فصلنامه سینمایی حلقه Profile picture
Mar 28 25 tweets 10 min read Read on X
خب این بار بریم سراغ ترومای جمعی متولدین دهه ۶۰ و ۷۰، یعنی «کلبه وحشت». 😅

نکاتی جذاب از قسمت اول «کلبه وحشت» یا «مرده شریر» که به کابوس خیلیامون در بچگی تبدیل شد.👇🏻 Image
همه‌چیز از جایی شروع شد که سم ریمی ۲۰ ساله، پر از رویا و ایده‌های عجیب، به همراه دوست دیرینه‌ش بروس کمپبل، تصمیم گرفتن دست به ساخت فیلمی از ایده دیوونه‌وار خودشون بزنن.
اول از همه اون‌ها کلبه‌ای متروکه در جنگل‌های تنسی پیدا کردن، جایی در نزدیکی مورریستاون (۲) Image
محلی دورافتاده که به نظر می‌رسید از دل داستان‌های هولناک بیرون اومده باشه.

اون‌ها این کلبه رو اجاره کردن، با این شرط که هر تغییری در اون ایجاد می‌کنن، باید بعداً به حالت اولیه برگرده.
کلبه هیچ امکاناتی نداشت؛ نه لوله‌کشی و نه سیستم گرمایشی. (۳) Image
بازیگران و تیم تولید، شب‌ها رو کنار هم در اتاق‌های کوچیک و سرد سپری می‌کردن. دمای هوا به حدی پایین بود که دوربین و کابل‌ها یخ می‌زدن و باید کنار شومینه گرم می‌شدن.

غذا کم بود، بهداشت ضعیف و حموم کردن رؤیایی دست‌نیافتنی. (۴) Image
بازیگران چندین روز بدون دوش گرفتن می‌موندن و بارها و بارها پیش اومد که با هم بحث و جدل داشته باشن؛ دعواهای بدی بین اون‌ها در می‌گرفت و به دلیل سرما اغلب بیمار می‌شدن. تا جایی که در پایان فیلم‌برداری، اون‌ها حتی مجبور شدن مبلمان کلبه رو بسوزونن تا گرم بمونن. (۵) Image
برای خلق دنیای شیطانی فیلم، تیم به جلوه‌های ویژه ابتدایی اما خلاقانه‌ای رو آورد، مثل استفاده از لنزهای سفید.

لنزهای سفید که بازیگران برای تبدیل شدن به «مرده‌های شیطانی» استفاده می‌کردن، خیلی دردناک بودن. این لنزها نیمی از چشم رو می‌پوشوندن و هر ۱۵ دقیقه (۶) Image
باید خارج می‌شدن تا چشم‌ها بتونن نفس بکشن. در این شرایط، بتسی بیکر و دیگر بازیگران از درد لنزها و سرمای شدید شب‌ها بی‌وقفه رنج می‌بردن.
اما سم ریمی دست‌بردار نبود. اون صحنه‌های طولانی و پیچیده‌ای می‌گرفت و گاهی ساعت‌ها از بازیگران می‌خواست تا در همون حالت بمونن. (۷) Image
اون صدای باد مرموز فیلم هم توسط سم ریمی ضبط شده بود.

ریمی قبلاً این صدا رو از پنجره اتاق خوابش شنیده بود وقتی که سعی داشته بخوابه اما صدای باد نمی‌ذاشته، همونجا فکر بکر به ذهنش رسیده که این صدا وهمناک برای فیلم خیلی مناسبه. (۸) Image
در نسخه اصلی فیلمنامه قرار بود همه شخصیت‌ها در حالی که برای اولین بار به اون نوار منحوس گوش می‌دن، ماری‌جوانا بکشن. بازیگران تصمیم گرفتن این صحنه رو به طور واقعی اجرا کنند اما بعدا تمام صحنه به دلیل رفتار غیرقابل کنترل اون‌ها دوباره فیلم‌برداری شد. (۹) Image
شب‌ زنده‌داری بی‌وقفه در هوایی سرد، در کنار فضای مخوف کلبه، وحشتی واقعی تو دل بازیگرا ایجاد کرده بود.
زمان می‌گذشت و بودجه فیلم در حال ته کشیدن بود و تنها نیمی از فیلم هم ساخته شده بود. تیم برای ادامه کار، دست به هر اقدامی زد. ریمی، تپرت و کمپبل از بانک وام‌هایی با بهره (۱۰) Image
بالا گرفتن، از خانواده و دوستان پول قرض کردن و حتی به کسب‌وکارهای محلی در میشیگان زنگ زدن تا کمک‌های غذایی و بنزین رایگان دریافت کنن.

این تلاش‌ها نتیجه داد و اون‌ها تونستن ملزومات لازم برای ادامه فیلم‌برداری رو تأمین کنن. (۱۱) Image
اما فداکاری بزرگ رو کمپبل در حق دوست دیرین خودش یعنی ریمی کرد.
بروس کمپبل املاک خانوادگی خودش در شمال میشیگان رو به عنوان وثیقه گذاشت تا سم ریمی بتونه فیلم رو تکمیل و اون رو به نگاتیو ۳۵ میلی‌متری تبدیل کنه که برای اکران سینمایی لازم بود. (۱۲) Image
کمپبل در فیلم هم صد خودش رو گذاشت. اون در صحنه‌های بسیاری به خون مصنوعی آغشته می‌شد، خونی که ترکیبی از شیره کارو و رنگ خوراکی بود.
پیراهنش به قدری از این خون اشباع شده بود که بعد از خشک شدن کنار آتیش مثل سنگ شده بود و یک‌ بار وقتی خواست اون رو بپوشه، از هم پاشید. (۱۳) Image
سکانس افتتاحیه که در اون شیطان روی سطح آب حرکت می‌کنه با این روش ضبط شد که کمپبل، سم ریمی رو در یک قایق کوچیک هل می‌داد در حالی که ریمی خودش کار فیلم‌برداری رو به دست گرفته بود. (۱۴) Image
Image
در ژانویه ۱۹۸۰، فیلم‌برداری به پایان رسید و اکثر اعضای تیم به خونه‌هاشون برگشتن. تنها بروس کمپبل و سم ریمی باقی موندن تا آخرین صحنه‌ها رو بگیرن. وقتی ریمی فیلم‌های گرفته‌شده رو بررسی کرد، متوجه شد که هنوز چند برداشت کوچیک لازمه. (۱۵) Image
اون‌ها چهار روز دیگه در سرمای یخ‌بندان تنسی فیلم‌برداری کردن تا صحنه‌های باقی‌مونده رو بگیرن.
آخرین پلان‌های فیلم‌برداری شامل این بود که دل و روده اون موجود شریر روی سر کمپبل در زیرزمین پاشیده می‌شد. (۱۶) Image
اینم بگیم که کلبه در واقع زیرزمین نداشت. بیشتر صحنه‌های زیرزمین در زیرزمین سنگی یک مزرعه متعلق به خانواده راب تپرت در مارشال، میشیگان فیلم‌برداری شد. آخرین اتاق زیرزمین در واقع گاراژ سم ریمی بود. کدوهای آویزون و استخون‌ها نیز ادای احترامی به فیلم (۱۷) Image
«کشتار با اره برقی در تگزاس» (۱۹۷۴) (The Texas Chain Saw Massacre) بودن.
برای صحنه‌ای که دانشجوها به زیرزمین می‌رن هم یک گودال در کف کلبه ایجاد و یک نردبان در این گودال قرار داده شد تا همه‌چیز طبیعی جلوه کنه. (۱۸) Image
اما پایان فیلم‌برداری، پایان ماجرا نبود. کلبه‌ای که حالا به یکی از لوکیشن‌های نمادین فیلم‌های ترسناک تبدیل شده بود، سرنوشت عجیبی داشت. سال‌ها بعد، کلبه به آتش کشیده شد. سم ریمی ادعا کرد که خودش اون رو آتیش زده، چون باور داشت که کلبه تسخیر شده‌ست. (۱۹) Image
اما روایت‌های دیگه‌ای هم وجود داره که مثلا نوجوانانی که به طور غیرقانونی به اون‌جا رفته بودن، به طور تصادفی کلبه رو در حین کمپینگ به آتش کشیدن.
امروز تنها چیزی که از این کلبه باقی مونده، شومینه‌ایه که اختصاصا برای فیلم ساخته شده بود که عوامل فیلم بسته‌ای رو به عنوان یادبود (۲۰) Image
در زیر اون دفن کردن.

بعد از پایان فیلم‌برداری، ریمی و کمپبل با تلاشی فراوان کارهای پس‌تولید فیلم‌‌ رو انجام دادن و به دنبال پخش اون بودن.
فیلم به استیون کینگ نشون داده شد و تأیید ایشون باعث شد که فیلم به سرعت مشهور بشه. کینگ فیلم رو ستایش کرد و نقد مثبتی نوشت که در (۲۱) Image
تبلیغات فیلم هم ازش استفاده شد. کمی بعد، فیلم توسط نیولاین سینما خریداری شد و به اکران رسید. «کلبه وحشت» نه تنها یک موفقیت تجاری بزرگ بود، بلکه به سم ریمی و بروس کمپبل جایگاهی افسانه‌ای در تاریخ سینما داد.
این فیلم حتی آغاز مسیر حرفه‌ای برادران کوئن هم بود؛ در این فیلم (۲۲) Image
جوئل کوئن به عنوان دستیار تدوینگر حضور داشت، که آغاز دوستی او، ریمی و کمپبل بود. چند سال بعد ریمی و کمپبل، در ساخت اولین فیلم کوئن‌ها به نام «دهشتزده» (Blood Simple) مشارکت داشتن.

قسمت اول «کلبه وحشت» یک سفر حماسی و ماجراجویانه برای سازندگانش بود (۲۳) Image
سفری که هنوز هم، پس از گذشت دهه‌ها، در تاریکی جنگل‌های تنسی، پژواکی از فریادهای وحشت و صدای باد مرموز رو در دل خودش داره. (پایان) Image
۱۳ شب، ۱۳ ژانر
شب هشتم: وحشت
مدت زمان: ۸ دقیقه
ببینید و پیشنهادات جذاب رو یادداشت کنید.


#پیشنهاد_فیلم پیشنهاد فیلم‌های ژانر وحشت | فصلنامه سینمایی حلقه

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with فصلنامه سینمایی حلقه

فصلنامه سینمایی حلقه Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @HalghehMag

Jul 23
معرفی ۱۰ مینی‌سریال ۶ قسمتی متفاوت

بعضی وقتا دوستان به علت کمبود زمان در زندگی، از ما سریال‌هایی می‌خوان که در عین کوتاهی، فرم و روایت ایدئالی داشته باشه، ما هم تصمیم گرفتیم این ۶ سریال به انتخاب وبسایت «کولایدر» رو بهتون معرفی کنیم. 👇🏻 Image
۱۰. Liebes Kind (Dear Child) – ۲۰۲۳

درام جنایی آلمانی محصول نتفلیکس، درباره زنی که پس از سال‌ها اسارت می‌گریزد و پلیس به راز گم‌شدن مرموز ۱۳ سال قبل نزدیک می‌شود. Image
۹. Stateless – ۲۰۲۰

به قلم کیت بلانشت و بر اساس داستان‌های واقعی درباره بازداشت مهاجران در استرالیا. با روایت چهار زندگی در هم‌تنیده در یک کمپ مهاجران. Image
Read 13 tweets
Jun 10
پیشنهاد ۱۵ فیلم با «پیچش داستانی» (Plot twist) شوکه‌کننده‌.

شما هم آثار مورد علاقه‌تون رو به اشتراک بذارید. 👇🏻 Image
15. Primal Fear (1996)

وکیل مشهوری، پرونده پسری متهم به قتل را می‌پذیرد. با پیشرفت داستان، ماجراهایی غیرمنتظره رخ می‌دهد که همه‌چیز را زیر و رو می‌کند. Image
14. Les Diaboliques (1955)

در مدرسه‌ای دورافتاده، دو زن نقشه‌ای شیطانی می‌کشند... اما چیزی در تاریکی منتظر است. کلاسیک فرانسوی با پیچشی تماشایی. Image
Read 18 tweets
Jun 1
۱۰ فیلم کمتر دیده‌ شده و دست کم گرفته‌ شده از سینمای دهه ۹۰ هالیوود که احتمالا شما هم ندیده‌اید. 👇🏻 Image
10. Blood and Wine (1996)

کارگردان: باب رافلسن
بازیگران: جک نیکلسون، مایکل کین

یک فیلم جنایی و نادیده‌گرفته‌شده درباره دزدی گردنبند در میامی، با نقش‌آفرینی خیره‌کننده‌ی نیکلسون و مایکل کین.

نیکلسون در نقشی منفی می‌درخشد و فیلم با فضای کثیف، خشن و بی‌رحمانه‌اش تماشایی است. Image
9. Diabolique (1996)

بازسازی آمریکایی فیلم کلاسیک فرانسوی Les Diaboliques

کارگردان: جرمیا اس. چچیک
بازیگران: شارون استون، ایزابل آجانی

روایتی پر تعلیق و مرموز از قتل، ناپدید شدن جسد و تعقیب حقیقت.

بازسازی‌ای که با وجود نقدهای منفی، ارزش تماشا دارد. Image
Read 13 tweets
May 29
ده مینی‌سریالی که می‌توان آنها را شاهکار دانست:
برگرفته از سایت Collider

مینی‌سریال‌ها جایی میان فیلم‌ها و سریال‌های چند فصلی قرار می‌گیرند و فرصت منحصربه‌فردی برای شخصیت‌پردازی، تعمیق داستان و روایت‌های تاثیرگذار در زمانی کوتاه دارند. 👇🏻 Image
۱۰. Generation Kill (2008)

خالق: سوزانا وایت و سایمون سلن جونز

بر پایه خاطرات ایوان رایت، روزنامه‌نگاری که همراه سربازان آمریکایی در جنگ عراق بود. این مینی‌سری نمایی بی‌پرده از هرج‌ومرج ابتدای جنگ و سقوط سریع ایدئالیسم در بین سربازان را به نمایش می‌گذارد. Image
۹. Sharp Objects (2018)

خالق: مارتی ناکسون

بر اساس رمان گیلیان فلین، درباره خبرنگاری با گذشته‌ای تاریک که به شهر زادگاهش بازمی‌گردد تا درباره قتل دو دختر تحقیق کند. این سریال با بازی درخشان ایمی آدامز، روان‌کاوی شخصیتی و داستان‌سرایی سراسر سیاه را به اوج می‌رساند. Image
Read 13 tweets
Mar 29
«آلبرت رودی»، از لحظه‌ای که فیلم‌نامه رو خوند، مصمم بود سرمایه‌گذار پیدا کنه.اما توی این مسیر اشکش دراومد.چهارسال به در بسته خورد، می‌گفت حتی دوستانی که سال‌ها باهاشون تجارت کردم هم می‌گفتن: «آخه کی می‌ره سینما فیلمی رو ببینه که راجع‌به دوتا پیرمرد پیزوری و یک دختر بوکسوره؟»👇🏻 Million Million Dollar Baby 2004
اما «رودی»، این تهیه‌کننده خستگی‌ناپذیر، تسلیم نشد. آخرین تیر ترکش رو رها کرد و رفت سراغ «کلینت ایستوود».

«ایستوود» بعد از خوندن فیلمنامه، اولین جمله‌ای که گفت این بود: «هومممم... در عین اینکه داستان ضدحالیه، اما معرکه‌ست😁»

از طرف دیگه اینقدر داستان پیدا کردن... (۲) Image
سرمایه‌گذار کش پیدا کرد که نویسنده اثر اصلی، «اف. ایکس. توله» کسی که فیلمنامه از داستان اون اقتباس شده بود، دقیقا یک ماه بعد از اینکه فهمید «ایستوود» قراره داستانش رو فیلم کنه، با طیب خاطر درگذشت.🥲

اینطور بود که فیلم «محبوب میلیون دلاری» پیش به سوی تولید رفت. (۳) 👇 Image
Read 11 tweets
Mar 27
رضا کرم‌رضایی علت شکست تجاری این فیلم را چهره‌پردازی می‌دانست، و در خاطرات خود می‌نویسد: «نَیّر آبله‌رو بود، لباس های مندرس می‌پوشید و در همه سکانس‌های حضورش در تهران، روسری بر سر دارد.»

اما علت شکست را می‌توان چیزی فراتر از ادعای کرم‌رضایی دانست

نازنین فیلمی تلخ‌تر از زهر👇 Image
Image
نازنین، اولین فیلم علی‌رضا داوودنژاد در مقام کارگردانی است. نیمی از فیلم در بندر انزلی و نیمی دیگر در تهران می‌گذرد.

فیلم داستان نَیّر (گوگوش) است. دختری یتیم که با عمه پیر و مجردش، عفت زندگی می‌کند. نَیّر از جوانی به نام مرتضی (وثوقی) باردار است. مرتضی که سرباز فراری (۲) Image
Image
و بیکار است. پس از آگاهی یافتن از این مسئله، نَیّر را متقاعد می‌کند تا برای سقط جنین به تهران بروند. عفت نیز دوست خود شیرخان (کرم‌رضایی) را به دنبال آنها راهی تهران می‌کند. مرتضی و نَیّر در تهران با ویلونیست دست‌شکسته و معتادی به نام کاظم (عطایی) و همسرش (مه‌ناز داوودنژاد) (۳) Image
Image
Read 10 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us!

:(