How to get URL link on X (Twitter) App
سینمای آکیرا کوروساوا



سوم آوریل ١٩٢۴



اما به مرور، هرژه بزرگ شد، پخته شد، مرد شد و دریافت جهان فقط سیاه و سفید نیست و نمیتوان همیشه نگاه آرمانگرایانه خود را به قصه و دو قهرمانش تزريق کرد. هرژه که روحیه پیشاهنگی داشت و در محیطی کاتولیک بزرگ شده بود تحول پیدا کرد. اما چگونه میشد از دامی که خودش گسترده بود رهایی یابد؟ 





ظهور، صعود و سقوط مردی بزرگ با شخصیتی چند لایه، جذاب و در عینحال مبهم. 

یاسوجیرو ازو و چیشو ریو (۵۲ فیلم).
٢. فرانسوا تروفو
https://twitter.com/naderth33/status/1641115833542868992
هر تماشاگری طبیعتا برداشت خودش را از کوچکترین جزئیات نهفته در این فیلم دارد. در هر تصویر، یک نشانه مرموز میبیند و البته واقعیت هم این است رنگ ماشینتحریر جک در طول فیلم عوض میشود. حالا تکلیف چیست؟



شاید نام لی آنکریچ برایتان آشنا نباشد، اما او کارگردان است و دو انیمیشن "کوکو" و "داستان اسباببازی ۳" را در کارنامه خود دارد. 



شرایط سیاسی بار دیگر دچار تنش شده بود. آزادی بیان زیر سوال رفته بود و ممیزی لبه تیغ خود را به رخ همه میکشاند. مطبوعات قربانیان اول این دوره نوین استبدادی بودند و بعد آزاداندیشان. هوگو که نیک میدانست محافظهکاران او را آماج حملات خود قرار خواهند داد، مقدمهای بر نمایش خود نگاشت. 



آخرین فیلم لئونه هم یک نوآر گنکستری بود، "روزی روزگاری در آمریکا" و سپس تصمیم گرفت به سراغ ژانر جنگی برود.


در ۱۹۶۴ یکی از مهمترین برنامههای تلویزیونی فرانسه با موضوع سینما پا به عرصه وجود نهاد.
آندری تارکوفسکی، این فیلمساز خلاق و خرافاتی، همچون فدریکو فلینی، که خرافات نیز برای او بنیان زندگی و قوهی خلاقیت هنریاش را تشکیل میداد، چندین بار، تجربه خود را در مورد احضار ارواح که در ۱۹۷۲ و بعد از ساخت"سولاریس" شاهدش بوده، روایت کرده است. 
https://twitter.com/naderth33/status/1504028395247652865
جیمز کان یا همان سانی، فرزند ارشد ویتو کورلئونه، آنقدر دیگر با مافیاییها عیاق شده بود که افبیآی پروندهای برای او باز کرد. 
https://twitter.com/naderth33/status/1503422087381331971
"ما حاضر بودیم همه مخارج را بپردازیم، اما ساکنان آنجا هرگز جواب ما را ندادند و این به معنای نه گفتن بود."
فوریه ۱۹۷۱، آلبرت اس. رودی چهل سال داشت. او پای در یکی از هیجانانگیزترین دورههای کارنامه کاری خودش گذاشته بود.
هچکاک منو یاد جمله آخر "لیبرتی والانس" فورد میاندازد، وقتی راوی میگفت: " وقتی اسطوره فراتر از واقعیت باشد، اسطوره را چاپ کنید."