متن ضروری برای مطالعه از امانوئل تاد، یکی از آخرین "روشنفکران" بزرگ فرانسه، در مورد آنچه او "انقلاب ترامپ" مینامد.
[ترجمه فارسی متن مقاله امانوئل تاد که توسط آرنو برتران از فرانسه به انگلیسی ترجمه شده است در فرسته های بعدی انشالله گذاشته میشود].
همانطور که او توضیح میدهد، انقلابها "در درجه اول نتیجه دینامیکها و تضادهای درونی جامعه مربوطه" هستند، اما محرک اولیه اغلب شکستهای نظامی است.
نمونههای فراوانی وجود دارد: انقلاب روسیه 1917 (پس از شکست در برابر آلمان)، انقلاب آلمان 1918 (پس از شکست در جنگ جهانی اول)، انقلاب فرانسه (پس از شکست فرانسه در جنگ هفت ساله)، فروپاشی نظام شوروی (پس از شکست در مسابقه تسلیحات و شکست در افغانستان) و غیره.
در این مورد، او میگوید آمریکا آنچه را که "اساساً یک شکست اقتصادی" است، متحمل شده: همانطور که او بیان میکند "سیاست تحریمها نشان داد که قدرت مالی غرب چندان قهرآمیز نیست. آمریکاییها متوجه شکنندگی صنایع نظامی خود شدند. افراد در پنتاگون به خوبی میدانند که یکی از محدودیتهای اقدام آنها، ظرفیت محدود مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا است."
جالب اینکه، او معتقد است که آمریکاییها در درک این موضوع از اروپاییها جلوتر هستند: "این آگاهی آمریکاییها از شکست در تضاد با عدم آگاهی اروپاییها است"
این به این دلیل است که "اروپاییها جنگ را سازماندهی نکردند" و بنابراین "نمیتوانند آگاهی کامل از شکست داشته باشند. برای آگاهی کامل از شکست، آنها نیاز به دسترسی به تفکر پنتاگون دارند. اما اروپاییها چنین دسترسی ندارند."
در نتیجه "اروپاییها خود را ذهناً قبل از شکست قرار میدهند در حالی که دولت فعلی آمریکا خود را ذهناً بعد از شکست قرار میدهد."
اینکه این یک انقلاب است، بیشتر در گستردگی تغییرات در حال وقوع قابل مشاهده است، آنچه تاد "پدیدهای از خشونت فوقالعاده" مینامد، "خشونتی که از یک طرف علیه متحدان/تابعان - اروپاییها، اوکراینیها - هدایت میشود اما از طرف دیگر، در داخل جامعه آمریکا، از طریق مبارزه علیه دانشگاهها، علیه نظریه جنسیت، علیه فرهنگ علمی، علیه سیاست شامل کردن سیاهپوستان در طبقه متوسط آمریکا، علیه تجارت آزاد و علیه مهاجرت بروز میکند."
بیش از هر چیز، تاد مینویسد، "فروپاشی یک نظام به اندازه اقتصادی، ذهنی نیز هست. آنچه در غرب کنونی، و ابتدا در ایالات متحده در حال فروپاشی است، نه تنها تسلط اقتصادی، بلکه سیستم اعتقادی که آن را متحرک میکرد یا بر آن تحمیل شده بود. اعتقاداتی که پیروزمندی غربی را همراهی میکردند در حال فروپاشی هستند. اما همانند هر فرآیند انقلابی، هنوز نمیدانیم کدام اعتقاد جدید مهمتر است، کدام اعتقادی است که پیروز از فرآیند تجزیه بیرون خواهد آمد."
او مینویسد که انقلاب ترامپ دارای "چیزهای بسیار منطقی" است که از شهود ترامپ ناشی میشود. برای مثال، "حمایتگرایی ترامپ، این ایده که آمریکا باید محافظت شود تا صنایعش را بازسازی کند، نتیجه شهود بسیار منطقی است."
نمونه دیگر، "ایده کنترل مهاجرت منطقی است، حتی اگر سبک اتخاذ شده توسط دولت ترامپ در مدیریت مهاجرت به طرز غیرقابل تحملی خشونتآمیز باشد."
با این حال، تاد مینویسد، "علیرغم حضور این عناصر منطقی، من بدبین هستم و فکر میکنم تجربه ترامپ شکست خواهد خورد."
این به این دلیل است که در کل، او اعتقاد اصلی که انقلاب ترامپ را هدایت میکند را نیهیلیسم میبیند - "خدایی کردن پوچی" و "اراده تخریب" که در حملات به علم، دانشگاهها و همان ساختارهایی که برای سیاستهایی که ترامپ ادعا میکند از آنها حمایت میکند، ضروری هستند، بروز میکند.
یک نمونه که تاد از "تکانه تخریبی" میدهد، تلاش ترامپ برای "برقراری تعرفه گمرکی بین کانادا و ایالات متحده" است، حتی اگر "منطقه دریاچههای بزرگ یک سیستم صنعتی واحد را تشکیل میدهد."
نمونه دیگری از آنچه تاد "پروژه نیهیلیستی شدت بالا" مینامد، "خیال ترامپی برای تبدیل غزه، خالی شده از جمعیتش، به یک مقصد توریستی" است.
اما در درجه اول، "تضاد بنیادی سیاست آمریکا"، و بهترین نمونه نیهیلیسم ترامپ، رویکرد او به حمایتگرایی است.
همانطور که تاد توضیح میدهد، "نظریه حمایتگرایی به ما میگوید که حمایت تنها در صورتی کار میکند که کشوری دارای جمعیت واجد شرایطی باشد که به آن اجازه سود بردن از حمایتهای تعرفهای را بدهد. سیاست حمایتگرایانه تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که مهندسان، دانشمندان، تکنسینهای واجد شرایط داشته باشید. که آمریکاییها به تعداد کافی ندارند. حالا میبینم ایالات متحده شروع به شکار دانشجویان چینی خود کرده، و بسیاری دیگر، همانهایی که به آنها اجازه جبران کمبود مهندسان و دانشمندانشان را میدهند. این مضحک است. نظریه حمایتگرایی همچنین به ما میگوید که حمایت تنها در صورتی میتواند صنعت را راهاندازی یا مجدداً راهاندازی کند که دولت مداخله کند تا در ساخت صنایع جدید مشارکت کند. حالا میبینیم دولت ترامپ به دولت حمله میکند، همین دولتی که باید تحقیقات علمی و پیشرفت تکنولوژیکی را تغذیه کند."
تاد نتیجه میگیرد که باید "برای ایالات متحده بسیار بدبین" بود. برای بیان این نتیجهگیری، او به مفاهیم بنیادی انسانشناسی برمیگردد (تاد در اصل انسانشناس و جمعیتشناس در موسسه ملی مطالعات جمعیتشناسی فرانسه است).
همانطور که او مینویسد، در ریشه "مدل خانواده انگلیسی و آمریکایی هستهای، فردگرایانه، حتی بدون قوانین دقیق ارث است. آزادی اراده حاکم است. خانواده هستهای انگلو-آمریکایی برای ملت بسیار کم ساختاردهنده است."
آنچه ساختاردهنده بود و "در کنار یا بالای این ساختار خانوادگی فردگرایانه" قرار داشت، "انضباط دین پروتستان، با پتانسیل انسجام اجتماعی آن بود. دین، به عنوان عامل ساختاردهنده، برای جهان انگلو-آمریکایی حیاتی بود."
با این حال، به نظر او، "ناپدید شده است". او میگوید که از "این انجیلیهای هیجانزده که ترامپ را احاطه کردهاند" آگاه است. "اما همه اینها، برای من، دین واقعی نیست. در هر صورت پروتستانتیسم واقعی نیست. خدای انجیلیهای آمریکایی مردی مهربان است که هدایای مالی توزیع میکند؛ دیگر خدای کالوینیست سختگیری نیست که سطح بالایی از اخلاق مطالبه میکند، که اخلاق کار قوی را تشویق میکند و انضباط اجتماعی را ترجیح میدهد."
او مینویسد که این "حالت صفر دین، ترکیب شده با ارزشهای خانوادگی بسیار کم ساختاردهنده، به نظر من ترکیب انسانشناختی و تاریخی نیست که بتواند به ثبات منجر شود. جهان انگلو-آمریکایی به سمت اتمی شدن بیش از پیش در حرکت است. این اتمی شدن تنها میتواند به تشدید، بدون حد قابل مشاهده، انحطاط آمریکا منجر شود."
او با این کلمات نتیجهگیری میکند: "ترس شخصی من این است که ما اصلاً در پایان نیستیم، بلکه تنها در آغاز فروپاشی ایالات متحده هستیم که چیزهایی را به ما نشان خواهد داد که حتی نمیتوانیم تصور کنیم."
🔴 توضیح:
امانوئل تاد (Emmanuel Todd)یکی از برجستهترین روشنفکران معاصر فرانسه است که به عنوان مورخ، انسانشناس و جمعیتشناس شهرت دارد. او متولد سال ۱۹۵۱ است و در موسسه ملی مطالعات جمعیتشناسی فرانسه (INED) فعالیت میکند.
تاد به خاطر تحلیلهای نافذ و پیشبینیهای دقیقش در مورد تحولات بزرگ جهانی مشهور است. او در سال ۱۹۷۶ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را پیشبینی کرد - تقریباً ۱۵ سال قبل از وقوع آن. این پیشبینی در کتاب معروفش "سقوط نهایی" (La Chute finale) ارائه شد.
رویکرد تاد در تحلیلهایش ترکیبی از انسانشناسی تاریخی، جمعیتشناسی و مطالعات خانواده است. او معتقد است که ساختارهای خانوادگی و دموگرافیک تأثیر عمیقی بر سیاست و تاریخ ملتها دارند.
از آثار مهم او میتوان به "نظامهای خانوادگی اروپایی" (Le Système familial européen)، "توهم اقتصادی" (L'Illusion économique) و "پس از امپراتوری" (Après l'Empire) اشاره کرد.
تاد همواره از منتقدان سرسخت جهانیسازی نولیبرالی و سیاستهای اتحادیه اروپا بوده و نگاه متفاوت و گاه بحثبرانگیزی نسبت به مسائل ژئوپلیتیک معاصر دارد. تحلیل اخیر او درباره "انقلاب ترامپ" نمونهای از رویکرد عمیق و غیرمتعارف اوست.
🔗 اتصال به فرسته در کانال تلگرام" بین دوگانگی ها": t.me/BetweenDichoto…
🔹نکته ای در مورد سنگ نوشته مسجد جامع ساوه (مرتبط دانسته شده با سفر امام رضا (ع) به خراسان)
در۱۶ تیر ۱۴۰۲ یادگارنوشتی بر یکی از ستونهای مسجد جامع ساوه توسط آقای عمادالدّین شیخالحکمایی کشف شد.
ایشان متن یادگارنوشت را بصورت زیر خواندند:
"حضر علی بن موسی. اللهم اغفر [له]
َبحق محمد و علی و فاطمه و الحس[ن]
و الحسین إحدی [و مأ]تین."
با توجه به تاریخ ذکرشده در انتهای نوشته، ۲۰۱ [ق] ایشان آنرا نخستین گزارش همزمان با حضور امام رضا(ع) در مسجد جامع ساوه در هنگام سفرشان از مدینه به خراسان به جهت پذیرش ولایت عهدی مامون دانستند.
آقای دکتر زهیر طیب در مقاله ای که در ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ منتشر شد سنگ نوشته را به گونه ای دیگر قرائت کردند و به نتایجی متفاوت نسبت به زمان و دلیل نگارش سنگ نوشته رسیدند.
ایشان انرا به صورت زیر خواندند:
"بحرعلی بن موسی. اللهمَّ اغفره
بحقّ محمدٍ و علیٍّ و فاطمةَ وابنها / والحسن
و الحسینِ والحجة."
ایشان انرا یادداشتی برای تذکار یکی از مدفونین صحن مسجد یا کسی از بنّایان یا بانیان خیر آن دانستند.
یک اختلاف کلیدی در دو قرائت در کلمه اول ان است که آقای شیخ الحکمایی انرا " حضر" و آقای طیب آنرا "بحر" به عنوان بخش اول از اسم مرکب "بحرعلی" قرائت کرده اند.
یک راه برای تشخیص اینکه کدام یک از دو قرائت صحیحتر است این است که برسی شود که دو کلمه "حضر" و "بحر" در سنگ نوشته های اولیه تا قرن چهارم چگونه نوشته شده اند.
برای اینکار به وبگاه
Thesaurus of Islamic Epigraphy
رجوع شد.
خوشبختانه نمونه های نسبتا فراوانی از کلمه "حضر" چه بطور مستقل و یا بخشی از کلمه ای دیگر خصوصا الحضرمی (منسوب به حضرالموت) در میان سنگ نوشته ها دیده میشود. در مقابل تعداد نمونه های کلمه" بحر" در سنگ نوشته های ۴ قرن اول خیلی محدود است.
نمونه های منتخب، ۶ مورد برای "حضر" و ۲ مورد برای "بحر" در ادامه فرستاده می شوند.
با مقایسه این نمونه ها با کلمه اول سنگ نوشته مسجد جامع ساوه با قطعیت خیلی بالایی میشود گفت که کلمه اول" بحر" نیست و با همان درجه از قطعیت میشود گفت "حضر" است. حرف دوم حتما صاد است. در تمامی نمونه ها "ص" بدون دندانه و مشابه با حرف دوم کلمه اول سنگ نوشته مسجد ساوه نوشته شده است.
به علاوه رسمالخط هم بیشتر موید قدیمی بودن نوشته، یعنی متعلق به قبل از نیمه قرن سوم هجری است. از جمله این شواهد عدم نقطه گذاری و وجود زائدهای برای "ح" در زیر خط افقی است، که این زائده در نمونه های قبل از قرن چهارم هجری وجود دارد و بعد از ان دیده نمیشود.t.me/mirasmaktoob/7…
"حضر" یا "بحر"؟
تصویر کلمه اول سنگ نوشته مسجد ساوه.
Jul 30, 2023 • 11 tweets • 2 min read
Interestingly, this book/memoir is not mentiined by media.
U.S. A-Bomb Chief Allegedly Leaked Secrets : Espionage: A former Soviet spymaster says that the late J. Robert Oppenheimer passed nuclear data to agents.
A Soviet spy chief’s memoirs published here today claim that the late J. Robert Oppenheimer, head of the U.S. atomic bomb project during and after World War II, passed nuclear secrets to Soviet agents.
The allegations were made by Gen. Pavel Sudoplatov,
Oct 23, 2021 • 14 tweets • 6 min read
@foadpw به مقاله های لکر Lecker لطفا نگاه کنید. زید بن ثابت با یهودیان بزرگ شده و در مدارس آنها رفت و آمد داشته. بنابراین آرامی را بلد بوده. انچیزی که یاد گرفته عبری کتاب مقدس است. در یک اختلاف با عبدالله ابن مسعود (صحابی و کاتب وحی و مورد دنباله روی اهالی کوفه) ابن مسعود به او میگوید
@foadpw که من یادم هست که تو پچه و یا نوجوان بودی و به خاطره اینکه در میان یهودیان بزرگ شده بودی
sidelock
داشتی. موی کنار پیشانی که یهودیان ارتدکس کوتاه نمیکنند و میگذارند بلند شود. در واقع نوعی اعتراض به انتخاب او به عنوان ویرایشگر ارشد جهت جمع آوری قران بود.
Oct 18, 2021 • 5 tweets • 2 min read
این مجموعه توییتهایی که سایت رسمی پاپ فرانسیس دیروز فرستاده جالب و متفاوتند.
توییتها به صورت رشته فرستاده نشدهاند. بنابراین باید یک به یک خوانده شوند.
@NasserHadjloo سلام من در مورد ابن مجاهد و تدوین دوم second canonization و با استفاده و ارجاع به دو کتاب اقای شادی حکمتناصر جمعه قبل در میان دوستان محفلZekrدانشگاهMITصحبتی داشتم که لینک مربوطه را در ادامه برایتانانشالله میفرستم. نیمه دوم صحبت به اینمبحث میپردازد.
@PhDniX@GabrielSaidR@therealsidky existence of the same doublets in lower layer of San'a 1 Mushaf or in other companions mushafs is the counter example of the main thesis of the article. There is no difference between Musahaf in this regard. Existence of doublets is not an outcome of editorial process but
@PhDniX@GabrielSaidR@therealsidky an intrinsic feature of Qur'an. supporting Harmonious Theory not the Two source or Redaction Theories.Doublets act as links between different parts of Qur'an. That is passages before & after them in different Surah's which they have appeared are similar/related in their content.
Jul 1, 2021 • 28 tweets • 5 min read
خاطره (تجربه دینی؟!) زیر مرتبط با مسجد جمکران در نزدیکی قم، از آقای محمد علی امیر-معزی استاد مطالعات اسلامی در فرانسه مستقل از صحت و سقم و معنی و مدلولات آن جالب و جذاب است. ابتدا متن ترجمه فارسی و بعد تصاویر متن ترجمه انگلیسی آن فرستاده میشود.
منبع ترجمه انگلیسی:
Encounters with the Hidden Imam in Early and Pre-Modern Twelver Shīʿī
Islam By Omid Ghaemmaghami, Introduction p19-20, footNote 75.
@ymirdamadi انتخابات با هر درصدی از مشارکت انجام بشود به غیر از آنکه در قانون یک حداقل درصدی ذکر شده باشد در هر جای دنیا از لحاظ قانونی مقبول خواهد بود. از مدتها قبل تئوریسین های مربوطه هم در توجیه و حتی حقانیت حکومت اقلیت نظریه سازی کردهاند.
@ymirdamadi درصد کممشارکت هم به گردنکرونا و عملکرد ادعاییضعیف دولت آقای روحانی انداخته خواهد شد.
مجلس فعلی هم با درصد شرکت خیلی کمی تشکیل شده ولی ماشالله چیزی جلودارشان در تصویب قوانین مشعشعانه نشده است. استدلالهای شما برای جایی خوب است که خود انتخاب کردن و انتخاب شدن زیر سوال نباشد.
Jun 7, 2021 • 4 tweets • 1 min read
برگ سبز - امیر کرمانی:
پازل توسعهی ایران ۱۴۰۰: تهدیدها، فرصتها و راهکارها
(قسمت اول)
میهن عزیزمان ایران در حالی وارد سال ۱۴۰۰ شده که از طرفی موجودیت آن با سه تهدید بسیار جدی مواجه است و از طرف دیگر سه فرصت طلایی آنرا در آستانهی یک تحول اقتصادی بزرگ قرار داده است.
متنکامل قسمت اول: تهدیدها و فرصتها
👈 مهدی شیرزاد، دانشآموخته جامعهشناسی و فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
✍ حکایت ما حکایت کسی است که پایش را لای دری گذاشته، تا بسته نشود! برای اینکه هوا بیاید. روزنهای برای آزادی باز باشد. راه نفسی برای مردم بماند. بویی از عقلانیت به مشام رسد.
Apr 13, 2020 • 20 tweets • 9 min read
@emrane Hi Emran, Thank you very much for the thread. I will add some quotations
from Michel Cuypers book the Banquet as a complementary to your fine discussion. I know you have touched & covered much of it, but it may gave another relevant perspective.
@emrane Q5:116-Translation:
And when God said, “O Jesus son of Mary! Didst thou say unto mankind, ‘Take me and my mother as gods apart from God?’” He said, “Glory be to Thee! It is not for me to utter that to which I have no right. Had I said it, Thou wouldst surely have known it.
Mar 6, 2020 • 12 tweets • 5 min read
@shahanSean The fact the Quranic verse is stated as a question& people wanted clarification about Dhul Qarnayn suggests that the his identity of was not clear at least there was some dispute about it. Your point is valid that after the Heraclitus propaganda & in middle of Roman-Persian wars.
@shahanSean had made the identity of Dhul Qarnayn a matter of concern for many including polytheists of Hijaz. Alexander was the last outsider in history till that time that had defeated Persian empire decisively, what Heraclitus desperately needed, & therefore in his propaganda identified
@ymirdamadi@winnie4prez خواهش میکنم. لطف دارید. من هم شاید خطابم بیشتر از شما معطوف به بعضی از افراد مرتبط با جریان روشنفکری دینی بود که مطالبی را در این دهساله اخیر در ارتباط با سوره مسد مطرح کرده بودند، منتها هم از فرصت و هم از نوع تعامل با حوصله و با روی باز و بشاشیت شما با نظرات مختلف و مخالف
@ymirdamadi@winnie4prez و مطلب مورد نظر را خطاب به شما بیان کردم.
همانجور که اقای @MehdiJami
در پاسخ به مطلب شما اشاره کردند همهما به نوعی جواهر القران خودمان را داریم که در گذر عمر گهگاه ایاتی به ان کم و زیاد میشود.
Sep 27, 2019 • 19 tweets • 7 min read
@ymirdamadi سلام اقا یاسر عزیز:
خیلی ممنون. متوجه منظور اصلیت هستم ولی نمیدانم چرا دوستان روشنفکر دینی چندان الطفاتی به سوره مسد ندارند.
🙂😉
اتفاقا به نظر من از سوره های مهم قران است.
@ymirdamadi اولا ایه اول سوره مسد(ابولهب) دعا و ارزو نیست، بلکه طعنه است. اگر ارزو هم بود از ارزش انچیزی کم نمیشد. این سوره از جمله یکی دو مورد نادری است است که به طور غیر مستقیم به ازار و اذیت مسلمانان به توسط مشرکین مکه اشاره میکند. (ایه ۱۰۶ نحل مورد دیگر).
Sep 22, 2019 • 29 tweets • 12 min read
@jricole Those 9th century writings were based on earlier writings
like Abi Mikhnaf who was born in 7th century but lived mainly in 8th century. writing down hadith was banned among sunnis but not writing as a whole: letters, contracts, administrative documents, were in writing..
@jricole It is known Zhuri had his personal notes,... Shii situation was also different writing was encouraged and emphasized See:
Aug 4, 2019 • 25 tweets • 19 min read
@IbnAllan@halal_hemlocc@tafsirdoctor This is an interesting one. I am curious to know where you have heard about it. The naming is much more recent,1992 by Mohammad Reza Hakimi. Those who allegedly were members of this school did not name themselves by that,&I am not sure they were aware they are part of a school.
@IbnAllan@halal_hemlocc@tafsirdoctor The most influential of them is Shaikh MAḤMUD HALABI, not necessarily because of his association with this school, but because of the Association (Anjoman Hujjatieh) and the associated Islamic High School (Alavi) which he founded.
Please see: iranicaonline.org/articles/halab…
May 19, 2019 • 34 tweets • 14 min read
@KhalilAndani Salam Khalil. Thank you for the Thread. What I will write is not related to the general idea of your thread. But the 1 sentence that " its [Quran] 114 suras organized by text length". This is repeated by a majority of western Scholars of the Quran like a mantra.
@KhalilAndani It is stated that this was the common practice in the late antiquity & for example letters of Paul in the New Testament were arranged similarly. Although generally the length of the Surahs from the beginning of the Quran to the end is decreased, but this is not strictly true.