حسین حمیدیا Profile picture
گر بماندیم زنده، بردوزیم جامه‌ای کز فراق چاک شده ور بمردیم، عذر ما بپذیر ای بسا آرزو که خاک شده | انگشت به دهان از کار آدمیزاد#چیه_این_آدمیزاد|
May 21, 2023 4 tweets 1 min read
سر فروش ماشینم یه چیز خیلی جالب رو فهمیدم.
گویا یه مدل پیش فروش ثبت نامی اخیرا دادن که ۱۰۰ تومن بلوکه می کنی و بعد قراره سوم خرداد بری برای انتخاب ماشین و بعدش هم بهت میگن که مثلن شش ماه سه ماه دو سال دیگه ماشینو بهت میدن و جالبه بدونید که همین، موجب شده ملت تمام پولشونو
۱ نقد کنند و ببرن بدن برای خرید ماشین. جوری که علیرغم بالارفتن قیمت انس جهانی طلا،‌قیمت طلا توی ایران کشیده پایین و تقریبا میشه گفت پول آزادی توی کشور وجود نداره. از طرفی قیمت دلار هم دچار افت شده. چون تعداد زیادی دلاراشونو نقد کردن برای این قضیه!
خب، قیمت ماشین دست دو هم افتاده
۲
Jul 15, 2020 8 tweets 3 min read
حالا همه مان باورمان شده که این جمهوری، آن جمهوری نبود که به ما وعده دادند.
حداقل پدرم بنده خدا، دیگر به یقین رسیده.
برداشته برایمان اسکرین شاتی از دو کلام حرف علامه جعفری گذاشته که من بعید می‌دانم خودش معنیش را نداند.
خب، پدرم و خانواده ام، همه‌شان انقلابی هستند.
۱ من هیچ وقت این ۳۸ سال یادم نمی‌اید که پدرم بد نظام را گفته باشد. همیشه توی همین جبهه‌ای بوده که حضرات می‌گویند.
حتا وقتی که از رفقای قدیمیش که جذب گروهک‌ها شدند می‌‌گفت، حق را به آن‌ها نمی‌داد. می‌داد به نظام.
از دولت‌ها بد گفته کم و بیش. اما اصل نظام و ولایت فقیه را نه.
۲
Oct 7, 2019 23 tweets 5 min read
من دو تابستان رفتم ملا. فضا تقریبا همین جور بود.
نمی دانم چرا تابستان و بهار بود و بقیه سال نبود. ما معمولا توی یکی از اتاق های خانه ملا می نشستیم. این طور بود که در خانه به یک راهرو باز می شد. سمت چپت، ملا میزی گذاشته بود و زنگهای تفریح همانجا شکلات و لواشک و ... می فروخت.
1 بعد وارد هال می شدی و سمت راستت، اتاقی بود که همه مان آنجا می نشستیم و عم جزء می خواندیم.
عم یتسائلون. عن النباء العظیم. الذین فیه مختلفون. کلا سیعلمون. ثم کلا سیعلمون.
اینها را که می نویسم از حفظ است. حک شده روی نوارهای مغناطیسی ذهنم و هیچ وقت پاک نمی شود.
2