تو قسمت اول در مورد یکی از این سه نفر یعنی داریوش کوشکی صحبت کردم. امشب در مورد نفر دوم یعنی علی سعادت ملی، کلید اصلی داستان و نفرو اول سمت چپ در عکس یکم صحبت کنیم. /۱ شاید بپرسین علی سعادت ملی کیه. برای این که لوکیشن سیاسیشو بهتر متوجه بشین احتمالا اون دایره قرمز توی این عکس ایشونه. ضیافت حسن روحانی در نیویورک. قاعدتا کسانی که به مهمانی دعوت می شن بازوهای مورد اعتماد حکومت در کشور آمریکا هستن نه اپوزیسیون./۲

یادتون هست که گفتم جمهوری اسلامی داره کاری که استالین با سلطنت طلبهای اپوزوسیون رژیمش کرد عینا تکرار می کنه؟ نفوذ بین اپوزوسیون، کنترل لیدرهاش و از این طریق منحرف کردن و بهره برداری از اونها کاریه که نمونه تاریخی داره و معمولا مثل خیلی کارهای امنیتی دیگه سند زیادی از جزییاتش در دست نیست. اما در مورد ایران با پیگیری خط تخریب و تفرقه به دست #سپاح و یکم حواس جمع میشه رد کارهای رژیم رو زد. در مورد این سه نفر یه سری اطلاعات هست که براتون تو سه تا رشته توییت جدا زیر این توییت پست می کنم.
این سه نفر:

#داریوش_کوشکی
#رشته_توییت
بگذارید از داستان داریوش کوشکی شروع کنیم. ادمین کانال همگام با رضا پهلوی و یک سلطنت طلب دوآتیشه. از اون تیپهایی که همه رو مامور نظام می دونن. اما چند تا ماجرای جالب در موردش هست که میخوام براتون تعریف کنم.
لینک کانالش:
telegram.me/siasattalkh
/۱ اول اینه که ایشون یه دوست دختر به اسم «رزی» داشته که ادمین کانال سپاه پاسداران (کانال ایران یاران) است. توی چت زیر از کسی که مسئول تبادلات یک کانال خیلی معروفه و اطلاعات زیادی از کانالهای سیاسی داره سوالی پرسیده شده که سرنخ یه سری تحقیق رو به بقیه داده./۲

کاربرای جدیدی که به اینجا اومدین:
این گروه شامل شلدون، عجیب زاده، سیزده، ساشتی، جان لاک، بابی میرزا، تناسلی، بامداد اعتماد، مهدی ام ام جی، مهراز و چند تای دیگه که یادم نیست یه شبکه همکاری هستن که چند تا هدف رو دنبال می کنن. به توییتای همزمانشون نگاه کنین:

https://twitter.com/patrick_jane77/status/1613538573835198465

ادامه👇
دعوای طولانی بیخود چپ هراسی برای بدبین کردن به لیدرهای صنفی و ایجاد تفرقه در حالیکه هر احمقی میدونه جامعه یکدست راست یا چپ ممکن نیست، دعوای سر آموزش به زبان مادری که عین خواسته حکومت بود که انگ تجزیه طلبی رو رواج بده و ما رو به مطالبات کرد و لر و بلوچ و .. بدبین و

یه چیز بگم روح پوآنکاره رو تو قبر بلرزونم. اینطوری به نظر میاد که داریم وارد یه دوره آشوب اپوزوسیون میشیم. چون انتظارخیلیا از سیاست اینه که یه رابطه خطی باشه که که یه اپوزوسیون یک صدا دنبال یه نفر و یه چیزو بخوان و تا پیروزی ازیه مرکز قدرت حمایت کنن
#مهسا_امینی
#IRGCterorrists یا فقط رو یه خواسته تمرکز کنن. وقتی انتظار اینه، هر عامل دیگه ای به این رابطه خطی اضافه میشه سیستم دچار آشوب میشه چون انتظارش رو نداشته.
ولی فکر می کنم وضعیت الان خوب داره پیش میره.این که آدمای مختلف دارن برای حقوقشون داد و هوار می کنن یا مطالبه های مختلف مثل حقوق

حمله وسیعی که به اسماعلیون میشه جنگ روانی حکومته. از هر کلمه یا حرکت کوچیکی ایراد گرفتن و سر و صدا کردن عادی نیست. هدفشم اینه که فرسوده و خسته اش کنه تا از میدون در بره. دلیلش هم اینه که حکومت چند سال تلاش کرده آلترناتیو اصلی بسازه که بتونه مخالفشو کنترل کنه و الان این تمرکز آلترناتیو اصلی داره از دست می ده.
اسماعیلیون مثل خیلیا اشتباه می کنه یا ممکنه یه جاهایی باهاش مخالف باشیم ولی تخریبی که الان می بینین صد در صد یه کار امنیتی وسیعه و ارزششو داره اکانتای اصلی مجازیشون رو براش فدا کنن.

چیزی که در مستندهای من و تو نمیگن یکی این که سال ۱۳۵۶ بختیار، سنجابی و فروهر بحران رو پیش بینی کردند و به شاه نامه ای نوشتن.
چون حیفه خلاصه کنم، عین نامه رو میگذارم اینجا تا شباهتش با این دوره رو ببینید و این که پیش بینی و شجاعت سیاسی یعنی چی:

پیشگاه اعلی‌حضرت همایون شاهنشاهی فزایندگی تنگناها و نابسامانی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاکنندگان زیر بنا بر وظیفه ملی و دینی در برابر خلق و خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضائی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده