همتون میدونید که این دوست ما ، جناب آقای ثابتی یکی از اَحِباست و از قضای روزگار یکی از احبای بسیار بسیار متعصب و به کلام خودشون ، یکی از احبای تیفوسی هم هست (حالا ما نمیگیم فاشیسم و از واژه جدیدش استفاده میکنیم که میگه تیفوسی) .
اما یک نکته رو باید بهتون بگم و اون اینه
۱.
که جناب ثابتی داستان ما از نسل سوم بهائیانه که بلکل از تصوری که شما از تاریخ #بهائیان ایرانیان دارید ، بلکل متفاوته .
حالا این ینی چی ؟
تاریخ #بهائیت ایران رومیشه به ۳ دوره کلی تقسیم کرد .
دوره اول :
از خیزش و آغاز دعوت سیدعلیمحمدباب شروع و با ترور #ناصرالدین_شاه قاجار
۲.
پایان یافت .
دوره دوم :
از تبعید #بهاالله به عکا شروع میشه و با مرگ جناب #شوقی_افندی پایان میابد .
دوره سوم :
آز اغاز سلطنت سرکار خانم #روحیه_ماکسول بر جامعه جهانی بهائیان هست تا امروز .
جناب ثابتی داستان ما ، فرزند این نسله ، نسل سومی که خانم روحیه رو ملقب کرد
۳.
«امةالبهاء» (اصولاً آئین بهائی در تمام نمادهاش هیچ کاری نکرده مگر کپیهای مبتذل از تاریخ والمانهای اسلام ، مثل همین لقب #امةالبهاء که کپی #امالمومنین|ه که مسلمانان به عایشه همسر پیامبر داده بودن ) .
درواقع ، خانم روحیه ، از سالهای ابتدائی دهه ۵۰ میلادی (۱۹۵۱) تا سال
۴.
۲۰۰۰ میلادی که خانم روحیه به رحمت خدا رفت ، به همراه یار همراهش چارلز میسن ریمی تحولی عظیم در آئین بهائی ایجاد کردند .
اما در دوره این تحول عظیم تاریخ بهائیت ، ی اتفاق مهم افتاد و آن این بود که این مذهب ، از حالت یک مذهب محلی و منطقهای ، تبدیل شد به یک مذهب جهانی
۵.
و بلکل کنترلش از دست ایرانیان خارج شد و درواقع اگر نبود تعصبات کور ایرانیان در مذهب (هرمذهبی) ، شاید امروز یکنفر ایرانی هم پیرو این دین باقی نمانده بود .
اما در نهایت ، آئین بهائی تبدیل شد به یک مذهب و کالت جهانگرا .
اُس و اساس تفکراتش هم براساس همون حرف عرفای ایرانیه که
۶.
معتقد به یگانگی منشأ بودند و اینها در مثالی میگن که تمام مردم جهان شاخههای یک درخت هستند و تفاوتی مابین انسانها نیست .
(این فقط یکی از اعتقادات پایهای این آئینه)
دوست شما اقای ثابتی هم از این قاعده مستثنی نیست و فرزند نسل سوم این آئینه .
ینی اگر شما فکر میکنید که
۷.
ایشون یک چپ (که حتماً هست) یا سمپات کمونیسمه (که صد پله از فاشیسم کثیفتر و خونریزتره) در اینکه این اعتقادات رو در پیش گرفته و مبلغ آنها شده و شده سلبریتی بلاعذل شبکههای آینترناشنال و بیبیسی ، این اعتقادات مذهبی متعصبانهاش نقشی به مراتب پررنگتر و عظیمتر و
۸.
متعصبانهتری داره .
ینی درواقع دوست ما ، در ابتدا یک انسان جهان وطنگرای بیوطن و دشمن میهن دوستی براساس اعتقادات مذهبیش بود ، سپس و بعد از تحصیلات مربوطه تبدیل شد به متفکری که هیچی هم در نیومد مگر مبلغ آئین بهائی در کنار چپ جهان وطن (گلوبالیسم) .
اگه بخوام از روحیه
۹.
و سلوک این آدمها براتون مثالی بزنم ، به بهترین فردی که میتونم اشاره کنم ، جناب سپهبد عبدالرحمن محمدینژاد ، معروف به عبدالکریم ایادی اشاره کنم .
ایادی در ابتدا پزشک شاهپور علیرضا بود و سپس شد پزشک شاهنشاه اریامهر و تقریباً از اواسط دهه ۵۰ میلادی تا ۱۹۷۸ از نزدیکترین
۱۰.
نزدیکان و محارم شاهنشاه بود ، در خلال این زمان ، نامبرده از بابت نزدیکی با شاهنشاه بیشترین رانت ممکن رو گرفت و ثروتی افسانهای به هم زد ، اما با شروع انقلاب نامبرده به سرعت تمام زندگیش رو کرد دلار و میلیونها دلار با خود برداشت و به سوئیس رفت .
اما اینها مهم نیست ، چون
۱۱.
خیلی از ایادی حکومت شاه خصوصاً همونهائی که ادعلی مشروطه خواهی و وطنپرستیشون میشد همین کارو کردن و به خارج گریختن اما مسئله ایادی این بود که هرگز و تا امروز معلوم نشده که ایادی چه خنجری از پشت به شاه فروکرد که شاهنشاه نه در کتاب پاسخ به تاریخ و نه در هیچ یک از
۱۲.
مصاحبههای خود کوچکترین اشارهای به ایادی نکرد و انگار که هرگز از مادر نزاده بود .
و اگر شما به ابرثروتمندانی که توسط همین دوستمون جناب ایادی برکشیده شدند ، مانند هژبر یزدانی ، وقتی از ایران رفتند ، بلکل از صفحه ذهنشون ایران رو پاک کردند و فراموش .
در نهایت اینکه
۱۳.
اگر بخام براتون ساده شده و خودمونی داستان این موج جدید بهائیت رو بگم ، هیچ توضیحی نمیمونه مگر اینکه این آئین به پیروان خودش میگه در تمام زمین پخش بشید و از تمام ابناء بشر و کشورهای جهان مثل گاو شیرده استفاده کنید و تا میتونید بچاپید و راحت زندگی کنید و با شروع اولین
۱۴.
بحران و یا تنشی بلفور فرار کنید و خودتون رو به کشوری برسونید که در آن امنیت وجود داره و بساط خود را مجدداً پهن کنید .
جناب عرفان ثابتی ، دقیقاً و طابق النعل بلنعل فرزند برومند همین ایدئولوژی مذهبیه و حالا اگر مواضع ایشون رو با مثلاً بزرگمردان تاریخ بهائیت و فرزندان
۱۵.
موج دوم بهائیت رو که رنگ و لعاب ایرانی داشت نگاه کنید ، خودتون متوجه میشید چی میگم .
فقط کافیه بیوگرافی افرادی مانند ماستر خدابخش ، علیقلیخان نبیلالدوله ، میرزا آقا خان کرمانی و یا شیخ احمد روحی بکنید تا متوجه اون نسل که بجای الفرار و به خوشی زندگی کردن ایستادن و جنگیدن
۱۶.
با این نسل بشوید .
نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد اینه که این جماعت ، دائم و همیشه پشت این مغلطه پنهان میشن که بهائیان از دخالت در سیاست منع شدن ، اما شما میبینید که جناب استاد ثابتی به هیچ مصاحبهای که در آن بتونه متکلم وحده باشه و به هیچوجه به چالش کشیده
۱۷.
نشه ، نه نمیگه و نکته مهم داستان اینه که خستگی ناپذیر میکوشه تا عقاید و تعصبات دینیش رو پشت ایسمهای مدرن غربی و نامهای گنده ، اما پوچ چپهای غربی قایم کنه .
در واقع اینکه ایشون از روز اول میگفت که من مبلغ آئین بهائی هستم ، خیلی بهتر از این بود که در غالب یک نصیحت کننده
۱۸.
کمونیست ظاهر بشه که دائم متر و معیار دستش بگیره و برای ملت خط و نشان اخلاقی بکشه و دائم محدوده اخلاقیات ملت ایران رو مشخص کنه و با این کارش میلیونها میلیون ایرانی رو خارج از دایره تنگ و کور اخلاقیاتش قرار بده .
و کلام آخر :
این مطلب رو ننوشتم که بد آئین بهائیت و بهائیان
۱۹.
ایران رو بگم ، یا در مورد این مردم سیاه نمائی کنم ، اما سئوالی که در این مومنت مهم تاریخی پیش میاد و بزرگان بهائی امروز به آن پاسخ بدهند اینه که :
ابن حملاتی که عرفان ثابتی به مردم ایران میکنه و به راحتی لفظ فاشیست و نازیست و .... رو به این ملت میده را باید به
۲۰.
چه حسابی گذاشت ؟
به حساب ابراز عقاید شخصی نامبرده ، یا دستوراتی از بیت العدل اعظم ؟
هرچند که با هیچ متر و معیاری نمیتوان این مصاحبهها و مقالات و توهینها به ملت رو فعالیتهای یک آدم سرخود دانست ، چرا که ایشان در مصاحبههای فراوانی در قامت مدافع سرسخت و متعصب آئین بهائیت
۲۱.
ظاهر شده .
و
از قضای روزگار این پیج رو کسی نمیخونه و مخاطب زیادی نداره ، اما آنچه نوشته شد ، یک گوشزد به دوستان بهائی بود که بدانند از بابت افرادی مانند استاد ثابتی این مردمان دوست داشتنی و زحمتکش و غریب نواز باز هم در حکومت بعدی در جایگاه متهم و منفور ملت
۲۲.
ایران قرار بگیرند .
آیا در میان بهائیان ایران کسی هست که فکر کنه این جناب آنچه میکند را ملت ایران به پای آئین بهائی و هموطنان بهائی میگذارند ؟
خودم که بعید میدونم
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
بیائید فرض کنید به محضی که شاهزاده اعلام میکردن که در راه سفر به اسرائیل هستند ، اطاق فکر فرج و مونگول این بدبختها فقط برای ۲ دقیقه درست کار میکرد و به همشون اعلام میکرد که به سرعت هدرهاتون رو بکنید پرچم شیروخورشید و تاج بزنید کنار اسمتون و به شدت از این مسافرت شاهزاده
۱.
استقبال و تمجید کنید .
فکر کنید چه دهنی از ماها سرویس بود و چه پوستی از ماها کنده میشد تا دوباره به این ملت ثابت کنیم که این جماعت همونا هستند و فقط تاکتیک عوض کردن ؟
و نکته فاجعه بار داستان این میشد که این جماعت ، به سرعت نور میرفتن جلوی صف و میشدن مجاهدین شنبه و ما
۲.
نه در آخر صف ، که توسط همین جماعت در صف مقابل و دشمنان شاهزاده طبقه بندی میشدیم .
واقعاً از این بابت ، ما شانس آوردیم
البته اینطور که من میبینم ، اینها دارند همین کارو هم میکنند ، ینی دارن یکی یکی دیلیت اکانت میکنند و میرن که تا مدتی دیگه با عنوانها و ادعاهای
من حدود ۱ ساعت این اسپیس رو گوش دادم ، به جرعت میتونم بگم بجز مزخرف نشنیدم و البته اینم مهم نیست ، چرا که از لشکر دوستان و فاشیستهای نژادپرست تجزیه طلب و مسیح مالهای گرامی انتظار بیشتری هم نیست .
نکته جالب اینه که این جماعت تا ۲ هفته پیش در یک پوستین با استادشون جناب کلاشی
و صوفیامهر و .... در یک پوستین میرفتن و به ماهائی که میگفتیم این جماعت هیچی نیستن مگر فاشیست ، فحشی بود که نمیدادن .
از جمله همین آقای تیغ اوکام که تنها سخنران این جمع بود و خود همین آقای @rezahajilou و به یکباره فهمیدن که این حضرات فاشیست و نژادپرست و دشمن خلق و ملت
و نژاد پرستن .
این حضرات چیزی رو به زبون آوردن امشب که من و دیگران ، به عنوان طرفداران شاهزاده از ۴ سال پیش میگفتیم و باید بگم که این امر نه تنها غیر اخلاقی ، که نشان بارز بیشرفی است که این افراد رو تنها نشان و رهبران کل پادشاهیخواهان و طرفداران شاهزاده حقنه کنی به ملت
شکست و حقارت ، سنت راسخ و تاریخی اصلاحطلبان :
وقتی هاشمی رفسنجانی به دستور خمینی فرمانده کل قوا بود ، در بین سپاهیا خیلی سمپات داشت و سپاهیا خیلی دوستش داشتن و محبوبیت زیادی داشت .
اما پس از خمینی به مرور تمام سمپاتهای هاشمی از سپاه برکنار شدن و مردن و .... و دیگه اون سپاهی که
۱.
شما در سالهای دهه ۸۰ و ۹۰ میدیدید بلکل با سپاهی که در دهه ۶۰ میدید تفاوت داشت . درواقع اگهبخام بگم اولین میخ بر تابوت اصلاحات کی زده شد ؟
به جرعت میتونم بگم که در زمان همین آقای هاشمی زده شد .
یعنی درواقع پیش از شروع پدیده اصلاحات ، اصلاحطلبان شکستهاشون رو شروع کردن
۲.
در زمان خاتمی هم اصلاحطلبان هیچ کاری نکردن مگر کندن قبر خودشون .
با شروع دوران خاتمی ، به سرعت معلوم شد که اصلاحطلبان بیش از اون چیزی که فکرش رو بکنید متشتت و از هم گسیخته هستند و دقیقاً مانند گله شتری بودن که اگه افسارشون رو ول میکردی ، هر شترش به سمت گله خودش میدوید
والا من نمیدونم که شما سریال The Last Kingdom رو دیدیدن یا نه ، اگر دیدین که هیچی ، اگرم ندیدین کهبه کفشم ، برین ببیننین .
اما این سریال سریال بسیار جالبیه برای دیدن . هرچند که قبلش توصیه میکنم سریال Vikings رو ببینید ، چرا که دراون سریال بهتون نشون میده که
۱.
چگونه خاندان Wessex در انگلستان ظهور کرد و بعد در این سریال شما میرسید به اوج اقتدار این خاندان با پادشاهی شاه الفرد که در تاریخ انگلستان معروف شد به آلفرد کبیر و سپس پسرش ادوارد کبیر .
حالا اینکه چی میشه و چیکار میکنند و رامبوی فیلم ینی اوترِد پسر اوترِد چیکار
۲.
میکنه ، مهم نیست .
مهم نکاتیه که کارگردان و نویسندگان فیلمنامه در این سریال به تصویر کشیدن ، ینی فرایند امت شدن مجموعهای از انسانها که گام اوله برای تبدیل شدن به #ملت هست .
مهمترین المانی که در این سریال به شدت میخوره تو صورتتون و در صحنه به صحنه این فیلم تو چشم بیننده
اون عزیزانی که از قدیم اکانت @Saman15216939 رو دنبال میکردن ، ی سلسله رشتوهائی رو از من خوندن با عنوان #مکاتب_آشپزی جهان که در انها درمورد #مکتب_آشپزی_ایران بطور مفصل ، اما نیمه تمام و ناقص نوشتهام .
اما ی چند وقتیه ی سری خزعبلات در پیجهای شارلاتانهای آشپز و
۱.
اینفلوئنسرهای دزد و اطلاعاتی میبینم که هیچی نیست مگر تلاشی دهشتزا برای نابودی بزرگترین المان فرهنگی یک ملت .
البته میدونم که نمیدونید ، اما فرهنگ ملتها نه با شمشیر که ابتدا با غذا و سپس با موسیقی و رقصه که به دنیا صادر میشه و سپس دیگر نمادهای فرهنگیه که به خارج مرزها
۲.
میره .
حالا ، اگه یادتون باشه در اون رشتوها نوشتم که دوتا از مهمترین المانهای #مکتب_آشپزی_ایران رنگ زرد و دیگری اعتداله .
ینی چی ؟
ینی اینکه اگر به اکثر غذاهای ایرانی نگاه کنید متوجه میشید که رنگ زرد در اون غالبه .
برعکس مثلاً #مکتب_آشپزی_روم که رنگ غالب در آن قهوهای است
یکم از ماهیت اعتصاب کارگران قراردادی بگیم .
در زمان رفسنجانی با شعار سراسر دروغ کوچک سازی دولت استخدام رسمی رو کلاً ملغی و ممنوع کردن (البته بعدش معلوم شد که استخدام رسمی فقط و فقط برای توله آخوندها و سپاهیا و نورچشمیهاست و این امتیاز از همگان سلب شد) .
اما خوب
۱.
شرکتها و کارخانههای دولتی نیاز به نیرو داشتند ، از اینجا بود که یکی از بزرگترین رانتهای تاریخ ایران شروع شد .
دولت اومد به ی سری شرکت مجوز داد که برای انجام پروژهها نیرو استخدام کنند . که بعدها معلوم نشد که چرا مثلاً انحصار این شرکتها افتاد دست بختیاریها .
مثلاً شرکت
۲.
پیمانکاری آ علییار چارلنگی زراسوند برای اجرای پروژه تمیزکاری کمپهای کارکنان رسمی وزارت نفت در فلان جزیره خلیج فارس ، برنده مزایدهای کاملاً از پیش طراحی شده برای ۳ سال میشه با قرارداد سالیانه ۴۵ میلیارد تومن که تعداد ۲۰۰ کارگر بده به مثلاً شرکت نفت فلات قاره ایران