سفر #شاه به برلین
محمدرضا شاه و شهبانو فرح در جریان سفر خود به اروپا، پس از چکسلواکی و فرانسه، به آلمان غربی رسیدند (۱۴ خرداد ۱۳۴۶). یکی از تناقضات تاریخی همین است که شاه متحد بلوک غرب بود، اما در سفر به کشورهای بلوک غرب خیال آسودهای نداشت، 👇
زیرا دانشجویان و مخالفانش میتوانستند از فضای باز آن کشورها برای اعتراض به شاه استفاده کنند؛ در حالی که برعکس این، شاه با خیال راحت میتوانست به کشورهای کمونیستی بلوک شرق سفر کند، بدون اینکه نگران اعتراض و شعاری علیه خودش باشد.
وقتی خبر سفر شاه در نشریات آلمان پخش شد، 👇
دانشجویان ایرانی به تکاپو افتادند تا زنگ اعتراض علیه شاه را به صدا درآورند. بیش از همه جوانی ایرانی به نام بهمن نیرومند در این راستا تلاش میکرد. بهمن نیرومندِ چپگرا دانشجوی دکتری زبان و ادبیات آلمانی بود و البته پیش از آن، مدتی در دانشگاه تهران ادبیات تطبیقی تدریس کرده بود. 👇
بهمن نیرومند (متولد ۱۳۱۵) در سال ۱۹۶۰ در هایدلبرگ «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» را که نهادی چپگرا بود تأسیس کرد و در ۱۹۶۷ کتابی با عنوان «ایران؛ الگوی کشوری در حال توسعه یا دیکتاتوری جهان آزاد» به زبان آلمانی در آلمان منتشر کرد. نیرومند مصادف با حضور شاه در آلمان، در اول 👇
ژوئن ۱۹۶۷، سخنرانی تأثیرگذاری را در دانشگاه برلین انجام داد که از جمله عوامل تعیینکننده در بروز تظاهرات اعتراضی گسترده علیه شاه در برلین بود. او در این سخنرانی برای ۳ تا ۴ هزار دانشجوی پرشور حاضر وضعیت غیردموکراتیک و اسفبار ایران را شرح داد و «رودی دوچکه»، رهبر دانشجویان 👇
معترض، به این نتیجه رسید که مبارزه با سرکوب در ایران در واقع مبارزه برای ویتنام است. به این ترتیب، برای فردای آن روز سه تجمع اعتراضی پیشبینی شد. در میان دانشجویانی که سخنرانی بهمن نیرومند را میشنیدند جوانی بود به نام «بِنو اونِزورگ» که کتاب نیرومند را هم خوانده بود. و در آن 👇
جمع پرشور او تنها کسی بود که ساعت به ساعت به مرگ نزدیک میشد...
⚫️قتل بِنو اونِزورگ
به این ترتیب، در دوم ژوئن راهپیمایی گستردهای توسط دانشجویان در برلین انجام شد. یک نکتۀ مهم دیگر در این میان نیز این بود که عدهای ایرانی به هنگام بازدید شاه از برلین به طور سازماندهیشده در 👇
محل دیدار حاضر میشدند تا این اعتراضات را تحتالشعاع قرار دهند و صدای شعارهای ضدشاه شنیده نشود. دوم ژوئن، این هواداران پس از رفتن شاه با معترضان درگیر شدند.غروب آن روز، در دیدار شاه و شهبانو از اپرا، دانشجویان معترض بیشتری جمع شدند و شعارهای ضدشاه شروع شد. شعارهایی مانند: «شاه 👇
شاه شارلاتان»، «مو مو مصدق!»، «دیکتاتور! آدمکش! شاه شاه اساس» و مانند اینها. البته هو کردن و پرتاب گوجه و تخممرغ نیز بخشی از اقدامات دانشجویان بود. پلیس سعي در ارام كردن معترضان کرد. اما آنچه این راهپیمایی را به نقطۀ عطفی در تاریخ آلمان تبدیل 👇
کرد این بود که یک افسر پلیس، به نام کارل هاینتس کوراس، دانشجویی به نام بِنو اونِزورگ را به قتل رساند.
ماجرا از این قرار بود که گویا سه پلیس این دانشجو را دستگیر کرده بودند و کوراس سعي ميكند در برابر دانشجويان از خود دفاع كندو به آن دانشجو شلیک کرده بود. شلیک در ساعت ۸:۳۰ 👇
رخ داد و دانشجوی مضروب پیش از رسیدن به بیمارستان در آمبولانس جان باخت. قتل این دانشجو اعتراضات دانشجویی را در ماههای آینده شدت بخشید و رادیکالیزه کرد، به خصوص با توجه به اینکه این افسر پلیس در دادگاه از اتهام قتل عمد تبرئه شد. حتی «راف»، گروه تروریستی چپگرایی که در ماههای 👇
بعد تشکیل شد و عملیاتهایی را انجام داد، به این قتل پلیس استناد میکرد.
دادگاه دیگری نیز که در سال ۱۹۷۰ علیه کوراس برگزار شد دوباره با حکم تبرئۀ او پایان یافت. رئیس دادگاه در پایان جملهای خطاب به او میگوید که هم جالب است و هم با آن پلی میزنیم به حقیقتی که ۴۰ سال بعد افشا 👇
شد. قاضی میگوید: «خطای انسانی یا گناه اخلاقی، این را باید نزد خود و خدای خود تشخیص دهید و بارش را خود به دوش بکشید. ما قادر نبودیم اثبات کنیم شما گناهی کیفری مرتکب شدهاید.»
مسئله در اینجا دقیقاً همین است. آیا کوراس مرتکب قتل عمد شده بود یا ناخواسته انسان بیگناهی را کشته 👇
بود. شواهد زیادی از این حکایت داشت که او عامدانه بنو اونزوگ را کشته بود. برای دانشجویان چپگرای آن سالها مسجل بود که در اینجا جنایتی فاشیستی رخ داده است، زیرا پس از قتل اونزورگ یکی از مطالبات اصلی دانشجویان این بود که نیروهای پلیس «فاشیستیزدایی» شوند. پس از نظر دانشجویان این👇
قتل جنایتی ایدئولوژیک بود. اما چهل و چند سال بعد اسنادی افشا شد که این گمان را وارونه میکرد!
🔴افشای تکاندهنده
در مه ۲۰۰۹ در جریان بررسی پروندههای وزارت امنیت آلمان شرقی مشخص شد کارل هاینتس کوراس، یعنی همان افسر ضارب که دانشجوی بیگناه را کشته بود، «همکار غیررسمی» وزرات 👇
امنیت آلمان شرقی بوده است. چنین کشفی همۀ برداشتها از ماجرای قتل بنو اونزورگ را زیر و زبر میکرد. البته سندی پیدا نشد که نشان دهد کوراس این قتل را به دستور مقامات امنیتی آلمان شرقی انجام داده است، یعنی با این هدف که آشوبها در برلین غربی و در کل در آلمان غربی بالا گیرد. در 👇
واقع انگیزۀ این قتل هیچگاه تا به امروز مسجل نشد. خود کوراس نیز تا وقتی در سال ۲۰۱۴ درگذشت چیزی در این باره نگفت. اما همانطور که زمانی دانشجویان معترض بوی قتل ایدئولوژیک را استشمام میکردند، پس از افشای این سند نیز این گمان به ذهن میرسید که کوراس مأموریت داشته چنین کند یا 👇
نهایتاً به دلیل همدلی با بلوک شرق و آلمان شرقی و نفرت از نظام کاپیتالیستی، حدس میزده که این قتل بنزینی خواهد بود بر آتش اعتراضات ضدحکومتی.
برای اینکه ببینیم این حدس و گمان ما بیراه نیست کافی است به یکی از معتبرترین افراد مراجعه کنیم: «اوتو شیلی». اوتو شیلی در سال ۱۹۶۸ از 👇
وکلای خانوادۀ مقتول بود و بعدها به یکی معروفترین سیاستمداران آلمان تبدیل شد. او از حزب سوسیالدموکرات سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ وزیر کشور آلمان بود. وقتی مشخص شد کوراس مأمور مخفیِ اشتازی (پلیس امنیت آلمان شرقی) بوده، اوتو شیلی قضاوت خود را این طور بیان کرد: «پرسش تعیینکننده برای 👇
من این است که آیا کوراس به عنوان مأمور پلیس به دلیل تعهداتش به اشتازی [= سرویس امنیت آلمان شرقی] در این موقعیت بحرانی متفاوت از آن چیزی که وظیفه داشته عمل کرده بوده؟»
برخی رخدادها آدمی را به بازخوانی تاریخ وامیدارد، چنانکه هانس اولریش یورگس از اعضای تحریریۀ نشریۀ اشترن در 👇
ژوئن ۲۰۰۹ گفته بود: «پروندههای اشتازی ما را به بازنگری در تاریخ سه دهۀ آلمان، جنبش ۶۸ و انحرافات تروریستی آن وامیدارد.» تنها کافی است در اینجا به این اشاره کنیم که در جریان رادیکالیزه شدن اعتراضات دانشجویی گروه تروریستیِ «راف» (فراکسیون ارتش سرخ) شکل گرفت که یک گروه چپ👇
گرای افراطی بود و در زمان فعالیت خود ۳۳ کشته و بیش از ۲۰۰ مجروح به جامعۀ آلمان تحمیل کرد.
در پایان یادی کنیم از بهمن نیرومند مارکسیست که به این بشکۀ باروت جرقه انداخت. او پیروزِ میدان برلین بود. اصولا در آن سالها،اين ماركسيست ها بودند كه با خرابكاري و توطئه سعي در پنهان👇
كردن ظاهر رو به فروپاشي چپ در كشورها ميكردندو مدتي زمان براي سقوط خود ميخريدند،كاوبوس آنها رو به واقعيت پيش ميرفت و اجتناب از آن امري غير ممكن بود،اما دانشجويان معتقد به اين جريان سياسي،حتي حاضر بودند خود را فداي اين آرمان رو به انحطاط كنند.بهمن توانست سفر شاه به برلین را به 👇
اصطلاح بدل به يك رسوايي از نگاه سيستم چپ کندو کام شاه تا مدتها از این فاجعه تلخ بود. نیرومند پس از انقلاب، خرسند از سرنگونی شاه، به ایران بازگشت، اما فقط مدت کوتاهی در ایران ماند و سريعا به ساير هم قطارانش در فرار از ايران بسنده كرد،پس خیلی زود از ماندن در ایران پشیمان شد وبه👇
آلمان کاپیتالیست بازگشت. آثار زیادی از او در آلمان منتشر شده ــ اعم از ترجمۀ برخی آثار ادبی ایرانی به آلمانی و نیز آثاری دربارۀ اوضاع سیاسی ایران ــ و همیشه یکی از مراجع اصلیِ آلمانیها برای شناخت مسائل سیاسی ایران بوده است. اما او در نهایت زندگی در بلوک غرب را برگزيد👇
و نتوانست حتي در كشوري كه خود براي تصور كرده بود،اقامت گزيند و اروپا را به زندگي در كنار هموطنانش برگزيد.
سرنوشت بهمن همچو ساير همقطارانش در خارج كشور سپري گرديد و آتش جهنمي را كه با دستانشان ساخته بودند،به جان مردم سرزمينشان رها كردند و خود در بهشت غرب ماندند.
باتشكر از آقاي👇
مهدي تديني-تاريخ انديشي.
اين رشتو گزيده اي از آثار ايشان بود كه با اندك تغييراتي براي شما عزيزان به رشته ي تحرير در آوردم. #پسرعاقل_نوح
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
#رضاشاه عدليه و كودك همسرى
يكي از خدمات #پهلوى اول چه بود؟
با يك خاطره شروع میکنم... احمد متیندفتری، یکی از دولتمردان ایران که در اواخر دوران رضاشاه از آبان ۱۳۱۸ تا تیر ۱۳۱۹ نخستوزیر هم بود، تعریف میکند در زمانی که هنوز معاون دادگستری بود، پیرمردی پیش او آمد از قانون 👇
جدید ازدواج شکایت کرد. طبق قانون مدنی که به تازگی تصویب شده بود، سن ازدواج برای دختران ۱۵ سال و برای پسران ۱۸ سال معین شده بود و از این طریق برای نخستین بار کودکهمسری در ایران ممنوع شد (به شرح این قانون برمیگردم). آن پیرمرد که برای شکایت پیش متیندفتری آمده بود از قضا یکی از 👇
دولتمردان سرشناس ایران بود: احتشامالسلطنه به مشروطه هم تمایل داشت و در دورۀ اول مجلس ملی ایران رئیس مجلس بود.
احتشامالسلطنه با عتاب به متیندفتری ــ که در تصویب قوانین مدنی نقش داشت ــ گفته بود: «این قوانین ضدبشری چیست که به تصویب رساندهاید!» متیندفتری میپرسد کدام 👇
حتما شنيديد كه مهران مصطفوي در حاليكه پرچم فلسطين را در دست داشته،از سپاه دفاع كرده و امضا كننده ي عدم ورود سپاه پاسداران به ليست تروريستي شده.
اما مصطفوي كيست؟؟
او نويسنده ي راديو فردا است،شخصي كه با فيروزه بني صدر ازدواج كرد و بعنوان داماد دوم بني صدر شناخته ميشود،نه مهران👇
مصطفوي.
فيروزه اي كه با عشق به مسعود رجوي و توصيه هاي پدر،راهي خانه ي بخت يك تروريست فاسد شده بود وقتي مسعود قصد تجديد فراش كرد.
بني صدر از اين ازدواج بعنوان يك ازدواج ايديولوك نام ميبرد.و٧ ماه بعد جدا شد.(٢٤بهمن١٣٦٣)
اري،مهران نيز در اين راستا با يك ازدواج ايديولوك ديگر به👇
دستور بني صدر،با فيروزه ازدواج ميكند تا اين زوج به سركردگي ابوالحسن شروع به حمايت از مجاهدين و ايران ستيزي كنند تا جاييكه بني صدرتصميم ميگيرد با جمهوري اسلامي وارد معامله شود.حالا نوبت دفاع از خامنه ايست.
همانطور كه شاهد هستيم،مهران در پاريس ،بنا به فتواي خميني،هر سال در روز
در مورد حجرالاسود:
آیا میدانیدحجرالاسود برای مدت بیست سال در نزد پادشاه قرمطیان بودکه جوانی اصفهانی به نام ابوالفواد زرتشتی و تجسم مادی خدا هم بود و خود را امام موعود از اسلاف شاهان ساسانی می خواند، سنگ پایه توالت بود. این سنگ را تکه تکه کرده بودند و تکه های آن را در مستراح 👇
گذاشته بود؟
در حوالی سال ۹۰۰ میلادی بحرین را به تصرف درآوردند و تا اواخر قرن یازده این منطقه را تحت تصرف داشتند. بر خلاف وعده سوره فیل که قول نابودی کسانی را داده که قصد خرابی کعبه را کرده بودند، در سال ۹۳۰ میلادی این گروه به رهبری ابوطاهر جنابی به مکه حمله کرد،دیوار کعبه را 👇
خراب کردند، سنگ حجرالاسود را به غنیمت گرفتند و به بحرین بردند.
ابوطاهر سلیمان جنّابی«گناوهای» (۲۹۴ ه. ق–۳۳۲ ه. ق)، فرمانروای دولت قرمطی در بحرین و شرق عربستان بود که در سال ۳۱۷ ه. ق اشغال مکّه را فرماندهی کرد.
پس از آن نیز خانه ی منتسب به خدا،سه دفعه ی دیگر بر اثر سیل 👇
دو سوال تکراری:ایا ما بسمت کره شمالی شدن میرویم؟
چرا مردم کره ی شمالی،هیچ تلاشی برای ازادی نمیکنند؟
جواب سوال اول،هرگز است،خوب میدانیم که رژیم آخوندی مستعد این است که کشور را به آن سمت سوق دهد،اما باید این موضوع را مد نظر داشت که جامعه را هرگز نمیتواند.
جواب به سوال دوم:آزادی 👇
زمانی محقق میشود که ابتدا فهمی از بندگی داشته باشید.آن اسیری که اسارت را نمیفهمد،به کجا میخواهد برود؟؟
یک زندانی مادامی که نداند زندانی و در بند است،آزادی برایش همان زندان است و این اتفاقی ست که برای روح جامعه ی کره ی شمالی رخ داده.
فرار و گریز،محصول و مولد اسارت وجبر است،اما 👇
مهمتر از همه،نقشه ی فرار است و زمانی طراحی میشودکه فرد حبس شده،به زنجیر خود آگاه است و میخواهد از آن زنجیربگریزد،از اینجا به آنجا که اگر انجایی در کار نباشد،پس هدفی ندارد.
تفاوت مردم کره ی شمالی با سایر ملل در همین مهم است،آنانی که امروز کمتر توان تصمیم دارند،از سه نسل قبل👇
آخوند عاملی:آنچه در سفارت آذربایجان اخیراً اتفاق افتاد نتیجه روحیه غیرتی آذری است.
باید بپذیریم که وقتی غیرت ناموسی غلیان بکند موجب خطا هایی هم می شود.
پ ن: آخوند سالیانه سال است از واژه ی ناموس سواستفاده ها کرده.
مثالی بارز: امیرکبیر در سال ۱۲۶۷ هجری قمری، دستور اجرای 👇
قرنطینه در مرز ایران و عراق را داد تا از شیوع بیماری وبا در کشور جلوگیری کند.
در سال ۱۲۶۴ هجری قمری با صدور فرمان مایهکوبی آبله، امير کبیردستور داده بود که هر کس نخواهد آبله بکوبد بايد پنج تومان جريمه به صندوق دولت بپردازد. اما جهل و نادانی و شایعاتی که دعانویسان و رمالان پخش👇
کردند باعث شد هنگام مراجعه ماموران به خانهها برای مایه کوبی، مردم در آبانبارها پنهان شوند و يا از شهر خارج شوند.
آبله، شیوع وبا و قحطی در آن سالها تلفات بسیاری به همراه داشت. ملایان گفته بودند که زدن واکسن باعث ورود جن به خون می شود، پس هر وقت مردی کنار زنش بخوابد،جن به 👇
امروزه شاهد آن هستیم که دروغها در جمهوری اسلامی دیگر از جنس فریب نیست،بلکه تماما از جنس ارعاب و وحشت آفرینی است.
رجوع میکنم به کتاب «ما هماهنگ شده ایم» نوشته ی اشتریت مایر-ترجمه جناب حصیرچین
تاریخ چین پر است از حکمرانانی که جهان را از نو تفسیر کردهاند. بیش از دو هزار 👇
سال پیش، در ۲۲۱ قبل از میلاد، چین شی هوانگ برای نخستین بار این امپراتوری را متحد کرد. پسرش از سال ۲۰۹ ق.م تا ۲۰۷ ق.م امپراتور بود و صدراعظمی مخوف و تشنهی قدرت به نام ژائو گائو داشت.
یک روز در نشستی رسمی با امپراتور، صدراعظم گوزن نری را به بارگاه آورد و با اشاره به حیوان 👇
گفت: «اعلیحضرت، این اسب برای شماست!»
امپراتور چون وزیرانش جا خورد و از صدراعظم خواست که اگر میشود توضیح دهد چگونه میشود از سر اسب شاخ دربیاید. ژائو گائو با اشاره به اشرافی که دورش جمع شده بود، گفت: «اعلیحضرت اگر حرف من را باور ندارید، از وزرایتان بپرسید.» بعضی از وزرا آن👇