پهلوی ضرورت تاریخی ما نیست ، #پهلوی طبیعت ذاتی تاریخ ماست :
جامعه ایران ، مانند تمام جوامع بشری تشکیل شده از طبقات و اقشار مختلف مردم و یکی از طبقهبندیها و تفکیکهائی که میتونیم انجام بدیم ، تفکیک مابین اقشار و طبقات سنتی و مدرن جامعه است .
و این اختلاف بعضاً تا درون کانون
۱.
خانوادهها هم دیده میشه خیلی از خانوادهها هستند که مثلاً پدر و مادر ، ادمهای سنتیی هستند ، اما فرزندان برعکس ، ادمهای مدرنی هستند (البته خودشون فکر میکنند) ینی در حالی که پدر و مادر میتونن ادمهائی باشند با گرایشات مذهبی ، منبع درآمد انها بازار باشه یا شاغل در
۲.
بروکراسی اداری (کارمند یا معلم یا...) باشند ، فرزندان میتوانند بعضاً لائیک ، ندانم گرا ، چپ و کمونیسم و ... باشند ، در عصر جدید و جوامع امروزی ، این فرزندان میتوانند رنگ و لعاب بیشتر و گوناگونی هم بگیرند ، مثلاً ادای تراجنسی بودن درآرن ، همجنسگرا باشند ، طرفدار گرایشات مدرن
۳.
فکری مانند فمینیسم و زندگی مختلط و محیط زیست باز و ... باشند .
(توضیحواضحات میدما)حالا اگر از همین
منظر تمام تاریخ مبارزات تروریستهای ترقهباز دهههای ۴۰ و ۵۰ رو نگاه کنیم ، هیچ نتیجهای نمیشه گرفت مگر اینکه چپهایی که برآمده از دل چنین خانوادههائی بودند ، تبدیل شدند به
۴.
پیشمرگان و بازکنندگان راه برای عقب افتادهترین و احمقانهترین نوع سنتگرائی که وجود داشت .
آن هم با تمسک به احمقانهترین و سخیفترین استدلالی که وجود داشت .
استدلالشون هم این بود که اینا خیلی خیلی فناتیک و عقب افتاده و مونگولن و نمیتونن مملکت رو اداره کنند و ایران پس
۵.
از به قدرت رسیدن خمینی مثل سیب رسیده میفته تو دامن این جماعت . خوب دیدیم که خمینی به قدرت رسید و این بیشعورهارو زد ترکوند و تارومار کرد و همه رو فرستاد تو فاضلاب .
در حالی که جامعه سنتی ایران تا انقلاب ۵۷ حداقل به مدت ۷۶ سال بود که به دو شقه تقسیم شده بود واقشاری از جامعه
۶.
که پهلوی نماد آنها بود ، حداقل ۵۰ سال بود که از سنت صرف کنده بودند و درسته که به مدرنیسم نرسیده بودند ، اما تمام اون اقشار ، حداقل در نیمه راه رسیدن به اون نوع مدرنیسمی بودند که مدارا و روامداری مذهبی ، سیاسی و اجتماعی و قومی تنها یکی از نشانهها و دست اوردهای آن بود .
۷.
بیگمان اگر انقلاب نشده بود و همون سیستم سابق در ایران مانده بود ، همین جماعتی که امروز در اروپا و اسکاندیناوی
شبانه روز عرعر و واقواق میکنند از ظلم و ستم به آنها در همون دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی وارد روند سیاسی کشور میشدن و در قدرت مشارکت مستمر میکردن ، و ای
۸.
بسا که خیلی از آنها موفق به تشکیل دولت و کابینه چپ هم میشدن هرچی نبود ، شاه از سالهای ۵۴ و ۵۵ تصمیم گرفته بود که فضای سیاسی کشور رو باز کنه و گامهای
عملی و قاطعی هم در این راه برداشته بود.
اما در نبرد مابین ۲ دو گروه برآمده از تفکرات تاریخی مردم ایران ، چپها تصمیم گرفتند
۱۰.
که در جبهه فناتیک ترین و عقب افتادهترین تفکر قرار بگیرن و در نهایت هم دیدین که که چه برسر آنها آمد و خمینی باهاشون چیکار کرد .
انقلاب ۵۷ :
انقلاب ۵۷ ، انقلابی بود ۱٪ی و کمتر از آن، تمام گروهها و دستجاتی که به خیابونها میومدن ، همگی رو هم ۵٪ جامعه اماری ایران را تشکیل
۱۱.
نمیدادند و اگر تسامح و تساهل حاکمیت در برخورد با مردم و معترضین نبود ، میزان آمار طرفداران خمینی بسیار بسیار کمتر از آن چیزی میشد که در تصاویر و تلویزیونها میبینید . همین امروز اگر از پیرمردها و پیرزنهای جامعه بپرسید بیشتر آنها اولین چیزی رو که به عنوان خصیصه بارز
۱۲.
انقلاب ۵۷ بهتون میگن اینه که مثل بازی بود و بیشتر بچههای ۱۲ تا ۱۸ سال
برای تفریح و بازی و سرگرمی میرفتن خیابان و البته همین جوانانی که تا اون زمان تیر و تفنگ ندیده بودن ، درکمتر از ۳ سال شدن گوشت دم توپ و همشون سلاخی شدن .
در اون انقلاب هم مثل خیلی دیگر از
۱۳.
انقلابات تاریخ ، بدنه اصلی جامعه ساکت بود و تحرکی نداشت و قصدی هم برای
دخالت در روند سیر حوادث نداشت . اما
این به معنی موافقت آنها با خمینی یا چپها نبود ، بلکه برعکس ، این قشر سمپات شاه و حکومت شاهنشاهی و مدرنیسم برآمده از حاکمیت #پهلوی بود ، این اکثریت خاموش فقط مثل تمام
۱۴.
اقشار خاکستری در تمام جوامع بشری متوجه ۲ چیز نشده بود.
۱. خمینی و انقلابش رو نمیدونستند چیه و
درکش نمیکرد . کما اینکه وعدههای حین انقلاب خمینی مبتنی بود بر آرام نگه داشتن هیمن اکثریت ، مانند پول اب و برق ندین ، کسی با مشروب خوردن مشکلی نداره و در مورد حجاب اجباری
۱۵.
نیست و ...
۲. منافع آنی و فوریشون رو در خطر حس نمیکردند که واکنش آنی به ان نشان بدهند
نه وعده اخراج بهشون دادهه بودند ، نه بهشون گفته بودن که بابت مثلاً خوردن مشروب شلاق خواهند خورد و نه اصلاً چیزی از قانون مثلاً قصاص و دیه و .... شنیده بودند .
اما ، پس از
۱۶.
کجا میشه فهمید که قشر خاکستری جامعه با شاه بود ، نه با خمینی یا چپها ؟
از اونجائی که از همون ابتدای سال ۱۳۵۸ بازار سیاه پررنقی برای فروش عرق سگی و کرایه ویدئو و فروش و کرایه فیلم فارسیهای فردین و ملکمطیعی و ... به وجود اومد و تا دههها با قدرت جریان داشت و صدها و
۱۷.
هزاران نفرو به ثروتهای عظیم رسوند و همین الان و بعد از ۴۴ سال بازار فروش ماهواره و ویپیان و ... با قدرت و شدت گرم و جاریه .
وگرنه قشر فناتیکی که خواستگاهش بازار و تکایای سینه زنی و مساجد بود ، سخنان خمینی در زمان جنگ ، و شبکههای
۱۸.
جمهوری اسلامی و خصوصاً لودگیهای قرائتی براشون عین دیدن شوی میخک نقرهای زندهیاد #فرخزاد در زمان شاه و برای قشر وسیع خاکستریها بود و هنوز هم هست .
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
یکی از بدترین خبرهائی بود که تو این چند وقته شنیدم .
سید جوادطباطبائی رو از ابتدای دهه ۸۰ میشناسم ، یادمه همون موقع ی سلسله مباحث ازش اومد بیرون که در ۱۳ DVD بود و درس گفتارهاش بود در دانشگاه وساعتها در مورد پروژه ایرانشهریش گفته بود.
خیلی مجذوب کلامش شدم ،اون زمان خیلی در میان
قشر تحصیلکرده و دانشگاهی سوکسه داشت ، اما به مرور زمان طباطبایی تغییر کرد و از پروژه انحلال ایران ، شیفت کرد روی پروژه و بقاء ایران . هرچند که بعدها فهمیدم این پروژه سید جواد هم دنباله همون پروژه انحلال ایران در غالبی دیگره .
طباطبائی هگل شناس بزرگی بود
نیچه رو خوب میشناخت و میفهمید واندیشه ورزی روبه خوبی بلد بود ، اما به جرعت میتونم بگم که از زمانی که تبدیل شد به مهرهای در دست #محمدقوچانی هدف اصلیش شد جداسازی نهاد پادشاهی ازمیهن دوستی ایرانی و جایگزینی مذهب تشیع بجای نهاد پادشاهی بود ، پروژهای که حاصل حداقل ۱۳۰ تلاش و زحمت
در این دنیا هیچی کثیفتر و بدتر از ابتذال نیست ، ابتذال قدرت اینو داره که تمدنهارو نابود و از هست و نیست ساقط کنه .
این داستان پیروز یبار دیگه نشون داد که هنوز میشه با اشک تمساح ی افسار محکم به دهن این ملت زد و هست و نیستش رو ازش گرفت ، حتماً چندتا توئیتهای منو درمورد
۱.
این #علیرضا_شهرداری خوندید ، پاسخهای طرفدارای اونم دیدید دیگه .
هیچ نامی نمیشه به این مدفوعات ذهنی
داد مگر ابتذال . ادمهای احمق و بیشرفی که بدون داشتن حداقلی از شرافت و درک ، هیجان زده و به سرعت نور ی ادم شارلاتان رو تبدیل کردن به قهرمان و حالا هم تحت تاثیر همون
۲.
هیجانات ، شدن مدافع وی .
بزرگترین دفاع این وحوش در مورد شهرداری اینه که وی تیمارگر #پیروز بوده ،
نه دامپزشکش .
چیزی که هر احمق مونگولی میدونه اما مبنای دفاع این احمقهای مادرزاد اینه که مخاطب رو فاقد حداقل درک و شعور میدونن ، درحالی که هر احمقی از روز اول اینو میدونست
مقدمهای کوتاه در باب وطن و #پهلویسم برآمده از #ناسیونالیسم منحصر به فرد ایرانی .
ایرانیان از گذشته بسیار دور با وطن و وطندوستی اشنائی کافی داشتند ، اما وطن برای ایرانیان قدیم مانند بسیاری از ملل جهان آن روز تعابیر متفاوتی داشت .
در یک تعبیری وطن را همان خانه تعریف
۱.
میکردند :
دل بدان بندند و خوانندش وطن
وندر آن خسبند با آرام تن
مولوی نیز وطن دوستی رو چیزی احمقانه
و ابلهانه پنداشت و در داستان برکه و ماهی از ماهیی که ماند و برکه رو وطن دانست ، به ابله بودن اشاره کرد
همچنین حب الوطن باشد درست
۲.
تو وطن بشناس ای خواجه نخست
در داستان مولانا ، ان ماهیی که دل به وطن داد و ماند صید صیاد شد چون به
مکان دل بست با نام وطن
سعدی علیهالرحمه هم معتقد بود که وقتی وطن قابل زندگی نیست ، باید ول کرد و رفت :
چو مرا در وطن اسایش نیست
غربت اولی تر از اوطان چه کنم ؟
دوسه
بررسی مدل #مشروطه_پارلمانی در آئینه واقعیت تاریخ (۳)
سومین دورهای که ایران حکومت پارلمانی رو تجربه کرد ، مابین سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۱ هست .
اما همین دوره نیز به ۲ دوره تقسیم میشه
دوره اول از ۱۳۵۶ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بود .
دوره اول ۱۳۵۵ تا ۵۷ :
این دوره ، با شروع اعطای فضای باز
۱.
سیاسی از سوی شاه شروع شد و به سرعت پارلمان تبدیل شد مهمترین کانون تضعیف دستگاه حاکمیت شد .
نمایندگان که در این دوره در پارلمان بودند ، خزبی نبودند ، (وابستگان حزب رستاخیز بودن ) در مجموع یک عده دزد بودن که دنبال رانت و پرکردن جیبشون بودند و با بازشدن فضای سیاسی ،
۲.
عقدهگشائیهاشون بر علیه این و اون شروع شد .
با شروع انقلاب ، فشل و ناکارامد بودن این پارلمان مشخص شد ، در این دوره کمترین میزان قوانین تصویب شد ، بزرگترین خصیصه این پالمان ، سخنرانیها و شعارهای بیسروته نمایندگان بود .
این دوره ، دوره ترنزیشن قدرت از پادشاهی به
داستان #پیروز آئینه تمام نمای این ملت و این تمدنه ی نره خری رو ۹ ماه عین این اطلاعاتیاهستن که دنبال تیمهای ورزشی میرن ، قدم به قدم دنبال این زبون بسته ، صد میلیون بار تو چشم ملت کردن که طرف از خونه و زندگیش زده که به پیروز برسه .
تمام تلاشهای اون نره خر هم شد این وضعیت 👇🏼
ماهی ۱۰ ، ۱۴ میلیون هم حقوقش دادن .
حالا هم الکی شو و نمایش میدن .
این زبون بستهٔ مظلوم ، کلیه نداره ، گیر دادن به دستگاه دیالیزی که نیست .
اصلاً دستگاه دیالیز بیارین ، کلیههاش به کار میفته ؟
من نمیدونم این چه سریه که تو این مملکت همه فکر میکنند ملت خیلی خیلی گاوه
و به راحتی میشه اوسکولش کرد
الان اون گاوهائی که واسه شارلاتان بازی و مادرقحبگی افتادن جلو که پول میدیم برین دستگاه دیالیز بیارین ، چه نتیجهای میخان بگیرن ؟ مگه میخایین تکیه برای سینه زنی و تعزیه خونی بسازین که اینم شو و نمایش میدین ؟
پیروز به این روز افتاده ، چون
ناپلئون تنها طی ۱.۵ سال در ۳ نبرد عظیم و سرنوشت ساز #ینا ، #فریتزلند و #استرلیتز پیروز شد و در همین ۳ نبرد تقرباً تمام اروپا رو شکست داد ، در همین زمان که کل اروپا به هم ریخته بود و همه از ترس وی جام کرده بودند ، فُن کلازوویتس بزرگترین فیلسوف و استراتژیست جنگ در مقالهای
۱.
نوشت که این ناپی ، دنیارو به هم بدوزه با کله میخوره زمین و شک نکنید .
وی در توضیح این ادعاش گفت ، ناپلئون شکست خواهد خورد ، چون هیچ هدف و استراتژیئی نداره ، اون فقط میجنگه ، چون عاشق جنگیدنه . دقیقاً ۵ سال پس از این حرف کلازوویتس ، ناپی ۶۵۰ هزارنفر ادمو برد تو
۲.
استپهای روسیه و منجمدشون کرد و برگشت و خودشم کله شد و رفت .
خامنهای اکنون و دقیقاً در همون نقطهای ایستاده که ۲۰۸ سال پیش بناپارت در کنار رود دنیپر ایستاده بود .
جمهوری اسلامی از ۳ جبهه مورد هجومه
مردم در داخل
اقتصاد
دیپلماسی خارجی
سئوال مهم اینه که آیا با برجام