#واگذاری_بحرین
«واگذاری بحرین از واقعیت تا دروغ»
درودی دیگر، با دوستان زیادی راجع به قضیه بحرین و واگذاری اون که گفتند توسط شاه صورت گرفت بحث کردم که عده ای از اونها متأسفانه یا مطالعه کافی از تاریخ ندارند و یا مغرضانه شاه را مقصر جلوه میدهند.
در این #رشتو قصد دارم تا با بررسی
وقایع مستند تاریخی این ماجرا،حقیقت داستان را شرح داده و سوء تفاهم ها را برطرف کرده و دسیسهٔ بدخواهان را خنثی کنم و نقش مصدق السلطنهٔ خائن را در این ماجرا بازگو کنم. با من تا پایان این رشتو همراه باشید ومثل همیشه بابت صبر و زمانی که میگذارید بابت مطالعه رشتو، از شما سپاسگذارم
شیخ محمد بن خلیفه حاکم بحرین، پس از غلبه بر مخالفان داخلی خود به انگلستان متوسل شد و قراردادی با این کشور به امضاء رساند مبنی بر اینکه کشتی های انگلیسی اجازه یافتند کشتی هایی را که به بحرین رفته و یا از بحرین بارگیری و خارج میشدند را تفتیش کنند و این اولین حضور انگلیس در بحرین
بود. این صحبت مربوط به زمانی است که انگلستان هنوز پایه های استعماری قدرت خود را آنگونه که بعدها (یعنی در اواسط و اواخر دوران قاجار) محکم کرده بود و ایران را عملاً به مستعمرهٔ اعلام نشده خود تبدیل کرده بود، بر زمین نکوبیده بود.در آن دوران انگلستان وقتی در صدد تصرف سرزمینی بر
می آمد ابتدا شورشی احمقانه توسط مردم و ساکنین آن منطقه که عمدتاً از عمال و جیره خواران خودش بودند ترتیب میداد به گونه ای که در ظاهر به منافع و متعلقات انگلیس حمله کنند و برای پیشبرد اهداف دولت فخیمه ، در این سناریو ها عده ای از خدمتگزاران بی اهمیت خود را نیز قربانی میکردند تا
بهانه ای برای مداخله داشته باشند(برای یاد آوری و مثال این سیاست کثیف اشاره ای میکنم به دستور حمله به سفارت انگلیس...) طبق شواهد تاریخی این سیاست انگلیس سیاستی کهنه و ریشه دار میباشد و در جریان سیاست های استعماری این کشور بارها انجام شده است.حال با دانستن این پیش زمینه بیاییم
شروع داستان بحرین را از زبان یکی از مخالفان رضا شاه یعنی ملک الشعراء بهار بشنویم که این بلوا را چنین توصیف میکند : « ۲۰ اردیبهشت ۱۳۰۲ حدود ساعت ۹ صبح هنگام خرید و فروش یک قاب ساعت، میان یک عرب نجدی و یک ایرانی نزاعی درمیگیرد و پس از آنکه ایرانیان گمان میکنند نزاع پایان یافته است
اعراب نجدی مسلح شده و دوباره به ایرانیان حمله میکنند(همان سیاست راه انداختن بلوایی احمقانه)و ۳نفر از آنان را میکشند و ۳۵ نفر را زخمی میکنند و ۵ نفر هم مفقود میشوند.پس از یک ساعت و نیم درگیری ،ایرانیان مجبور میشوند به خانه هایشان گریخته و مدت ۲۵ روز از ترس در خانه هایشان پنهان
شوند.در این هنگام اعراب وهابی به اعراب شیعه حمله کرده و ۸ مرد و ۲ زن را میکشند و ۲ زن دیگر هم زخمی میشوند.تا اینجا انگلستان دعوایی را که لازم بود راه بیاندازد به راه انداخته بود حال بهانه ای لازم داشت تا رسماً وارد ماجرا شود و این بهانه توسط نوکر خوش خدمتشان یعنی مصدق به آنها
تقدیم شد. در آن هنگام مصدق وزیر خارجهٔ وقت ایران بود او نامه ای به دولت انگلیس نوشت و به بهانهٔ حفظ جان و مال مردم ایران از آنها درخواست کمک نمود و این نامه مجوز و سند قابل قبولی شد برای مداخلهٔ بریتانیا در بحرین.
بدین ترتیب انگلستان یک کشتی با ۲ ارابه توپ و۴۰ سرباز هندی در بحرین
پیاده نمود و دقیقاً از این زمان به بعد نفوذ دولت ایران در بحرین از بین رفت و انگلیس کم کم آنجا را زیر نفوذ و سلطهٔ خود گرفت.
سوال: اینکه چرا باید مصدق از دولت انگلیس درخواست کمک میکرد؟؟مگر بحرین خاک ایران نبود؟ چرا از دولت ایران درخواست کمک نکرد؟؟
این موضوع در جلسهٔ سری مجلس
در دوران سردارسپهی رضا خان که وزیر جنگ بود مورد بررسی قرار گرفت و رضا خان اصرار ورزید که باید خودمان با کشتی های جنگی پرسپولیس و مظفری که از انگلستان خریدیم به بحرین برویم و ۲ ارابه توپ ببریم سرباز هم که داریم من هم که وزیر جنگ هستم، اما متأسفانه با درخواست او مخالفت کردند تا
جایی که سردار سپه از فرط ناراحتی گریست....!!»
دقت کنید دوستان اینها را کسی نقل میکند (ملک الشعراء بهار) که خود یکی از مخالفین سرشناس رضا شاه کبیر میباشد.
اینکه برای پیشبرد این سناریو چطور نخست وزیر وقت مستوفی الممالک را با حیلهٔ مدرس، خائن بزرگ که در قرارداد۱۹۱۹ نیز رشوهٔ کلانی
از دولت فخیمه دریافت کرده بود، استیضاح کردند تا مشیرالدولهٔ خائن به نخست وزیری برسد و مصدق وزیر خارجه شود و چه خیانتهای دیگری که مرتکب نشدند بماند، که در حوصلهٔ این متن نمیباشد.
مصدق خود در خاطراتش میگوید :« هر وقت دولت انگلستان جویای منفعتی بود مشیرالدوله را سر کار می آورد»
آخر سر هم پای بر زمین کوبید و گریه کرد ( همان نقش بازی کردن های همیشگی اش) که من جان ایرانیان را نجات دادم و اگر از انگلیس کمک نمی خواستم اعراب نجدی ایرانیان را قتل و عام میکردند!!!!
حال متوجه شدید که چرا و به چه دلیل هیچ کجا اشاره ای نمیکنند و نمیگویند که بحرین از همان سال
۱۳۰۲ به اشغال انگلیس در آمد؟
یا اینکه به چه دلیل با غرض ورزی حرفی از مخالفت سردار سپه (رضا شاه)
با فرستادن نیروی دریائی انگلیس به بحرین نمیزنند؟؟
به چه دلیل از نامهٔ غشی السلطنه (مصدق) به دولت بریتانیا که عامل اصلی اشغال بحرین بوده حرفی به میان نمی آورند؟؟!!!
در همان سال
انگلستان امتیاز تأسیس نمایندگی دائمی در بحرین را گرفت و «سر چارلز بلگریو»
را به آنجا فرستاد که به قدری در مدت ۳۴سال اقامتش در بحرین به تحریک اعراب برای تغییر نام خلیج فارس به خلیج عرب پرداخت و خشم مردم منطقه را برانگیخت که در نهایت دولت فخیمه مجبور به استرداد و جایگزینی این شخص
گردید. بحرین فقط ۲۵ کیلومتر با عربستان سعودی فاصله دارد در کتاب دکتر منصور کشفی میخوانیم که : « جزیرهٔ بحرین از نظر جغرافیایی برای بارگیری و صدور نفت خام و ساختن پالایشگاه بسیار مناسب به نظر می آمد.
در واقع نزدیکی آن به عربستان سعودی و قطر بود که به اهمیت آن می افزود بنابر این
بلافاصله بعد از کشف نفت در بحرین در تیر ماه «۱۳۱۴» ، شرکت نفت بحرین پالایشگاهی احداث کرد که در سالهای جنگ جهانی دوم گسترش فراوان یافت !!
البته اکثر نفت خام این پالایشگاه از نفت خام عربستان تغذیه میشد زیرا تولید نفت بحرین روزانه فقط معادل ۳۰هرار بشکه بود.نفت ابتدا از عربستان
سعودی بوسیلهٔ نفتکش حمل میشد ولی بعد مدتی خط لوله ای به قطر ۱۲ اینچ و به طول ۵۶ کیلومتر از عربستان به بحرین کشیده شد که دوسوم آن زیر آب قرار داشت .
در سال ۱۳۲۶ خط اول دیگری با همین ضخامت کشیده شد که ظرفیت خط لوله را به ۱۲۶هزار بشکه افزایش داد.
در سالهای قبل از ملی شدن صنعت نفت
حدود ۸۵٪ این ظرفیت از عربستان تغذیه میشد.به طور کلی شرکت نفت بحرین اولین شرکت نفتی در خاورمیانه بود که ۱۰۰٪ به شرکتهای نفتی تگزاس و استاندارد کالیفرنیا تعلق داشت. در تمام مدت هم دولت ایران اعتراض کرده بود هم راجع به پالایشگاه شرکتهای خارجی و هم برای خط لولهٔ عربستان .
توجه کنید
که این شرکتها در سال «۱۳۱۴» تأسیس شدند و بحرین در سال «۱۳۰۲» و با نامهٔ درخواست کمک مصدق توسط انگستان اشغال شد. این درحالیست که محمد رضا شاه پهلوی تازه در شهریور ماه «۱۳۲۰» بر تخت سلطنت نشست!!!! گرفتید مطلب رو؟؟
به علاوه سالهای اولیهٔ سلطنت وی همانطور که همه میدونید مصادف بود با
سالهای آشوب و هرج و مرجی که بواسطهٔ جنگ جهانی رخ داده بود و ترور های بسیاری که اتفاق افتاده بود و...
حال باید پرسید که آیا شاه جوان در اون سالهای آشوب امکان داشت که بتواند با ۲ ابرقدرت در آن جزیره با آن نیروی دریایی که آنزمان ایران در اختیار داشت بجنگد؟!
مستحضر هستید که انگلستان
همیشه حضور داشته و برای دادن امتیاز پالایشگاه به آمریکا از چه امتیازات کلانی برخوردار شده. در سیاست بین المللی وقتی کاری با ملاطفت و دیپلماسی پیش نرود چاره اش فقط جنگ است آیا محمد رضا شاه پهلوی در آن سال و با آن نیروی دریایی توان مبارزه با انگلیس و آمریکا و عربستان را داشت و
نجنگید؟؟ دقت بفرمایید که داریم از زمانی صحبت میکنیم که در شهریور ۱۳۲۰ کشور ایران به وسیلهٔ قوای سه کشور شوروی، انگیس و آمریکا اشغال شده بود و رضا شاه از سلطنت خلع گردیده بود و دولت انگلیس در تلاش بود تا پسر محمد حسن میرزا، نوهٔ محمد علی شاه قاجار رو به تخت سلطنت بنشاند که موفق
نشد و ولیعهد وقت ، ینی محمد رضا شاه به سلطنت نشست .
از آن سال تا سال «۱۳۲۹» که سال ملی شدن نفت بود سالهای هرج و مرج و شورش نامیده شده اند.
در بهمن ماه «۱۳۲۷» ماجرای ترور شاه در دانشگاه تهران اتفاق افتاد بدین معنی که ایران تا آن سالها کاملاً درگیر مسائل داخلی خود بود بنابراین
شاه نه تنها تقصیری در قضیهٔ بحرین نداشت بلکه خود قربانی و درگیر این دسیسه و جریان بود چراکه جزیرهٔ بحرین از سال «۱۷۸۳» میلادی به دست خاندان آل خلیفه افتاده بود که از اعراب شبه جزیرهٔ عربستان بودند و از قرن نوزدهم تا سال «۱۹۷۱» میلادی تحت الحمایهٔ انگلیس بودند و در دوران قاجار و
پهلوی ، ایران فقط دورادور مدعی مالکیت بحرین بود تا آنکه حکومت بحرین که تحت نفوذ انگلیس بود برای تأثیرگذاری بر نتیجهٔ نظرخواهی (رفراندوم) مصمم شد تا ساختار جمعیتی این سرزمین را با اکثریت دادن به اعراب دگرگون سازد.
در این راستا هزاران فلسطینی و نیروی کار عرب را از کشورهای منطقه به
بحرین آورد و پس از آن اقدام به سرشماری کرد که نتیجهٔ آن ۶۰٪ عرب، ۲۰٪هند و پاکستانی ، ۱۰ ٪ایرانی و ۱۰٪ هم از ملل دیگر بودند.
بدین سان ایران با توطئه ای که توسط بریتانیا برنامه ریزی شده بود به ناچار ادعای حاکمیت بر بحرین را کنار گذاشت.
شمایی که با غرض ورزی میگی چرا شاه بحرین رو
واگذار کرد، اول تاریخ رو درست مطالعه کن بعد بیا و انگ بزن.
اگر خودتون جای شاه بودید چه میکردید؟؟
اگه شاه با بحرین که در اون زمان عملاً از کنترل و مالکیت ایران جدا شده بود وارد جنگ میشد اولا: چه بر سر ایران میومد؟؟
دوماً: آیا در اون صورت میتونست در سال ۱۳۵۰ سه جزیرهٔ تنب کوچک و
تنب بزرگ و ابوموسی رو به نفع ملت ایران مصادره کنه؟؟
از دست رفتن بحرین رو که شاه هیچ نقشی در اون نداشت رو میبینید و دائم مطرح میکنید اما بعد از قدرتمند کردن ارتش توسط شاه، بدست آوردن ۳ جزیره رو نمیبینید و راجع بهش حرفی هم نمیزنید؟!!! عجب!!!
در اون زمان صدام بلوایی به پا کرد و
از کشورهای عرب منطقه کمک خواست که موضوع رو به سازمان ملل ارجاع دهند ولی هیچکدوم از دول اعراب جرأت نکردند ، دقت کنید جرأت نکردند در مقابل قدرت شاه که در اون زمان به قدرت نظامی بسیار قوی در منطقه تبدیل شده بود بایستند و درنتیجه اون سه جزیره توسط ایران مصادره شد.
حالا اگر اطلاعی
نداشتید کوتاهی از خودتون بوده که مطالعه نداشتید و دنبال حقیقت نرفتید نه از شاه فقید.
اگر هم خواندید و باز هم تکرار میکنید که نشون دهندهٔ کینه توزی و دشمنی شخصی شماست. به هر حال میتونید کتابهایی رو که به شما معرفی میکنم تهیه کنید و خودتون مطالعه کنید و بعد بیایید معرکه گیری کنید
واگه مشکلی باهاشون دارید برید داد و قالتون رو سر نویسندگانش بزنید یا نثار روحشون کنید البته این رو هم بدونید که نویسندگان این آثار اکثرشون از مخالفین شاهنشاه آریامهر بودند.
( در پناه خرد)
منابع: دایرت المعارف اسلامی جلد یازدهم صفحهٔ ۴۱۰
تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، انقراض
قاجاریه نوشتهٔ ملک الشعراء بهار جلد اول از چاپ اول صفحهٔ ۳۵۱
خاطرات محمد مصدق
سیرتحول صنعت نفت در ایران و خاور میانه نوشته دکتر منصور کشفی چاپ دوم صفحهٔ ۱۳۶
ایران در عصر پهلوی نوشتهٔ دکتر مصطفی الموتی جلد هفتم صفحهٔ ۱۵۲
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
پشت پرده شبکه های فارسی زبان چه خبر است؟
«چپ جهانی چه خوابی برای ایران دیده؟»
درود بر یاران، شاید این روزها سوالات زیادی پیرامون فیک نیوز ، جهت دار بودن شبکه های فارسی زبان موجود، به حاشیه بردن وطنپرستان مبارز پادشاهی خواه و سانسور این افراد،بزرگنمایی مهره های صادراتی و بسیاری
سوالات دیگر ذهن شمارو به خود مشغول کرده باشه ولی به جوابی قطعی و منطقی نرسیده باشید. اگر ذهن چراجو و کنجکاو شما تشنه كشف حقایق و حوادث در حال وقوع پیرامون جریانات سیاسی پیدا و پنهان این روزهای ایران و آینده سیاسی میهنمان است از شما خواهش میکنم حوصله کرده و تا انتهای این #رشتو
با من همراه باشید تا در انتها به یک جمع بندی خوبی برسیم و بتونیم با آگاه کردن همدیگر ایران رو از خطری که تهدیدش میکنه با کمک هم نجات بدیم.سپاس از صبوری و همراهی شما. رشتو را با عکس و جمله ای از لنین آغاز کردم که گفته:بهترین راه برای کنترل اپوزیسیون این است که خودمان آن را رهبری
#رشتو #فاحشگان_مغزی
با درود بر دوستان گرامی ، مدتها بود که مواضع و صحبتهای #گلشیفته_فراهانی را میشنیدم و سکوت میکردم تا اینکه بعد از این صحبت اخیرش سکوتم رو شکستم تا در این رشتو این ادعای هدفدارش رو آنالیز کنم ببینیم این قرنها مبارزاتی که از اون نام میبره دقیقاً کدام مبارزات رو
بهش اشاره میکنه پیشاپیش از وقت و حوصله ای که برای خواندن این رشتو میگذارید از شما سپاسگزارم. چندین بار راجب این جنبش و مبارزات و قرةالعین سخن به میان آورد و قرةالعین را مانند قهرمانی پیشگام در مبارزات زنان معرفی کرد حال بیاییم ببینیم اصلا این قرةالعین که بود و چکاری انجام داد.
زرین تاج قزوینی یا همان قرة العین دختر ملا صالح قزوینی برغانی بود که پدر و عمویش از پیروان شیخیه بودند و او هم تحت تأثیر همان نگرش پرورش یافته بود. این لقب(قرةالعین)را شیخ کاظم رشتی دومین رهبر شیخیه به او داده بود که بعدها وارد حلقهٔ اصحاب «سید باب» شد. (منبع: بهائیت در ایران
نه بازجو هستم که قصد بازجویی داشته باشم و نه قاضی هستم که حکمی صادر کنم فقط برام جای سواله که چرا اینهمه اکانت که بیشترشون پادشاهی خواه هم هستند و همدیگر رو فالو کردیم باید همچین شخصی رو فالو کرده باشند؟؟
اگه واقعاً با نظرش همسو هستید بهتره که خودتون من رو آنفالو کنید وگرنه خودم
بلاکتون میکنم، بارها گفتم من نه از توییتر نون میخورم که تعداد فالور برام مهم باشه ونه دنبال مطرح شدن و این حرفها هستم. حاضرم ۱۰۰ نفر فالور داشته باشم ولی کسانی باشن که همدل هم باشیم و تنها دغدغه شون حفظ تمامیت ارضی کشور،پرچم ملی شیر وخورشید و اتحاد با تنها شخص قابل اطمینان در