یخورده در مورد دلار بگم
این دلاری که الان سرش رسیده به تویله ۴۰ ، اما هی میره تو و میاد بیرون ، قیمت اصلیش باید حدود ۲۳ یا ۲۴ باشه .
اما پس چرا حدود ۴۰ تومنه ؟
چون دولت نه تنها با گرون کردنش کسری بودجهاش رو جبران میکنه ، بلکه با گرون کردنش هم ملت رو مجازات میکنه ، هم
۱.
وحشت و عدم امنیت اجتماعی رو در جامعه منتشر و فراگیر میکنه .
کسری بودجه که نیازی به توضیح نداره .
میمونه مسئله تنبیه .
اولین کسی که از دلار به عنوان سلاح و ابزاری برای پنیک کردن جامعه استفاده کرد ، #رفسنجانی بود اما هدف اولیه وی جبران کسری بودجه دولت بود که با افزایش قیمت
۲.
دلار از ۶۸ تومن به ۳۳۰ تومن این کارو انجام داد . اما وحشت ، از پیامدهایی بود که رژیمبرای اولینبار اونجا باهاش آشنا شد .
ماهها درگیری و بحث در سطحجامعه
بررسی ابعاد این گرانی توسط مردم
تاثیر این گرانی بر معیشت مردم
تنها ۳ عامل اولیه و مهم بودند که به زودی سازمانهای
تحقیقاتی و اطلاعاتی حکومت فهمیدن که باهاش میشه جامعه رو افسار زد و کنترلش کرد .
از ۸۸ تا امروز هربار که کشور شلوغ شده ، حکومت به سرعت مهار دلار رو ول کرده و قیمت ان یک یا دو جهش بزرگ کرده ، جهشهائی که مردم در انها یا اصلاً نقشی نداشتند ، یا در حد ۱ تا ۲٪ کل قیمت
اما این حکومت ، با این ساختار اقتصادی اگه بخاد میتونه فردا صبح قیمت دلار رو بکنه ۱۲۰۰ تومن .
خنده دار و مسخره به نظر میاد ، اما واقعیه ، چرا ؟
چون تنها عرضه کننده دلار در بازار ، خود دولته . بنا به آماری که خود بانک مرکزی میده ، چیزی حدود ۹۸.۵۰٪ کل ارز مورد نیاز
جامعه رو دولت تامین میکنه . بازم اون ۱.۵٪ رو هم از طریق کانالهایی که دولت معین کرده به جامعه عرضه میشه .
پس وقتی تنها عرضه کننده انحصاری دولته ، میتونه قیمت دلار را همین فردا صبح بکنه ۱ دلار معادل ۳۵۰.۰۰۰ تومن ، میتونه دلار رو عرضه کنه به مبلغ ۱ دلار ۱۲۰۰ تومن .
مهم
کانال و شکل عرضه هست .
ینی میتونه فردا صبح بگه دلار آزاده هرکی هرچقدر میخاد بره از بانک دلار بخره ، اما قیمت پایه آن ۳۰۰.۰۰۰ تومنه . تنها در نصف روز قیمت پرواز میکنه روی هردلار ۵۰۰.۰۰۰ تومن ،بعدم بگه دلار ترجیهی رو میدم ۳۵۰.۰۰۰ تومن .
کاری که الان داره میکنه
یا ، بگه
دلار معادل ۱ دلار ۱۲۰۰ تومان ، در عوض ۱ دلار به بازار عرضه نکنه .
اونوقت بازم دلار پرواز میکنه روی ۵۰۰.۰۰۰ تومن ، اما کدوم دلار ؟ دلاری که دست مردمه و حالا با وضع قوانین جدید حکم گرفتنش میشه مثل گرفتن هرویین و کراک از قاچاقچی و تنها خودش دلار ۱۲۰۰ تومنی استفاده میکنه برای
تهیه مایحتاج استراتژیک و اقلام ضروری کشور ، آن هم توسط نورچشمیهای خودش .
هر دو کار را میشه کرد .
منتهی دولت ، امکان نداره راه دوم رو بره ، چرا ؟
چون راه دوم سخته ، اما به جامعه امنیت روانی میده و این دقیقاً چیزیه که دولت نمیخاد ، مردمی که زیر بار فقر و تحریم و ظلم و کشتار
و .... اگر امنیت روانی داشته باشند فوکوس میکنند روی عامل اصلی تمام بدبختیاشون و میرن برای ریشه کن کردنش .
اما اگر همه اینها باشه و امنیت روانی نباشه ، هر لحظه با عامل دلار ، میشه ملت رو فرستاد دنبال نخودسیاه .
در نهایت ، این حکومت نماینده قانونی و غیرقانونی دولت سایه
جهانیه که عیناً و دقیقاً براساس پلان و طرحی که بهش دادن عمل میکنه .
ینی همونطور که دولت سایه جهانی شبانه روز و به زور میتپونه تو ملتهای جهان که گرمایش زمین ننه همتونو داره میبره روضه و هرروز ی اوقول منقلی سرهم میکنه برای مسئله گرمایش زمین ،اما به هیچکس نمیگه که
این گرمایش یک مسئله مصنوعیه که نتیجه انفجار دهها بمب هیدروژنی ، بدون هیچدلیلی در طول دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی در لایه استراتوسفر زمین بوده ، این حکومت هم هرگز نمیگه چرا دلار را و صدها عامل دیگر را عمداً حل نمیکنه و دائم باهاش بازی میکنه .
خلاصه که ، الان دیگه مهم نیست که
دلار چند باشه ، چون دلاری که برسه به ۴۰ ، دیگه اثار تورمیی که تولید میکنه انچنان تفاوتی با دلار ۵۵۰.۰۰۰ تومنی نداره ، چون با همین قیمت ۴۰ تومن ، تمام لایهها و طبقاتی که باید نابود میشدن ، شدن و انهایی هم که دووم آوردن با دلار ۵۵۰.۰۰۰ تومنی هم دووم میارن .
اما اگه بتونی
دلار و کل نوساناتش رو بلکل از ذهنت پاکش کنی ، اونوقته که میتونی به مسائل سیاسی روز از دید دیگری نگاه کنی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
سلیمان خان بهبودی ، منشی مخصوص رضاشاه میگه که وقتی رضاشاه به نخست وزیری رسید ، یکی از اولین کارهائی که تصمیم گرفت انجام بده ، القاء قرارداد دارسی بود ، رضاخان میگفت ، این قرارداد از بزرگترین لکههای ننگی است که بر پیشانی این مملکت گذاشتهاند و باید یا اصلاحش کنیم
۱.
یا کلاً ملغائش کنیم .
نخست وزیر بعد از کلی مشورت و رایزنی فهمید که القاء قرارداد بسیار خطرناک است ، اما میتوان آنرا تعدیل کرد و برای این مهم ، بهترین کار وارد کردن یک یا چند شرکت دیگر است .
چرا که وقتی شرکتهای دیگه هم در نفت مشارکت کنند ، اونوقت انحصار شکسته میشه و
۲.
بیشتر میشه امتیاز گرفت .
این بود که در ۱۳۰۲ ، دولت ایران با شرکت سینکلر اویل وارد مذاکره شد تا قرارداد جدیدی با شرکت مذکور جهت اکتشاف و استخراج نفت ببنده . امریکائیها از همون اول کار ، با مبلغ قرارداد ۵۰-۵۰ موافق بودن و این رو صراحتاً هم ذکر کردن و البته که این
برای بار صدهزارم ی مجاهد #مادرقحبه_زنا_زاده اسکولتون کرده ، یکیتونم عرضه نداشته جواب این برامده از نه بدتر مریم و شادی رو بده .
حرف اصلیش چیه ؟
میگه چون شاهزاده عرضه نداره و از احمدشاه پخمهتره و کلاً وطنفروش هم هست ، پس برین رضاتقیزاده و امیرطاهری رو بیارین بزارین
در یک شورای سلطنت بعد شاهزاده رضا پهلوی رو برکنار کنید و بعدش ایریانا رو بگذارید جاش تا رهبر بشه .
چنین مادرج..دگی ظریفی از عقل فلج این و ارباب مادرقحبهاش سگکشی که شبانه روز ننه اینو میُکشه خیلی بعیده .
این طرح حالا دنبال چیه ؟
اول این شات رو ببینید 👇🏼 زنا زاده
هرچی نوشته ، خودشم ریت زده .
ینی دنبال اینه که شما بریزید فحشش بدید ، چون میدونه تنها راه فالور جمع کردن تو فحش خوردنه .
اما اصل طرحش .
این دنبال ی گله الاغ میگرده که این حرفش رو ترند کنن.
وقتی هشتگ زنی برای گوه خوریش شروع شد، تیم دومش میاد میگه
چطوریه که شما میخواهید شاهزادتون
وقتی گوشی تلفن را زمین گذاشت ، آنچنان گریه میکرد که صدایش از بیرون شنیده میشد،منشی سراسیمه خود را به اطاق رساند ، دید که پروفسور آنچنان گریه میکند که هقهق گریهاش نمیگذارد درست صحبت کند .
گوشهای ایستاد زمانی که گریهاش آرامتر شد گفت :
- این چه حال است تصدقتان ؟
۱.
مگر جناب سیدحسن تقیزاده چه فرمودند ؟
(تقیزاده اون زمان وزیر دارائی بود)
+ هیچ ، فقط یک جمله فرمودند :
گفت که اعلیحضرت امر فرمودند مبلغ ۲۵۰ هزارتومان بودجه اولیه برای ساخت اونیورسیته تهران پرداخت شود .
- این که خبر خوبی است ، چرا پس گریه میکنید ؟
او که از پنجره بیرون را
۲.
مینگریست گفت :
+ گریه میکنم چون هم خوشحالم ، هم بسیار غمگین .
۱۲ سال پیش ، من معلم دارالفنون بودم و حکومت برای ماهی ۱۵۰ هزارتومان پرداخت حقوق کارکنان دولت پول نداشت و نخست وزیر باید ماه به ماه التماس سفیر انگلیس میکرد تا حواله پولی به وی بده برای بانک شاهی تا
۵.
براش غش و ضعف میکنی .
حالا سئوال :
آیا ما با @shahinnajafi80 یا @CameliaFard باید دشمن باشیم یا همراهی کنیم و حمایت ؟
پاسخ برای کسی که به ۳ سئوال اول جواب داده ، ساده و سرراست است .
بله ، باید با تمام توان حمایت کرد ، ولی حمایت مشروط .
اما اگر پاسخ ۳ سئوال رو ندانی
۵.
اونوقت میشی مترسکی در دست هرکسی که قشنگتر مغلطه کنه .
اما برای اینکه بدونی چقدر راحت میشه با ۱ مغلطه تبدیل به الاغت کرد یا نه این مسئله رو میشکافم برات .
سئوال اول :
آیا شاهین نجفی یا کاملیا انتخابیفر ادعای رهبری مردم ، عضویت شورای انقلاب یا حتی رهبری اعتراضات رو کردن ؟
۶.
اگر کردن ، که میرن مینشینند در کنار گلشیفته و علینژاد و امیرابراهیمی و ...
اگر نه ، ینی درکنار شما دارند مبارزه میکنند ، با این تفاوت که بیش از من و شماها صداشون شنیده میشه .
این ۲ نفر تا امروز به شما حتی ۱ فراخوان خالی یا یک راهکار که شبانهروز اکانتهای دوزاری
در این رشتو بگم که چرا ما با هرکسی که بولد بشه مخالفیم و میزنیمش
یکم : اینکه وقتی میخواهی مبارزه کنی ، اول باید تکلیفت رو با خودت روشن کنی و بعد بری سراغ دشمن .
و این میسر نمیشه مگر وقتی که به ۳ سئوال پاسخ پیش خودت پاسخ بدهی .
۱. چرا میخواهم مبارزه کنم ؟
۲. . برای این
۱.
مبارزه به چه چیز و چیزهایی اعتقاد دارم و برای تحقق چه چیزهایی میخواهم مبارزه کنم ؟
۳. چه اطلاعاتی از توانمندیهای خودت و دشمن داری ؟
به این ۳ سئوال جواب مشخص و روشن و شفاف ندی ، کارت زاره و الکی خودت رو مسخره کردی و تا چشم به هم بزنی شدی مترسک دست این و اون .
۲.
بگذارید یک مثال بزنم ، تا دوزاریتون بیفته .
وقتی میگی جمهوری اسلامی رو نمیخوای ، سئوالی که پشتش باید برات مطرح بشه اینه که حدود و ثقور این جمهوری اسلامی از لحاظ جغرافیائی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اعتقادی چیه و تا کجاست ؟
ینی آیا اصلاحطلبان رو جزو جمهوری اسلامی
الان ما دوباره ی حرفی بزنیم ، ۱۲۶k پیغمبر میریزن این زیر که سایبری یافتیم .
فرضکنید @1352j رفت و ۱۲۵ میلیارد تومن سپرده بانکیش رو از بانک دراورد و از فردا رفت نون و مرغ و گوجه و تخم مرغ خونهاش رو با پول نقد خرید .
تنها اتفاقی کهمیفته اینه که نونوائه و مرغیه و سبزیفروشه
فردا صبح میره پولایی رو که از @1352j گرفته رو میریزه به حسابش تا چکهاش پاس بشه .
بدم نیستا ، خوبیش اینه که گردش مالی بازاریارو میبره بالا ، امتیازشون هم میره بالا ، میتونن وامهای توپول بگیرن .
کلاً مثل تحریم شرکت #میهن میمونه که از هفته گذشته ۳۰٪ گذاشت رو قیمتهاش
وقتی ی سریا دائم بهتون داستانهائی تخیلیی میگن که مرغ پخته رو به خنده میندازه و لشکر لشکر ادم ریخته که خزعبلاتشون رو باور کنه نتیجهای بهتر از این گیرتون نمیاد که در عصر پیروزیهای کوچک ، دچار به شکستهای کوچک اما پشت سرهم شدیم و این مهم حاصل نشده مگر در سایه مجاهدت و کوششهای