۱/۱۱
انسان موجودیه که وجودش بر ماهیتش مقدمه. به این معنی که بقیهٔ چیزها پیش از به وجود اومدن، ماهیت و هدفشون مشخصه. حالا این ماهیت یا توسط طبیعت و طی فرگشت مقدر شده یا اگه اون شیء توسط انسان ساخته می‌شه، سرنوشتش توسط انسان مقدر شده. انسان تنها موجودیه که به سبب

https://twitter.com/Yassminrh/status/1685300787151540226

۲
داشتن آگاهی و توانایی تفکر، وجودش بر ماهیتش مقدمه. یعنی اول به وجود میاد و بعد در طی زندگی با افکار و تصمیماتش تعریفی از خودش ارائه می‌ده. پس به بیانی هر انسانی منحصر بفرده. اگه از شما بپرسند «صندلی چیست؟» شما مثلاً میگید «صندلی وسیله‌ای است که روی آن می‌نشینیم». اما

۱/۸
حکومت‌هایی مثل شوروی و آلمان نازی به واقع علم‌زده‌ترین حکومت‌ها بودند. به این معنا که در وهلهٔ نخست علم را تنها ابزار شناخت ممکن جهان می‌دانستند و ناچار رویکرد واقع‌گرا به علم داشتند. (رویکردی که این روزها در اغلب افراد وجود دارد). از این جهت به کلی علم را (در معنای ساینس) ۲
به اشتباه فهمیده بودند. این برداشت اشتباه در علم امروز هم در بسیاری از دانشجوها و حتی دانشمندان مشغول در این زمینه رایج است، اما این اعتقاد فردی یا محدود در یک کامیونیتی، اثرات مخرب چندانی جز کمی خزعبل‌گویی ندارد. اما رویکرد حکومت‌های دیکتاتوری به علم به این صورت بود که علم

۱/۴
توصیه:
اگه خواستید یک زمان برای مشکلی پوستی از یک محصول استفاده کنید یا مثلاً روتین پوستی داشته باشید؛ حتما کمی وقت بذارید و در مورد ترکیبات شیمیایی متداول در محصولات پوستی مطالعه کنید و صرفاً به نوشتهٔ روی محصول توجه نکنید.
مثلا روی یک محصول نوشته «ترمیم‌کننده». شما ۲
نمی‌دونید این محصول چون مثلاً «سرامید» داره ترمیم‌کننده قلمداد شده یا چون رتینول یا سالیسیلیک اسید داره. از نوع تاثیر این ترکیبات که بگذریم، اگه محصول سرامید داشته باشه شما احتمالا می‌تونید مداوم و حتی چندبار در روز ازش استفاده کنید. ولی اگه رتینول یا سالیسیلیک‌اسید داشته باشه

۱/۴
«برای مارتین لاگلین، حقوقدان برجستهٔ بریتانیایی، «امر سیاسی» مقدم بر حقوق است و بر این اساس او امیدوار است نشان دهد که چگونه سیاست به حقوق ارتقا می‌یابد و اینکه چگونه بدین واسطه نقش حقوق اساسی بهتر درک می‌شود. این ماهیت حذف ناشدنی «امر سیاسی» است که برداشت لاگلین از ۲
حقوق اساسی را به شرح او از ماکیاولی و مفهوم «عقل دولت» پیوند می‌دهد. از دید لاگلین قانون اساسی نمی‌تواند «منبع» حل همه درگیری‌های سیاسی باشد؛ مضافاً اینکه متن آن به وسیلهٔ قضات و حقوقدانان شرح و تفسیر می‌شود که همواره آمیخته به ایدئولوژی است. قانون اساسی حداکثر ابزار

#رشتو
بهترین تألیف‌ها و ترجمه‌های دکتر موسی غنی‌نژاد

بعد از پخش مناظرهٔ جناب موسی غنی‌نژاد در تلویزیون، تکه‌های مختلف این مناظره به اشتراک گذاشته می‌شود و بسیاری پاسخ‌های درخور و بعضاً طنزگونه، و همچنین آزادمنشی ایشان را ستایش می‌کنند.
از آنجا که مطالعهٔ آثار غنی‌نژاد در

. ۲
سیر مطالعاتی من نقطهٔ عطفی مهم بوده، تصمیم گرفتم که برای ادای دین هم که شده، مهم‌ترین آثار ایشان را برای علاقه‌مندان به اقتصاد و از آن مهم‌تر «آزادی» معرفی کنم. چرا که جناب غنی‌نژاد علم اقتصاد را به عنوان علم آزادی توصیف می‌کنند.

۱/۴
دقیقا!
از اونجا که معرفت‌شناسی و روش‌شناسی به محاق رفته‌، خیلی از به اصطلاح متخصصین رشته‌های مختلف اینقدر با تاریخ و مبانی بنیادی زمینهٔ مطالعاتی‌شون بیگانه‌اند که چیزی فراتر از تکنسین نیستند.
برای همین به منظور تأیید هر نتیجه‌ای، بدون اینکه احساس خلأ یا تناقض داشته باشند،

https://twitter.com/zabunshenas/status/1653823991143088128

۲
می‌تونند مقاله بنویسند. در واقع حتی نمی‌دونند که دارند چی‌کار می‌کنند. (در این مورد اصلا اغراق نمی‌کنم!)
از طرف دیگه، افرادی با غرض‌ورزی میان و نتایج نسبی همین پژوهش‌ها رو تقلیل میدن به تیترهای احمقانه‌ای مثل: «دانشمندان ثابت کرده‌اند که فلان»!

۱/۸
تا الان دوتا تجربه نیمه‌کارهٔ شاهنامه‌خوانی داشته‌م. ابتدای سال جدید تصمیم گرفتم که شاهنامه‌خوانی رو خیلی به شکل جدی با هم‌خونه‌م شروع کنم. با تصحیح خالقی مطلق شروع کردیم و تا داستان سیاوش هم پیش رفتیم‌. ولی دیدم کم‌سوادی من داره موجب می‌شه نتونم بهره‌ای که باید رو از شاهنامه ۲
ببرم. این شد که دنبال شرح‌های مختلف گشتم. دوران نوجوانی آثاری مثل «مجموعهٔ شاهنامه به نثر برای جوانان» از مسعود خیامی رو خونده بودم و در کل پیش‌زمینه‌م برای خواندن شاهنامه بد نبود. اما قصدم این بود که علاوه بر خواندن داستان‌های آشنا، دانش زبانی، ادبی و اسطوره‌ای خودم رو هم

۱/۹
یک چیز شاید جالب🤷🏻‍♂️:

یک نفرین باستانی چینی وجود دارد که می‌گوید: «امیدوارم (یا باشد که) در دوران جالبی زندگی کنی!»
یا به انگلیسی:
"May you live in an interesting age."

https://twitter.com/elonmusk/status/1650607350456131607

۲
اما بسیاری در اصل و اساس شرقی بودن و باستانی بودن این نفرین شک دارند چرا که هیچ نوشته‌ای در آثار مکتوب باقی‌مانده در چین به چنین اصطلاحی اشاره نمی‌کند.
اما جریان از کجا شروع می‌شود؟
در سال ۱۹۳۹ فدریک کودرت، سناتور ایالت نیویورک، در مراسمی از دوستش 👇

#رشتو
مارکس و ایدئولوژی
۱/۱۶

ادعای این دوست عزیز مبنی بر ایدئولوژی نبودن مارکسیسم، هرچند اکنون ساده‌دلانه جلوه می‌کند، اما در گفتمان مارکسیستی کاملاً پذیرفته شده است.
کارل مارکس در «ایدئولوژی آلمانی» تمایزی میان علوم طبیعی و علوم اجتماعی قائل می‌شود. مارکس معتقد است ۲
چون در علوم اجتماعی تعبیر و تفسیرها متأثر از منافع فردی، گروهی و طبقاتی اندیشمندان است؛ پس حاصل کارشان دیگر علم نیست بلکه ایدئولوژی است. به بیان دیگر مارکس و انگلس بر این باور بودند که اندیشه‌ها محصولات یا روبناهای واقعیت‌های ساختار اجتماعی و طبقاتیِ زیربنایی‌اند و اندیشه‌ها از

۱
با توجه به این توییت و برخی از منشن‌ها متوجه شدم که بعضی‌ها درکی از فرم‌های حکومتی، نهادها، نحوه شکل‌گیری نهادها، همبستگی و وابستگی اجزای یک فرم حکومتی دموکراتیک، مشروعیت حکومت و مقبولیت نهادها ندارند. از طرفی تصوری که از کارکرد نهاد پادشاهی در دموکراسی‌های مدرن دارند ناقصه ۲
و چه بسا عملاً هیچ نقشی برای این نهاد قائل نیستند و تصور می‌کنند که مردم صرفاً دارند این نهاد رو تحمل می‌کنند! و از طرف دیگه تصور می‌کنند نهاد پادشاهی در یک سیستم دموکراتیک قابل انحلال نیست و آش کشک خاله هست.
برای برطرف شدن این سوءبرداشت‌ها دوتا کتاب بالا رو پیشنهاد می‌کنم.

#مهسا_امینی
#رشتو
«مطالعه در زمانهٔ براندازی» (!)
۱/۲۷

همیشه زمانی که بحث از ج.ا می‌شد برای همه مسجل بود که این رژیم باید ساقط شود. اما حالا که وقوع براندازی در کوتاه‌مدت یا میان‌مدت حتمی به نظر می‌رسد به جای گفتمان سلبی «جمهوری اسلامی نباید باشد» به گفتمان‌های ایجابی https://t.co/lsJ4bsE6Jy

https://twitter.com/Arezu_maleki/status/1587167699376939009

۲
«ج.ا چه‌طور باید ساقط شود؟» یا «پس چه نوع حکومتی باید به جایش باشد؟» رسیده‌ایم. از طرف دیگر تحلیل و هضم این حجم از وقایع سیاسی و اجتماعی که در پیوند با گذشته و شاید با ادبیاتی غریب مطرح می‌شود ممکن است برای‌مان به عنوان یک شهروند عادی گیج‌کننده باشد و