یکی از بدترین خبرهائی بود که تو این چند وقته شنیدم .
سید جوادطباطبائی رو از ابتدای دهه ۸۰ میشناسم ، یادمه همون موقع ی سلسله مباحث ازش اومد بیرون که در ۱۳ DVD بود و درس گفتارهاش بود در دانشگاه وساعتها در مورد پروژه ایرانشهریش گفته بود.
خیلی مجذوب کلامش شدم ،اون زمان خیلی در میان
قشر تحصیلکرده و دانشگاهی سوکسه داشت ، اما به مرور زمان طباطبایی تغییر کرد و از پروژه انحلال ایران ، شیفت کرد روی پروژه و بقاء ایران . هرچند که بعدها فهمیدم این پروژه سید جواد هم دنباله همون پروژه انحلال ایران در غالبی دیگره .
طباطبائی هگل شناس بزرگی بود
نیچه رو خوب میشناخت و میفهمید واندیشه ورزی روبه خوبی بلد بود ، اما به جرعت میتونم بگم که از زمانی که تبدیل شد به مهرهای در دست #محمدقوچانی هدف اصلیش شد جداسازی نهاد پادشاهی ازمیهن دوستی ایرانی و جایگزینی مذهب تشیع بجای نهاد پادشاهی بود ، پروژهای که حاصل حداقل ۱۳۰ تلاش و زحمت
ایرانگرایان و مردان بزرگ و سترگ تاریخ ایران مانند فروغی و آخوندزاده و ملکم خان و ... بود .
طباطبائی امروز از میان ما رفت و یاد و خاطرهاش حداقل برای منی که منتقد نظراتش بودم گرامیست ، اما کاش بیشتر میموند تا میفهمید و میدیدکه تلاش برای زدودن پادشاه از ملیگرایی ایرانی ، چگونه
شکست خورده است چرا که امروز ملت ایران ، پادشاه را فریاد میزند ، حتی اگر در تبعید باشد
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
پهلوی ضرورت تاریخی ما نیست ، #پهلوی طبیعت ذاتی تاریخ ماست :
جامعه ایران ، مانند تمام جوامع بشری تشکیل شده از طبقات و اقشار مختلف مردم و یکی از طبقهبندیها و تفکیکهائی که میتونیم انجام بدیم ، تفکیک مابین اقشار و طبقات سنتی و مدرن جامعه است .
و این اختلاف بعضاً تا درون کانون
۱.
خانوادهها هم دیده میشه خیلی از خانوادهها هستند که مثلاً پدر و مادر ، ادمهای سنتیی هستند ، اما فرزندان برعکس ، ادمهای مدرنی هستند (البته خودشون فکر میکنند) ینی در حالی که پدر و مادر میتونن ادمهائی باشند با گرایشات مذهبی ، منبع درآمد انها بازار باشه یا شاغل در
۲.
بروکراسی اداری (کارمند یا معلم یا...) باشند ، فرزندان میتوانند بعضاً لائیک ، ندانم گرا ، چپ و کمونیسم و ... باشند ، در عصر جدید و جوامع امروزی ، این فرزندان میتوانند رنگ و لعاب بیشتر و گوناگونی هم بگیرند ، مثلاً ادای تراجنسی بودن درآرن ، همجنسگرا باشند ، طرفدار گرایشات مدرن
در این دنیا هیچی کثیفتر و بدتر از ابتذال نیست ، ابتذال قدرت اینو داره که تمدنهارو نابود و از هست و نیست ساقط کنه .
این داستان پیروز یبار دیگه نشون داد که هنوز میشه با اشک تمساح ی افسار محکم به دهن این ملت زد و هست و نیستش رو ازش گرفت ، حتماً چندتا توئیتهای منو درمورد
۱.
این #علیرضا_شهرداری خوندید ، پاسخهای طرفدارای اونم دیدید دیگه .
هیچ نامی نمیشه به این مدفوعات ذهنی
داد مگر ابتذال . ادمهای احمق و بیشرفی که بدون داشتن حداقلی از شرافت و درک ، هیجان زده و به سرعت نور ی ادم شارلاتان رو تبدیل کردن به قهرمان و حالا هم تحت تاثیر همون
۲.
هیجانات ، شدن مدافع وی .
بزرگترین دفاع این وحوش در مورد شهرداری اینه که وی تیمارگر #پیروز بوده ،
نه دامپزشکش .
چیزی که هر احمق مونگولی میدونه اما مبنای دفاع این احمقهای مادرزاد اینه که مخاطب رو فاقد حداقل درک و شعور میدونن ، درحالی که هر احمقی از روز اول اینو میدونست
مقدمهای کوتاه در باب وطن و #پهلویسم برآمده از #ناسیونالیسم منحصر به فرد ایرانی .
ایرانیان از گذشته بسیار دور با وطن و وطندوستی اشنائی کافی داشتند ، اما وطن برای ایرانیان قدیم مانند بسیاری از ملل جهان آن روز تعابیر متفاوتی داشت .
در یک تعبیری وطن را همان خانه تعریف
۱.
میکردند :
دل بدان بندند و خوانندش وطن
وندر آن خسبند با آرام تن
مولوی نیز وطن دوستی رو چیزی احمقانه
و ابلهانه پنداشت و در داستان برکه و ماهی از ماهیی که ماند و برکه رو وطن دانست ، به ابله بودن اشاره کرد
همچنین حب الوطن باشد درست
۲.
تو وطن بشناس ای خواجه نخست
در داستان مولانا ، ان ماهیی که دل به وطن داد و ماند صید صیاد شد چون به
مکان دل بست با نام وطن
سعدی علیهالرحمه هم معتقد بود که وقتی وطن قابل زندگی نیست ، باید ول کرد و رفت :
چو مرا در وطن اسایش نیست
غربت اولی تر از اوطان چه کنم ؟
دوسه
بررسی مدل #مشروطه_پارلمانی در آئینه واقعیت تاریخ (۳)
سومین دورهای که ایران حکومت پارلمانی رو تجربه کرد ، مابین سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۱ هست .
اما همین دوره نیز به ۲ دوره تقسیم میشه
دوره اول از ۱۳۵۶ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بود .
دوره اول ۱۳۵۵ تا ۵۷ :
این دوره ، با شروع اعطای فضای باز
۱.
سیاسی از سوی شاه شروع شد و به سرعت پارلمان تبدیل شد مهمترین کانون تضعیف دستگاه حاکمیت شد .
نمایندگان که در این دوره در پارلمان بودند ، خزبی نبودند ، (وابستگان حزب رستاخیز بودن ) در مجموع یک عده دزد بودن که دنبال رانت و پرکردن جیبشون بودند و با بازشدن فضای سیاسی ،
۲.
عقدهگشائیهاشون بر علیه این و اون شروع شد .
با شروع انقلاب ، فشل و ناکارامد بودن این پارلمان مشخص شد ، در این دوره کمترین میزان قوانین تصویب شد ، بزرگترین خصیصه این پالمان ، سخنرانیها و شعارهای بیسروته نمایندگان بود .
این دوره ، دوره ترنزیشن قدرت از پادشاهی به
داستان #پیروز آئینه تمام نمای این ملت و این تمدنه ی نره خری رو ۹ ماه عین این اطلاعاتیاهستن که دنبال تیمهای ورزشی میرن ، قدم به قدم دنبال این زبون بسته ، صد میلیون بار تو چشم ملت کردن که طرف از خونه و زندگیش زده که به پیروز برسه .
تمام تلاشهای اون نره خر هم شد این وضعیت 👇🏼
ماهی ۱۰ ، ۱۴ میلیون هم حقوقش دادن .
حالا هم الکی شو و نمایش میدن .
این زبون بستهٔ مظلوم ، کلیه نداره ، گیر دادن به دستگاه دیالیزی که نیست .
اصلاً دستگاه دیالیز بیارین ، کلیههاش به کار میفته ؟
من نمیدونم این چه سریه که تو این مملکت همه فکر میکنند ملت خیلی خیلی گاوه
و به راحتی میشه اوسکولش کرد
الان اون گاوهائی که واسه شارلاتان بازی و مادرقحبگی افتادن جلو که پول میدیم برین دستگاه دیالیز بیارین ، چه نتیجهای میخان بگیرن ؟ مگه میخایین تکیه برای سینه زنی و تعزیه خونی بسازین که اینم شو و نمایش میدین ؟
پیروز به این روز افتاده ، چون
ناپلئون تنها طی ۱.۵ سال در ۳ نبرد عظیم و سرنوشت ساز #ینا ، #فریتزلند و #استرلیتز پیروز شد و در همین ۳ نبرد تقرباً تمام اروپا رو شکست داد ، در همین زمان که کل اروپا به هم ریخته بود و همه از ترس وی جام کرده بودند ، فُن کلازوویتس بزرگترین فیلسوف و استراتژیست جنگ در مقالهای
۱.
نوشت که این ناپی ، دنیارو به هم بدوزه با کله میخوره زمین و شک نکنید .
وی در توضیح این ادعاش گفت ، ناپلئون شکست خواهد خورد ، چون هیچ هدف و استراتژیئی نداره ، اون فقط میجنگه ، چون عاشق جنگیدنه . دقیقاً ۵ سال پس از این حرف کلازوویتس ، ناپی ۶۵۰ هزارنفر ادمو برد تو
۲.
استپهای روسیه و منجمدشون کرد و برگشت و خودشم کله شد و رفت .
خامنهای اکنون و دقیقاً در همون نقطهای ایستاده که ۲۰۸ سال پیش بناپارت در کنار رود دنیپر ایستاده بود .
جمهوری اسلامی از ۳ جبهه مورد هجومه
مردم در داخل
اقتصاد
دیپلماسی خارجی
سئوال مهم اینه که آیا با برجام