تاریخی بفهمیم از من میپرسند که تو دیکتاتوری پهلوی را ترجیح میدهی؟ پاسخ میدهم آری، از دیکتاتوری غیر ایرانی خمینی درآمد و از استبداد شاهنشاهی که متعلق به خود ما بود حکومت #پهلوی و مدرنیزم پهلوی در آمد /۳
سیدعلی خامنهای از اعضای غیر رسمی و افتخاری سازمان تروریستی مجاهدین خلق بود و تا بعد از انقلاب نیز با آن تروریستها در ارتباط بود
لطف الله میثمی از پیشگامان سازمان تروریستی مجاهدین خلق و از دوستان نزدیک علی خامنهای در اعترافی میگوید"به ابعاد مردمی مجاهدین خیلی ظلم شد /۱
تمام حامیان مجاهدین همینهایی هستند که ج.ا را تشکیل دادند همه حامیان مجاهدین حامی انقلاب شدند و روحانیت ازمجاهدین خیلی حمایت کرد مثل مقام رهبری. من اوایل انقلاب با آقای بهشتی خیلی دمخور بودم چون حنیفنژاد مدتی با آقای خامنهای بود و در خانهایشان زندگی میکرد بعد که ازمشهد برگشت/۲
خیلی از دیدار با اقای خامنهای خوشحال بود به همین دلیل بعد انقلاب ما آقای بهشتی را ول کردیم و با آقای خامنهای ارتباط گرفتیمبعد انقلاب آقای خامنهای راجع به حنیف نژاد(موسس و بنیانگذار گروهک تروریستی مجاهدین خلق) به من گفتند ده روزی را درخانه ما بود وخانم من از ایشان خیلی تعریف/۳
مهندس بازرگان در زندان هم بیکار نمینشست در همان چند ماه اول چند کتاب نوشت و به بیرون فرستاد یکی از این کتابها کتاب اسلام مکتب مبارز و مولد بود که نسبت به دیگر نوشتههای او خیلی انقلابیتر بود و جنبههای مبارزاتی و مسئولیت آفرینی اسلام را توضیح میداد. کتابهای قبلی بیشتر درباره /۱
اصول عقاید و جهان بینی و... بود اما این کتاب جنبه اجتماعی-سیاسی داشت وخواننده را دعوت به مبارزه میکرد ازمفاهیم قرآن به لزوم مبارزه و شیوههای آن رسیده بود بازرگان کتاب دیگری درباره انقلاب کوبا نوشت که خلاصه کتاب «جنگ شکر در کوبا» نوشته ژان پل سارتر بود مهندس آنرا در زندان خواند/۲
و خلاصهای از آن تهیه کرد که با اوضاع ایران تطبيق کند این کتاب در جهت جنبش مسلحانه نوشته شده بود و خط مشی مسلحانه از آن استنباط میشد محتوای کتاب نسبت به اوضاع ایران خیلی تند بود با تراب صحبت میکردیم و قرار شد از مهندس بپرسیم که این کتاب، چه ارتباطی با خط مشی نهضت دارد؟ و آیا /۳
در دوم دسامبر ۱۹۷۸(۱۱ آذر ۱۳۵۷) دکتر امينی درکاخ نياوران به ملاقات شاه میرود او میگوید
"شاه به فرماندار نظامی تاکيد کردند که نظامیها از برخورد با مردم احتراز کنند و تيراندازی حتیالمقدور نشود و اگر اجبارا تيری زدند به پا باشد"
دکتر امينی با مقدم رییس ساواک، فرماندار نظامی و شاه/۱
صحبت میکند که تظاهرات روز تاسوعا و عاشورا بدون حضور نظاميان و برخورد با مردم برگزار شود و آنها اين امر را میپذيرند. در ۱۶ آذر به شاه میگويد:
"آنچه مورد توجه بايد قرار گيرد اين است که خون ريخته نشود چون در اين صورت ديگر کاری نمیشود کرد و تمام تلاشها نقش بر آب خواهد شد" /۲
در عصر تاسواعا دوباره به شاه زنگ میزند ماجرا از زبان خودش:
"تلفنی به اعلیحضرت کردم و جمعيت را به ايشان ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار گزارش کرده بودند ديگران خيلی زيادتر میگفتند ايشان از آرام بودن صحبتی نکردند! فقط گفتند که شعارها برای خمينی بوده است جواب دادم غير از اين انتظار نمیرفت /۳
مشروعيتزدايی از نظام سياسی به تنهايی باعث فروپاشی و سقوط آن نظام نمیشود اگر رژيم خودکامه بتواند بطور سيستماتيک مردم را سرکوب کند میتواند به بقای خود ادامه دهد که نمونه های آنهم کم نیستند فروپاشی رژيمهای ديکتاتوری با حداقل هزینه زمانی رخ میدهد که توانايی سرکوب (سازمان سرکوب)/۱
يا اراده ی سرکوب يا هردو فرو ريزد "توانستن" و "خواستن" دو متغير اساسی بقای رژيمهای استبدادی هستند حتی اگر همه علل و دلايل انقلاب حاضر باشد، تا وقتی يکی از اين دو نباشد، شاهد سقوط نخواهيم بود و واقعیتهایی است که در انقلابها نباید نادیده گرفته شود اما خبر خوب اینکه مردم میتوانند/۲
با اقدامات خود حداقل یکی و بعضا هر دو اهرم بقای رژیم را مختل و معادله را به نفع خود و در راستای سرعت بخشیدن به پروسه ی سقوط و کاستن از هزینه های این پروسه تغییر دهند یکی از این اقدامات حضور حداکثری در خیابانهاست که نه تنها ترس را در دل نیروهای سرکوبگر و عوامل رژیم می اندازد /۳