میرزا Profile picture
Mar 31 9 tweets 4 min read Twitter logo Read on Twitter
بالاخره فیلم #برادران_لیلا رو دیدم. اولین واکنشم تعجب از نقد بعضی از منتقدین بود که فیلم رو فیلمی اجتماعی دیده بودند.همونطور که بسیاری دیگه گفتند،فیلم تمام‌قد فیلمی سیاسی بود. سکانسها و شخصیتها، و حتی فضای داستان هم سمبلیک کار شده بودند. در اینجا تحلیل خودم از شخصیتها رو می‌گم:🧵
سعید پورصمیمی، پدر: ذلیلانه «آقا»یی رو خارج از خونه خودش (ایران) طلب می‌کرد. نماد دیکتاتوری که چهل سکه، ثمره چهل سال با ارزش از فرزندانش (بخونید چهل سال حکومت) رو می‌خواست برای خرید عزتش تقدیم کسانی کنه که براش تره هم خورد نمی‌کردند. آقایی که هیچ وقت برای فرزندانش آقایی نکرد!
(۱)
نوید محمدزاده، علیرضا: نماد اصلاح‌طلبی که‌وقتی همه بهش وکالت تام دادند (خرید مغازه)، قدر این وکالت رو ندونست و فریب «پدر» رو خورد. قدر سرمایه مردمی رو ندونست و بزدلانه بقیه رو قانع کرد که الان وقت لجاجت با پدر نیست. در نهایت اشتباهش رو فهمید ولی بسیار دیر!
(۲)
پیمان معادی، منوچهر: در تمام فیلم تاکید ویژه‌ای بر هوش منوچهر وجود داره. در جایی حتی لیلا به پدر می‌گه این سرمایه باید خرج منوچهر می‌شد تا تحصیل کنه. منوچهر شاید نمادی از «نخبگان» تبعیدی از وطن بود که به دلیل عدم حمایت در مملکت خودشون به بیراهه رفته بودند.
(۳)
فرهاد اصلانی، پرویز: نماد قشری که بیشتر از همه در جامعه تحت فشاره. از سیاست سر در نمیاره. به هر پیشنهادی به امید شرایط بهتر بله می‌گه. پدر نه تنها دستش رو نمی‌گیره (سکانس قایم کردن مواد غذایی)، بلکه ابتدایی‌ترین حقوقش (نامگذاری فرزندش) رو هم بهش نمی‌ده.
(۴)
محمد علی‌محمدی، فرهاد: قشری از جامعه که اون‌قدر که عرض اندام و ظاهرسازی براش مهمه، باقی مسائل مهم نیستند. از کشتی کج (قدرت‌نمایی تصنعی) به هیجان میاد. تنها پسری که از سیلی خوردن پدر خشمگین می‌شه. در تیم برادرانشه (در بدنه قدرت نیست) ولی توهین به پدر رو هم بر نمی‌تابه.
(۵)
نیره فراهانی، مادر: قشر سنتی جامعه که تمام‌قد در تیم پدره. به راحتی با حرفهای پدر خام می‌شه. پدر رو از بچه‌ها (باقی مردم) بیشتر و به وضوح لیلای فرمان نابردار رو از پسرها کمتر دوست داره. همیشه همون کاریو می‌کنه که پدر بگه، ولو به سخت‌ترین زندگی ممکن منجر بشه.
(۶)
ترانه علیدوستی، لیلا: قشری از جامعه که همه راهها ر‌و امتحان کرده و به نظرش وقتشه که دیگه طرحی نو در انداخته بشه. فرمان‌بردار پدر بی منطقش نیست. در مقابل پدر و مادر حتی می‌ایسته، چون باور داره که راه درست خلاف دروغهای اونهاست.جالبه که بیشترین تعامل هم با علیرضای داستان داره.
(۷)
در نهایت حیفم اومد نکته‌ای در مورد سکانس پایانی نگم، اگرچه بسیاری از سکانسها توضیح جداگونه‌ای می‌طلبند. در سکانس پایانی «پدر» از دنیا می‌ره، لیلا بعد از لحظه‌ای مبهوت لبخند می‌زنه. دختران (نسل جدید جامعه) وارد خونه می‌شند و علیرضا بعد از کمی سوگواری امیدوارانه می‌رقصه.
(۸)

پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with میرزا

میرزا Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(