"نگاهی دقیق به تاریخ شوروی و کشورهای بلوک شرق، شاید چپزدههای ما را کمی سر عقل آورد... که زندگی مردمشان چقدر برای ما آشناست: سانسور و خودسانسوری، عوامفریبی، شکنجه و تهدید، فضای امنیتی و..."
از نوشتههای #محمد_مرادی است که چرخی در صفحهی اینستاگرام او و
۱/۷
یادآوری تاریخی بدرقهی پیکر #یان_پالاخ کنشگر اهل چک که در اعتراض به اشغال کشورش توسط شوروی، خود را به آتش کشید توسط @mehrdada80 بهانهای شد برای این چند خط. ستایشگر مرگ نیستم که بر پیشانی انقلاب ما نام زندگی نقش بسته اما در اهمیت مستندنگاری، و احترام به #مهسا_امینی
۲/۷
تصمیم شخصی کسی که همسن و سال من بود، نگاهش به جامعه، سیاست و فرهنگ را میفهمم، و در دغدغههایش شریکم، از سرگذشت یان پالاخ مینویسم. باشد که مرگ محمد مرادی و واکنش ایرانیان در فرانسه، چنان که آرزویش را داشت تکرار دومینویی باشد که زمستان ۵۳سال پیش در چکسلواکی آغاز شد:
۳/۷
در ۱۶ ژانویه ۱۹۶۹، یان پالاخ دانشجوی ۲۰سالهی چک، در اعتراض به اشغال کشورش توسط شوروی که به بهار پراگ پایان داد، خود را به آتش کشید. او سه روز پس از خودکشی اعتراضیاش درگذشت. بنا به آمار روزنامهنگاران، دستکم ۲۰۰هزار معترض و عزادار در بدرقهی پیکرش حضور داشتند.
۴/۷
به گفتهی لوکاس کامینسکی مورخ لهستانی، خودکشی پالاخ نه فقط اعتراض که تشویق مردم چکسلواکی به مقاومت در برابر اشغالگری کمونیسم بود.
در واکنش به مرگ پالاخ بسیاری از مردم دست به اعتصاب غذا زده و به خیابانها ریختند. گرچه این اعتراضها به سرانجام نرسید اما الهامبخش مبارزاتی شد که
۵/۷
دو دههی بعد "جنبش کودکان بوهمیا" را پدید آورد، کودکانی که اکنون دانشجو شده بودند و کمپین "هفتهی پالاخ" را در پراگ ترتیب دادند. این اعتراضات به تظاهرات گسترده در نوامبر ۱۹۸۹ و انقلاب مخملی چکسلواکی پیوند خورد که در نهایت به سرنگونی رژیم کمونیستی در آن کشور انجامید.
۶/۷
مرگ یان پالاخ را نخستین قطعهی دومینویی میدانند که به فروپاشی دیوار برلین در ۱۹۹۰ رسید، میراثی که الهامبخش هنرمندان و نویسندگان از جمله ریموند دپاردون مستندساز فرانسوی شد.
برای عطش آزادی در واپسین تصاویری که محمد مرادی منتشر کرد همچون واژههای یان پالاخ در نامهی خداحافظیاش.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
دربارهی ناامیدی برخی دوستان از #تهران و شهرهای بزرگ ایران:
گئورگ زیمل جامعهشناس آلمانی دربارهی تغییر کالبد شهری به عنوان موجودی زنده توسط حکومتهای توتالیتر معتقد است بیگانهسازی انسان با شهر با هدف کاهش اثر شهروندان بر شهر انجام میشود.
۱/۷ #مهسا_امینی
عکس توییت قبل، همدلی مبارزان تهرانی در خیل شجاعان خیابانهای ایران است با عزیزان #مهاباد بر بیلبورد اتوبان ستاری، جایی که زمانی به میدان نور میرسید؛ یکی از تنفسگاههای شهروندی در غرب تهران که در راستای پروژهی امنیتی تغییر کالبد تهران تخریب شد. #مهسا_امینی
۲/۷
تغییر کالبد شهری و تخریب یا تغییر کاربری فضاهایی که شهروندان در آن قادر به تجربهی احساس یا کنشی مشترک باشند در تهران، مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز و اهواز از دههی هفتاد پی گرفته شد؛ سیاستی از سوی رژیم برای تسلط بیشتر بر فضا و جداسازی شهروندان از فضاهای شهری. #مهسا_امینی
۳/۷