اکبر هاشمی رفسنجانی واقعا شخصیت عجیبی در تاریخ جمهوری اسلامیه. تمامی انتخاباتهای ریاست جمهوری بعد از دهه هفتاد با اسم این آدم گره خورده.
رفسنجانی در دهه هفتاد برای جامعه ایران نماد حاکمیت آخوندها و دزدی بیتالمال بود. حتی ماها که اون زمان نوجوان بودیم همگی بخاطر میاریم هر /
فساد و دزدی رو میچسبوندن به رفسنجانی. این ویلا واسه پسر رفسنجانیه، فلان کارخونه واسه دختر رفسنجانیه، برادرزاده رفسنجانی فلان جنگل رو قرق کرده، قاچاق عتیقه در کنترل پسر رفسنجانیه …
به نظر من پیروزی خاتمی در دوم خرداد ۷۶ نه بخاطر شعار جامعه مدنی بود نه دمکراسی و نه هیچ چیز دیگه/
تنها چیزی که جامعه ایران رو در حمایت از خاتمی متحد کرد این بود که ناطق نوری حمایت رفسنجانی و خامنهای رو داشت و خاتمی نماینده ضد سیستم شناخته میشد. رای ۲۰ میلیونی خاتمی خیلیها رو خوشحال کرد و جامعه تصور میکرد پوزه رفسنجانی/خامنهای (حکومت آخوندها) رو به خاک مالیده.
در ۱۳۸۰ خاتمی هنوز نماینده ضد سیستم بود و دوباره هم رای آورد.
در ۱۳۸۴ جامعه به دو راهی بزرگی رسیده بود. یک طرف جبهه اصلاحات که بسیار بهم ریخته بود، و طرف دیگه احمدینژاد که نماینده خامنهای شمرده میشد. جامعه دیگه اون دستهبندی شفاف نماینده سیستم و ضد سیستم رو در برابرش نمیدید.
از طرفی رفسنجانی که ۸ سال قبل نماینده حاکمیت بود حالا در کنار چپیهای اصلاحات ایستاده بود. بخشی از طبقه متوسط و روشنفکری این رو پذیرفته بود ولی توده جامعه همچنان دلش با رفسنجانی صاف نبود. نمیتونست هم به احمدینژاد، نماینده حاکمیت، رای بده. به هر طرف میچرخید خامنهای برنده بود.
نتیجهش این شد که رای بالای ۵۶٪ از جامعه که نمیخواست به نماینده خامنهای رای بده بین کروبی و رفسنجانی و معین و مهرعلیزاده تقسیم شد و انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حالا مردم مونده بودند بین رفسنجانی، که هنوز اسمش با فساد حاکمیت گره خورده بود، و احمدینژاد که هندونه سربسته بود.
احمدینژاد با اینکه نماینده حاکمیت شناخته میشد، ولی سیگنالهایی از مخالفت با تحجر آخوندی میفرستاد. همه این مصاحبه احمدینژاد رو به یاد داریم 👇.
اینجا بود که جامعه ترجیح داد شانسش رو با احمدینژاد امتحان کنه ولی به رفسنجانی، رفیق فاب خامنهای، رای نده.
احمدینژاد به راحتی با ۶۱٪ آراء پیروز شد. بعد از یک سال تازه جامعه ایران فهمید چه اتفاقی افتاده. تندروهای مذهبی، جبهه پایداری و طرفداران مصباح یزدی حالا فرصت جولان پیدا کرده بودند. اسراییلستیزی افراطی در حکومت اوج گرفته بود. بحران هستهای روز به روز پیچیدهتر میشد.
فساد سیاسی/اقتصادی و ماجراجویی بینالمللی داشت اثرش رو روی سفره مردم میذاشت. به نظر من تا قبل از انتخابات ۸۸ جامعه ایران به این نتیجه رسیده بود که باید این اشتباه رو تصحیح کنه. جامعه تشنهی یک کاندیدای ضد سیستم بود که بتونه با انتخابش دوباره بزنه تو دهن خامنهای و آدمهاش.
بازگشت میرحسین موسوی به سیاست پس از ۲۰ سال کنارهگیری بهترین جواب برای این جامعهی تشنه بود. خطکشیها برای جامعه مشخص بود و همه چیز نوید شکستی بزرگ برای خامنهای میداد.
شب مناظره میرحسین و احمدینژاد رسید. اونجا بود که احمدینژاد برگ برندهشرو بازی کرد: اکبر هاشمی رفسنجانی!
احمدینژاد در مناظرهای که ۲۰۰ میلیون بیننده داخل و خارج ایران داشت رفت سراغ رفسنجانی. برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، یک مقام رسمی حکومت رسما در صدا و سیمای حکومت رفسنجانی و ناطق نوری (رییس دفتر بازرسی خامنهای) و پسرانشون رو به فساد متهم کرد.
چیزی که در این مناظره گفته شد همون چیزی بود که مردم از دهه ۷۰ در خفا و علنی فریاد میزدند. اصلا تمام نیروی پشت دوم خرداد همین عاصی بودن جامعه از رفسنجانی بود. حالا یک نفر اومده بود در تلویزیون بعد از ۲۰ سال همون چیزی رو میگفت که مردم ۲۰ سال منتظرش بودند.
یکشبه همه چیز عوض شد.
جامعه ایران که حالا نسبت به دهه ۷۰ تعداد بسیار بیشتری دانشجو و فرهیخته داشت دوپاره شده بود. طبقه متوسط فهمیده بود که این بازی احمدینژاده و کسی که ۴ سال رییسجمهور بوده داره شب انتخابات آخرین تیر ترکش رو میندازه. ولی از اون طرف توده مردم و طبقات پایینتر در تلویزیون چیزی دیده/
بود که سالها فریادش میزد: “اکبر رفسنجانی دزده”
من شخصا یادمه همون روزها که همهجا بحثهای داغ انتخاباتی بود، کسانی بودند که یک شبه ۱۸۰ درجه چرخیدند. راننده تاکسی میگفت حاجی این احمدینژاد دودمان آخوندها رو به باد داد.نونوای محل میگفت بالاخره یک نفر پیدا شد تخم این کارو داشته باشه
احمدینژاد یک شبه شد کاندیدای ضد سیستم. جامعه ایران با علم به فساد و ناکارامدی احمدینژاد فقط بخاطر اینکه جرات شکستن بت هاشمی رفسنجانی رو پیدا کرده بود بهش رای داد.
از اون طرف طبقه متوسط که در دوران اصلاحات رشد کرده بود میتونست واقعیت قضیه رو ببینه،ولی زورش به پوپولیسم نمیرسید.
جامعه دو قطبی وارد جریانات بعد از انتخابات ۸۸ شد. جنبش سبز راه افتاد. از اون طرف توده ضد سیستم ولی طرفدار احمدینژاد هنوز گیج بود که خب چرا این طبقه متوسط داره دبه در میاره!؟ مگه زمین زدن رفسنجانی هدف همهمون نبود؟
از طرفی میدید حکومت داره به پشتوانه رای احمدینژاد جنایت میکنه
جامعه پارهپاره شده درگیر یک جور سردرگمی بود. دو سال طول کشید تا جامعه خودش رو جمع و جور کنه و بفهمه چه کلاهی سرش رفته.
فهمید تمام اون مناظره بازی کثیف خامنهای بود، که حالا که کارش با احمدینژاد تموم شده بود، به بهانه جریان انحرافی و مشایی، داشت مثل زباله مینداختش تو سطل آشغال.
احمدینژاد در دوران درگیری با خامنهای بارها سعی کرد برگ ضدسیستم بودن رو علیه خامنهای بازی کنه. ولی جامعه دستش رو خونده بود و هیچ واکنشی به حذف احمدینژاد نشون نداد.
رسید به انتخابات ۹۲. حالا جامعه ایران قبول کرده بود که هاشمی رفسنجانی دیگه هاشمی دهه ۷۰ نیست. نماینده حاکمیت نیست
هاشمی در ۸ سال سیاه احمدینژاد تونسته بود آروم آروم به سمت مردم بیاد و نشون بده که با خامنهای اختلافات اساسی داره. تا جایی که خامنهای صلاحیتش رو برای شرکت در انتخابات رد کرد.
همین کافی بود که در ۹۲ با اشاره هاشمی رفسنجانی حسن روحانی در یک هفته سبد رایاش رو به بالای ۵۰٪ برسونه.
حسن روحانی با بیش از ۳ برابر رای نفر دوم، محمد باقر قالیباف، رییسجمهور شد.
حس و حال جامعه بعد از ۹۲ بیشباهت به دوم خرداد ۷۶ نبود. خامنهای دوباره شکست خورده بود و کاندیدای ضد سیستم داشت گرههای کور دیپلماسی رو باز میکرد، که نهایتا به برجام ختم شد.
خامنهای در انتخابات ۹۶ دیگه گزینهای برای قالب کردن کاندیدای خودش در ظاهر ضدسیستم نداشت. هاشمی رفسنجانی هم فوت کرده بود.
خامنهای این بار شانسش رو با رو بازی کردن امتحان کرد. در ۹۶ رییسی به عنوان نماینده حاکمیت، با اینکه از برجام دفاع کرد، نهایتا ۳۸٪ رای آورد.
در ۱۴۰۰ دیگه خامنهای به این نتیجه رسیده بود که هیچ راهی برای کنترل و جهتدهی به خشم عمومی علیه دستگاه حکومتش وجود نداره. این پیام رو همون فردای دوم خرداد ۷۶ گرفته بود. در تمام این ۲۴ سال تلاش کرده بود به نوعی با این قضیه کنار بیاد. ولی دیگه توان شکست دوباره رو نداشت.
نهایتا به این نتیجه رسید تنها راه برکشیدن کارگزار دست به سینهش، رد صلاحیت تمامی رقبای رییسی است. هرکس که با کوچکترین احتمالی توانایی بسیج جامعه در پشت کاندیدای ضدسیستم داشت رو حذف کرد.
حالا خامنهای مونده و دولتی فشل، فاسد و ناکارآمد. جنبش #زن_زندگی_آزادی هم اضافه شده.
خامنهای حالا در تنهاترین وضعیت ۳۴ سال زمامداریش قرار داره. حتی همون چند تا مراجع قم که در ۸۸ پشتیبانش بودند هم زبان در کام گرفتند.
یک کشور ۸۵ میلیونی منتظرند بمیره تا ببینند در بازی قدرت جریانهای سیاسی و جامعه پس از فوت خامنهای چه آیندهای در انتظار ایران خواهد بود.
پینوشت ۱:
نتیجهگیری من در انتها اینه که اولا جامعه ایران هنوز هم اگر فرصتی پیدا کنه سعی خواهد کرد این سیستم رو از درون و با انتخابات مسالمتآمیز عوض کنه. دوما این جامعه سه دههست به دنبال تو دهنی زدن به خامنهایه. در هیچ مقطعی به گزینه رهبر رای نداده و در آینده هم نخواهد داد.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
جمهوری اسلامی با تمام نکبتی که برای مردم ایران آورد باعث دو تغییر اساسی بزرگ در جامعه ایران شد.
۱- بعد از انقلاب نرخ باسوادی افراد بالای ۱۵ سال از ۳۶ درصد به نزدیک ۹۰ درصد رسیده. دلیل اصلی این رشد هم نه بالا رفتن بودجه و کیفیت آموزش و برنامهریزی، بلکه فقط باز شدن گارد جامعه/
مذهبی سنتی ایران نسبت به تحصیل دختران بود. جامعه بستهای که قبل از انقلاب به دلیل ماهیت سکولار رژیم شاه درس و مدرسه رو مترادف فساد و فحشا میدونست بعد از انقلاب دیگه بهانهای برای مخالفت نداشت و همین باعث شد نیمهی در خانه حبس شده جامعه وارد مدرسه بشه.
۲- با اینکه کیفیت محصولات سینما و رادیو تلویزیون قبل از انقلاب صدها مرتبه بهتر از بعد انقلاب بود، جمهوری اسلامی بود که با اسلامی کردن صداوسیما باعث ورود تلویزیون به خانههای ایرانیها شد. اگر رژیم عوض نمیشد شاید تا همین امروز هم قشری از جامعه در برابر ورود این جعبه جادویی به/
Why I believe $MEVREPEL (@MEVrepellent) is going to be one of the best DeFi plays in 2022 and beyond. A #Thread:
1. What MEVREPEL offers is exactly what Defi space needed for years! A solution for protecting retail investors from being robbed by sandwich bots!
It does this using a proprietary code to identify any transactions inbound from the MEV network.
2. One might ask so what is the difference between Mevrepel solution and tens of other solutions for avoiding MEV bots? Why not use FlashBots RPC, @EdenNetwork, @mistXlabs and/
other tools that are already available?
The answer is that Mevrepel deals with the MEV bots at the smart contract level, implemented by the SC deployers. This is a huge differentiator! This eliminates the need for non-technical retail investors to learn how to use these/