خودشفقتی یا self-compassion یکی از مفاهیم نسبتاً جدید روانشناسیه و نبودنش میتونه باعث خیلی از مشکلات مثل افسردگی، اضطراب مزمن و تأییدطلبی بشه.
تو این رشتو خودشفقتی رو تعریف میکنیم، ۶ تا خصیصهی اصلیش رو میگیم و یه تست هم برای اندازهگیریش انجام میدیم با هم! #رشتو
👇
1️⃣ تعریف:
خودشفقتی بهمعنای داشتن حس شفقت، حمایت و بخشندگی به خود هست، به همون مدلی که به دیگران داریم.
دکتر Kristin Neff از دانشگاه تگزاس خیلی رو خودشفقتی کار کرده و کلی کتاب، مقاله و یه تست ارزشیابی مشهور داده و منبع اصلی این رشتو کارهای ایشونه در سایت self-compassion.org.
2️⃣ خصیصهها
خودشفقتی ۳ خصیصه/بُعد اصلی مثبت و ۳ تا منفی داره:
۱. مهربانی به خود (Self-Kindness) در مقابل قضاوت خود (Self-Judgement)
۲. انسانبودن مشترک (Common Humanity) در مقابل منزوی بودن (Isolation)
۳. خودآگاهی (Mindfulness) در مقابل اغراق در افکار منفی (Over-identification)
3️⃣ تست SCS
برای اندازهگیری خودشفقتی یه تست در سال ۲۰۰۳ توسط دکتر نف طراحی شده به اسم Self-Compassion Scale یا SCS با ۲۶ سؤال [1].
هر سؤال یکی از ۶ خصیصه بالا (۳ تا مثبت و ۳ تا منفی متناظرشون) رو اندازه میگیره و جواب هر تست رو باید با یکی از پنج گزینهی زیر داد:
الف) خیلی موافقم
ب) موافقم
ج) ممتنع هستم / نظری ندارم
د) مخالفم
ه) خیلی مخالفم
یه کاغذ و خودکار یا نُت گوشی بردارین و جواب هر سؤال رو بدین!
۱. من نسبت به عیبتها و اشتباهاتم دیدگاه انتقادی و قضاوتی دارم.
۲. وقتی غمگینم بهصورت وسواسی و مدام به اشتباهاتم میاندیشم.
۳. وقتی اتفاق بدی برام میافته، به این فکر میکنم که همه تو زندگیشون سختی دارن.
۴. وقتی به عیب و نقصهام فکر میکنم حس میکنم من از بقیه دنیا مجزا هستم.
۵. وقتی دچار رنج حسی و عاطفیام، به خودم عشق و محبت میدم.
۶. وقتی شکست میخورم زیر بار حس بیکفایتی له میشم.
۷. وقتی خستهم و غمگین، حس میکنم کلی آدم دیگه تو دنیا هم همین شکلین.
۸. در سختیها بهخودم سختگیرم.
۹. وقتی چیزی ناراحتم میگیره سعی میکنم از نظر احساسی پایدار بمونم.
۱۰. وقتی حس ناکافی بودن میکنم، به خودم یادآوری میکنم که هر کسی تو دنیا حس مشابهی رو داره.
۱۱. نسبت به جنبههای شخصیتیم که دوسشون ندارم بیحوصله و نامنعطفم.
۱۲. در شرایط سخت و دشوار به خودم محبت و توجهی که لازمه رو میدم.
۱۳. وقتی غمگینم حس میکنم اکثر بقیه دنیا از من شادترن.
۱۴. وقتی اتفاق رنجآوری میافته سعی میکنم متعادل به اوضاع بنگرم.
۱۵. شکستهام رو بخشی از ذات آدمیزاد میبینم.
۱۶. وقتی جنبههای خودم رو که دوست ندارم میبینم، خسته و غمزده میشم.
۱۷. وقتی در کار مهمی شکست میخورم، سعی میکنم جامع، منصفانه و عادلانه به اوضاع نگاه کنم.
۱۸. وقتی در کاری دستوپا میزنم حس میکنم بقیه آدمای دنیا خیلی راحتترن باش.
۱۹. وقتی عذاب میکشم با خودم مهربونم.
۲۰. وقتی عصبانی میشم احساساتم منو کنترل میکنن.
۲۱. وقتی عذاب میکشم با خودم تا حدی بیرحم هستم.
۲۲. وقتی غمگینم احساساتم رو با کنجکاوی و وسعت نگاه بررسی میکنم.
۲۳. ناکاملیها و عیبهام رو با سعهصدر و شکیبایی میپذیرم.
۲۴. وقتی اتفاق رنجآوری میافته من اغراقانه برخورد شدید و نامتناسبی دارم.
۲۵. وقتی در کار مهمی شکست میخورم، احساس میکنم در شکستم تنها هستم.
۲۶. سعی میکنم نسبت به ابعاد شخصیتم که دوستشون ندارم، صبور، فهیم، و پذیرا باشم.
خسته نباشید! 🙌
این ۲۶ سؤال مال ۶ خصیصه بالا بودند:
- (مثبت) مهربانی با خود: ۵، ۱۲، ۱۹، ۲۳، ۲۶
- (منفی) قضاوت خود: ۱، ۸، ۱۱، ۱۶، ۲۱
در سؤالات خصیصههای مثبت (مثل خودآگاهی) گزینه الف (خیلی موافقم) تا ه (خیلی موافقم) بهترتیب ۵ الی ۱ نمره دارن.
در سؤالات خصیصه های منفی (مثل انزوا) برعکسه و گزینه الف (خیلی موافقم) ۱ نمره داره تا گزینه ه (خیلی موافقم) ۵ نمره.
مثلاً جواب موافقم به سؤال ۲۰ دو نمره داره.
در انتها برای هر کدوم ۶ خصیصه میانگین نمرات سؤالاتش حساب میشه. و این میشه نمرهی اون خصیصه. نمرهی نهایی «خود شفقتی» هم میانگین این ۶ تا عدد میشن.
تفسیر خیلی عمومی [3]:
- زیر ۲.۵: کم (نیاز به بهبود)
- بین ۲.۵ تا ۳.۵: متوسط
- بالای ۲.۵: زیاد (خوب)
تمرین ۲: Self-Compassion Break
در مواقع سختی بهخودت یه توقف بده و سه تا کار بکن:
۱. به خودت بگو «این یک لحظهی دشواره! و من آگاهانه این رو میفهمم.»
۲. یاد خودت بنداز دشواری بخشی از زندگی هست و همه آدما دارنش.
۳. بگو «من باید تو این شرایط با خودم بخشنده، صبور، و مهربون باشم!»
تمرین ۳: Exploring self-compassion through writing
۱. تمام ناکاملیهاتو (فیزیکی، کاری، روابط) و حسهات راجع بهشون رو بنویس.
۲. یه دوست تخیلی خیلی مهربون تصور کن که تو رو با همه ضعفها و قوتهات میبینه و از قولش به خودت یه نامه بنویس!
۳. این نامه رو بعد از یه مدت بخون و باورش کن!
تمرین ۴: Supportive Touch
شاید در نگاه اول مسخره باشه اما امتحانش احتمالاً ضرر نداره.
در مواقع استرس:
- دستت رو بذار روی قلبت و دو سه بار نفس عمیق بکش.
- با دستات کمی قلبت رو گرد بمال. حتی دو دست.
- بذار این حس بمونه.
(میشه با لمس گونه یا شکم هم تجربهش کرد و گاهی خیلی مؤثره)
تمرین ۵: Changing your critical self-talk
همه ما یه «منتقد درون» داریم که میخواد کمک کنه اما گاهی اثرش عکسه! در این تمرین چندین هفتهای هر بار منتقده اومد بالا:
۱. به لحن و کلماتش با دقت گوش کن.
۲. سعی کن بپذیریش و نرمش کنی.
۳. حرفاش رو بازنویسی کن طوری که محبت و توضیح توش باشه!
تمرین ۶: Self-Compassion Journal
سعی کن هر روز مثلاً عصر توی دفترت یه ژورنال بنویسی که اون روز چه اتفاقات تلخ یا حسهای بدی داشتی. بعد از ۳ منظر ببینشون:
۱. خودآگاهی: تحلیل حس بدون قضاوت
۲. انسان بودن: که خب همه این چیزا رو دارن
۳. خود مهربانی: که فهیم و مسکن باشی برای خودت
تمرین ۷: Identifying what we really want
گاهی ما به خودمون سخت میگیریم و قضاوت میکنیم تا یه انگیزه و تلنگری برای پیشرفت باشه! مثل یه والد سختگیر. اما اثرات سوء هم داره.
سعی کن دفعه بعدی که این کارو کردی، ببینی آیا میتونی با لحن بهتر و مثل یه دوست حامی همین پیامو به خودت بدی؟
تمرین ۸: Taking care of the caregiver
ما اغلب از بقیه (مثل خانواده، دوستان) مراقبت میکنیم. و نیاز داریم که هی شارژ بشیم تا بتونیم به بقیه کمک کنیم. و برای اینکار لازمه که حواسمون به اون مراقبتکننده مربوطه (یعنی خودمون!) باشه و در همه حال هواش رو داشته باشیم و ازش حمایت کنیم!
ممنون که وقت گذاشتین تا بدونین چهطوری میشه با مهربونتر بودن با خودتون، زندگی آرومتر و آگاهانهتری داشته باشین.
ممنون هم که اگه خوشتون اومد بهاشتراک میذارین تا بقیه هم بتونن توی این دنیای شلوغ و سخت با مهربونتر بودن با خودشون کمی آرومتر و شاید راحتتر زندگی کنن! 🙏
اغلب آدمها در بزرگسالی بالاخره بقاگر/survivalist میشن. چه با فلسفهی «این نیز بگذرد»، چه با پوستکلفتی، چه با کرختی نسبت به دنیا و مصائبش.
۱/۱۱
یاد میگیرن زنده بمونن. یاد میگیرن بپذیرن که خیلی چیزای دنیا دستشون نیست. حتی رفتارهای آدمای دیگه (که زمانی عزیز و نزدیک بودهان.) مخصوصاً رفتارهای آدمای دیگه (که زمانی عزیز و نزدیک بودهان.)
یاد میگیرن گاهی خودشون رو بغل کنن. حتی طوریکه کسی نبینه. مخصوصاً اگه مَردن. (مردها گاهی طوری خودشون رو بغل میکنن که حتی خودشون هم نبینن.)
یاد میگیرن غمشون رو قایم کنن و یواشکی بریزن توی صندوق غمدونی همیشگی. که شاید هیچکس تو دنیا نمیدونه اصن همچینجایی هم داره اون آدم.
خودشیفتگی/narcissism معمولاً یه صفت بد هست که زیاد میشنویم و توی زندگی بارها به افراد خودشیفته/نارسیسیست بر میخوریم و یا نادانسته باهاشون وارد رابطه شدهایم.
اما برای شناخت دقیقتر لازمه که کاپوت مغزیشون رو بزنیم بالا و ببینیم زیر چه خبره و چه کارشون باید کرد! 👇
اختلال خودشیفتگی یا Narcissistic Personality Disorder یا اختصاراً NPD یه اختلال روانشناسیه و تنها کسی که حق داره این اختلال رو تجویز کنه یک روانشناسه. پس مثل وسواس (OCD) بهتره عامیانه تجویز نکنیم تا خز نشه! ما حداکثر حق داریم بگیم «رفتارهای خودشیفتهگونه» داره.
2️⃣ تعریف دقیق
طبق تعریف DSM V(مرجع رسمی اختلالات روانی) یک نارسیسیست حداقل ۵ تا از ۹ ویژگی زیر رو باید داشته باشه:
۱. احساس خودبزرگبینانهی اغراقآمیز
۲. حس موفقیت، قدرت، ذکاوت، زیبایی یا محبوبیت نامحدود
۳. استثنایی دیدن خود که فقط افراد خاص درکشون میکنن
۴. نیاز وافر به تحسین
شکست تلخه. و ما معمولاً تلخی یا تلخی دائم رو دوست نداریم و سعی میکنیم گریزون باشیم ازش. مخصوصاً اگه طرف مقابل موفقیت باشه و شیرینی!
گاهی برای فرار از این تلخی ما تأکید میکنیم که شکستهامون «تجربه» بوده. و با این ذهنیت و افتخار به مثبتنگری خودمون، ماهها و سالها ادامه میدیم.
بدی داستان ولی اونجاست که گاهی اینکه شکست رو نخوریم باعث میشه نتونیم از پیروزی هم لذت ببریم (چیزی که در کمال تعجب، گاهی داریم. و در موفقیتهامون اطرافیانمون از خودمون خوشحالترن!)
مثالش شبیه سکهایه که دو طرفش شیر باشه. و اگه بدونیم خط نمیاد، از شیر اومدنش هم ذوقی نمیکنیم.
هر چهقد راحتتر با حس مزخرف و گهِ ریجکشن (در کار، اپلای، مناقصه، دیتینگ، ...) کنار بیای، گزینههای بیشتری تو زندگی جلوت قرار میگیره.
۱/۷
چرا؟
چون شجاعت، جسارت، و همّتِ «در معرض گذاشتن»ت بالا میره. و اگه جنبهی باخت داشته باشی، بهجای ۱۰ تا مورد مثلاً ۳۰ تا رو اپلای میکنی. (خصوصاً اگه مثل اپلای کاریابی یا پیام اول دیتینگ، کمهزینه یا رایگان باشه.)
چرا نمیکنیم؟
آناتومی ریجکشن ۲ تا بخش عمده داره: نرسیدن و قضاوتشدن.
معمولاً خود نرسیدنه خیلی فاجعه نیست و از اول هم مثلاً ۱۰٪ احتمال و امید بوده. منتهی درد بزرگ اون وقتیه که حس میکنی لخت جلوی یه جماعتی ایستادهای که کامل بهت زل زدهن و بعدش هم بهت گفتهن تو خوب و کافی نیستی!
مغز و ناخودآگاه انسان یه وظیفهی خیلی مهم داره و اونم مراقب از آدمه، تقریباً به هر قیمتی.
مغز انسان میدونه دنیا خیلی شلوغ و پر از اتفاقات غیرقابلپیشبینیه. واسه همین دنبال پترن/الگوها میگرده بلکه بتونه کمی پیشبینی کنه و بهتر آماده باشه برای وقایع تا کمتر آسیب ببینه.
۱/۶ 👇
مرگ غیرمنتظره یا اتمام ناگهانی و بدون کلوژر رابطهی عمیق، آسیبهای بزرگی هستن. و مغز سعی میکنه از تکرار شدت این آسیب در آینده بکاهه. واسه همین نیاز داره بدونه «چرا»، بدونه چیا باعثش شد، که بتونه یا ازشون پیشگیری کنه یا حداقل پیشبینی کنه و آماده باشه.
وقتی رابطهای بدون کلوژر تموم میشه یا دوستای یهو ناپدید میشه و ghost میکنه، مغز نمیدونه چی شد. نمیدونه چرا. نمیدونه از چی باید سری بعد پیشگیری کنه. واسه همین فقط گیج میشه. واسه همین یه عالمه هی تئوری میسازه، ولی هیچکدوم قاطعانه برنده نمیشن.
مدل ایجاد رابطه برخی آدمها شبیه جمله معروف ژولیوس سزاره: «آمدم، دیدم، فتح کردم!» (veni vidi vici)
برای این افراد فتحکردن و بهدستآوردن طرف، اوج لذت رابطهست و بعدش احساس غرور و رضایت بالایی میکنن. برای همین در ابتدای رابطه حتی قربانی رو با ...
۱/۶
... مدح و ستایش و تمجید فراوان، بزرگتر از واقعیتش میکنن (اصطلاحاً idolize)، تا در انتها وقتی اون قربانیِ باد شده رو فتح کردند ذوق و افتخار عظیمتری نصیبشون بشه.
این افراد فقط دنبال فتح (یک لحظه) هستن و نه یک رابطه سالم (بازه زمانی). بعد از فتح هم ارزش مخاطب براشون افت میکنه.
مشابه اغلب کیسهای نارسیسیستگونه، برخی از این افراد (برخلاف تصور) مملو از ناامنی و کمبود اعتمادبهنفس در عمق هستند. و چون خودشون رو بهاندازهی کافی دوست و قبول ندارن، حس میکنن تنها با فتحکردن و زیرپاگذاشتن شخص دیگری (که باید برتر هم باشه) اینا قوی میشن. درست مثل گلادیاتوها.