ابتدا اولین کتاب قانون اساسی مصوب۱۲۸۵ را به شما معرفی و آپلود جدید آنرا ارایه میدهم،سپس در مورد مشروطه و وقایع آن مینویسم. t.me/danestanihayem…
این کتاب درست یکسال پس از انقلاب مشروطه نوشته و قوانین آن ذکر گردید.
اما مشروطه چیست؟👇
جُنبِشِ مَشروطه، جنبش مشروطهخواهی، جنبش مشروطیت، انقلاب مشروطه یا انقلاب مشروطیت مجموعه کوششها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون 👇
اساسی ایران انجامید.
از اوائل پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار ناخشنودی مردم از ستم وابستگان حکومت رو به افزایش بود. تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی، اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید.
نوشتههای روشنفکرانی مثل 👇
حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده ومیرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد.
اگرچه از مدتی قبل شورشها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش 👇
را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر میکنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دو تن سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تأئید عین الدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت.
دو قوم بختیاری به 👇
ایلخانی سردار اسعد بختیاری و قشقایی به ایلخانی صولت الدوله قشقایی معروف به سردار عشایر از جنبش مشروطه حمایت کردند. علیقلی خان سردار اسعد که در آن هنگام در فرانسه مشغول معالجات چشم خود بود، در پاریس با تعدادی از مشروطهخواهان ارتباط تنگاتنگی داشت و خود نیز از مشروطهخواهان بود، 👇
پس از سفر به لندن و مشورت با وزارت خارجه انگلستان به اصفهان آمد و...
حالی که در تبریز مجاهدین در محاصره قوای دولتی و همدستان خارجی آن بودند، در اصفهان اعتراضات به بستنشینی عدهای انجامید و قوای بختیاری که در آن هنگام توسط حاکم اصفهان و بختیاریها صمصام السلطنه رهبری میشد بسیج👇
شده و به سوی اصفهان حرکت کردند. با پیوستن قوای بختیاری کار بالا گرفت. نجف قلی خان صمصامالسلطنه ایلخان بختیاری با نیروی مسلح زیادی به اصفهان وارد شد. ایل بختیاری با حرکت به سوی تهران و با همراهی مجاهدین شمال به فرماندهی سپهدار اعظم که در نزدیکی تهران به هم پیوستند، پس از شکست 👇
مقاومت نیروهای استبداد صغیر موفق به فتح تهران و شکست استبداد صغیر شدند و....
در نهایت بالاخره نیروهای گیلان به فرماندهی سپهدار اعظم از شمال و نیروهای بختیاری به فرماندهی علیقلی خان سردار اسعد بختیاری از جنوب به سمت تهران آمدند و در نزدیکی تهران به هم پیوستند.
در پیشروی به 👇
سوی پایتخت، اردوی شمال و جنوب در بیست و چهار کیلومتری تهران به هم ملحق شدند. در این موقع نیروی روس، از انزلی وارد شده بود، به قزوین رسیده بود و اردوی انقلابی را از پشت سر تهدید میکرد. نیروهای مجاهدین گیلان و بختیاری در ۱ رجب ۱۳۲۷ (۲۸ تیر ۱۲۸۸/۱۹ ژوئیه ۱۹۰۹) وارد تهران شدند و 👇
شاه و اطرافیانش به سفارت روس پناه بردند. انقلابیون مجلس عالی تشکیل دادند و محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کردند و ولیعهد او احمد میرزا را به تخت نشاندند و علیرضاخان عضدالملک رئیس ایل قاجار به نیابت سلطنت او برگزیده شد. بار دیگر مجلس شورای ملی تشکیل شد و ظاهراً دوره استبداد به 👇
پایان آمد و مشروطه خواهان پیروز شدند.
این رویداد در زمان سلطنت مظفرالدینشاه از آذر ۱۲۸۴ خورشیدی شروع شد و در مرداد ۱۲۸۵ به سرانجام رسید.
اما مشروطیت با فراز و نشیب های بسیار زیادی روبرو بود حتی پس از پیروزی.
ده سال پس از این پیروزی در دهه ی ۹۰ ایران دچار آشفتگی وحشتناکی👇
گشت،از بد روزگار در ۱۲۹۳ جنگ جهانی اول درگرفت و ایران به رغم اعلام بیطرفی محل تاختوتاز قوای خارجی بود ــ از روسیه و انگلیس که در دستدرازی به ایران برای خود حق آبوگل قائل بودند، تا عثمانی و در برهههایی هم آلمان که مشتریان جدیدِ این تجاوزات بودند.
تاریخ نگاران در مورد👇
سهم خواهی مشروطه خواهان کتابت ها کرده اند،حال که جنگ و قحطی نیز اغاز شده بود و برخی از مشروطه خواهان حتی «بوروکراسی» را با «مشروطه» اشتباه گرفته بودند؛ در اصل خواستار بوروکراسی (بوروکراسی اصطلاحی برای تعریف سیستم اداری یا سازمانی است که در آن افراد غیرمنتخب وظیفه اداره آن را 👇
بر عهده دارند)بودند و نامش را گذاشته بودند مشروطه. پس از انقلاب مشروطه، با خارج شدن اختیارات از دربار و پخش شدن
اختیارات میان دولت و مجلس، سررشتۀ امور منسجم نشد ــ متلاشی شد! مجلس را یک بار شاه به توپ بست، دفعۀ بعد روسها متلاشیاش کردند. دولتها هم هر چه جلوتر میرفتیم 👇
ناپایدارتر و ضعیفتر میشدند.
مشروطه به جای تقویت بوروکراسی که پایۀ توسعه بود، به فروپاشی بوروکراسی منجر شد (و البته با توجه به روند کلی اوضاع شاید بهتر باشد بگوییم: مشروطه فروپاشی بوروکراسی را تسریع کرد). وقتی در دهۀ ۱۲۹۰ اوضاع دولتها را میبینید، وضعیت شرمآور است! 👇
دولتها فقط چند هفته و چند ماه دوام میآوردند. احمدشاه هم که توان آن را نداشت اقتدار شاهانه را احیا کند، دستوپای بیهوده میزد. چند هفته یا چند ماه یک بار مجبور بود فرد جدیدی را مأمور تشکیل کابینه کند ــ در بسیاری موارد، کسی که مأمور میشد، از ترس مشکلات از قبول مسئولیت فرار 👇
میکرد. مگر دیوانه بود سکاندار کشتیای شود که هر نظارهگری حس میکرد درزهای آن در حال باز شدن است! با دولتهای مستعجل و مجلس تعطیل، امکان بهبود اوضاع خواب و خیال بود.
آرمان مشروطه این است که «قانون» جایگزین «اقتدار ملوکانه» شود و به جای «شاه»، «قانون» حکمرانی کند. اما حالا 👇
نه اقتدار شاهانه مانده بود و نه اقتدار قانون. در نتیجه کابینهها بیش از چند ماه دوام نمیآورد. بگذارید بهترین مثال را بزنم: در یکی از سیاهترین بُرههها در میانۀ دهۀ ۱۲۹۰، شاه عینالدوله را مأمور تشکیل کابینه کرد. عینالدوله به شاه پاسخ داد که ادارۀ کشور تنها در صورتی ممکن است 👇
که همۀ نیروها یکصدا کمک کنند. به همین دلیل شورایی از بزرگان کشور در حضور احمدشاه تشکیل شد و همه قول دادند به عینالدوله کمک کنند. قویترین کابینۀ ممکن تشکیل شد. چهار نفر از نخستوزیران پیشین در این کابینه عضو بودند. دوران قحطی بود و مردم نان نداشتند. عینالدوله که از بزرگترین👇
ملاکان بود، املاک خود را گروی بانک گذاشت تا وام بگیرد و با پول آن برای مردم نان رایگان و ارزان تهیه شود. خود او شخصاً در نانواییها حضور مییافت... اما کابینۀ او با همۀ وجاهتش پس از پنجاه روز سقوط کرد! این مثلاً قویترین کابینه بود. وضع دولت رقتانگیز بود و وضع مردم حزنانگیز..👇
سعی بر آن داشتم تا با استفاده از منابع متعدد،شرحی از مشروطه و دوران مشروطه خواهی را خدمتتان ارایه دهم.باشد که این نوشته ها مفید واقع گردد در مسیر ایرانی آزاد بر پایه ی عدالت و برابری ودموکراسی واقعی.
منابع استفاده شده:
تاریخ بیداری ایرانیان
تاریخ مشروطه(احمدکسروی)
تاریخ👇
برگی از تاریخ
نگاهی دوباره به احزاب کرد. #قاسملو کیست؟
در ابتدا مینویسم:که او به عنوان اولین بورسیه ایرانی «اتحادیه بینالمللی دانشجویان» به پراگ پایتخت چکسلواکی رفت،اما برگشت و هوای مبارزه با شاه به سرش زد تا اینکه با جمهوری اسلامی به توافق رسید و بر سرمیزهمان توافق کشته شد.
👇
عبدالرحمان وثوق معروف به قاسملو (زادهٔ ۱ دی ۱۳۰۹ در ارومیه، ایران – درگذشتهٔ ۲۲ تیر ۱۳۶۸ در وین، اتریش) فعال سیاسی و دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران و نمایندهٔ مردم استان آذربایجان غربی در مجلس خبرگان قانون اساسی بود که در روز ۲۲ تیر ۱۳۶۸ در اتریش توسط جمهوری اسلامی ترور و 👇
کشته شد.
قاسملو در سال ۱۳۲۴ فعالیت سیاسی خود را با تشکیل اتحادیهٔ جوانان دمکرات کردستان در شهر ارومیه آغاز کرد. سال ۱۳۲۵ جمهوری مهاباد سقوط کرد.
سپس به تهران رفت و پس از آن به پاریس(زمینه ی فعالیت سیاسی و تحصیل اینچنین باز بود علیرغم دروغهایی که در تاریخ امروز نوشته شد)👇
تایملاین پرشده از تعجب ایرانیان در پی کمک ج ا به سوریه و ترکیه ی زلزله زده در حالیکه مردم خوی همچنان در خیابانها هستند،پس از تنها چند ساعت دولت چادرها را در سوریه برقرار و اسکان را مهیا نمود،اما سوال:
چرا ماایرانیها متعجب شده ایم؟
مگر اولین بار است؟
به چندنمونه اشاره میکنم👇
۱-در حالیکه گوش جهانیان را پر کرده بودند از تحریم دارو،فقط در یک فقره ی لورفته(بماند لو نرفته ها) تعداد۱۹ کامیون دارو به عراق ازسال شد و این در حالی بود که مملکت بر اثر عدم وجود دارو،دچار مشکل شده بود.👇
۲-این اتفاق پیش تر هم در عراق رخ داده بود در سال۱۳۹۹👇
#زلزله
وقتی که به رجب طیب اردوغان هشدار دادند که زلزله در ترکیه میتواند خسارات زیادی وارد کند،اوگفت ما خدا را داریم.
طبق توییتی که در اینجا میبینید اقای هگربیست(هوگربیست) در اخرین هشدارها سهیم بود و حتی قدرت زلزله را تا حد زیادی درست پیش بینی کرده بود،اما حکومت بدست کسی بود که👇
تکیه اش بر خدا بود و بس.
تا کنون بیش از۵۰۰۰ کشته اعلام شده که بر این تعداد،بصورت عجیبی،افزوده میشود.
۲۳ میلیون نفر خسارت دیده اند.حکومت هایی منشعب یا متمایل به دین تا چه زمان باید قربانی بگیرند که بخش اعظم آن بخاطر تکیه بر دین است تا راهکار و توانمندی سیستم بر اداره ی 👇
مقتدر و بدون نقص؟
این موضوع را قبلتر به یاد دارم روزی که به رجب گفتند:پول ملی در حال سقوط است و تو جواب داد:آنها اگر دلار و یورو دارند،ما خدا را داریم و لیر لیز خورد تا ورطه ی سقوط و باعث اسیب های جبران ناپذیر در حوزه ی اقتصاد گردید،آنهم بخاطر اتخاذ تصمیم های اشتباه پیاپی یک 👇
حتما این جمله رو در این روزها شنیده اید،وقتی که کار به تنگنا میرسد و عوانل حکومت این جمله را تکرار میکنند،به شخصه تصور میکنم این جمله به خودیه خود در این وضعیت بیشتر به نوعی «تئاترِ ابزورد» (معناباخته) شبیه است.
اعتراض حق ماست اما عملا با آن به شدیدترین👇
وضع ممکن برخورد میکنند و کسی نیز نمیداند که چگونه باید اعتراض را باچه ابزاری بیان کرد!
مثالی از بزرگان بیان میکنم:فردی را در اتاقی خالی قرار میدهند که پنجره، دستشویی، تخت و کتابخانه ندارد. بعد با آبوتاب برایش توضیح میدهند: اگر گرم بود این پنجره را باز کن، دستشویی اینجاست، 👇
این حمام، این آب گرم و سرد، این توالت، این تختخواب و اگر هم حوصلهات سر رفت، هر کتابی خواستی در این کتابخانه هست... میروند و در را میبندند و آن آدم بیچاره هر چه دوروبرش را نگاه میکند جز چهار دیوار بیرنگ چیزی در اتاق نمیبیند! این «معناباختگی» وضعیت مواجهۀ ما با حاکمانی است👇
کردستان،نه
یک شهر،نه
شما یک شهرک را به دست احزاب جدایی طلب،بسپاربعد از شش ماه میبینی که اثری از آثارشون باقی نمونده و البته مردم اون شهرک هم در جنگ این دو تارومار شده اند.
برگی از تاریخ و روایت معروف برادر کشی کردها.جنگ کومه له و حزب دموکرات کردستان ایران (یا جنگ داخلی کردستان 👇
ایران یاجنگ برادرکشی) به درگیری نظامی گفته می شود که از سال ۱۳۶۳ و با حمله حزب دموکرات کردستان ایران به نیروهای حزب کومله در هورامان آغاز شد و با آتش بس یکجانبه از طرف کومله در ۱۳۶۷ پایان یافت. در طول همین جنگ بود که حزب دموکرات کردستان ایران متحمل انشعاب شد و جریاناتی چون👇
«کنگره هشتم» و «حزب دموکرات کردستان ایران - رهبری انقلابی» پدید آمدند.
کتاب «بحران خلیج و رویدادهای کردستان عراق»، چاپ دوم: مجموعه یک جلدی، دسامبر ۱۹۹۳.
نشریه «کمونیست»، شماره ۴۱، تیرماه ۱۳۶۷.
درگیری نظامی همواره بین احزاب فعال در کردستان ایران، به ویژه دو حزب کومه له و 👇
#رضاشاه عدليه و كودك همسرى
يكي از خدمات #پهلوى اول چه بود؟
با يك خاطره شروع میکنم... احمد متیندفتری، یکی از دولتمردان ایران که در اواخر دوران رضاشاه از آبان ۱۳۱۸ تا تیر ۱۳۱۹ نخستوزیر هم بود، تعریف میکند در زمانی که هنوز معاون دادگستری بود، پیرمردی پیش او آمد از قانون 👇
جدید ازدواج شکایت کرد. طبق قانون مدنی که به تازگی تصویب شده بود، سن ازدواج برای دختران ۱۵ سال و برای پسران ۱۸ سال معین شده بود و از این طریق برای نخستین بار کودکهمسری در ایران ممنوع شد (به شرح این قانون برمیگردم). آن پیرمرد که برای شکایت پیش متیندفتری آمده بود از قضا یکی از 👇
دولتمردان سرشناس ایران بود: احتشامالسلطنه به مشروطه هم تمایل داشت و در دورۀ اول مجلس ملی ایران رئیس مجلس بود.
احتشامالسلطنه با عتاب به متیندفتری ــ که در تصویب قوانین مدنی نقش داشت ــ گفته بود: «این قوانین ضدبشری چیست که به تصویب رساندهاید!» متیندفتری میپرسد کدام 👇