Mmehdi 🩼 Profile picture
Herboy | شعرُها قصيرٌ مِثل عُمرِ فرَاشة | صاحب بزرگ‌ترین اشتباهات | امیدوار به اوی عزیز | در پی جبرات اشتباهات | گرداننده @MastanSalamat و @AvaGard_ir
Sep 23, 2023 5 tweets 2 min read
من تازگی‌ها (حدود نود روزه) رابطه‌ی جدیی رو تموم کردم. یا تموم شدم یا هرچیزی.

بسیار مطالعه می‌کنم درمورد این پایان بندی‌ رابطه و...

این رشتو لوکومو و اپیسود دوازده پادکستش واقعاً‌ خوب بود بین همه محتواهای فارسی.

تب/ /تق

مطلب آرش نراقی و سایر مطالب سایت صدانت هم خوب هستند:


در هیچ رابطه‌ای من کلوژر نداشتم. حتی گوست شدم. متأسفانه تروماهای همین روابط با پایان باز و گوست شدن بهم خیلی آسیب زدن.
روحی روانی فقط یه جنبه کوچکش بوده.

بیاین توییت بعد یه نکته خیلی مهم بگم

تب/zood.link/8efed
Sep 16, 2023 9 tweets 2 min read
فهمیده نشدن بده.
به رسمیت نشناختن بده.
من می‌دونم کسی قرار نیست درد و رنج و سختی من رو به رسمیت بشناسه؛ چه برسه به اینکه بهش وزن بده.
اما من چند وقته شروع کردم درد و رنج و سختی و غم بقیه رو بهش وزن می‌دم. شاهد هم دارم. با اینکه کسی برام این کار رو نمی‌کنه.
توییت بعد/ زار و زجه هم زدم براش. فایده نداشت.

میدونید آدم‌ها برای شادیشون دنبال تبریک نیستن. دنبال تایید نیستن. دنبال این نیستن که نشون بدن و به بقیه حالی کنن که شادن. اما توی غم چرا. توی سختی چرا. توی رنج چرا.
چندتا کتاب از روایت شادی‌ها و خوشی‌های زندگی می‌شناسید؟
توییت بعد/
May 15, 2023 53 tweets 13 min read
داستان تصادف من:
اول بگم، نمی‌دونم دقیق چرا اینا رو‌ می‌نویسم. اما برای جلب توجه یا همچین چیزی این کار رو نمی‌کنم. برای همین و البته احساس امنیت بیشتر هم اصلاً حسابم رو شخصی کردم. (پرایویت) برای نزدیکانم جسته و گریخته تعریف کردم که چی شده. اما نه با این جزییات، پیوستگی و یکجا. خلاصه، این نوشتن بیشتر برام یه تخلیه روحیه. یه ژورنال آنلاین. یا همچین چیزی. شاید بعداً خواستم برای کسی تعریف کنم لینک این رشتو رو بهش بدم. شاید حتی کردمش به پست وبلاگم. البته براش رمز خواهم گذاشت.
بریم سر اصل داستان: