۱. «آیا اعتراضها بدون رسیدن به نتیجهی دلخواه ما (انقلاب) تمام شده است؟ چرا خبری از اعتراضهای خیابانی نیست؟ آیا ما شکست خوردیم؟» اینها از پُر تکرارترین پرسشهای این روزهاست.
۲. این سئوالها به طور گستردهای در شبکههای اجتماعی مطرح میشوند و در گفتوگوهای روزانهمان نیز از خود و دوستانمان دربارهی این شرایط میپرسیم. وقتیکه نگاهی به خیابانها میاندازیم که دیگر هیچ اثری از گرمای پرشور روزهای اول وجود ندارد، این پرسشها بسیار جدی به نظر میرسند.
۳. با این حال، باید چه پاسخی داد؟
الگوی اعتراضهای خیابانی، نه به صورت خطی، بلکه به شکل «موجوار» رخ میدهند. پژوهشگران جنبش های اجتماعی تمایل دارند تا اعتراضها را به صورت حلقهای، زنجیرهای، سلسلهای، موجی، چرخهای و به شکل جزر و مدی، بررسی کنند.
۴. در این الگوها تاریخ و نشانههای مشخصی از شروع تعارضهای شدید و کاهش نسبی وجود دارد.
بر همین اساس، ما چند لحظهی کلیدی را در مسیر اعتراضهایمان تجربه میکنیم: الف) بسیج اوّلیه؛ ب) مشارکت؛ ج) احیاءـافول و د) بسیج مجدد.
۵. دورهی بسیج اوّلیه به نسبت هر اعتراضی متفاوت است؛ امّا در طول «جنبش زن زندگی آزادی» این زمان تقریباً دو هفته پس از زمان کشتهشدن «ژینا (مهسا) امینی» بود.
۶. دقیقاً در همین دوره است که شعلههای خشم و امید میان ما گُر میگیرند. اعتراضها به سرعت برق منتشر میشوند. جمعیتهای زیادی به خیابانها میآیند و لحظههای حماسی و خیرهکنندهای به چشم میخورند.
۷. با این حال، ما در این جنبش بر خلاف تمام موجهای اعتراضی قبلی، طولانیترین دورهی «مشارکت» خیابانی را تجربه کردیم؛ 110 روز.
۸. در این مرحله، بر خلاف دورهی «بسیج اولیه»، روند رشد هیجانها و گسترش جغرافیایی اعتراضها، آهستهتر پیش میرود و الزامات تازهای را برای «اعتراض» به وجود میآورد.
۹. پس از این مرحله، جنبشها ممکن است به دلیل سرکوب، برآوردهشدن تقاضاها و یا عدم کسب منابع لازم دچار «افول» شوند.
۱۰. این دورهی افول در همهی جنبش، فارغ از هر مختصاتی رخ میدهد و کاملاً طبیعی است. درواقع لازمهی تداوم و احیاء، همین روند رو به کاهشِ اعتراضهای خیابانیست تا جنبش بتواند پتانسیلهای لازم را برای مرحلهی بعد، یعنی «بسیج مجدد» کسب کند.
۱۱. هماکنون بهنظر میرسد که «جنبش انقلابی زن زندگی آزادی» در اواخر «دورهی مشارکت و دورهی احیاء» قرار داد. پس این روند طبیعی جنبش ما، ارتباطی به «شکست»، «تمامشدن» و «ناامیدی» نخواهد داشت. در واقع چنین کلماتی هیچ ارزش تحلیلی ـ محاسباتی ندارند.
۱۲. امّا مهّمترین نکته آگاهی به مراحل جنبشها و توجه به الزامات هر دوره است؛ یعنی مرحلهی مشارکت نسبی و احیاء، دورهی جذب مجدد منابع، ساختاربندی دوباره، برنامهریزی و سازماندهی است. این یکی از حساسترین دورهی «جنبشهاـاعتراضها»ست که نباید به راحتی از دست برود.
۱۳. منابع:
*Cheng, E. W., Lee, F. L., Yuen, S., & Tang, G. (2022). Total Mobilization from Below: Hong Kong's Freedom Summer. The China Quarterly, 1-31.
*Della Porta, D. (2014). Cycles of protest and the Consolidation of Democracy. Partecipazione e conflitto, 7(3), 447-468.
۱۴.
Tarrow, S. (1993). Cycles of collective action: Between moments of madness and the repertoire of contention. Social science history, 17(2), 281-307.
* Della Porta, D. (2013). Protest cycles and waves. The Wiley‐Blackwell Encyclopedia of Social and Political Movements.۱
۱۵. Worldwide Protests in 2020: A Year in Review: carnegieendowment
*Appetite for Destruction: The Military Counter-Revolution in Sudan: acleddata.com
* gettyimages
*این پست به صورت مشترک بین گروه "جنبشهای اعتراضی" و "سازمان اتحاد برای ایران" تولید شده است.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱. از هفتهی گذشته کارزاری در رسانههای اجتماعی به راه افتاده که برخی شهروندان با عنوان «من وکالت میدهم»، رضا پهلوی را به عنوان «رهبر جنبش» معرفی میکنند. او چند روز پیش در گفتوگو با شبکهی «منوتو» عنوان کرد: ...
۲. «هر نوع کاری که انجام میدیم باید یک مبنای مشروعیت و یا یک نوع وکالتی از داخل ایران داشته باشیم.»
پس از این مصاحبه بود که کارزار آنلاین حمایت از رضا پهلوی با هشتگ «من وکالت میدهم»، شروع به کار کرد.