معرفی یک #فیلم
شما تمام سینمای دوزاری ایران را چهپیش از انقلاب و چه پس از انقلاب زیر و رو کنید ، به زور بتونید فیلمی مانند #رجب ۷ پیدا کنید .
نه بخاطر اینکه کمدیه
یا در اون از شوخیهای رکیک استفاده میشه و ...
نه .
این فیلم دارای المانهائی است که نرم عادی در سینمای مدرن
۱.
جهان ، از همون دهه ۵۰ میلادی تا کنونه .
حالا چرا من میگم سینمای مدرن ، اما میگم دهه ۵۰ ؟
چون ما ی سینمای کمونیستی هم در همون زمان داشتیم که تاثیر عظیم و عمیقی بر سینمای ایران داشته و هنوزم این تاثیر را به قدرت بر سینمای ایران داره .
البته ناگفته نماند که با قاطعیت میتوان
۲.
گفت که تمامی بنیانگذاران سینما در ایران ، همگی فارق التحصیلان دانشگاههای فیلم سازی موسکو و سنتپترزبورگ و یا پراگ و برلین شرقی بودند .
تعدادی از این حضرات هم بودند که در حین کار برای سازمان جاسوسی روسیه کار میکردند و پس از لو رفتن مجبور به فرار از ایران و پناه بردن
۳.
به موسکو و برلین شرقی شدن و همینها معلمان و اربابان نسلهای بعدی خودشون شدن .
بگذارید از یک زاویه دیگه بهتون بگم .
سینمای غربی برامده از فرهنگ غربه که طبیعتاً باید در ان فردگرائی ، انسانگرائی ، لیبرالیسم و اصول حاکم بر آن بگه برای مخاطبش .
اما اتفاقاً داستان برعکسه
۴.
تقریباً تمام فیلمهای غربی سعی میکنه در ضمیر ناخوداگاه مخاطبش روحیه جمع گرائی ، روحیه فداکاری ، نوع دوستی و همکاری با دیگران القاء بشه .
اگه مثلاً به فیلمهای وسترن ساخته شده در دهههای ۳۰ تا ۷۰ میلادی نگاه کنید ، همیشه با یک شهر کوچک روبرو میشید که منحصره به چهار پنج
۵.
مغازه ، یک بار و یک مسافرخانه کوچک هست .
اما در خلال فیلم شما چندین بار صدای ۲ زنگ را میشنوید
زنگ مدرسه و کودکانی که دارن میرن مدرسه
زنگکلیسا و مردمی که به کلیسا میرن یا از آن خارج میشوند .
در کنار اینها در تمام این فیلمها روحیه همکاری به شدت تبلیغ میشه .
در سینمای
۶.
غرب ، شما با حجم عظیمی از فیلمها روبرو میشوید که در خلال داستان خانه قهرمان فیلم براثر حمله دزدان ، قاتلان ، بلایای طبیعی و ... ویران شده و خانه تبدیل میشود به تلی از خاکستر .
اما در صحنه پایانی میبینید که یکی یکی سروکله همسایهها با وانتهائی پر از وسایل و ابزار
۷.
ساخت وارد میشوند تا به ساخت خانه ویران شده همسایه کمک کنند .
در این فیلمها دائم القاء میشه که برای پیروزی بر شر ، نیاز به همکاری همه هست . مهمترین نقش فرد فراتر از دادن انگیزه و پیشگام شدن نیست .
دز نهایت این جامعه که همیشه کارو تمام میکنه .
در سینمای غرب ، حتی
۸.
داستانهای ابرقهرمانی مارول هم دیگه با شرکت لشکری از ابرقهرمانان به نتیجه میرسه .
یکی دیگه از مهمترین و بزرگترین المانهائی که دائم به مخاطب منتقل میشه ، اینه که در نهایت قانون و ترازوی دستگاه عدالت به خوبی عمل میکنه و شر شرارت را سر داستان میکنه .
حالا ، این رو
۹.
مقایسه کنید با سینمای ایران .
مهمترین فیلم این سینما ، #قیصر|ه . قیصر به تنهایی یک ماشین کشتار نیست .
خودش به تنهائی دستگاه عدالته
خودش مجریه عدالته
خودش نقش جلاد رو بازی میکنه
خودش مصلح اجتماعیه
و همه اینها در یک لومپن چاقوکش متجلی میشه .
در تمام فیلمهای ایرانی
۱۰.
پلیس نقشی نداره (مگر در فیلمهای دوزاری و زاقارت پلیسی ایرانی)
یا دستگاه قضا و عدالت اصلاً نیست ، یا نقشش کاملاً باسمهای و دروغین و غیر واقعیه .
در فیلمهای ایرانی هرگز و هرگز جمع رونمیبینید .
حالا بریم سر فیلم رجب
فیلم رجب دارای تمام المانهای یک فیلم غربی با
۱۱.
تمام خصوصیات این دسته فیلمهاست
رجب بر علیه بیعدالتی قیام میکنه
تمام زورش رو میزنه که مردم رو وارد صحنه کنه
دائم و دائم شکست میخوره
یک وکیل کمکش میکنه که اونم کار خاصی نمیتونه بکنه
در نهایت با وارد شدن مردم به داستان دعوای رجب و تخریبگران محیط زیست ، بازی به یکباره
۱۲.
به نفع رجب تغییر میکنه .
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
#آسیب_شناسی_یک_جنبش (۲۸)
اگر دو خطای مهلک انجام بدید یک جنبش اجتماعی که رو به گسترشه رو با تلفات سنگین برگردوندین توی قوطی
۱. عقبگرد در جنبش
۲. عدم توانایی شناخت کانونهای اصلی قدرت در کشور .
میشه به موارد دیگری هم اشاره کرد ، اما اینها که بهتون میگم اصل کار
۲.
هستند .
۱. عقبگرد در جنبش :
......
۲. عدم توانایی در شناخت کانونهای اصلی قدرت :
این ینی اینکه ندونید کانونهای اصلی قدرت کجاست و برای تغییر قدرت باید با چه کسانی دیل کنید .
بگذارید یک مثال بزنم
تمام الدنگهای احمقی که در جریان انقلاب ۵۷ دست داشتند ، معتقد بودند و
۱.
تفالههاشون هم هنوز معتقدند که انقلاب انها یک تغییر از درون و یک انقلاب کلاسیک بوده .
خوب البته ظاهر امر همینه .
خصوصاً که انقلاب یک انقلاب تماماً کمونیستی بود که هدفش نابودی سرمایهداری و کاپیتالیسم در ایران بود .
اما پوچ و چرند و کسشر بودن این اعتقاد گروههای
ما به زودی وارد وضعیتی خواهیم شد که ونزوئلا از ۲۰۱۷ تا امروز باهاش دست به گریبانه .
در این وضعیت ، بنا به دستور دولت نیروهای نظامی و انتظامی حفظ نظم و امنیت را بکل رها نموده و فقط وظیفه حفظ اماکن و مراکز دولتی را برعهده میگیرند و مردم خودشون موظف میشوند تا از مال و جان
و ناموسشون در مقابل دیگران محافظت کنند .
در ونزوئلا گروهها و دستههائی هستند که ماهیانه از مردم محلات پول (رمزارز یا دلار امریکا) میگیرن تا ازشون در مقابل گروههای سازمان یافته اوباش مسلح دفاع کنند .
منبع مهم تامین اسلحه برای این گروهها هم خود ارتش ونزوئلا است .
هم اکنون ثروتمندان و مقامات در ونزوئلا در شهرکهایی کاملاً محصور و محافظت شده زندگی میکنند و با مبلغ ۳۰.۰۰۰ دلار هر ماشینی را ضدگلوله میکنند .
و اگر این حکومت تا ۶ ماه دیگه ساقط نشه و رئیسی همچنان با این دولت ادامه بده ، وارد این مرحله میشیم .
خلاصه که وارد مرحلهای میشیم
یکم از اهمیت پرچم نزد ایرانیان بگیم .
جناب سیف ذی یزن ، از خاندان حِمیَریان و از حاکمان یمن بودند که با یورش ابرهه حبشی به یمن ، پادشاهی خود را از دست دادند ، او به دربار خسرو اول انوشیروان در تیسفون امد و درخواست کمک برای بازپسگیری سرزمین و پادشاهیش کرد .
درنهایت پس
۱.
از کشوقوسهای فراوان . نخست وزیر بزرگمهر به پادشاه گفت که ۸۰۰ نفر محکوم به اعدام داریم اینهارا بفرست برن یمن ، اگه پیروز شدن ، که چه خوب ، یمن مال ما میشه ، اگر هم شکست خوردن که محکومین به سزای اعمالشون رسیدن .
خلاصه که پس از مشورتهای زیاد این ۸۰۰ نفرو به فرماندهی
۲.
یک ژنرال بسیار پیر ایرانی که اهل دیلمان بود سپردند به نام وَهَرز که از نوادگان آرش کمانگیر بود .
سپاه ایرانیان با ۸ کشتی به یمن رفتند که در راه ۲ کشتی غرق شد و در همون بدو ورود میبینن که ۳۰.۰۰۰ سرباز حبشی مجهز به انواع سلاح و ۳۰ زنجیر فیل آفریقائی در مقابل آنان هستند .
زمانی که عالیجناب فرمودند
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
آبا و اجداد و پدربزرگان هگل و نیچه و مارکس و مارتین هایدیگر و هانا آرنت داشتن تو مردابهای اطراف راین و دانوب وزغ و مار شکار میکردن بلکه زنده بمونن و تو کوهستانهای آلپ ۴ نعل دنبال کل و قوچ میتاختن
همچنین وقتی ایشون فرمودند
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
اجداد و پدربزرگها و ننهجونهای لنین و استالین و تروتسکی تو استپهای روسیه عین هر دنبال شکار سگ و شغال و روباه بودن که گشنه نمونن ،تازه ی ۲۰۰ سال بعد ، اجداد اون مارکس و هگل یادشون دادن که روباه
و شغال و خرس خوردنی نیستن ، جخ تازه رفتن تو مردابهای رودخونه موسکوا و ولگا دنبال شکار وزغ و قورباغه .
تازه ، حدود ۶۵۰ سال بعد از عالیجناب و بعد از یک جنگ ۳۰ ساله ، به عقلشون رسید که ملت سازی کنن و رفتن دنبال قرارداد وستفالیا
ینی میخام همچین بگمتون که ملت رو میسازن
معرفی یک #فیلم
به شدت توصیه میکنم به دوستان بازجو ، شکنجهگر ، نیروهای سرکوب و تمامی عمله اَکَره سرکوب و همچنین #وکلا و #دادستان|ها که این فیلم ARGENTINA 1985 رو ببینید .
(حالا باز ما ۱ کلمه حرف بزنیم ی لشکر میریزن این زیر که اسپویل کرد)
این فیلم در مورد جلسات دادرسی
۱.
پیش از شروع دادگاه ژنرالها و سپهبدهای دوران دیکتاتوری خونتای آرژانتینه .
فیلم تلفیقی است از صحنههای واقعی و صحنههای ساخته شده ، اما تمام فیلم براساس واقعیته .
اما مهمترین نکته این فیلم در اینجاست که در ابتدای جلسات دادگاه تمام ژنرالها ، حتی ژنرال خورخه ویدلا به صراحت
۲.
و باصدای بلند میگویند که ما فرمان به کشتار و شکنجه ندادیم ، ما فقط خواستار کنترل اوضاع بودیم ، اما نیروهای سرکوب سر خود دست به این حجم عظیم از وحشیگری زدهاند و ما کوچکترین اطلاعی از وحشیگریهای آنها نداشتیم .
و همین جمله ، موجب میشه که از سال ۱۹۸۵ تا همین امروز
خوب ، باید بگم این بابا خوش موقع اومد ، من هرچی میخواستم بهتون بگم که #راهپیمایی_سکوت چیه ، نمیشد مگر با لجن پراکنی این بسیجی مخلص مسجد صاحب عصر .
به نظرم که ۱۵k جامعه اماری خوبی باشه
داستان ، همون فرمول ساده ۱-۹-۹۰ هستش که در منشنهای این بابا دیدین
حدود ۱۵k فالور از
۱.
من هستند . اما بابت فالوشون نهسودی دارن ، نه زیانی .
در یک مفهوم بگیرید ۱۴.۸k سنگ ، یا ادم .
این نمونه اماری ۹۰٪ی هستند .
فرض کنید تمام باندهای مزدور و سایبری و .... بریزن سر من و شروع کنند به لجن پراکنی ؟
چه اتفاقی میفته ؟
کوچکترین اتفاقی نمیفته ، بزرگترین اتفاقی که
۲.
شاید بیفته ، اینه که حدود ۰.۰۲٪ آنفالو یا بلاک کنند منو .
چرا ؟
چون مثلاً ی ادمی که ۳ سال پیش فحش شاهزاده داده و من بلاکش کردم ، اومده اینجا بدون هیچ دلیلی شروع کرده به لجن پراکنی و اون ۰.۰۲٪ میگن حتماً درست میگه این ۹۰٪یا ، امکان نداره در هیچ اکتی شرکت کنن ، این