۱. اخیرا مطلع شدم در قزوین ما یکی از بزرگترین موقوفات چند صد هکتاری استان متعلق به حسینیه امینیها را تقریبا بصورت رایگان به یک دختر خانم متولد ۶۹ واگذار کردهاند.
کنجکاو شدم ببینم ایشان آقازاده کدامیک از مسئولین است؟
از نتیجه جستوجو بهت زده شدم…
۲. بخاطر احکام دادگاه و حجم پروندههایی که دارم تصمیم گرفتم چند خطی با مستندات و مدارک بنویسم و به هرجایی که دستم میرسید رساندم بلکه بدون انتشار اتفاقی بیفتد.
متاسفانه ماهها گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد.
البته حدس میزدم اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.
برای اتمام حجت با خودم بود.
۳. لاجرم این چند خط را اینجا مینویسم.
الآن در قزوین دیگر یک زوج جوان با ماهی یک میلیون بدون پول پیش یک زیر زمین در حاشیهای ترین نقاط شهر نمیتوانند اجاره کنند ولی یک موقوفه ۱۵۰ هکتاری و یک دامداری هزار راسی در قزوین را با همین اجاره ناچیز به خانم #مونا_چایچیان واگذار کردهاند.
۴. این موقوفه عظیم متعلق به حسینیه امینیهاست که یکی از دیدنی ترین نقاط قزوین است.
اسم و مشخصات خانم چایچیان را سرچ کردم.
از نامبرده اطلاعات خاصی وجود نداشت.
یکی دو تا شرکت در روزنامه رسمی، یکی دو تا تلفن در برخی مدارک (که کسی پاسخگویش نبود) و یک آدرس در محله ازگل تهران.
۵. شخصا به آدرس مورد نظر مراجعه کردم بلکه بتوانم از نسبت این آقازاده محترم با مسئولین کشور اطلاعی کسب کنم.
از پرس و جو با همسایهها در کمال ناباوری متوجه شدم این آدرس، منزل مسکونی یکی از منصوبان رهبری، یعنی رئیس سازمان اوقاف کشور جناب حجت الاسلام #خاموشی است.
۶. عجیب بود.
اینکه ۱۵۰ هکتار زمین با یک دامداری هزار راسی در روز روشن با ماهی یک میلیون تومان اجاره به یکی از بستگان رئیس سازمان اوقاف واگذار شده باشد به کنار.
اینکه در تمام قراردادها بدون نگرانی رسما آدرس منزل رئیس سازمان اوقاف را قید کنند دیگر خیلی اعتماد به نفس میخواهد.
۷. اسامی فرزندان آقای خاموشی را البته یکی دو جا دیده بودم.
مشخصات خانم مونا چایچیان در روزنامه رسمی (فرزند سید محمد شجاع الدین به شماره ملی ۰۰۱۲۰۵۶۴۱۴۶۱) را از دوستانی که با از خانواده آقای خاموشی در تعاملند جویا شدم.
متوجه شدم متاسفانه ایشان عروس رئیس سازمان اوقاف کشور است.
۸. باورم نشد.
این ماجرای عروس آقای خاموشی وجه نمادین قابل تاملی دارد.
پیشتر که هفتهای یک خبر از بازداشت مدیران اوقاف میآمد چند مرتبه نوشتم این دستگیریها اهمیت ندارد.
اوقاف بدون هرگونه نظارت و بازرسی رسما تبدیل به حیات خلوت فساد در کشور شده است و باید در مورد آن ساختار حرف زد.
۹. از طرفی چون زیر نظر رهبری است کسی هم نمیتواند بگوید بالای چشمت ابروست و به هیچ جا پاسخگو نیست.
بعد از چند دهه در اوقاف ابتدایی ترین سامانههای شفافیت که حداقل لیست اموال و املاک با مناقصه و مزایده و واگذاری را بشود دید هم وجود ندارد.
امکان نظارت عمومی هم به کنار!
۱۰. حالا شما در چنین ساختار بی در و پیکری روزی ۵ نفر را هم بازداشت کنید چه اتفاقی میافتد؟
این وضعیت رئیس سازمان اوقاف است وضعیت زیر مجموعه دیگر قابل حدس است.
به وجه نمادین ماجرا توجه کنید.
چنین سطحی از تعارض منافع در بخشی از نظام جکمرانی بدون حسابکشی و نظارت قدری قابل تامل نیست؟
۱۱. یکی از بزرگترین موقوفات کشور را به ثمن بخس به عروس رئیس سازمان اوقاف بدهند و بدون نگرانی از نهادهای به اصطلاح نظارتی اعم از نهادهای بازرسی در بیت یا نهادهای امنیتی و قضایی حتی آدرس منزل مسکونی رئیس سازمان اوقاف را هم با فراغ بال زیرش قید کنند.
حیات خلوت دیگر چه شکلی است؟
۱۲. در پرانتز عرض کنم این چند خط را بخاطر دغدغههای خودم، برای احیای امر به معروف و نهی از منکر با علم به تبعاتش و گرفتاریهایی که برایم دارد مینویسم.
انشاا… آقایان توجه کنند مردم بخاطر همین لوطی خوریها، همین اداره دورهمی ثروتهای کشور، بخاطر همین عدم حسابکشیها انقلاب کردند.
۱۳. کاش نهادهای امنیتی و قضایی که وظیفهشان پیگیری این موارد است و بخشی از وضع کنونی ناشی از ترک فعل آنان است قبل از اعلام جرم و تشکیل یک پرونده جدید برای بنده قدری عمیقتر به این مسائل فکر کنند.
بالاخره کی قرار است برای اداره این نهادها و نظارت بر آنها قانون گذاری بشود؟
۱۴. انشاا… آقایان فراموش نکرده باشند پروژه تحول در ایران که کلید خورد یکی از اولیترین دغدغههایش در سال ۴۳ همین اوقاف بود.
انشاا… جملاتی که میگفت یک اوقاف را بدهید تا فقر را ریشه کن کنیم یادتان نرفته باشد و حالا وضع اوقاف بعد از چند دهه که دربست در اختیار بوده را هم ببینید.
۱۵. «بگذارید ما یک نفر را وزیر اوقافش بکنیم؛ آن وقت ببینید که اینطوری که الآن دارد لوطی خور میشود نخواهد شد؛ تمام مطالب به خودش خواهد رسید. دست ما بدهید تا ببینید چه خواهد شد. آن وقت ببینید که ما با همین اوقاف این فقرا را غنیشان میکنیم»
منبع: صحیفه امام farsi.rouhollah.ir/library/sahife…
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
امروز همین که نت وصل شد در خبرها خواندم بانکها ۱۶۲ هزار میلیارد تومان وام به کارکنان خودشان دادهاند.
اعصاب و روانم به هم ریخت.
به بخش خبر خوب خبرگزاری فارس سر زدم، مقداری کتاب صعود ۴۰ ساله تورق کردم و سخنرانی آقای طائب در مورد جنگ ترکیبی دشمن را گوش دادم.
الحمدلله آرام شدم.
در بخش #خبر_خوب خبرگزاری فارس از پیرزن ۱۰۷ ساله تهرانی و پختن آش نذری درخوابگاه خواندم.
درد ۱۶۲ هزار میلیارد به کلی فراموشم شد.
خدا را بخاطر نعمت سپاه شکر کردم که چنین رسانهای با پول نفت ایجاد کرد و کمک کرد که مرعوب جنگ روانی دشمن نشدم.
جنگ ترکیبی پیچیدهای را از سر گذراندم.
صبح تا شب درگیر مطالبیام که مستاجرها دارند از افزایش عجیب و غریب کرایه خانه مینویسند و اینکه هیچکس کاری نمیکند.
امروز یک روزنامه جوان هم خریدم.
دیدم تیتر زده مردم متدین توقع حقی دارند.
مطلب را خواندم در مورد حجاب بود.
دوباره خدا را بخاطر سپاه و این رسانههایش شکر کردم.
۱. من از سالهای اول دانشجویی که با طلبه سیرجانی در اعتراض به زمینخواریهای سیرجان پیاده روی اعتراضی کردیم تا امروز حدود ۱۵ سال است درگیر پروندههای موردی زمینخواریام.
چه توسط اشخاص و چه نهاد حاکمیتی.
اگر از من بپرسند ریشه اینهمه زمینخواری در ایران چیست؟
جوابش یک کلمه است…
۲. قولنامه!
بدون شک اعتبار #قولنامه در نظام حقوقی کشور ریشه ۹۰ درصد پروندههای زمینخواری و حتی پروندههایی مثل معاملات متعارض در ایران است.
تا جایگاه #قولنامه در نظام حقوقی کشور تضعیف نشود و اعتبارش از بین نرود حداقل جلوی هشتاد نود درصد زمینخواریها را نمیشود گرفت.
۳. چرا طی سالها #قولنامه در ایران مثل خیلی از نقاط دنیا از بین نرفته و تحت رصد حاکمیت قرار نگرفته و اینهمه فساد در پی داشته است؟
اولا بخاطر نهادها و سرمایهداران و ذینفعانی که از این باگها در نظام حقوقی کشور مطلعاند و منافع عجیب در پی دارند.
دوما بخاطر یک پشتوانه محکم فقهی.
کشیدن ۴ پایه از زیر پای متهم به اعدام خیلی سخت است.
گرفتن جان یک نفر در آخرین لحظه و دیدن دست و پازدن فرد کار هرکس نیست.
خیلی وقتها حتی خانواده مقتول که درخواست قصاص دارند هم دل انجامش را ندارند.
میدانید اگر هیچ کس حاضر نباشد ۴ پایه را از زیر پای اعدامی بکشد معمولا چه میکنند؟
۲. آفرین!
درست حدس زدید.
در ایران پدیدهای هست به نام #سربازی_اجباری
یک جوان ۱۸ ساله مجبور که دو سال از عمرش گروگان است و باید در این سن به طاقت فرساترین کارهایی که هیچ شهروندی نمیتواند انجام دهد تن بدهد.
اخیرا با چند تا از سربازهایی که ۴ پایه کشیدهاند هم صحبت شدم و شوکهام!
۳. از خودکشی، افسردگی و مشکلات روانی سربازها اگر یک روز آمار شفاف دسته بندی شده اعلام شود یکی از بیشترین آمارهای خودکشی بدون شک برای همین سربازهای اجرای احکام و سربازهای سازمان زندانهاست.
این بخشهایی از #سربازی_اجباری است که برخلاف مرزبانی شما تلفاتاش را هیچوقت نمیبینید!
با تایید #فیدیلیتی_گیت سوالات جدید اینهاست؛
۱. این صد نفر چه تخم دو زردهای گذاشته بودند و تفاوتشان با سایر نماینده ها چه بوده؟
۲. چرا واگذاری از فرآیند رایج مجلس نبوده و با شرکت صوری انجام شده؟
۳. چرا باید جوری خودروی شاسی بلند واگذار میشده که حتی برخی نمایندگان هم مطلع نشوند؟
۴. در بازه اوایل ۱۴۰۰ تا اواسط ۱۴۰۱ چه اتفاقات مهمی در مجلس رخ داده؟
۵. افراد برای دریافت خودرو چطوری انتخاب میشدند و این افراد را کدام شخص در هیات رئیسه یا هرجای دیگر به آن شرکت صوری معرفی میکرده؟
۶. طراح و مبتکر این ماجرا برای دور زدن مجلس و نهادهای نظارتی چه کسی بوده است؟
۷. اسامی این ۱۰۰ نفر چه زمانی منتشر میشود تا رسانهها بتوانند با بررسی مواضعشان در بزنگاههای مهم در آن بازه زمانی بخشی از این پازل را حل کنند؟
۸. و …. ادامه سوالات را شما تکمیل کنید
با تایید ماجرای #فیدیلیتی_گیت معلوم شد از حراست تا سخنگوی هیات رئیسه مجلس در روز روشن دروغ میگویند.
نهادهای نظارتی مثل حراست یا هیات نظارت بر نمایندگان نه تنها کارکرد ندارند بلکه خودشان بخشی از باند توجیه فسادند.
در چنین ساختارهایی است که هیچ راهی به جز #افشاگری باقی نمیماند.
همین ماجرا اگر افشا نمیشد هیچوقت افکار عمومی حتی از آن مطلع نمیشد و هیات رئیسه مجلس هیچوقت بازخواست نمیشدند و این صد نماینده هم هیچ اتفاقی برایشان رخ نمیداد.
(همین الآن هم البته اتفاق خاصی رخ نخواهد داد ولی حداقل شاید با پیگیری رسانهها و انتشار اسامی صرفا رسوا بشوند)
من هم ساعتها میتوانم از مضرات افشاگری بگویم.
ولی همیشه تاکید کردهام در آسیب شناسی مقوله افشاگری از آسیب شناسی آن ساختاری که افشاگری را ناگزیر کرده غافل نشوید.
ضمن اینکه به جای نفی افشاگری فکر کنید چطور میشود افشاگری را برای ورود به اصلاحات ساختاری بکار گرفت.
۱. بعنوان پیشنهاد به جای این کارها برای بحث خودرو رسما در مجلس درخواست #رفراندوم بدهید تا از مردم ایران پرسیده شود بعد از چند دهه اصلا دوست دارند این مملکت خودروی ملی داشته باشد یا نه؟
برای تمرین به اجرا گذاشتن اصول قانون اساسی هم موضوع خودرو شروع خوبی است.
۲. راه بهتری از مچ انداختن با مافیای خودرو در پستوهای این شورا و آن کمیسیون و آن یکی شورای عالی است.
پراید ۳۰۰ میلیونی برای شروع خوبست چون مثل حجاب حکم خدا نیست که حدود و ثغورش خیلی اختلافی باشد، و هم خیلی تحلیلی و تخصصی و پیچیده نیست که مردم فهم کلی از موضوعش نداشته باشند.
۳. اینجوری صدای کسانی که میگویند از ابتدا به جای خودروسازی باید سراغ صنعت قطعه سازی میرفتیم یا بخاطر دست بالایی که در پتروشیمی داریم باید از ابتدا در صنعت لاستیک سرمایه گذاری میکردیم و مهمترین برندهای خودروسازی را به لاستیک ایران وابسته میکردیم یا… هم بهتر شنیده میشود.