بررسی اجمالی مدل مشروطه پارلمانی ، در آئینه واقعیت تاریخی (۱)
سالهای ۷۳ ، ۷۴ که ۹۰٪ شماها به دنیا نیومده بودین ، شبها در خوابگاه دانشگاه جمع میشدیم دور هم به حرف و گپ و گفت ، اگه این محیط رو تجربه کرده باشید میدونید که اغلب ادمهای همشهری همیشه جمع میشن دور همدیگه و به ماه
۱.
نکشیده میدونید که این اطاقها مال شیرازیا ، اونا مال کرمانشاهیا ، خوزستانیا ، کردستانیها و .... است .
در زمان ما هم یکی از همین کلونیها متعلق بود به بچههای مازندرانی .
حالا اگر با مازندرانیها آشنا باشید و باهاشون زندگی کرده باشید متوجه چند خصیصه در موردشون میشید .
مثلاً
۲.
اینکه اکثرقریب به اتفاق بچههای مازندران ، به شدت احساساتی و آتیشی مزاجن و سرشون درد میکنه برای دعوا وکتکاری از طرف دیگه باوروندن ی مطلب هم بهشون خیلی خیلی سخت و توانفرساست .
در شبهایی که دور هم جمع میشدیم ، من متوجه شدم که این مازندرانیا به شدت از پهلوی بیزار بودن و
۳.
فحشی نبود که به شاه نمیدادن (قضیه مال ۳۰سال پیشهها ، نپرین این زیر به افاضات) و این برای من تعجب
اور بود . آخرش هم ی شب بهشون گفتم که :
من تعجب میکنم رضاشاه و شاه که مازندرانی هستند و همشهریتون ، چرا انقدر بهشون توهین میکنید ؟ الان رفسنجانی رئیس جمهوره دیدین کرمانیها
۴.
فحشش بدن؟
که به یکباره دیدم لشکر مازندارن حمله ور شدن به سمت من که :
آره ، حق دارین ازشون تعریف کنین ، این مادر.... های خاهرک....ده برای همه ابادانی اوردن بجز خود ما مازندرانیها هروقت ما اهالی ی روستائی ، شهری ... برای شاه نامه
نوشتیم و گفتیم وضعمون خرابه و مشکل
داریم ،
۵.
شاه فقط ۱ خط جواب مارو میداد
که « تمام ایران سرای من است» ، عوضش تاحالا دیدی ما به ناطق نوری توهین کنیم ؟
- نه
+ خوب ، برای اینه که هروقت ی مازنی رفت پیشش و چیزی خواست ، دست خالی برنگشت . خدا عمر و عزتش رو زیاد کنه که
به فکر ماها هست و کلی ابادانی در مازندران کرده .
اون
۶.
زمان برای این استدلال مازندرانیها جوابی نداشتم ، اما بعدها و طی سالیان دراز به این نتیجه رسیدم که بزرگترین عامل نابودی امروز ایران ، دقیقاً همین کارهای ناطق نوری و ناطقها در ایرانه و
بزرگترین عاملی که امروز ایران رو به این لجنزار و کفتارگاهی که میبینید انداخته ،
۷.
همین طرز تفکره .
اتفاقاً بهترین کار ، کار محمدرضاشاه بوده ، چون نشون میده که حکومتگر یک دید فرامنطقهای و ملی به ایران داره ، نه دیدی قبیلهای .
و بعدها که جلوتر رفتم ، متوجه شدم که همین دید قبیله گرا ، در تمام تاریخ معاصر ایران از عصر مشروطیت غالب و حاکم بوده .
۸.
آیا فکر میکنید که ملت ایران یا تهرانیها همگی از دم عاشق و شیفته و کشته و مرده مصدق یا احمدقوام یا عبدالحسین میرزا فرمانفرما بودن ؟
اصلاً و ابداً ، همین ادمها از دوره دوم مجلس شورای ملی تا زمان کودتای #رضاشاه_کبیر با ایجاد یک حکومت مشروطه پارلمانی ، ایران رو چنان به گوه
۹.
کشیدن و آنچنان انسدادی ایجاد کردن که در نهایت هیچ راهی باقی نموند مگر انجامکودتا .
تقریباً از ۱۲۸۸ تا زمان کودتا مجلس شورای
ملی دربست در اختیار فرقه اعتدالیون (محافظهکاران) بود که رهبران آن عبارت بودند از: آیتالله بهبهانی، آیتالله طباطبایی، سپهدار اعظم،
۱۰.
عبدالحسین میرزا فرمانفرما و محمد مصدق السلطنه که حمایت روحانیون، تجار و پیشهوران را در پشت سر داشتند .
در تمام این ۱۳ سال تا ۱۲۹۹ این پارلمان هرچی بودجه بود ریخت به جیب نمایندگان ، هیچ کاری برای ایران نکردن ، بجز یکی دو کار مثل استخدام مورگان شوستر و ... استخدام افسران
۱۱.
سوئدی برای راه اندازی ژاندارمری و اخذ وام ۱.۲۵۰.۰۰۰پوندی از بانک شاهی . در عوض مجوز صادرات غذای مردم رو صادر کردن که منجر به قحطی عظیم شد ، دولتهای ضعیف میساختن و به سرعت سرنگون میکردن . مانع بودجه ریزی دولتها و اختصاص بودجه در جهت عمران و آبادی کشور شدن و .....در همون
۱۲.
زمان ، حزب مقابل ، حزب
دموکرات بود که رهبران آن نیز عبارت
بودند از تقیزاده، محمدعلی تربیت، سلیمان اسکندری ، محمدرضا مساوات ، تیمورتاش ، فروغی و داور .
و چرا ایران به این حضیض ذلت و بدبختی افتاد ؟ چون پارلمان کامل در دست اعتدالیون بود ، انها نخست وزیران رو
انتخاب
۱۳.
میکردن ، به وزرا رای اعتماد میدادن و خودشون هم همیشه نماینده مجلس بودن در حالی که دموکراتها بعضی وقتها رای میآوردن ، بعضیوقتها نه . (دوره مجلس اون زمانها ۲ سال بود)
همه نمایندگان فرقه اعتدالیون ، یا آخوندهای گردن کلفت بودن ، یا شازدههای
قجری و یا اربابان روستاها و قراء
۱۴.
برای همین تا موقع انتخابات میشد ، همگی نوکران و رعیتها و مقلدینشون رو راه مینداختن و به صف میکردن پای صندوقهای رای و با اکثریت ارا بیشترین کرسیهای پارلمان رو در دست میگرفتند و تبدیل میشدند به بزرگترین مانع توسعه و عمران و ابادی کشور .
رضاشاه کبیر ، مهر پایانی زد بر این
۱۵.
شارلاتانیسم پارلمانی و با کودتای حوت ۱۲۹۹ داستان پارلمان بازی دزدها تموم شد . رضاشاهکبیر همه این تفالهها و انگلهارو خونه نشین کرد و در تمام سالهای بعدی ، اهداف و ارمانهای دموکراتهارو پیش برد . در حالی که اگر نظام پارلمانی درست پیش میرفت و مردم براساس منافع ملی
۱۶.
کشورشون رای میدادن ، این اصلاحات از همون ۱۲۸۸ شروع میشد و شاید هرگز به اون بن بست و کثافتی منجر نمیشد که خود رضاشاه به عنوان تیمسار (میرپنج) مملکت ۷ ماه حقوق نگیره به نحوی که زن و بچهاش در خرج خونهاشون درمونده
بشن و در آخر سر هم وسط میدان جنگ در ماکو ، بهش حواله آجر
۱۷.
بدن که بره ۳۰۰۰ عدد آجرتحویل بگیره و بفروشه بجای حقوقش .
در حالی که در همون زمان که میرپنج رضاخان حواله آجر میگرفت ، فیروز فیروز ، پسر نماینده ارشد مجلس ، با پولهای
پاپاجان رولزرویس از انگلیس میخرید و میاورد ایران که باهاش در خیابانهای خاکی و گلی ایران پز بده . برای
۱۸.
اولینبار رضاشاه ، بودجه کشور رو به ابادانی در تمام کشور اختصاص داد ، اما مشکل این بود که ایران بسیار فقیر بود و پول کمی برای توسعه وجود داشت طرفه آنکه وی به
شدت با هزینه کردن پول نفت که بسیار هم اندک بود ، در امور جاری مخالف بود ، و مثل اکثر قریب به اتفاق کشورهای دنیا ،
۱۹.
توسعه از پایتخت و مناطقی که منبع تولید ثروت بودند شروع شد .
با این حال وضعیت توسعه ایران مابین سالهای ۱۲۹۹ تا ۱۳۲۰ ، به هیچ وجه قابل
مقایسه با ایران مابین ۱۲۸۸ تا ۱۲۹۹ نیست ، ینی دورهای که در ایران یک حکومت مشروطه پارلمانی وجود داشت .
فقط ی قلم از حکومت دموکراسی پارلمانی
۲۰.
اینکه احمدشاه در طی ۱۶ سال سلطنت ، ۲۶ نخست وزیر عوض کرد (بطور متوسط هر ۴ ماه و چند روز ۱ نخست وزیر با
کابینهاش سقوط میکرد و دیگری جایگزینش میشد) . چون هیچ نخست وزیری نمیتونست انتظارات تمامی نمایندگان رو برآورده کنه ، برای همین یا فوری بهش رای عدم اعتماد میدادن ، یا انقدر
۲۱.
بهش فشار میاوردن که مجبور به استعفا بشه .
مهمترین خصوصیت این دوره این بود که ایرانیان ، نه در قامت شهروند ، که در غالب رعیتی که تنها ۱ درجه بالاتر از حیوانه ظاهر میشدن و برای ارضاء منویات خان ، شازده یا فلان آخوند ، رأیش رو در صندوق مینداخت بدون
۲۲.
اینکه نمایندهاش بخاد کوچکترین تغییری در وضعیت معیشت و زندگی این آدمها ایجاد کنه .
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
🤣😂🤣😂🤣😂
انقلاب کبیر روسیه رو فقط و فقط ۱ نفر کرد ، اونم تروتسکی بود ، همه دررفته بودن و تو ۷ تا سولاخ قایم شده بودن ، بجز تروتسکی که با ۱ هنگ سربازان کرونشتات کودتا کرد و زد و پیروز شد ، فردا صبح کودتا (کودتا از ۱۰ شب شروع شد) لنین و استالین و ... که از سوراخاشون
درومدن ، یکی یکی اومدن کاخ پترهوف ، که حالا تروتسکی اون بالا نشسته بود .
لنین و استالین بهش گفتن مرتیکه خر این که کودتا بود ، انقلاب نبود که ، هی داد میزدی انقلاب کنیم .
تروتسکی خنده بلندی کرد و همینطور که لیوان ودکاش رو سر میکشید ، گفت :
الحق که من با یمشت گاو انقلاب
کردم ، درسته که ما کودتا کردیم ، اما انقدر تکرار کنین انقلاب ، انقلاب ، انقلاب که اول به خود الاغتون باور بشه ، بعد به ملت خرتر از خودتون ، دست اخر انقدر در اروپا و امریکا گاو و احمق فراوونه که اونها هم میگن انقلاب شده .
آخرش هم کار جوری میشه که ۱۰ سال دیگه خودتون بگید
خدا رحمت کنه نادره افشاری رو ، در کتابهاش بارها و بارها به عنوان یک مجاهد متعصب و دوآتیشه تاکید کرد که ساواک هیچکس رو شکنجه نکرد و همه داستان شکنجه ساواک دروغه ، و از خاطرات خودش در زندان شرح مفصلی داده که چرا میگفتن ساواک شکنجه میکرده .
مینویسه :
جبهه ملیها با مجاهدین
و چریکهای فدائی خلق توافق کرده بودن که بگن ساواک همه رو شکنجه کرده ، در زندان هم جوی ساخته بودن همین ۳ گروه به رهبری جبهه ملیا که هرکس میگفت منو شکنجه نکردن ، جوری بایکوتش میکردن همه که طرف دچار بیماریهای روحی و شکنجههای روانی میشد .
زنده یاد #نادره_افشاری مینویسه خودش
مجبور شد به دروغ بگه شکنجه شده و این راز رو تا سالهای بعد حفظ کرد و همیشه این عذاب وجدان رو داشت که چرا زمان شاه این دروغ رو فاش نکرد تا جلوی فاجعه رو بگیره .
نادره افشاری سالها بعد در خارج ، بارها از خاندان پهلوی عذرخواهی رسمی کرد و تمام زندگیش رو وقف افشاء کثافاتی به
اگه کسی در تمام زندگیش ۱ بار رفته باشه چین ، میدونه من چی میگم .
در چین چیزی به اسم سرمایهدار وجود نداره ، هرچی که هست ، یک رانت حکومتیه که میتونه تا دهها میلیارد دلار هم باشه و فقط بین خودش تقسیم میشه .
حزب کمونیست این پول رو میده به افراد خاص ، بعد تمام اعضاء و
گردن کلفتها میشینن پاش میخورن .
کسی هم که این پول رو میگیره
اولاً باید جنم داشته باشه و ثابت کرده باشه که خلاقیتش خداست
ثانیاً عضو حزب کمونیست باشه
ثالثاً خانوادهاش (آقا ، ننش و ...) باید از گردن کلفتهای حزب باشن .
همچنین ، این پولی هم که طرف به اسم رانت میگیره ،
مثل ایران نیست که تا گرفت شوتگاز دلارش کنه بفرسته بانکهای اروپا و امریکا و الفرار .
طرف ، فقط امانت دار این پوله ووظیفه داره که پول رو تبدیل کنه به ارزش افزوده و با سودی که به دست میاره اربابهارو سیر کنه و برای همین
۴ طرف یارو رومیبندن که یوقت به سرش نزنه که دهها میلیارد دلار
ببین عزیزم ، اگه از راهپیمائی بروکسل خوشخوشانت شده و ذوق زده شدی ، اوکی ، این قابل درکه که هرکسی ی ظرفیتی داره و یکی هم با دیدن ۳۰ ، ۳۵ هزار نفر آدم که اکثرشونم پرچم تجزیه هواکردن ذوق زده بشه .
اگر هم داری قورومقوروم میکنی که بری باند اونطرف ، بازم اوکی .
اما #هوايي
این فتوی دادنت که هرکی به راهپیمائی بروکسل ایراد گرفت و گفت چرا پرچم فلان نیست و چرا مصی فلانه و اسماعیلیون بهمانه ، حتماً مزدوره و ماموره و .... کلاً تو کون نروترین استدلاله که از بس تو این ده ساله ارزشیا و همفکرات و ماله کشا و اصلاحطلبها بکار بردن حسابی عنش درومده #هوايي
خلاصه ، جرغت داشته باش ۱ کلام رک و راست بیا بگو من از همین امروز طرفدار فلانی و بهمانی و .... شدم ، لطف کنید جلوی من به عزیزای دلم توهین نکنید .
همه سایبرین ، هرکس گفت راهپیمایی بروکسل فلان بوده از داخل پایگاه بسیج توییت زده و .... هیچی رو نشون نمیده ، مگر #هوايي
میدونین چرا اصلاحطلبها و تمام پروپاگانداشون بالاترین فحشا و مسخرههارو بعد از خامنهای به این میکنند ؟
چون علیرغم اینکه در ظاهر آدم اسکولیه ، اما بهتر از هر کالبدشناسی آناتومی اصلاحطلبهارو میشناسه .
سال ۷۹ نوشت اصلاحطلبها دارن میرن لندن و حلقه لندن تشکیل میدن .
اگه همون
موقع ، شارلاتانهای لسآنجلس و لندن نشین مثل شهرام شارلاتان و میبدی و نوریزاده شبانه روز صادراتیارو نمیآوردن جلوی دوربین و با بهترین روانکنندههای معطر به ماتحت ملت اِماله نمیکردند ، یا اگه تو خود سیستم ی الاغی بود که به حرف حسین بازجو گوش بده ، امروز اینجوری لشکرلشکر
مادرقحبه و فاحشه و فاحشه زاده از لندن و پاریس و نیویورک براتون فتوی صادر نمیکردن و ملت رو اینجوری له زنجیر نمیکشیدن .
حالا پاانداز نیلوفرحامدی رو انداختن بیرون ؟
به تخم چپ اسب حضرت عباس ، منم سال ۷۹ انداختن بیرون ، همین خبرنگارها مهمترین کاری که کردن خاروندن تخماشون بود
سناریوی ریکاوری شارلاتانهای حیران مابین لندن و واشینگتن :
روزای اول میگفتن واییییی 😱😱😱 از دادستانی زنگ زدن گفتن مثلاً نرگس کون کلفت بره شعبه فلانِ دادستانی .
بعد که معلوم شد کل داستان ای شارلاتانها جفنگه ، کار رسبد به اینجا که گفتن :
شب گذشته ۲۷۵۰ نیروی تکاور با تجهیزات
۱.
کامل هلیبرد کردن روی سقف خونه سپیده قلیان و پس از شکستن دست و پاش و کون و کپلش و .... و از کارافتادن مغز و زبان و بناگوشش و پاچهاش بازداشتش کردن و بردنش .
همین جفنگ رو هم دیگه هیچکس باور نمیکنه و این قهرمانان دروغین و فیک ، دیگه با هیچنوع روان کنندهای شافت ملت
۲.
نمیشن .
الان دقیقاً داستان #اینترچپمال نسخه کامل و موبهموی همین سناریوی بازداشت رهبران مفعوله .
اینترچپمال ، بازوی رسانهای پروژه #زن_زندگی_آزادی بود ، از چندسال قبل
تدارک دیده بودن که با نابودی چهره بیبیسی نزد مردم ایران ، یک بازوی رسانهای جدید برای نابودی دوباره