رابعه، شاعر زیبایی که عاشق بکتاش شد...
(نخستین زن شاعر پارسیسرا)
ـ #رشتوی_جدید
رابعه بلخی که حدود هزار سال پیش در ایرانشرقی میزیست، دختر زیبای کعب قُزداری بود. کعب یکی از سرداران حکومت سامانیان و حاکم بلخ و سیستان بود. گفته شده که کعب علاقهٔ بسیاری به دخترش رابعه داشت و
او را زینالعرب یعنی «زینت قوم عرب» نامیده بود و باتوجه به ثروت زیادی که داشت، چندین معلم خصوصی برای رابعه استخدام کرده بود تا علاوه بر خواندن و نوشتن، انواع هنرها را نیز به دخترش بیاموزند.
در اندکزمانی، رابعه تبدیل به شاعری برجسته، نقاشی زبردست، شمشیرزنی ماهر، سوارکاری خبره و
سیاستمداری زیرک شد؛ بهنحوی که عوفی درباره او مینویسد:
«رابعه دختر کعب القزداری، اگرچه زن بود، اما به فضل بر تمام مردان جهان بخندیدی! فارِس هر دو میدان و والی هر دو بیان، بر نظم تازی قادر و در شعر پارسی به غایت ماهر.»
در دههٔ سوم عمر رابعه، پدرش کعب از دنیا میرود و برادر رابعه با نام حارث، بر جای پدر مینشیند. رابعه دلباخته کلیددارِ خزانهٔ برادرش که جوانی زیبارو با نام «بکتاش» بود میشود.
رابعه از دایهاش میخواهد تا بکتاش را از عشق او آگاه کند و پس از آن نامهها و اشعار عاشقانه، یکی پس از دیگری بین رابعه و بکتاش رد و بدل میشود.
عطار نیشابوری مینویسد:
«روزی دشمن به بلخ هجوم آورد. حارث با سپاهی به نبرد با دشمن میرود و بکتاش را نیز با خود میبرد. رابعه از ترس اینکه مبادا اتفاقی برای بکتاش بیافتد، لباس مبدّل میپوشد و خود را بهصورت سربازی درآورده و در سپاه برادرش جا میگیرد تا از بکتاش مراقبت کند.
در حین نبرد، بکتاش بهشدّت زخمی میشود و رابعه شمشیر کشیده و بهمیدان میرود و پس از کشتن عدهٔ زیادی از دشمنان، پیکرِ نیمهجان بکتاش را از مهلکه نجات میدهد.»
عشق رابعه و بکتاش پنهان میماند تا اینکه روزی رودکی شاعر معروف که عازم بخارا بود، به درخواست رابعه به ملاقات او میرود و در این دیدار، رابعه از عشقِ سوزانِ خود سخنها میگوید و اشعاری را نیز برای رودکی میخواند.
زمان میگذرد و مدتی بعد در بزمی که امیر سامانی ترتیب داده بود و همه سردارانِ ولایات از جمله حارث برادر رابعه نیز حضور داشتند، رودکی نیز دعوت میشود.
امیر سامانی از رودکی میپرسد عجیبترین چیزی که در طول سفرهایت دیدهای چه بوده!؟ رودکی که حارث را نمیشناسد میگوید در بلخ دختری دیدم رابعه نام که در عشقِ جوانی با نام بکتاش سالها بود که میسوخت. رودکی اشعار رابعه را که در وصفِ عشقِ خود سروده بود، در آن مجلس میخواند.
حارث خشمگین شده و مجلسِ بزم را ترک کرده و به بلخ بازمیگردد و مستقیم به اتاق بکتاش میرود و پس از اندکی جستجو، صندوقچهٔ حاویِ اشعار و نامههای رابعه را مییابد.
حارث فرمان میدهد بکتاش را به زندان افکنده و خود شخصاً رابعه را به گرمابه برده و رگِ دستان خواهر را میزند و بیرون میآید و فرمان میدهد دربِ گرمابه را با سنگ و گچ مسدود سازند.
اطرافیان رابعه دو روز نزد حارث التماس میکنند تا او اجازه دهد، پیکر رابعه را از گرمابه خارج سازند و در جایی بهخاک بسپارند.
سرانجام اجازه داده میشود و پس از دو روز، درب گرمابه را میگشایند و پیکر بیجان رابعه را مشاهده میکنند که با خون خود اشعاری را خطاب به بکتاش با انگشت بر دیواره گرمابه نگاشته بود:
سه رَه دارد جهانِ عشق اکنون
یکی آتش، یکی اشک و یکی خون
کنون من بر سر آتش از آنم
که گَه خونْ ریزم و گَه اشکْ رانم
به آتش خواستم جانم که سوزد
چو جای توست نتوانم که سوزد
به اشکم پای جانان میبشویم
به خونم دست از جان میبشویم
کنون در آتش و در اشک و در خون
برفتم زین جهانِ جیفه بیرون
مرا بیتو سرآمد زندگانی
منات رفتم، تو جاویدان بمانی...
پس از چند روز، بکتاش با کمک زندانبان از زندان میگریزد و شبانه بر تختگاهِ حارث حاضر شده و سر از تن حارث جدا میکند. سپس بر مزار رابعه در مزارشریف رفته و خودکشی میکند. او را در قبر رابعه دفن میکنند.
نکته آخر اینکه بدبختانه از رابعه تنها هفت غزل و قطعه بهجا مانده. چرا که تمام اشعار او را برادرش حارث به آتش کشید و از بین برد...
اخیرا با سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل و حضور در کنار دیوار ندبه، برای خیلیها این سوال پیش اومده که این دیوار داستانش چیه که همه زعمای سیاسی از رییسجمهورها تا پادشاهان و حتی پاپ فرانسیس رهبر مسیحیان یه عکس کنار این دیوار دارند؟
براتون میگم!
نگهداری لوح #ده_فرمان#موسی بود، در اونجا نگهداری میشد.
در حدود ٢۶٠٠ سال پیش (سال ۵٨٧ پیشازمیلاد) این معبد توسط #نَبوکَدنَصَر پادشاه بابل تخریب شد. نَبوکَدنَصَر اورشلیم رو فتح کرد، ٣ هزار یهودی رو به اسارت به بابل برد (که بعدها توسط #کوروش_بزرگ آزاد شدند و به اورشلیم
از دیروز بارها دیدم که عزیزان توییت زدند شاهزاده رضا پهلوی بعد از #کوروش_بزرگ، دومین مقام ایرانی است که از اسرائیل دیدن کرد. این موضوع به لحاظ تاریخی درست نیست. چون کوروش بزرگ هرگز شخصا پای به منطقه اسرائیل نگذاشت. در آن زمان منطقه اسرائیل و بهطورکلی تمام مناطق شرق مدیترانه،
در حوزهٔ نفوذ حکومت #بابِل قرار داشتند و کوروش با تسخیر بابل (تقریبا منطقهٔ جغرافیایی عراق امروزی میشه)، بهصورت خودکار تمام سرزمینهای تحتنفوذ بابل -از جمله شرق مدیترانه و اسرائیل- را تبدیل به بخشی از خاک ایران کرد. اما شخصا فرصت نکرد به آن سرزمین سفر کند.
اطلاعات بیشتر در این مورد را در کتاب «کتیبههای کوروش» بخوانید. دانلود PDF این کتاب از کانال تلگرام 👇 t.me/Bahman_Ansari/…
این شاهکاری که میبینید، نهر داریون است در شوش خوزستان. کانالی برای آبرسانی منطقه شوشتر خوزستان که به دستور #داریوش_بزرگ ساخته شد و دانش ساخت سازههای آبی نزد نیاکانمان را نشان میدهد.
(رشتو)
یکی از بزرگترین سازههای آبی در دوران باستان، #سازههای_آبی_شوشتر است که قدمت آنها به دوران هخامنشیان بازمیگردد.
نهر داریون بهعنوان بخشی از این سیستم آبرسانی، یکی از شگفتانگیزترین و قدیمیترین سازههای آبی شوشتر است که یک کانال آبیِ «دستکند» میباشد.
دستکند به سازهٔ معماری که با دست و بدون ابزار خاصی ساخته شود، میگویند.
پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران و تنفیذ شاه، دوره جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد. حسین علا، نخستوزیر وقت، استعفا داد و شاه، سید ضیاءالدین طباطبایی رو برای سمت نخستوزيری کاندید کرد. اما پیش از انتخاب ضیاء، زمانی که جمال امامیخویی یکی از
کاسه مینایی پایهدار
اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری
ساوه
سفال مینایی که همواره در بررسی پیشینه نگارگری ایرانی مورد توجه قرار میگیرد، ظریفترین گونهٔ سفالی دوران اسلامی است که به اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری تاریخگذاری میشود. این کاسه مینائی پایهدار نمونهای ارزشمند و جالب از اینگونه سفالی است که کتیبه شعری به زبان
فارسی در بیرون دارد. نقش اصلی در میان و کف ظرف شامل نقش طرح شمسهای به رنگهای لاجوردی، فیروزهای، سیاه و قرمز است که در اطراف آن در چهار قسمت چهار ترنج به ابعاد کوچکتر وجود دارد. ترنجها به رنگ سیاه طرح شدهاند و درون و اطراف آن به رنگ قرمز و فیروزهای درآمده است.
سکه سیمین مهرداد اوّل اشکانی
دوره اشکانی (مهرداد اوّل ۱۳۲- ۱۷۱ پیش از میلاد)
قطر : ۲۱ میلیمتر
تصاویر: آرشیو موزه ملّی ایران
این سکه سیمین دوره اشکانی با نقش مهرداد اوّل (اشک پنجم) نمونهای جالب توجه از سکههای با کلاه باشلقی است که در این دوره رایج بوده و از محوطه شوش بدست آمده است.
همچنین در پشت این سکه علاوه بر نقش کماندار در حالت نشسته، کتیبهای به زبان یونانی باستان وجود دارد که در زمان مهرداد اوّل کلمه «مگالو»، به معنی «بزرگ» به آن افزوده شد. مهرداد، اولین شاه پس از هخامنشیان بود که به این لقب دست یافت و ملقب به #شاهنشاه شد.