میخوام روایت خودم رو از شروع جنبش تا امروز رو بنویسم. من زنم و دانشجو و دهه هشتادی. کابوس آخوند. بیاید با گفتن روزهایی که گذروندیم یادآوری کنیم به هم که روزهای سخت میگذره و هزینههایی که میدیم برای روز خوبیه که ما میاریم. #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
شروع انقلاب برای من شنبه ۲۶ شهریوره. بغض و خشم داشت خفهم میکرد. یکی از ما رو کشته بودن به جرم زن بودن. برای چند تار مو. منم زنم. هر روز تحقیر و مرگ رو به این جرم چشیدم. راه افتادم سمت وزرا. قلبم داشت از جا در میاومد. نفرتی که سالها تو سینهم جمع شده بود در حال فوران بود.