گروه جدائیطلب و مارکسیست سوسیالیست اِتا (E.T.A) در ۱۹۵۹ در اسپانیا شکل گرفت ، این گروه به دنبال استقلال ی منطقهای در شمال اسپانیا و جنوب فرانسه بود ، باسکها معتقد بودند که دارای یک فرهنگ و زبان و گویش متفاوت از ۲ کشور هستند و از سوی
دیگه در این کشورها با ظلم از سوی
۱.
حکومت مرکزی مواجه میشوند .
دوران دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا بود و کار جنبش #اِتا در اسپانیا بیشتر از فرانسه بیشتر گرفت ، مردم زیادی به جنبش جدائی طلبان مارکسیست اتا پیوستند ، کادر رهبری اتا تقریباً تا سالهای ۱۹۶۷ ، ۱۹۶۸ به عضوگیری پرداخت و در این سالها بود
۲.
که در جلسه سالیانه کادر رهبری تصویب نمود که کار سیاسی فایدهای نداره و باید وارد فاز نظامی شد . اتا در باسک جنوبی و سراسر قلمرو اسپانیا درگیر یک کمپین خشونتآمیز بمبگذاری، ترور، و آدمربایی شد .
اما این گروه بسیار خشن مارکسیست بیشترین تلفات رو به مردم خود باسک وارد
کرد .
۳.
در ابتدا اتا برای به دست اوردن منابع مالی جهت تهیه اسلحه و کشتار و ترور دست به سرقت از بانکها زد ، بعد رفت سراغ سرمایهداران و پولداران باسک و با ربودن فرزندان و نزدیکان آنها پول مورد نیازش رو تامین میکرد ، اما این پول کفاف کار
گسترده رو نمیداد ، چرا که ادم ربایان به
۴.
سرعت تحت تعقیب پلیس قرار میگرفتند و مجبور بودند به زندگی زیر زمینی و در واقع همون پولی که اخذ شده بود ، صرف تامین هزینه زندگی زیرزمینی تروریستها میشد .
اما ۲ اتفاق کمک شایانی به تمام این گروهها کرد .
کودتای قذافی در لیبی و سپس کودتای
حافظ اسد در سوریه ، بهشت تروریستها
۵.
تاسیس شده بود .
به زودی معلوم شد که هواداران و اعضاء جنبش جدائی طلب باسک همگی سالها در لیبی ، سوریه و اردوگاههای فلسطینیان در جنوب لبنان دوره جنگهای خیابانی و ترور و ادمکشی دیدهاند ، سپس معلوم شد که این
گروه با ارتش جمهوری خواه ایرلند ، حزب کمونیست و مارکسیست کومله و
۶.
دموکرات کردستان و جدائی طلبان مورو در فیلیپین و ببرهای تامیل در سریلانکا پیوندهای تنگاتنگ و نزدیکی دارند ، مهمترین منبع تامین مالی همه این گروهها لیبی قذافی و مهمترین مرکز اموزش این نیروها سوریه تحت رهبری حافظ اسد بود.
در سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۸ وضع در اسپانیا بدتر شد ،
۷.
ابتدا با وخامت وضع جسمانی فرانکو و بحران جانشینی و سپس در دوران ترنزیشن اسپانیا از دیکتاتوری فاشیستی به دموکراسی تحت رهبری پادشاه خوان کارلوس ، اتا فعالیتهاش رو به طرز چشمگیری افزایش داد ، در خلال این سالها که تا اوایل دهه ۸۰ میلادی طول کشید ، اسپانیا شکل یک کشور درجنگ
۸.
داخلی رو به خود گرفت ، در طی این سالها حداقل ۸۹۰ نفر کشته و حدود ۲۲.۰۰۰ نفر مجروح و زمین گیر شدند .
اتا به هیچوجه حرف نمیزد ، مذاکره نمیکرد ، شعار اتا این بود :
مذاکره نمیکنیم تا بعد از پیروزی .
و در مقابل شاه بارها و بارها از اتا درخواست مذاکره و شروع روند صلح کرد.
۹.
اما رهبریت اتا به هیچوجه نمیپذیرفت ، آنها میدانستند که وارد پروسه صلح شدن ، ینی قطع صدها میلیون دلار کمک سالیانه لیبی و حالا جمهوری اسلامی و این به
مذاق رهبران اتا که همگی در امریکای جنوبی دارای کاخ ویلاهای رویائی بودند و فرزندانشون در بهترین دانشگاهها وکالجهای
۱۰.
اروپا و آمریکا تحصیل میکردند اصلاً خوب نبود ، خصوصاً که پولهای دریافتی رو در دهه ۹۰ انداخته بودند تو کار تولید و قاچاق موادمخدر و حالا سیل پول به سوی آنها روان بود ، پذیرش آتشبس و
وارد فاز سیاسی شدن ، ینی ضرر مالی شدید .
پس جنگ تا انتها ادامه خواهد داشت .
مسئله مهم
۱۱.
اما این بود که مردم زیادی از اهالی باسک به ارمانهای اتا معتقد بودند و جوانان زیادی برای ارمانهای مارکسیستی اتا اماده فداکاری .
در دهه ۹۰ با وجود سیل پولی که به سوی
اتا روان بود ، این گروه باز رو آورد به ترور
و ادمربائی از خود مردم باسک ، شیوه کار عین قدیم بود ،
۱۲.
ابتدا نامهای به ی پولدار یا مغازه دار میدادن که بابت مبارزه اتا فلان مبلغ پزوتا باید بدی ، اگر طرف پول رو میداد که هیچ ، اگر نمیداد یا طرف رو میکشتن ، یا ینفر از عزیزانش رو میدزدیدن و پس از گرفتن پول طرف را ازاد میکردند اما بالاخره ، نهادهای دموکراتیک در اسپانیا
۱۳.
شکل گرفت و ترنزیشن قدرت و به سمت دموکراسی پارلمانی در اسپانیا شکل گرفت ، پارلمان دموکراتیک اسپانیا تشکیل شد ، انا تهدید به منفجر کردن ان کرد ، پارلمان به دولت دستور برخورد داد و نیروهای امنیتی اسپانیا وارد عمل شدند ، به سرعت کانونهای تمرکز اتا از هم پاشید ، صدها خانه
۱۴.
مخفی و تیمی لو رفت ، چندین میلیون دلار پول در خانههای اتا کشف و ضبط شد ، ارتش اسپانیا مانند ارتش فرانسه ، باسک جنوبی رو در اختیار گرفت ، اما اتا هنوز اصرار به جنگ مسلحانه داشت در این ضدوخوردها صدها نیروی امنیتی اسپانیائی و فرانسوی کشته و زخمی و فلج
شدند . اتا هم ضربات
۱۵.
زیادی خورد ، وهنوز اتا اصرار به جنگ داشت ، جنگ شاید برای مردم مرگ و بدبختی و نکبت داشت ، اما
برای رهبران اتا رحمت بود ، سیل پول به سوی اتا روان بود ،
هرچند که از نیمه دوم دهه ۹۰ تحرکات اتا تقریباً به صفر رسید . دیگه از اتش و خون و انفجارهای روزانه و شبانه در
۱۶.
باسک و دیگر نقاط اسپانیا آنچنان خبری نبود .
اتا هژمونی خودش رو از دست داده بود
واین میسر نشده بود مگر در سایه چند اتفاق مهم ابتدا روندی رو که پادشاه خوان کارلوس شروع کرده بود ، درست پیش رفت و دموکراسی در این کشور نهادینه شد ، قانون اساسی جدید به استانها اختیاریات بسیار
۱۷.
زیادی داده بود و اداره استانها به دست مردم همون استانها افتاده بود . بجز
باسک ، حکومت پیام روشنی به مردم
باسک داده بود ، پیام این بودمیتونید مثل تمام اسپانیا ازادیهای بسیاری به دست بیارید ، اگر وارد روند دموکراتیزاسیون کردن کشور بشید.
اما داعیه استقلال و تجزیه اسپانیا !
۱۸.
شرمنده ، امکان نداره .
مردم به چشم روند ازادیها رو در استانهای
دیگر میدیدند و جو امنیتی و زندگی غیر
عادی خودشون رو هم میدیدند .
در همین زمان گروههای دیگری به وجود آمدند که مردم رو تشویق میکردند به پیوستن در روند دموکراتیزه کردن اسپانیا ، در نهایت روزنامه نگاران و
۱۹.
مطبوعات اسپانیا هم وضعیت رو به سمت روند دموکراتیزه کردن باسک پیش بردند و در نهایت مرگ اسد و جنگ در خاورمیانه ، بهار عربی و سقوط و قتل قذافی ، بزرگترین منبع پول اتا را قطع کرد ، دراینجابود که بالاخره اتا واقعیت رو پذیرفت و اعلام کرد که جنگ مسلحانه رو ترک خواهد کرد ، به روند
۲۰.
صلح خواهد پیوست و به دنبال مشارکت سیاسی خواهد رفت .
در ۲۰۰۸ این گروه اعلام کرد که اماده مذاکره و انحلال قطعی خود و شاخه نظامی خود است ، مذاکرات تا سال ۲۰۱۷ طول کشید و به نتیجه مطلوب دولت رسید ، اتا خود را منحل اعلام کرد و درخواست نمود که به عنوان یک حزب سیاسی مجدداً
۲۱.
تشکیل بشود ، مردم باسک و هواداران دوآتیشه آن خوشحال بودند که به زودی با اعلام صلح عزیزان زندانی آنها آزاد خواهند شد و به آغوش خانواده خود بازگردند .
اما چنین اتفاقی نیفتاد ، زندانیان اتا ازاد نشدند و همچنین اسیب دیدگان از جنگهای مسلحانه هیچ حمایت قانونی دریافت نکردند .
۲۲.
به زودی معلوم شد که مذاکره کنندگان اتا در تمام سالهای گذشته و در طول مذاکرات ، هیچ حرفی در مورد هواداران خودشون نزدهاند ، سرنوشت خانوادههای از هم پاشیده ، ادمهای معلول و زمین گیر شده اصلاً معلوم نبود ، به زودی معلوم شد که رهبران و فرماندهان اتا تنها در مورد چند مسئله که
۲۳.
خیلی براشون مهم بوده صحبت کردن .
۱. دولت مرکزی پولهای آنها را قانونی بکند
۲. خودشون و همسران و فرزندانشون از تعقیب قضایی و قانونی در امان باشند .
۳. دولت سوابق تروریستی رهبران اتا را
پاک کند .
و چند مورد محدود دیگر
دولت در نهایت در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ خدمات زیادی رو به
۲۴.
معلولین و آسیب دیدگان اتا اعطا کرد .
اما زندانیان اتا در زندانها باقی ماندند ، خصوصاً تروریستها و کسانی که برای رهبران اتا آدم کشته بودن .داستان اتا در ظاهر تمام شد و این گروه اون هژمونی و طرفداریی رو که در دهههای ۶۰ و ۷۰ در باسک اسپانیا و فرانسه داشت از دست داد اما
۲۵.
میراث آن که پاره پاره کردن خانوادهها ، نابودی ساختار قومیتی باسکها (کاتالانها) و فروپاشی خانوادهها بود تا دههها در این جامعه باقی خواهد ماند . در ان سالها مردم فداکاریهای زیادی برای این گروه کردند ، در بسیاری از خانوادهها چه پدرانی که فرزندان خود را به
۲۶.
اسم عدم طرفداری از گروه لو ندادند و چه فرزندانی که با پدران خود چنین نکردند .
در بسیاری از خانوادهها فرزندان راساً دست به ترور و قتل عمو ، دائی و خاله و خواهر و برادر خود زدند برای اینکه فقط مخالف خشونت اتا بودند .
و این میراثی بود که این گروه از خود بجا گذاشت
امشب بحث کنفرانس دانشگاه استنفورد شد ، گفتم بهتون بگم این عاباس میلانی در دهه ۷۰ میلادی هم ی کنفرانس یادم نمیاد برای موسسه اسپن یا همین دانشگاه استنفورد در شیراز برگذار کرد و اون یارو تئوریسین تجزیه ایران برنارد لوئیس رو هم آورد شیراز که ی سخنرانی قرائی هم کرد و گفت ایران
زیادی بزرگه و باید به ۵ کشچر تقسیم بشه .
سر همین هم گرفتنش ، اما بهانه شون رو اعلام کردن چپیه ، میخاستن ی ۳۰ سالی هم براش زندان ببرن که زیر فشار شدید آمریکائیها فقط ۱ سال بهش زندان دادن که اونم خورد به انقلاب و ولش کردن .
ینی میخام بگمتون این وقتی بوی قطعی الرحمن به مشامش
بخوره ، فوری دست بکار میشه که ی کنفرانسی ، میتینگی چیزی راه بندازه .
گفتمتون ، سناریو #مهسا_امینی شکست قطعی خورد ، الان با چهره جدید دوباره دارن شروع میکنند .
در این دور جدید دوباره تجزیه طلبان ، جمهوری لیسان ، دشمنان ملت ، فاشیستها و.... با هدف
ینی حجم بیشعوری و خریت بعضیا ، حیرت انگیزه .
این مثال رو ببینید .
ی دزد مسلح ، پس از سرقت از بانک و کشتن ۳ نفر و زخمی کردن ۷ نفر دیگه در حال فرار بوده که سرهنگ پاسدار فلانی نامبرده رو دستگیر کرده .
این نوع جمله رو بهش میگن ، جمله خبری . ینی ی چیزی ی جایی اتفاق افتاده ،
نویسنده اقدام به انتشار خبر کرده ، بدون کم و زیاد .
حالا ی گله ولد زنای خرتر از گاو میریزن زیر خبر نویسنده که
- خارمادر فلان ینی میخای بگی پاسدارا خوبن
- فلان و بهمان شده ، حالا پاسدار شد ناجی مردم ؟
ینی متحیر موندم که خریت این جماعت ، مادرزادیه ؟ ژنتیکه ؟ اکتسابیه
چیه ؟
خبر ، خبره ، اگه ی پاسداری دزده رو گرفته باشه ، خبرنگار باید چی بنویسه که رگ خریت شما تحریک نشه ؟ چی بنویسه ؟
الان ، رعنا رحیمپور نوشته من شکایت کردم از این شبکه ، این شبکه هم خودش رفته مجوز خودش رو کنسل کرده .
لشکر لشکر نوشتن ینی میخای بگی رحیمپور خوبه ؟ حالا
خوب ، بگذارید اول به آقای اسماعیلیون تبریک بگم بابت اینکه از دادخواهی استعفا داد تا نقش رهبر رو در انقلاب #ژن_ژیان_ئازادی بازی کنه و جالبی این داستان اونجاشه که علینژاد تمام ارتش سایبریش رو بسیج کرد برای زدن شاهزاده #رضا_پهلوی و ارتش سایبریش ماهها و ماهها تلاش شبانه
۱.
روزی کردن تا بالاخره راه را برای ظهور اسماعیلیون باز کنه و البته که از علینژاد و حماقتهای متعدد و پیدرپی وی این مهم بعید نبود و قابل پیش بینی بود بدم نشد ، علینژاد بالاخره فهمید که جایگاه واقعیش کجاست و فهمید که در این جنبش ملت ، بهترین جایگاهی که میتونه به
۲.
دست بیاره همین تبدیل شدن به قلک و تهیه بودجه و فاند برای اسماعیلیون و دیگر گروههای تجزیه طلبه .
آیا ماه عسل اسماعیلیون و علینژاد تموم شده ؟ (ظاهراً بعید به نظر میاد)
هرچند که گفتن این مطالب به من ربطی
نداره ، شاید هم اصلاً نباید در مورد این دست مسائل حرف میزدم . اما
خوب ، بله این حرف کاملاً صحیحه ، اما این شفافیت حل نمیشه مگر در سایه اینکه طرف مقابل هم تن به این کار بده .
نه مثل طرف که پرچم ایران رو سر و ته میزنه سینهاش ، در مقابل اعتراض مردم سازمان یافته و دست جمعی بارها و بارها پرچم رو وارونه میزنن همشون .
این عیناً همون سیاست رهبر ایرانه
که این حضرات عیناً کپی کردن و الان هم با فشار مدیای جهانی و اعطاء روتین سالیانه ۶ ، ۷ تا جایزه دارند به نام رهبران واقعی به ملت زور چپون میکنند .
از طرف مقابل ، هر بار هم در مورد یکیشون حرف میزنی ، گردان گردان میریزن سرت که اینو داخل کسی ادم هم حساب نمیکنه در موردشچ
چیزی نگو ، وقتی هم میگی از کل کادر رهبری مجاهدین و چریکها تا حزب توده و جبهه ملی و تمام گروههای زمان انقلاب هم همین رو در مورد خمینی میگفتن و آخرش هم همشون له خمینی باختن ، شروع میکنن به فحش دادن .
این ملت حد وسط نداره ، یا چهل ستون میسازه ، یا بیستون .
همه کارهاش اینجوریه
من میخواستم در رشتو دوم خودم نمونههایی از خریت وحشناک و مادرقحبگی خانوادگی و ذاتی چپ ایران بیارم که این بنده خدای سرتاپا زنگ زده خودش پرید وسط و خود واقعی چپ رو نشون داد ، پس دیگه نیازی به رشتو دوم نیست .
نشون به اون نشون که خودش که ی چپ ژنتیکه ، ی خرتر از خودش هم
۱.
ازش راهنمایی خواسته که کتابهای اشتری (دوست پسر سابق زنیکه میتراحجار) رو بخونه یا نه ؟
و البته که حضرت آیت الله زنگ زدیان فتوی دادن که مسئله مورد تشکیک علماست .
عین آخوندها هستن که بعد از نماز جماعت میشینن و مقلدین ازشون سئوال میپرسنا ، دقیقاً همینطور بعد میگم این جماعت
۲.
کثیفترین نوع انسان دینخو هستند ! بهشون بر میخوه .
حالا این 👇🏼
ایشون بقدری درجه خود گوه پنداریش بالاست که جای حضرت آیتالله مکارم شیرازی نشستن و مسئله مورد مناقشه علما رو با ارجاع به فتوی خودشون پاسخ دادن .
حالا این عنی که زنگ زده قرقره کره مثل چیه ؟
مثل این میمونه که شما
راهنمای منظره با چپ و کمونیست .
درسته که تیتر مطلب نوشته شده چپ ، اما شما این رو میتونید به تمام گروههای سیاسی در ایران اعم از جبهه ملی ، مجاهدین ، اسلامیستها ، فمینیستها ، آتئیساها و .... تعمیم بدید .
وقتی به ی چپ یا کمونیست ایرانی برخورد میکنید ، باید بدونید که چپهای ایران
۱.
از این حربهها برای اثبات اینکه جفنگ نمیگن و حق با آنهاست استفاده میکنند و بهترین کار اینه که قبل از کل کل کردن با ی چپ یا جوجه کمونیست دوآتیشه این موارد رو بدونید . (دارم مهمهاش رو میگیما)
۱. وقتی میخواهید با یک کمونیست یا چپ
ایرانی بحث کنید ، باید بدونید که طرف
۲.
یک ادم ایدئولوگه و مثل تمام آدمهای ایدئولوگ همیشه جهان ، تاریخ ، جامعه ، انسان و .... رو از اون منظری میبینه که ایدئولوژیش بهش میگه ببین و نشونش داده .
پس عزیزم ، تلاش بیهوده نکن که بخواهی
بهش ثابت کنی که اشتباه میبینه یا اشتباه
تفسیر میکنه چون خیلی خیلی بهتر از تو میدونه