انقلاب ۵۷ ورای همۀ آسیبهایش، ترومای روانی دهشتناکی را هم بر ما آوار کرد ما بعد از آن واقعه ی شوم تا سالها در مقابلۀ با حاکمیت به جامعهای بهشدت محتاط بدل شدیم در وحشتناکترین روزها هم از ایجاد هرگونه تغییر بنیادینی در ساختار حکومت میترسیدیم /۱
این شد که برای بیست سال به «اصلاحات» دلخوش کردیم حالا که به عقب مینگریم میبینیم همۀ شواهد نشان میدادند که خاتمی هم تحفهای نبود او یک آخوند بزدل بود ویژگیهایی که هرگز با رهبری یک جنبش اصلاحیِ راستین جور درنمیآیند ولی ما نمیخواستیم باور کنیم /۲
نمیخواستیم بپذیریم که اصلاحات نشدنی است نمیخواستیم بپذیریم که باید انقلاب کرد آخرین باری که انقلاب کرده بودیم فاجعهای تمامعیار رخ داده بود پس لابد این بار هم انقلاب وضع را بدتر میکرد پس باید مینشستیم و ذرهذره اصلاح میکردیم مهم هم نبود که این اصلاحات هزارسال طول بکشند /۳
در هرحال نباید انقلاب میشد این ترسِ از تغییر، از عوارض روانشناختی ترومای ۵۷ بود و بهای سنگینی بر ما و ایرانمان تحمیل کرد
با شلیک تیر خلاص به پیکر بیخاصیت اصلاحطلبان در دیماه ۹۶ ترومایمان را یک گام بزرگ به عقب راندیم «نه این حکومت اصلاحشدنی نیست باید انقلاب کنیم»/۴
با اینهمه هنوز آثاری از آن تروما بر روان ما باقی است ما نمیتوانیم بهراحتی اعتماد کنیم حالآنکه انسان سالم در بسیاری از مواقع باید اعتماد کند درواقع در مسیر زندگی اجتماعی چارهای جز اعتماد کردنهای گاه و ببگاه نداریم وقتی به رستورانی میرویم به رستوراندار اعتماد میکنیم /۵
وقتی طلا میخریم به طلافروش اعتماد میکنیم وقتی با کسی دوست میشویم و وقتی دل میبازیم هم به افراد دیگری اعتماد کردهایم طی فعالیت در شبکه های مجازی نیز باید به بستر این شبکهها اعتماد کنیم همین حالا که با فیلترشکن یا وی پی ان این یادداشت را میخوانید هم به فیلترشکن یا وی پی ان تان/۶
اعتماد کردهاید ما برای عبور از ج.ا گزینههایی داریم افرادی که هرکدام خوبیها و بدیهایی دارند انسان بینقص نایاب است اما مشکل اینجاست که چون از ترومای خمینی رنج میبریم اعتماد کردن بدانها را دشوار مییابیم از اینروست که برخیمان اساسا به هیچکس نمیتوانیم اعتماد کنیم /۷
حالآنکه از یاد میبریم شرایط امروز ایران در دو متغیر مهم با شرایط سال ۵۷ متفاوت است:
متغیر نخست، راهبر بالقوۀ دوران گذار، #شاهزاده_رضاپهلوی است او خمینی نیست خمینی در سال ۴۲ آشکارا مخالفتش را با «حق رأی به زنان» و «به رسمیت شناختن سوگند افراد غیرمسلمان» ابراز کرده بود/۸
او بارها بهوضوح در مورد لزوم برقراری احکام اسلامی در جامعه سخن رانده بود در سال ۵۷ هم صراحتاً گفته بود که هدفش برپایی «جمهوری اسلامی» است و تنها وقتی از او پرسیدند که این حکومت چه ویژگیهایی دارد گفت «نظامی است شبیه به فرانسه» و پسازآن کوشید ایدهاش را بزک کند /۹
بهگمانم خمینی آنقدرها هم پنهانکار نبود بلکه جامعۀ آن روز ما پرت بود حتی هیچیک از روشنفکران و سیاسیون سکولاری که تمامقد از خمینی حمایت کردند نیز «رسالۀ فقهی» او را نخوانده بودند یا اگر هم خوانده بودند جدیاش نگرفته بودند خطر فریاد میزد آنها مدهوش بودند /۱٠
اما متغیر دوم، متغیر مهمتر، جامعۀ امروزه ی ماست جامعۀ امروز ایران هیچ شباهتی به جامعۀ ۵۷ ندارد مردمانش روی زمین سخت واقعیت راه میروند و میخواهند زندگی کنند آنان دیگر به دستور فردی چون خمینی چشمبسته روی میدان مین نخواهند رفت همین است که شعار «زندگی»،/۱۱
نگینوار در میانۀ حلقۀ طلایی «زن و آزادی» میدرخشد اگر فردی بر «محتوای سکولار دموکراسی، تمامیت ارضی ایران و حق انتخاب فرم نظام آتی توسط مردم» تأکید میکند هرگز همدست آخوندها نبوده و بهدنبال آرمانگراییهای پوچ هم نیست اعتماد به او معقول خواهد بود /۱۲
او میتواند با سازماندهی و انسجامبخشی به نیروی انقلابی عظیم جاری در ایران، و ارتباطگیری با جهان، به حذف زودتر جمهوری اسلامی کمک کند در مسیر زندگی گاهی چارهای جز اعتماد نداریم رژیم اما نمیخواهد ما اعتماد کنیم نه به یکدیگر و نه به وکیلی برای گذار از این لجنزار/۱۳ #مهسا_امینی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
اگر امروز سازمان هواشناسی هشدار طوفانی سهمگین را برای فردا بدهد چه خواهیم کرد؟ به حکم عقل اقدامات و تمهیداتی را انجام خواهیم داد که از خسارتهای احتمالی جلوگیری کند حتی اگر در وقوع آن شک داشته باشیم حال اندک عقلایی که ماندند سالهاست هشدار میدهند و یکسال اخیر با شدت بیشتری که/۱
کشور در حال از دست رفتن است فکری بکنید اما دریغ از گوش شنوایی، ج.ا کشور را در آستانه ی جنگی خانمانسوز قرار داده تحریمهای وحشتناک در حال بازگشتند فقر و فساد و تورم و ناکارآمدی در کشور به حد فوق بحرانی رسیده سرمایه های ملی که پشتوانه ی حیات یک ملت است به شدت تخریب شده و ما بجای /۲
اتحاد برای #نجات_ایران درحال جنگ با یکدیگر بر سر هیچیم عزیزان اگر میدانیم که ایران درحال ازدست رفتن است و باز هم به این جدلها میپردازیم که وای به حال ما و اگر هنوز خطر را درنیافته ایم وامصیبتا، اگر #دموکراسی_خواهیم اگر #ایران در اولویت ماست بدانیم که این بیمار درحال احتضار است/۳
بخش بزرگی از بدبینی نسبت به حکومت #پهلوی و بدنامی #ساواک حاصل دروغپردازی و شایعه سازیهای مزورانه ی انقلابیون۵۷ی بود در راستای این سیاست انقلابیون، شایعه سازی در سال۵۷ وارد ابعاد تازه ای شد یکی از شایعاتی که در آن سال مطرح شد در مورد آتش سوزی سینما رکس آبادان بود کشته شدن حدود /۱
۳۸٠نفر در این فاجعه یکی از رخدادهای تاثربرانگیز تاریخ انقلاب اسلامیست اینکه عاملان این جنایت چه کسانی بودند امروزه برای ما مشخص شده اما شایعه آتش زدن سینما رکس بدست ساواک در سال۵۷ شعله انقلاب را در آبادان مشتعل کرد انقلابیون با دروغ موفق شده بودند تا ساواک را بعنوان عامل این /۲
آتش سوزی به مردم معرفی کنند و نفرت عمومی را نسبت به حکومت برانگیزند شایعه ی دیگر بررسی حوادث ۱۷شهریور۵۷ است که نقطه ی عطفی در روند انقلاب بود چون بعد از این حادثه شعارهای مخالفان حکومت تندتر و رفتارهای آنان انقلابی تر شد در ۱۷شهریور و در میدان ژاله تهران درگیریهایی بین نیروهای /۳
راستش تردید داشتم که این مطلب را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم اما سرانجام به این نتیجه رسیدم که شما را هم شریک کنم با نگاهی دقیقتر در اندیشه های شاهزاده سعی کردم به نوع حکومتی که مدنظر ایشان هست پی ببرم در ویدیوی زیر میگوید نهادهای سنتی را الزاما مبنای نوع حکومت قرارندهید/۱
این یعنی اینکه غیر از انواع حکومتی که ما در ذهن داریم(جمهوری یا پادشاهی پارلمانی)نوع دیگری از حکومت را در ذهن پرورانده در ویدیوی زیر تاکید میکند که بعنوان یک دموکرات با موروثی بودن نهاد پادشاهی ولو بصورت مشروطه و سمبلیک مخالف است و باور دارد که مسند پادشاهی هم باید انتخابی باشد/۲
در جای دیگر صحبت از این میکند که نقش یک پادشاه سمبلیک که یکسری کارهای تشریفاتی انجام میدهد نمیتواند نقشی موثر و مفید برای کشور و مردم باشد تا به حال در همه جای دنیا سیستم پادشاهی پارلمانی موروثی بوده با وظایف مشخصی که در قانون برایش تعیین شده اما فاقد قدرت سیاسی و مادام العمر/۳
شاه را به دیکتاتوری یا استبداد متهم میکنند. اما یک حاکم/پادشاه را با مخالفانش میسنجند نه با مخالفان دیگر کشورها. کدامیک از مخالفان شاه دموکرات بودند که شاه در برابر آنها دیکتاتور محسوب شود؟مجاهدین خلق؟چریکهای فدایی؟خمینی؟لاجوردی؟ بازرگان و /۱
نهضت آزادی و طالقانی؟ شریعتی و نخشب؟حزب توده طرفدار شوروی؟
مخالفان شاه در مجموع عدهای تروریست و مرتجع بودند که مشکلشان فقدان آزادی نبود بلکه دقیقا وجود آزادی ازجمله برای زنان و آزادیهای اجتماعی بینظیر ایران و روابط گرم آن با کشورهای مختلف جهان بود
قریب به اتفاق مخالفان شاه /۲
امتحانشان را در ۵۷ و بعد از آن پس و نشان دادند که منظورشان از آزادی چیست مجاهدین، تودهایها، نهضت آزادی، فداییها و اسلامگراها که زندانهای ایران پیش از تباهی۵۷ از آنها پر شده بود بعد از تباهی در خونخواری و ارتجاع با هم مسابقه گذاشته بودند
مفاهیم و پدیدههایی هستند که /۳
گذار به دموکراسی با توجه به کانتکس(زمینه های اجتماعی) جوامع مختلف اشکال متفاوت دارد
جایی که حکومت توتالیتر فاشیستی است انقلاب و براندازی ناگزیر و از نزدیکترین روشها به موفقیت است مانند ایران امروز
راه میانبری هم متصور نیست /۱
چون اپوزیسیون عملا در همه راهها با بن بست نهادی روبرو و امکان تغییر در ساختار صلب حاکمیت در حد صفر است در جاییکه درجۀ این دیکتاتوری پایین ترست که به آن رژیم اقتدارگرا گویند که برخلاف توتالیتر بر ایدئولوژی مبتنی نیست با بررسی شرایط باید امکان گذار از طریق اصلاح امکان سنجی شده /۲
و اگر چنین امکانی بیشتر بود اصلاح انتخاب شود مثل برخی کشورهای توسعه خواه و پیشرو عربی
مدل ضعیفتر دموکراسی، مدل نیمه دموکرات است نمونۀ آن ترکیه است که تنها راه، اصلاح ساختاریست که حداقل نیمی از مولفه های دموکراتیک را داراست و به این طریق گذار میتواند به سطح دموکراسی مطلوبتر برسد/۳
نقش انگلیس در توطئه برای تجزیه آذربایجان
تا کنون در مورد توطئه شوروی و استالین برای جدایی آذربایجان با همکاری حزب توده و فرقه پیشه وری بسیار گفته شده و اسناد آن هم موجود است اما در این بین به دست پنهان انگلستان کمتر اشاره شده است
در کتاب مهم و معتبری که در سال ۱۹۸۴ درباره /۱
سیر سیاست انگلیس در خاورمیانه چاپ شده اسرار شگفت آوری از توطئه تجزیه ایران با موافقت و مشارکت انگليسها فاش شده در این کتاب که از طرف دانشگاه معتبر آکسفورد انگلستان چاپ شده و عنوان آن "امپراتوری بریتانیا در خاورمیانه" است در فصل مربوط به وقایع ایران از سال ۱۹۴۵ به بعد، ابتدا به /۲
مکاتبات سر ریدر بولارد سفيركبير وقت انگلیس در ایران با وزارت خارجه انگلستان بعد از خاتمه جنگ دوم جهانی اشاره شده مطالعه این مکاتبات و تلگرافها که مربوط به سالهای بعد از جنگ است نشان میدهد که سفیرانگلیس در ایران در تمام این گزارشها و مکاتبات خود با وزارت خارجه انگلیس سعی در /۳